زهرا رمضانی، روزنامه نگار: بورسیههای غیرقانونی که اوایل روی کار آمدن دولت یازدهم و در زمان ریاست فرجیدانا بر ساختمان وزارت علوم از زبان مجتبی صدیقی، معاون وزیر وقت مطرح شده و حالا از آن بهعنوان آبروریزی علمی دولت روحانی نام برده میشود، علیرغم گذشت 2 هزار و 555 روز از زمان مطرح شدنش حتی در اواخر عمر دولت دوازدهم و با وجود ورود دستگاههای مختلف اعم از دیوان عدالت اداری، شورایعالی انقلاب فرهنگی و کمیسیون اصل 90 مجلس، نهتنها هنوز از نگاه دانشجویان متضرر در این ماجرا آنطور که باید به سرانجام نرسیده، بلکه دبیر هیاتعالی جذب شورایعالی انقلاب فرهنگی هم بهطور غیرمستقیم از عدم تعیینتکلیف برخی دانشجویان بورسیه خبر داده، بهطوریکه جواد محمدی، روز گذشته در گفتوگو با یکی از رسانهها اعلام کرده بود: «تعدادی از دانشگاهها دلایل قابلقبولی برای جذب نکردن بورسیهها مطرح نکردهاند و این امر پذیرفتنی نیست.» اتفاقی که دلیلش نیاز دانشگاهها به کارنامه قویتر علمی است اما به نظر میرسد شورا چندان این مساله را قبول ندارد؛ چراکه به گفته این مقام مسئول مصوبهای از سوی هیاتعالی جذب شورایعالی انقلاب فرهنگی به دانشگاهها ابلاغ شده که اگر دانشگاهی بورسیهای داشته باشد اما نسبت به جذب اقدام نکند، تا پنج سال حق اعلام نیاز در آن رشته را ندارد.
از همان خرداد 7 سال پیش که اظهارنظر یک مسئول وزارت علومی سرنوشت بیش از 3 هزار و 700 دانشجوی بورسیه را تحتالشعاع قرار داد تا سالها بعد از آنکه سکوت و بعضا کارشکنیهای وزارت علومی و عدم تمکین آنها به رایهای صادرشده توسط دیوان عدالت اداری باعث طولانی شدن راه نجات این دانشجویان شد، دستگاههای مختلف تلاش کردند به شکلهای مختلف از صدور رای برای الزام دانشگاهها به پذیرش این دانشجویان در دانشگاهها گرفته تا کشاندن مسئولان به بهارستان و درنهایت صدور حکم انفصال از خدمت برای برخی روسای دانشگاهها، گره کور ایجادشده در سر راه تحصیل و استخدام این دانشجویان را باز کنند. ماجرای دانشجویان بورسیه که گذر زمان تا حد زیادی رنگ فراموشی به آن پاشیده، امروز دیگر مانند گذشته سرتیتر اصلی رسانهها قرار نمیگیرد، اما هنوز راه زیادی در پیش دارد تا تمام آنچه در این سالها بر دانشجویان گذشته را جبران کند.
93؛ سال پخت آش شور دولت روحانی برای دانشجویان بورسیه
سرعت ایجاد مشکلات برای دانشجویان بورسیه در سال 93 بهحدی بالا بود که دانشجویان نمیتوانستند خود را با روند کارشکنیها هماهنگ کنند. بعد از اعلام خبر غیرقانونی بودن بورسیهها در خرداد آن سال، در مهرماه سرپرست وقت این وزارتخانه از تخلف 1600 دانشجوی بورسیه خبر میدهد و مساله قابلاهمیت اینکه رئیسجمهور هم در مهرماه همان سال، از واژه «بورسیه و ما ادراک ما البورسیه» برای آش شوری که توسط وزارت علوم دولت خودش پخته شده بود، نام میبرد. البته نباید این مهم را هم فراموش کرد که تنها چند ماه بعد و در اوایل سال 94، کمیسیون اصل نود وقت مجلس از تخلف در پرونده 36 دانشجوی بورسیه خبر میدهد، 36 دانشجویی که اگر مسئولان عزمی برای رفع مشکلات آنها داشتند، میتوانستند در همان ماههای اولیه، بحث جایابی این دانشجویان را به نتیجه برسانند.
