یگانه عرب، روزنامهنگار: قریب به یکدهه از ورود واژه «استارتاپ» به ایران میگذرد. این مفهوم در ادامه جریان کارآفرینی رایج در کشور و همچنین ترندهای جهانی، اوایل دهه ۹۰ بهطور طبیعی راه خود را بهسمت ایجاد یک ادبیات و اکوسیستم نوین باز کرد؛ اما در همان زمان و بهویژه در آغاز دولت یازدهم، این جریان از سیر طبیعی خود جدا شد و برای ترویج بیشتر آن ریلگذاریهای خاصی صورت گرفت.
باتوجه به اینکه حامی اصلی این فضا در این سالها معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری بوده است، اما بهمرور بخشهای مختلفی از حاکمیت به این عرصه ورود کرده و هریک در گوشهای از این اکوسیستم جریانی را ایجاد کردهاند. یکی از نتایج این ورودها گره خوردن استارتاپ با مفاهیم دیگری مانند شرکتهای دانشبنیان و اقتصاد دانشبنیان بوده است. دانشگاههای برتر و شناختهشده نیز بهسرعت با طرح ایده دانشگاه نسلسوم و ایجاد نهادها و رویدادهای جدید در دانشگاه مانند شتابدهندهها و پارکهای علموفناوری خود را به این اکوسیستم متصل کرده و جریانی بزرگ از دانشجویان را به این سمتوسو سوق دادند.
اما حالا باتوجه به نقدهای جدی به این سیاستگذاری، قطعا باید بازنگریهایی نسبتبه آن ایجاد شود. حالا به بهانه پایان یکدهه از عمر این اکوسیستم و اتمام کار دولت دوازدهم، نشست «بررسی وضعیت اکوسیستم استارتاپی در ایران با محوریت دانشگاه کارآفرین» با هدف بررسی وجوه مختلف این اکوسیستم و محوریت دانشگاه شریف رابطه نهاد دانشگاه با اکوسیستم استارتاپی روز چهارشنبه اخیر با حضور حسن سالاریه، معاون آیندهسازان بنیاد ملی نخبگان؛ مجید دهبیدیپور، رئیس پارک علموفناوری شریف؛ حسین محمد نوازی و هدایتگری احسان ایرانمنش بر بستر اسکایروم برگزار شد. این نشست مجازی به همت بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف اجرا شد.
یک دهه انقلاب استارتاپی در دانشگاه شریف
احسان ایرانمنش در آغاز این نشست تخصصی بیان کرد: «امروز میخواهیم به بررسی عملکرد 10 سال اکوسیستم استارتاپی در ایران از سال 1390 تا به امروز بپردازیم؛ دههای که میتوان اسم آن را انقلاب استارتاپی در دانشگاه شریف نامید؛ چراکه شریف بهعنوان یک سردمدار، پیشران و مکانی که این موجود زنده را متولد کرد درجریان کار قرار دارد و حرکت میکند. هر اتفاقی که در دانشگاه شریف بیفتد، نهتنها خود دانشگاه بلکه عموم دانشگاههای کشور و مراکز نوآوری و شتابدهنده کشور را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
جریان کارآفرینی و نقطه ایجاد آن در کشور به سال 1380 بازمیگردد
مجید دهبیدیپور، رئیس پارک علموفناوری دانشگاه شریف که از 1387 بهبعد مدیر مرکز کارآفرینی دانشگاه بود و پس از آن بهسراغ تاسیس شتابدهنده شریف رفت و این ایده را در سال 1393 به اجرا درآورد، درباره گامهای طیشده برای ایجاد انقلاب استارتاپی در کشور عنوان کرد: «گفتوگو درباره این جریان، موضوعی است که هرچقدر بیشتر درباره آن صحبت کنیم، احتمال اینکه نکات مثبت بیشتری را بههمراه داشته باشد، زیاد است. برداشت من از وضعیت کارآفرینی کشور این است که جریان کارآفرینی و نقطه ایجاد آن جریان به سال1380 بازمیگردد؛ جاییکه حاکمیت نهادهایی را ایجاد کرد که کارشان حمایت از کسبوکارهای خردهپا بود و آنها پارکهای علموفناوری و مراکز رشد بودند. نخستین پارک علموفناوری و مرکز رشد در سال1380 در اصفهان شکل گرفت و پس از آن تقریبا در تمام کشور به راه افتاد. این پارکها و مراکز بهعنوان نقطهای برای شروع و شکلگیری جریان کارآفرینی در کشور قرار گرفت.
