مریم عاقلی، روزنامهنگار: ناصر ایمانی، تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگو با «فرهیختگان» به بحث و بررسی پیرامون طیفی از جامعه پرداخت که بهدلیل نارضایتی از وضع موجود پس از ۸ سال از عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم دیگر تمایلی برای حضور در انتخابات و مشارکت برای تعیین رئیسجمهور سیزدهم ندارند. او معتقد است کارنامه نامزدها راه سادهای است تا مردم برای رای دادن به جمعبندی برسند. متن گفتوگو با این کارشناس مسائل سیاسی را در ادامه میخوانید.
یکی از دغدغهها در انتخابات 1400 حضور مرددین در انتخابات است. چطور میتوان آنها را مایل به مشارکت در انتخابات کرد؟
کار مشکلی است بتوان در فرصت 10 روزه تا انتخابات اقدامی انجام داد تا این قشر از مردم پای صندوقهای رای بیایند. باید دید علل اینکه این طیف با صندوقهای رای قهر کردهاند، چیست؟ همین پاسخ کمک میکند آنها به پای صندوقهای رای بیایند. یکی از علل این مساله این است که آنها اولا دچار سرخوردگیای هستند که در انتخابات 4 و 8 سال گذشته برایشان اتفاق افتاد. آنها با شور و اشتیاق به صحنه آمدند ولی نتیجه آنطور نبود که فکر میکردند. برآورد این است که عموم این افرادی که از صندوقها قهر کردهاند، به رئیسجمهور وقت رای دادهاند، اما وقتی با شور و حرارت در انتخابات شرکت کرده اما نتیجهای نگرفتند، دچار یک نوع سرخوردگی شدهاند. مساله دوم مسائل مربوط به اداره کشور اعم از مسائل معیشتی، مساله تورم، اشتغال و امثالهم است که آنها را بهشدت متاثر کرده و نوعی واگرایی در این قشر از مردم ایجادشده تا بخواهند در انتخابات شرکت کنند. اگر این دلایل را دلیل اصلی بدانیم متوجه میشویم کار چقدر سخت است و شاید بتوان گفت نشدنی است که بخواهیم این مسیر را بازگردیم. تنها راهی که وجود دارد این است که به مردم عزیز که نمیخواهند در انتخابات شرکت کنند یا هنوز مردد هستند، تذکر داده شود که با شرکت نکردن در انتخابات نهتنها مشکلی حل نمیشود و برخی از مشکلات هم احتمال دارد بیشتر شود؛ چراکه ممکن است فردی رای بیاورد که گزینه مطلوبی برای ریاستجمهوری نباشد. لذا باید این را به این قشر از مردم یادآور شویم که تصمیمگیری در انتخابات باید به دور از هیجانات و احساسات و توام با عقل و منطق و درایت باشد. بنابراین مردم به پای صندوقهای رای بیایند و فردی را انتخاب کنند که مشکلات دورههای قبل را ایجاد نکند؛ اگر دقت کنید متوجه خواهید شد انتخابات سال 96 مملو از هیجانات و احساسات بوده است، یعنی آنقدر احساسات قلیان داشت و شخص روحانی و بعد جهانگیری در این کوره احساسات دمیدند و دوقطبیسازیهای کاذب و موارد خلاف واقع درست کردند که طبیعی است آن احساسات اگر بخواهد به نتیجه نرسد که نرسید، سرانجام همین سرخوردگی ایجاد میشود.
با توجه به توضیحات شما، یکی از بحثهایی که برای این دوره ارائه میشود این است که نامزدها ایدههای ملموس بدهند تا رای طیف مردد که اکثر آنها نیز از طبقات پایین هستند را جذب کنند، ارزیابی شما درخصوص عدالت اجتماعی و کاهش فاصله فقیر و غنی چیست؟
اگر بخواهیم راههای مختلف درباره این موضوع را ببینیم یکی ایدههای ملموس است. البته زمان ارائه ایدههای ملموس مقداری گذشته است؛ چراکه کاندیداها حرف اصلی خود را بیان کردند اما من اکنون پیشنهاد دیگری به غیر از ایدههای ملموس دارم و آن مساله سوابق است. این بسیار نکته مهمی است و آنها از این طریق راحتتر میتوانند قدم بردارند. ایدههای ملموس برای همه مردم با طرز تفکرهای مختلف و سطح بینش مختلف متفاوت است و برای برخی هم قابل درک نیست که ایدههای ملموس چیست.
اما آنها میتوانند به سوابق کاندیداها نگاه بیندازند و ببینند طی مسئولیتهایی که طی این سالهای گذشته داشتند چه اقداماتی انجام دادند و چقدر اقدامات آنها شعارگونه بوده و چقدر اقداماتشان را توانستند به عمل برسانند؟ این بهنظر من راه بسیار سادهتری است که ببینند کسی که در چند سال گذشته فلان مسئولیت را داشته، چه اقداماتی را انجام داده و از این طریق بهتر میتوان انتخاب کرد.