رفتار نامزدهای انتخابات در ایران، مخصوصا در کارزار ریاست‌جمهوری ناگهان در عرض یکی، دو هفته، آدم‌های رسمی و خشکی که کسی به دیدنِ لبخندشان عادت ندارد و جمله‌هایشان در اخبار تلویزیون با «خاطرنشان ‌کردن» و «افزودن» و «قلمداد کردن» نقل می‌شود، در نقش سلبریتی‌هایی ظاهر می‌شوند که می‌خواهند خودمانی و دوست‌داشتنی به نظر برسند
  • ۱۴۰۰-۰۳-۱۸ - ۰۴:۰۰
  • 00
سلبریتی‌‌هایی برای ۳ هفته
سلبریتی‌‌هایی برای ۳ هفته

محمد ملاعباسی، استاد دانشگاه: در یک تقسیم‌بندی من‌درآوردی، می‌شود سلبریتی‌ها را به دو دسته تقسیم کرد: دسته اول کسانی‌اند که سلبریتی‌بودن کسب‌و‌کارشان است. برای مدتی قابل‌توجه در این وادی قدم می‌زنند. افت‌و‌خیزهایی دارند و نقاط‌عطفی. اما به‌هرحال، برای چندسالی در شهرت می‌مانند و برای بیشتر مشهور شدن می‌کوشند. اگر خواننده‌اند، آهنگ‌ها و آلبوم‌های جدید تدارک می‌بینند؛ اگر بازیگرند در فیلم و سریال‌های جدید بازی می‌کنند و اگر ورزشکارند، برای مدال‌ها و قهرمانی‌های تازه تمرین می‌کنند. اما دسته دوم، سلبریتی‌های یک‌شبه‌اند. مسخره‌بازها یا هنرمندانی که یک‌دفعه از ناکجا سر زبان می‌افتند. به واسطه کلیپی کوتاه که در آن آواز کوتاهی خوانده‌اند یا موقعیتی خنده‌دار آفریده‌اند به شهرتی فوق‌العاده دست می‌یابند و بعد، مثل کاهی که لحظه‌ای می‌سوزد و خاموش می‌شود، به گمنامی برمی‌گردند.
رفتار نامزدهای انتخابات در ایران، مخصوصا در کارزار ریاست‌جمهوری، بیش از آنکه مانندِ دسته اول باشد، به دسته دوم شبیه است. ناگهان در عرض یکی، دو هفته، آدم‌های رسمی و خشکی که کسی به دیدنِ لبخندشان عادت ندارد و جمله‌هایشان در اخبار تلویزیون با «خاطرنشان ‌کردن» و «افزودن» و «قلمداد کردن» نقل می‌شود، در نقش سلبریتی‌هایی ظاهر می‌شوند که می‌خواهند خودمانی و دوست‌داشتنی به نظر برسند و به زبان مردم حرف بزنند. حاصل این کار معمولا ایجاد موقعیت‌هایی ناساز و ترحم‌برانگیز است. فوتبال‌بازی‌کردن‌شان، دیدن پشت‌صحنه حضور آنها در خانه و میان اعضای خانواده‌شان یا دیدارهای «صریح و صمیمی»شان با مردم، غالبا موقعیت‌هایی عذاب‌آور می‌سازد که همه با چشم تعجب و تاسف به آن نگاه می‌کنند. نمایش‌هایی که در این یکی، دو هفته برپا می‌شود، با کمی تسامح، فرق چندانی ندارد با نمایش ساده‌دلانی که کفن‌پوش و پرچم‌به‌دست یا با کلاه‌شاپو و کراوات به وزارت کشور می‌آیند و نامزد انتخابات می‌شوند.
چنین رفتارهایی در دهه اخیر و با فراگیرشدنِ فرهنگ سلبریتی‌ و جاافتادن شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها، آشکارا وزن بیشتری پیدا کرده است. سیاستمداران ایرانی، احتمالا از زبان مشاوران رسانه‌ای و کارشناسان روابط‌عمومی خود می‌شنوند که نوجوان‌ها و جوان‌ها این‌طور چیزها را می‌پسندند، پس چه باک، یکی دو هفته هم بامزه شویم و حرف‌های خودمانی بزنیم و همان‌ کارهایی را کنیم که بقیه سلبریتی‌ها انجام می‌دهند. بعد، فرصت خواهد بود که انتقادات خودمان را هم به زبان بیاوریم و «خاطرنشان» کنیم که مملکت‌داری با مسخره‌بازی جمع نمی‌شود.
به نظر می‌رسد این با دست پس‌زدن و با پا پیش‌کشیدنِ عناصر فرهنگ سلبریتی توسط سیاستمداران ایرانی در برهه انتخابات، عمدتا ناشی از اشتباهی بزرگ درباره ماهیتِ محبوبیت سلبریتی‌ها و حدود تاثیرگذاری آنهاست. سلبریتی‌ها، حتی آنها که اصول فرقه‌داری را خیلی خوب می‌شناسند و طرفداران پروپاقرص دارند، معمولا از آن چیزی که فکر می‌کنیم تاثیرگذاری کمتری دارند. یا اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم، هواداران امروزی سلبریتی‌ها، برخلاف تصور ما، عموما دیدی آگاهانه و انتقادی درباره نقاط ضعف سلبریتی محبوب‌شان دارند.
من بنا به علاقه‌ای شخصی، پیگیر طرفداران تتلو بوده‌ام؛ یکی از مشهورترین سلبریتی‌های ایران امروز که از قضا نامش با انتخابات ریاست‌جمهوری هم پیوند خورده است. صفحه‌های تتلیتی‌ها در شبکه‌های اجتماعی را دنبال کرده‌ام، با آنها همکلام شده‌ام و درباره موضوعات مختلف نظرشان را پرسیده‌ام. تصور اولیه‌ام این بود که این نوجوانانی که صفحات اینستاگرام‌شان پر از عکس‌های سلبریتی‌ محبوب‌شان است و گویا فکر و ذکری غیر از او ندارند، اگر تتلو از نامزدی حمایت کند، بی‌دردسر به او رای خواهند داد. اما آنچه دیدم، تفکیک‌گذاری درمجموع تیزبینانه‌ای بود بین آن حیطه‌هایی که تتلو در آن حرف اول و آخر را می‌زند و حوزه‌های دیگری که در آن لازم نمی‌دیدند به حرف‌هایش گوش دهند. مثلا آنجایی که فحش می‌دهد، از خانواده‌اش بد می‌گوید، حرف‌های زن‌ستیزانه به زبان می‌آورد یا از کاندیدایی حمایت می‌کند. طرفداری فقط الگوگرفتن و تقلید نیست، بلکه بیشتر جای دادن یک دیگری مهم درکنار سایر مناسبات پیچیده زندگی است. این کار، اگر برای نسل‌های مسن‌تر گیج‌کننده و سخت باشد، برای نوجوانان امروزی که بومی دیجیتال هستند و از وقتی خودشان را شناخته‌اند، در توفان حرف‌های متضاد و راست و دروغ زیسته‌اند، آسان است. آنها به‌خوبی یاد گرفته‌اند که چطور فراموش‌ کنند، نادیده بگیرند و اهمیت ندهند. و همه اینها تازه درباره سلبریتی‌های پرسابقه و معروفی است که خیلی وقت‌ها قواعد این میدان را خودشان می‌چینند و جلو می‌برند. تکلیف سلبریتی‌های یک‌شبه که دیگر روشن است.

 

 

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