من شروع این جریان را از سال 1380 میبینم. ایجاد پارکها و مراکز رشد که محل تجمیع شرکتهای دانشبنیان بود، تقریبا 10 سالی طول کشید، یعنی سال 1389 یا 1390 زمانی بود که جریان کارآفرینی هویت خود را پیدا کرد و اگر بخواهیم دقیقتر بیان کنیم، سالهای 1391 تا 1393 سالهای هویتیابی جریان کارآفرینی بود. هویت پیداکردن جریان کارآفرینی نقطهعطفی بود که از آن زمان تا حالا 10 سال گذشته است. اگر دهه اول را دهه زایش جریان کارآفرینی بنامیم، دهه دوم دهه تکمیل است که جریان نهادسازی رخ داد، بازیگران مختلف ایفای نقش کردند، دانشگاهها نقشهای خود را بازآفرینی کردند، سرمایهگذاران، مراکز نوآوری و کارآفرینان برای خود نقش قائل شدند و این نهادسازی عملا ما را به نقطهای رساند که میتوانیم ادعا کنیم ما یک جامعه کارآفرین داریم؛ جامعهای شکلگرفته که اعضای آن کارآفرینان، اهالی رسانه، دانشگاهها، مراکز نوآوری و شتابدهندهها هستند.»
در ادامه حسن سالاریه، معاون آیندهسازان بنیاد ملی نخبگان با اشاره به فضای دانشجویی درجریان کارآفرینی و شرایط ناشیاز این رویداد در محیط دانشگاهی توضیح داد: «در بنیاد ملی نخبگان که چندسالی میشود تاسیس شده است، حمایت مالی مستقیمی از استعدادهای برتر میشود. بنیاد ملی نخبگان بهعنوان نهاد و مجموعهای که معتقد است باید نیروی انسانی متخصص و ماهر را تربیت کند و آن را دوست دارد، بهترین دانشجوها و استعدادهای برتر دانشگاهها را شناسایی کرده و برای افزایش مهارتهایش برنامههایی را طراحی و اجرا میکند.»
پس از آن، احسان ایرانمنش با تاکید بر صحبتهای معاون آیندهسازان بنیاد ملی نخبگان این سوال را مطرح کرد که دانشجویی که به فضای نوآوری علاقهمند است، میتواند مسالهای را در این حوزه مطرح کند؟ آیا همه دانشجویان باید کارآفرین باشند و اینکه این فضای کارآفرینی چه تاثیری بر دانشجوها برای کارآفرین بهترشدن دارد؟
توقعات دانشجویان از جریان کارآفرینی باید متناسب با شرایط باشد
حسین محمد نوازی در پاسخ به این دغدغه گفت: «یک موجی در فضای کارآفرینی ایجاد شده است و مجموعههایی رسالت اشتغال نخبگان و فارغالتحصیلان دانشگاه را دارند و فعالیت خوبی در این زمینه انجام میدهند. تلاشهایی هم که معاونت فناوری انجام میدهد، با خروجیهای مناسب و درخور توجهی مواجه شده است؛ البته این حرکت آفتهایی نیز دارد و بهعنوان کسی که در این حوزه کار میکند، باید به این دغدغهها بپردازم تا مسیر بهینهای را پیشروی علاقهمندان قرار بدهم. بحث کارآفرینی و اشتغال نخبگان در سالهای گذشته باتوجه به اینکه از دنیا تبعیت میکند و بحثهای محیطی از خود بهجای میگذارد، بیشتر بهسمت حوزههای نو و عمدتا آیتی رفته است.»