تعبیر غلطترین کار از زبان رهبری برای بورسیهها
آبانماه 93 بود که مسئولان وزارت علوم تصمیم گرفتند بورس نزدیک به هزار دانشجویی را که بورسیه شده بودند، لغو کنند، لغو کردنی که به معنی تحمیل پرداخت شهریه آنها توسط خود دانشجویان و سر باز زدن دولت از انجام وظیفه قانونیاش در این زمینه بود، در مقابل هم اعتراضهای گاه و بیگاه دانشجویان و برگزاری تجمعهای مختلف در مقابل سازمانهای مربوط اعم از شورایعالی انقلاب فرهنگی در آن سال، باعث شد درنهایت مقاممعظمرهبری به این مساله وارد شده و تذکر جدی درباره آن بدهند. رهبری در تیرماه سال 94 و همزمان با دیداری که با استادان دانشگاهی داشتند، بورسیهها را یکی از غلطترین کارها در یکی و دو سال اخیر دانسته، عنوان کردند: «اگر این حرف راست هم بود -که البته بعد تحقیق کردند، معلوم شد به آن شکل، راست هم نیست؛ آنطوریکه روزنامهها با آن بازی کردند هم نبود؛ به ما گزارشهای دقیق و براساس بررسیها دادند- راهش این نبود که ما مساله را روزنامهای کنیم. یک تعدادی برخلاف قانون، امتیازی بهدست آوردند؛ خیلیخب، راه قانونی وجود دارد: لغو کنند آن امتیاز را؛ سروصدا ندارد. جنجال درست کردن، حاشیه درست کردن است و این سم برای محیط علمی است که باید با آرامش کار خودش را دنبال کند. این سم را متاسفانه افرادی براساس همان پایههای بینش فکری مبتنیبر سیاسیکاری و سیاستبازی به کام دانشگاه کشور ریختند.» ورود شخص اول کشور به چالشهای ایجادشده برای جمع قابلتوجهی از دانشجویان باعث شد نهتنها دستگاههای متولی و ناظر عزمشان را برای پیگیری این مهم جمع کنند، بلکه دانشجویان هم ترجیح دهند، اعتراض خود را از طریق مراجع ذیصلاح دنبال کنند. البته رخدادها آنطور که پیشبینی میشد، جلو نرفت و پاسکاریهای کسلکننده ماجرا بین دستگاههای مختلف باعث شد رهبری تنها دو سال بعد، عدم پیگیری درست این ماجرا را به مسئولان گوشزد کنند.
دیوان عدالت اداری، از حمایت دانشجویان بورسیه تا صدور حکم انفصال برای روسای دانشگاهها
رفت و برگشتهای بینتیجه دانشجویان با مسئولان وزارت علوم که تا سال 97 بهطرق مختلف ادامه داشت، درنهایت کار را به جایی رساند که در سال 98، اقدامات دستگاههای مختلف برای حمایت از دانشجویان بورسیه شدت گرفت و هر دستگاهی تلاش کرد بهزعم خود سنگهای موجود جلوی پای این دانشجویان را برای استخدام در دانشگاههای محل پذیرش بردارد. در این میان هیات جذب شورایعالی انقلاب فرهنگی به ریاست محمدعلی کینژاد، در آبانماه دو سال پیش مقرر کرد تمام دانشجویان بورسیه تا بهمنماه آن سال در دانشگاهها جایابی و جذب شوند، خبری که بعد از رسانهای شدن توانست بارقههای امید را در دل این دانشجویان روشن کند، اما این مهم هم مانند رای دیوان عدالت اداری در شهریورماه 97 مبنیبر لزوم بهکارگیری دانشجویان بورسیه توسط دانشگاهها هیچگاه از روی کاغذ به مرحله اجرا نرسید. البته در این میان نباید فراموش کرد که بهمحض انتشار حکم دیوان عدالت اداری، رئیس دانشگاه تهران بهعنوان یکی از دانشگاههای مطرح در این زمینه، بهصراحت اعلام کرد که هیچ تعهدی برای جذب این دانشجویان ندارد و همین استدلال باعث سر باز زدن دیگر دانشگاهها از استخدام این دانشجویان شد. اتفاقی که البته بار دیگر با واکنش دیوان عدالت اداری همراه شد، بهطوریکه مردادماه 98، این دیوان حکم انفصال برخی روسای دانشگاهها را بهدلیل تخلف در بهکارگیری دانشجویان بورسیه صادر کرد.