وی ادامه داد: «خیلی از آنهایی که در حوزههای آیتی هستند، در حوزههای سختافزاری و هوا-فضا نیستند. این حوزه آیتی و نو مشخصات و الزاماتی دارد که به سایر زمینهها نمیخورد. خیلی از دانشجویان انتظار دارند جریان کارآفرینی و نوآوری زودبازده باشد و این استارتاپها باید خروجیهایی ازلحاظ آوردههای اقتصادی یا نرمافزاری و سختافزاری داشته باشد؛ این انتظارات در فارغالتحصیلان باعث ایجاد توقعاتی میشود که گاهی ممکن است تاثیرات منفی بههمراه داشته باشد. بخش دیگر این است که حوزه هاردتک مورد بیتوجهی قرار میگیرد و وقتی نخبگان وارد این حوزهها میشوند، مغفول میمانند و بسیاری از سرمایهگذاران نیز دوست ندارند در چنین حوزههایی چون نفت، هوا-فضا و... که آورده اقتصادی کمی دارند، سرمایهگذاری کنند؛ درنتیجه این موضوعات باعث میشود فارغالتحصیلان نیز کمتر بهسمت حوزههایی بروند که خروجیهای سختافزاری سنگینی دارد. مسئولانی که در این حوزه ماموریت دارند، باید تاملی بر این جریان داشته باشند تا این موجهای انتقادی موجب نشود از بعضی فیلدها بهویژه فیلدهای استراتژیک غفلت شده و آن حوزهها از سرمایهگذار و نیروی انسانی تهی شود.»
نوازی در ادامه خاطرنشان کرد: «در سالهای گذشته دانشجویانی که برای حضور در جریان کارآفرینی در دانشگاه مراجعه میکردند، مسیرهای نهچندان کوتاهی را براساس ایده و طرحهایشان ترسیم میکردم تا در آن زمینه وارد شده و مثمرثمر باشند. از صفر در آن صنعت شروع به کار کنند، در بخشهای فنی و غیرفنی توانایی بالایی کسب کنند و بعد خودشان نیز در آینده صاحب صنعت شوند؛ اما حوزههای جدید این شرایط را برهم زد و فارغالتحصیلان و دانشجویان امروزی انتظار دارند یکشبه ره صدساله را بروند، کارهای آنچنانی کنند و اصلا حوصله اینکه برنامه چندسالهای برای خود طراحی کنند، ندارند؛ بههمین دلیل کمتر از این حوزهها استقبال میکنند و اگر در حوزه صنعت خودرو یا نفت با شکست مواجه شوند، آن را رها کرده و سراغ زمینه جدیدتر میروند. البته این موضوع درباره سرمایهگذاران نیز صدق میکند و آنها ترجیح میدهند چنین ریسکهایی نکنند مگر اینکه علاقه شخصی به آن جریان داشته باشند.»
توجه به شخصیت دانشجویان باید در جریان کارآفرینی دانشگاه مهم باشد
وی در پایان تحلیل خود افزود: «افراد مختلف شخصیتهای مختلف دارند و باید مراقب باشیم این موجی که در آن فعالیت میکنیم باعث نشود دانشجویان از شناخت خودشان غافل شوند و انتظاراتی از خود داشته باشند که با شخصیتشان متضاد است؛ البته توجه به شخصیت دانشجویان و فارغالتحصیلان در بحث اکوسیستم کارآفرینی دانشگاه وجود دارد و مسئولان این جریان بر این امر نظارت دارند تا کسانی که روحیه کسبوکاری دارند، در این عرصه ایفای نقش کنند. دانستن این نکته نیز الزامی است که هرچه بیشتر فارغالتحصیلان را به مسیر درست تشویق کنیم، آورده بهتر و باکیفیتتری خواهد داشت.»
در بخش دیگر این نشست، ایرانمنش با بیان اینکه حسی که در بدنه دانشجویی وجود دارد این است که همه یک کارآفرین بالقوه هستند، اشاره کرد: «همه میخواهند مدیر باشند و اگر قرار بر این باشد که همه در راس کار قرار بگیرند، پس چهکسی باید در تیم بماند؟ نسل امروز میخواهد خیلی زود به نتیجه برسد؛ البته در حال حاضر انگیزه، امید و نشاط در بدنه دانشجویی برای بحث کارآفرینی بسیار بیشتر از 10 سال گذشته است؛ اما گاهی نیز این امید واهی میشود و همه میخواهند کارآفرین باشند که این نگاه نیز گاهی موجب شکست در کار خواهد شد و کارآفرین را از ادامه کار وامیدارد تا استارتاپ جدیدی را آغاز کند. حال سوال اینجاست که چه اتفاقی برای دانشجویان علاقهمند به جریان کارآفرینی در دانشگاهها میافتد تا وارد فرآیند نوآورانه شوند؟»
موفقیت در حوزه کارآفرینی دانشگاهها نفی دیگر حوزهها نیست
دهبیدیپور در پاسخ به این سوال بیان کرد: «اگر بخواهیم استارتاپهای مبتنیبر فناوری اطلاعات و آیتی را بررسی کنیم، این واقعیت وجود دارد که در طول 10 سال گذشته این فضاها رشد بیشتری کردند و این موضوع بهتنهایی میتواند یک موضوع باشد. دلایلی برای توسعه و رشد این مساله مطرح است که یکی از آنها؛ افزایش سرعت تجاریشدن است. واقعیتها را باید پذیرفت و واقعیت این است که سرعت تجاریشدن فناوری اطلاعات بسیار بالا است. نکته دیگر این است که شرایط باید بهگونهای باشد که سرعت اینترنت و پهنای باند قوی و بالا باشد تا منابع اطلاعاتی در اختیار جامعه هدف قرار بگیرد. یعنی اگر یک کارآفرینی در سال 2000 میخواست ایدهای را اجرا کند باید به امکاناتی دست پیدا میکرد که معقول و مناسب باشد تا بتواند فیلم، عکس و... را در اختیار جامعه قرار بدهد. اگر سرعت اینترنت و پهنای باند در کشور ما نیز گسترش پیدا کرده به دو دلیل است؛ نخست اینکه سرعت تجاریشدن این جریان بسیار بالا است و دوم اینکه همه مردم در سراسر جهان به بحث اینترنت و فضای مجازی دسترسی دارند و این دو نکته را نمیتوان نادیده گرفت. البته این موضوع را نیز باید درنظر داشت که اگر میگوییم در بحث فناوری اطلاعات کشور در حوزه کارآفرینی موفق بوده است این بهمعنای نفی دیگر حوزهها نیست؛ اتفاقا بیشترین شرکتهای موفق مرکز رشد دانشگاه شریف در حوزههایی غیر از بحث فناوری اطلاعات است.»
جریان کارآفرینی در دانشگاهها خوب عمل نکرده است
رئیس پارک علموفناوری دانشگاه شریف دراینباره توضیح داد: «موضوعی که داریم تحت عنوان جریان کارآفرینی که دانشگاه را فراگرفته صحبت میکنیم، این است که سالی 100 نفر در دانشگاه وارد این جریان شدهاند. وقتی بهعنوان یک مسئول به این کار نگاه میکنم، عدد کمی به نظر میرسد. 12 هزار دانشجو در دانشگاه شریف داریم که از میان این تعداد 100 نفر وارد این فضای شتابدهنده میشوند و حالا اگر مراکز رشد را نیز حساب کنیم، عدد دیگری به دست میآید. از طرف دیگر در 6 ماهه نخست سال 1399 تعداد شرکتهای ثبتشده در واحد نوآوری دانشگاه شریف در کل ناحیه 60 شرکت بوده و اگر فرض بگیریم که در 6 ماهه دوم نیز همین تعداد باشد در یک سال به عدد 120 میرسیم که اگر باز هم آن را رند کنیم، به 100 شرکت میرسیم که در کل باز هم این تعداد کم بوده و قابل قبول نیست. نظر شخصی من این است که جریان کارآفرینی در دانشگاه شخصا خوب کار نکرده است.»