اعتراف رئیس دستگاه قضا به کافی نبودن پیگیریها در پرونده بورسیهها
خرداد 98 اما فرصتی خوبی بود تا رئیس قوه قضائیه بهعنوان اصلیترین دستگاهی که به صدای اعتراضی دانشجویان لبیک گفته بود، وارد میدان شود و خود به عدم پیگیریهای کافی از سوی این دستگاه برای احقاق حق این دانشجویان اعتراف کند. آیتالله رئیسی، در نشست خود با نمایندگان تشکلهای دانشجویی در آن سال گفته بود: «در این رابطه پیگیریهایی شده است. این پیگیریها لازم بوده؛ اما کافی نبوده و ما مصمم به پیگیری و احقاق حق دانشجویان بورسیه هستیم. تلاش ما این است اگر در رابطه با پرونده بورسیهها حکمی از سوی دیوان عدالت اداری صادر شده اما مورد اجرا قرار نگرفته، از سازوکارهایی که در قانون برای اجرای احکام صادره از طرف دیوان عدالت اداری پیشبینی شده، بهره بگیریم تا در قضیه بورسیهها از طرف دستگاه قضایی احقاق حق شود، البته خود دوستان و دانشجویان بورسیه نیز باید در این رابطه به ما کمک کنند و پیگیریهای لازم را انجام دهند و من نیز به همکاران در دیوان عدالت اداری تاکید خواهم کرد این موضوع بورسیهها را به یک سامانی برسانیم.»
شکایت از مشکلات دانشجویان جایابیشده در دانشگاهها به قوه قضائیه
سال 99 هم که دیگر تب و تاب سالهای پرحاشیه برای دانشجویان بورسیه فروکش کرده بود، صدرالدین صدرینوشآبادی، معاون سرمایه انسانی سازمان امور اداری و استخدامی کشور از صدور مجوز جذب برای بورسیههایی خبر داد که رای قطعی دیوان عدالت اداری را دارند، البته همان زمان به گفته این مقام مسئول بورسیههایی که رای دیوان عدالت اداری ندارند، باید از مسیر مجوزهایی که برای وزارت علوم و بهداشت صادر شده، جذب شوند.
اما دانشجویان بورسیه که هنوز تکلیف پروندههای آنها مشخص نشده، در بهمنماه سال گذشته نامهای اعتراضی خطاب به رئیس قوه قضائیه نوشته و در آن اعلام کردند: «از تعداد قریببه 500 شکایت ثبتشده در دیوان عدالت اداری تاکنون، قریب به 10درصد حکم به ورود به دانشگاه و شروع بهکار برای شاکیان (دانشآموختگان بورسیه) صادر شده و در احکام مثبت صادرشده تنها به یکی از خواستههای شاکی رای داده شده (شروع بهکار و یا صدور قرارداد استخدام پیمانی) و مابقی خواستهها از سوی قضات دیوان نادیده گرفته و سلب مسئولیت شده است. علاوهبر آن افرادی که با رای دیوان وارد دانشگاهها شدهاند، مورد آزار و اذیت قرار میگیرند و با کارشکنیهایی ازجمله عدم تمدید قرارداد پس از یک سال خدمت، تهدید به اخراج و پایان کار مواجه هستند و پشتوانهای برای بقای خود در منصب هیاتعلمی نمیبینند.»
وزارت علوم باید از دانشجویان بهطور رسمی عذرخواهی کند
چگنی یکی از همان دانشجویانی است که بالاخره با رای دیوان عدالت اداری توانست در همان دانشگاهی که پذیرش شده بود، استخدام شود. او درباره وضعیت این روزهای دانشجویان بورسیه به «فرهیختگان» گفت: «سالهای پایانی حضور آملیلاریجانی بر دستگاه قضا بود که دیوان عدالت اداری درنهایت بعد از شکایت چند تن از دانشجویان بر سر عدم پذیرش آنها توسط دانشگاهها به دیوان عدالت اداری شکایت کردند و بعد از اینکه آرایی توسط این دیوان صادر شد، اقدام خاص دیگری برای این دانشجویان توسط دستگاهها انجام نشد.»
او در توضیح بیشتر این مساله با تاکید بر اینکه متاسفانه بعد از گذشت بیش از 6 سال از اتفاقات رخداده برای بورسیهها، هنوز از این دانشجویان اعاده حیثیتی صورت نگرفته است، اظهار داشت: «نهتنها این مهم محقق نشده، بلکه هنوز هیچ جبران خسارتی را هم شاهد نیستیم. درحالیکه از ابتدا قرار بود دانشجویانی که بورس شدهاند، توسط دانشگاهها استخدام شوند، با کارشکنیهای صورتگرفته، نهتنها این اتفاق در زمان خود نیفتاد بلکه هنوز هم تعدادی از دانشجویان که با حکم دیوان به استخدام برخی دانشگاهها درآمدهاند، توسط این دانشگاهها به شکلهای مختلف اذیت میشوند.»
یکی از دانشجویان بورسیه با تاکید بر اینکه حتی قوه قضائیه در دوران جدید هم اقدامی در راستای اعاده حیثیت انجام نداده است، تصریح کرد: «خوشبختانه تمام دانشجویانی که در طول سالهای گذشته بهدلیل عدم جایابی در دانشگاهها به دیوان عدالت اداری شکایت کرده بودند، در دانشگاهها پذیرش شدهاند و آن دسته از دانشجویانی که شکایت نکردهاند هم در دیگر سازمانها به استخدام درآمدهاند و تصور نمیکنم درحالحاضر دانشجویی را داشته باشیم که هنوز در این مرحله باقی مانده باشد.»
چگنی با تاکید بر اینکه مساله اصلی این است که مشکلات مربوط به دانشجویان بورسیه چند دسته میشود، گفت: «سالهای زیادی است که میگوییم بحث جایابی در دانشگاهها با اعاده حیثیت متفاوت است و نباید اینطور تصور شود که با جایابی در دانشگاهها، مشکلات ما تمام شده است؛ چراکه با شکایت کردن به دیوان عدالت اداری و پذیرفته شدن شکایتمان و محکومیت دانشگاهها در سالهای گذشته، تازه به نقطه شروع که در سال 93 بودیم، رسیدیم. یعنی ما در آن سال باید بدون مشکل در دانشگاهها استخدام میشدیم که این اتفاق برای برخی دانشجویان حتی تا سال 98 هم رخ نداده بود.»
خسارتهای مالی و معنوی دانشجویان بورسیه را چه کسی جبران میکند؟
او اظهار داشت: «عدم جایابی دانشجویان در دانشگاهها در زمان مقرر به معنی متحمل شدن خسارتهای مالی زیادی است، همچنین عدهای از دانشجویان که اسامی آنها در رسانهها بهعنوان دانشجویان بورسیه غیرقانونی مطرح شد علاوهبر خسارتهای مالی، خسارتهای معنوی هم دیدند و تاسفبار اینکه هنوز این خسارتها جبران نشده است. ما شاهد بودیم که با مساله بورسیهها بهصورت مصلحتی برخورد و عنوان شد که این دانشجویان صرفا در دانشگاهها جذب شوند تا از این طریق مشکلاتشان برطرف شود، اما مساله اصلی ما همان بحث اعاده حیثیت و جبران خسارت بوده که هنوز محقق نشده است.»