فضای کارگاهی برای استفادههای سختافزاری دانشجویان مهیا شود
وی با بیان اینکه ما بهعنوان نهاد دانشگاه نسبت به تمامی دانشجوها مسئول هستیم، بیان کرد: «وقتی رویدادی را برگزار میکنم، نسبت به تکتک دانشجویان دانشگاه مسئول هستم. وقتی در رویدادی که در دانشگاه برگزار شده از 1000 فرصت شغلی 500 فرصت آن در حوزه فناوری اطلاعات است، این موضوع به یک جوان دانشجو در رشته هوافضا فشارهای روحی و روانی وارد میکند و ما نسبت به آن مسئول هستیم و من بهشخصه در این حوزه کمکاری کردهام. در ابتدا باید این نکته را بپذیریم که نسبت به مسائل روحی و روانی دانشجوها حساس باشیم و این جبر که بر بحث فناوری اطلاعات غالب شده نباید بر ذهن بچهها ابرناامیدی ایجاد کند؛ اتفاقا باید این جریان را یک فرصت بدانیم تا از آن به نفع خود بهرهمند شویم؛ اکنون رسیدیم به نقطهای که کسبوکارهای حوزه سختافزاری فرصت فوقالعادهای برای دانشجویان توانمند هستند. اقدامات بسیاری در این حوزه و برای حمایت از قشر دانشجو بر بستر حوزه کارآفرینی انجام شده است؛ نخست آنکه باید فضای کارگاهی برای استفادههای سختافزاری دانشجویان در دانشگاه مهیا شود، همچنین گرنت فناوریای تعریف شده که برای اعضای هیاتعلمی و دانشجویان مدنظر قرار گرفته است که فقط به حوزه غیرفناوری اطلاعات داده میشود. سال گذشته 4 و امسال 7 گرنت فناوری طراحی شده است. نکته دیگر اینکه مراکز نوآوریای همچون مرکز نوآوری سلامت، هوافضا و... ایجاد شده است که تا چند ماه دیگه آغاز بهکار میکند و در اختیار دانشجویان قرار میگیرد.»
پس از آن، سالاریه تحلیل خود را اینطور بیان کرد که در حوزههای صنایع غیرآیتی یا همان صنایع سخت سرمایهگذاری مسیر طولانیتری دارد و هم درواقع بهنوع شناختی که صنایع مختلف از فروش شرکتهای دانشبنیان دارند، به نسبت کمتر است. دانشجویان بسیاری را میشناسم که در حوزه فناوری ورود کردهاند که هیچکدام در حوزه آیتی نبودند و در فاصله 6 سال و تلاش فراوان جایگاه خود را در بازار پیدا میکنند؛ در هر صورت باید توقعهای غیرمنطقی و عجولانه در این جریان کم شود. هر حوزهای توقع خاص خود را میطلبد، بهطور مثال در حوزه آیتی یک توقع و در حوزه فنی- مهندسی غیر از آیتی توقع دیگری نیاز است؛ باید انتظارات خود را با شرایط هماهنگ کنیم. نکته قابل توجه در این مسیر بحث اعتمادسازی است که بسیار مشکل است؛ شرکتهای بسیاری را میشناسم که با شروع کار و عدم هماهنگسازی ذهنیت با شرایط و صعبالعبور بودن مسیر راحت کنار میکشند و برعکس شرکتهایی هم هستند که خیلی خوب در حوزههای نفت، گاز، نظامی و خدمات غیر از آیتی کار میکنند. نمیخواهم نمایندگی دولت را بکنم؛ چراکه این فضا، فضای همفکری و هماندیشی است و نگاه دولت نیز بهتدریج نسبت به این جریانات اصلاح میشود یا درحال اصلاح است.»
معاون آیندهسازان بنیاد ملی نخبگان ادامه داد: «دانشجویان ما نواقصی را در حوزه آموزش در دانشگاه طی میکنند و علیرغم اینکه تواناییهای بسیاری دارند و از دانشگاهها و مدارس خوبی به دانشگاه شریف آمدهاند، اما همگی باید در این راه تنظیم ذهنی بشوند به این معنا که این موضوع را به خوبی دانسته و درک کنند که ورود به عرصه کار و فعالیت اجتماعی و شغلی، مسیر تر و تمیز و اتوکشیدهای نیست و باید تجربه کسب کرد و بدون تجربه، حضور در این مسیر غیرممکن است. بدون اثبات خود به حوزه صنعت بهویژه در حوزههایی غیر از آیتی باید صبور بود تا کار به خوبی پیش برود.»
وی افزود: «ذهن باید در این کار اصلاح شده و خالی باشد. ویژگی ما این است که باید مسیر سخت اعتمادسازی صنعت و نزدیک شدن به فکر دانشجو و درک کردن آنها و عوضکردن ذهن مدیر را داشته باشیم. در کشور نیز ذهنیت نهادهای حامی و موثر مثل معاونت فناوری اطلاعات درحال تغییر است و قطعا میتواند در آینده تاثیرات چند برابری داشته باشد.»
نوازی پس از آن ادامه داد: «حتما باید فارغالتحصیلان به عرصه کارآفرینی و نوآوری ورود کنند، الزامات، نیازها، نقاط ضعف و قوت خود در این مسیر را بررسی و شناسایی کنند. با اهالی این حوزه ارتباطسازی کنند، به آن صنعت ورود کنند، از نزدیک با کار و شرایط آن آشنا شوند؛ چراکه کارفرما باید اعتماد کند تا بتواند کار و زندگیاش را با شما گره بزند و خط تولید خود را به شما بسپارد.»
آسیبشناسی جریان کارآفرینی در دانشگاه
در پایان نشست پرسش و پاسخ نیز سوالاتی مطرح شد. یکی از این سوالات بحث آسیبشناسی جریان کارآفرینی در دانشگاه بود. ایرانمنش این سوال را اینگونه مطرح کرد که این اکوسیستم نه صرفا در دانشگاه شریف بلکه در کشور دچار استارتاپبازی شده است. سن کارآفرینی و کارآفرینان موفق در آمریکا 40 سال است. اما آنچه که من در صحنه میبینم این است که تعدادی کم سن و سال که بهقولی طعم صنعت را نچشیدهاند وارد کار شدهاند و بهنوعی بازتوزیعکننده صنعت هستند. سرمایهگذاری در این مسیر واقعی نیست و پول بادآوردهای است که در کار قرار گرفته است؛ تحلیل شما چیست؟ چه بخشی از این رفتار واقعی است؟
دهبیدیپور در پاسخ به این سوال اینگونه تحلیل خود را ارائه داد که نمیتوانم استارتاپ بازی را قبول کنم. اگر بخواهیم درباره جایی مثل دانشگاه شریف صحبت کنیم باید گفت که حدود 100 تا 150 استارتاپ در کل دانشگاه درحال انجام است. اتفاقی که دراینباره میافتد این است که تولیدات این کار بسیار بالا است. باید بپذیریم که حرکت و گذشتن از این گردنه نیازمند یکسری زیرساخت و تسهیلات است. البته ابزارهای این کار نیز محدود است. ما در استارتاپهای سختافزاری کمکاریهایی انجام دادهایم؛ چراکه این فضا تند آمد و سرعت تغییرات بالا بود که ناخودآگاه به آن کمتوجه شدیم؛ اما الان حوزههای سختافزاری بسیار بکر هستند. حوزه سلامت، خودرو و... حوزههایی هستند که استارتاپهایی در آن شکل میگیرند و ترند استارتاپها در آینده بیشتر بینرشتهای خواهد بود. مثلا استارتاپی در آمریکا که خیلی هم رشد کرده است، مترومایل است که میزان حق بیمهای که افراد پرداخت میکنند، متناسب با میزان مایلی است که میروند. در حوزه سختافزاری چند نکته لازم است؛ نخست آنکه فرد باید تجربه کار داشته باشد و کار در حوزه سختافزاری منوط به تجربه کار است. همچنین دانشجویان و فارغالتحصیلان باید در این حوزه صبور باشند و حتما همراه کسی در این جریان حرکت کنند که راه بلد باشد و شما را همراهی کند.