این دانشجوی بورسیه با تاکید بر اینکه بهخاطر مسائل ایجادشده، برخی دانشجویان زمان زیادی را عملا بیکار بودهاند، گفت: «البته اعاده حیثیت اشکال مختلفی دارد که یکی از آنها میتواند انتشار بیانیه کلی توسط وزارت علوم و اعتراف به اشتباه بودن رسانهای کردن مساله بورسیهها و عذرخواهی رسمی باشد که این اتفاق نیفتاده است. در کنار عذرخواهی رسمی مسئولان این وزارتخانه، باید خسارتهایی را که تنها بهدلیل استخدام نشدن دانشجویان در دانشگاههای مربوطه آن هم در زمان مقرر ایجاد شده، به شکلهای مختلف جبران کنند؛ چراکه شخصا باید از آن سال استخدام میشدند اما در تمام این مدت نه حقوق، نه بیمه، نه امکان ارتقا و... را نداشتیم و قطعا باید راهی برای جبران کردن زمان از دست رفتهمان وجود داشته باشد.»
از کمیسیون اصل 90 مجلس دلسرد شدهایم
چگنی تصریح کرد: «تا امروز عمده تمرکزها روی مباحث مربوط به استخدام دانشجویان بورسیه بود، درحالیکه نباید فراموش کرد در همان سال اول مطرح شدن این مساله برای برخی دانشجویان مشکلات شهریهای هم ایجاد کرد و دولت با غیرقانونی خواندن بورسیه آنها، از پرداخت شهریهها کنار کشید، درنهایت با تذکر رهبری این مساله برای جمع زیادی از دانشجویان حل شد، اما باز هم تعداد انگشتشماری از دانشجویان با این مساله سروکار داشتند.»
او به ورود کمیسیون اصل 90 به ماجرای بورسیهها اشاره و تصریح کرد: «کمیسیون اصل 90 هم در مجلس اسبق فعالیتهایی را انجام داد تا اینکه درنهایت به ورود رهبری منتهی شد و جریان 13 تیر 94 رقم خورد و بحث تحصیل بورسیهها اصلاح شد اما بعد از آن با تغییر مجلس در بازه زمانی 94 تا 98 عملا اقدام خاصی توسط کمیسیون اصل 90 آن دوره از مجلس انجام نشد تا اینکه با روی کار آمدن مجلس فعلی برخی مسئولان مربوطه در این زمینه مانند مجتبی صدیقی و رضوانطلب به مجلس دعوت و به اصطلاح توسط نمایندگان تفهیم اتهام شدند، مسالهای که میتوانم بگویم باعث شد این کمیسیون ورود جدی به این مساله داشته باشد، اما متاسفانه بعد از مدتی روند پیگیری توسط نمایندگان این کمیسیون هم کمرنگ شد.»
این دانشجوی بورسیه صحبتهایش را اینطور به پایان رساند: «دیگر از این کمیسیون هم دلسرد شده و احساس میکنیم ورود جدی آنها در ماههای ابتدایی مجلس یک نوع تسویهحساب اعضای کمیسیون با مسئولان وقت وزارت علوم بود. بهطور مثال وقتی صدیقی و رضوانطلب آمارهای درخواستشده توسط این نمایندگان را به کمیسیون ارائه نکردند و در مقابل پیگیری جدی هم از سوی کمیسیون اصل 90 در این خصوص صورت نگرفت، نگاهمان به این مساله تغییر کرد، درحالیکه طبیعتا اگر پیگیریهای جدی توسط این کمیسیون صورت میگرفت، حداقل امروز بحث اعاده حیثیت از دانشجویان بورسیه محقق شده بود.»
یکی دیگر از دانشجویان که تمایلی به مطرح شدن نامش نداشت، به «فرهیختگان» گفت: «همچنان مساله بورسیه را توسط کمیسیون اصل 90 پیگیری میکنیم و تلاشمان این است که همه خواستههای دانشجویان توسط این کمیسیون محقق شود.»
بااینحال باید منتظر ماند و دید بالاخره وزارت علوم دولت آینده میتواند دستپخت عملکرد 8 ساله مسئولان فعلی این وزارتخانه را برای نزدیک به 4 هزار دانشجوی بورسیه تا حدی جبران کند یا اینکه دانشجویان ترجیح میدهند بعد از یک ماراتن نفسگیر به جایابی در دانشگاهها و رسیدن به خواستههای قانونی خود کفایت کرده و دست از گرفتن خسارت و اعاده حیثیتشان بردارند.