آنچه پیشروی شماست، مصاحبه دکتر سیامک طهماسبی عضو تحریریه نشریه نوآفرین مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع)، با دکتر ابوطالب شفقت، رئیس دانشگاه صنعتی مالکاشتر پیرامون نقش اندیشه حضرت امام خمینی(ره) در پیشرفت صنایع نظامی کشور است. ایشان ضمن مقایسه تحولات صورتگرفته در صنایع دفاعی قبل و بعد از انقلاب، با ذکر نمونههای عینی و شواهد دقیق از ادوار مختلف زمانی، به نکات جالبتوجهی اشاره کردند که نشانگر چگونگی تاثیر اندیشه حضرت امام(ره) در صنایع دفاعی است. باهم بهمرور بخشهای مهم این مصاحبه مینشینیم.
ضمن تشکر بابت فرصتی که در اختیار ما قرار دادید، لطفا در ابتدای گفتوگو برای آشنایی بیشتر مخاطبان، خود را معرفی کنید.
ابوطالب شفقت هستم، دکتری مدیریت صنعتی از دانشگاه علامه طباطبایی(ره)؛ درحالحاضر رئیس دانشگاه صنعتی مالکاشتر و عضو هیاتعلمی دانشکده مدیریت و مهندسی صنایع هستم. عضویت اصلیام پاسدار بوده که از شهرستان بابل فعالیت پاسداریام را شروع کردم و بعد از پایان جنگ تحمیلی، در مشاغل و سمتهای مختلف صنعتی و علمی مشغول کار بودهام. قبل از پذیرش ریاست دانشگاه، مسئولیتهایی مانند ریاست موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی و معاونت طرح و برنامه وزارت دفاع را عهدهدار بودم. البته تجاربی هم خارج از وزارت دفاع دارم؛ به مدت هفت سال استاندار سه استان مختلف بودهام.
از چه سالی کار خود را در نیروهای مسلح شروع کردید و چقدر با پروژههای صنعتی درگیر بودید؟
از سال 59 با ورود به سپاه بابل فعالیت پاسداری را شروع کردم و در سالهای 63 و 66 مسئول نیروی انسانی سپاه استان مازندران بودم. همچنین در یگانهای رزمی هم مسئولیت پرسنلی لشکر 25 کربلا را برعهده داشتم. از سال 66 با ادامه تحصیلات، بیشتر در کارهای پژوهشی متمرکز شدم. بعد از پایان جنگ تحمیلی، مقارن با ادغام وزارت سپاه و وزارت دفاع سابق و نیز تشکیل موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی، فعالیت خود را در موسسه ادامه دادم و با توجه به تحصیلات فنی در مقطع لیسانس (رشته مهندسی مکانیک) واحد «نظارت و ارزیابی تحقیقات دفاعی» را راهاندازی کردم. به اینترتیب وارد عرصه تحقیقات صنعتی شدم و با پروژههای مختلفی که در جهاد خودکفایی نیروهای مسلح و صنایع دفاعی انجام میشد، آشنا شدم. با پذیرش مسئولیتهای بعدی مانند ریاست موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی و معاونت طرح و برنامه وزارت دفاع، ارتباط من با طرحها و پروژههای مختلف صنعتی و فنی بیشتر شد.
با این اوصاف، شما اشراف خیلی خوبی نسبت به تحولات صنعتی وزارت دفاع دارید و این برای موضوع این گفتوگو بسیار مغتنم است. قبل از اینکه مباحث صنعتی را ادامه دهیم، لطفا میزان آشنایی خود را با اندیشههای امام خمینی(ره) توضیح دهید.
آشنایی اولیه من به دوران نوجوانی و جوانی در روستای خودمان برمیگردد. بهواسطه گرایشهای مذهبی پدر و برادرم و دوستانش و همچنین پسرعمویم که از مبارزان قبل از انقلاب بود، با اسم امام آشنا شدم. البته قبل از انقلاب بهدلیل خفقان سیاسی ناشی از حضور ساواک، برای من امکان گفتوگو و مطالعه درمورد کتابها و نظرات امام وجود نداشت. برای همین بههمراه اخوی در تهران به مجالس و سخنرانی شاگردان و روحانیون متمایل به امام مانند آیتالله سبحانی، مرحوم آیتالله فلسفی و مرحوم حجتالاسلام کافی میرفتیم یا نوارهای آنها را گوش میدادیم. در همان سالها توسط عزیزی که در روستای ما دوره سپاه دانشی را طی میکرد، با امام بیشتر آشنا شدم. خدا رحمتشان کند؛ ایشان شهید احمد عبداللهنژاد بودند که بعدا به مقام شهادت نائل شدند.
بعد از دریافت دیپلم، نشستهایی با عنوان «کلوپ دینی» در روستا تشکیل دادیم و با معارف دینی و تا حدی اندیشه امام آشنا شدیم. در بحبوحه انقلاب با شور جوانی سعی داشتیم اعلامیههای امام را هم بهدقت مطالعه و هم پخش کنیم. بعد از انقلاب که فضای خفقان برطرف شد، راحتتر توانستیم سخنرانیها و کتابهای ایشان را گوش داده و مطالعه کنیم. در دوران دانشجویی مشغول فعالیتهای فرهنگی-سیاسی شدیم و سعی کردیم اندیشههای امام را در سطح دانشگاه ترویج دهیم. همچنین در پرتو دیدگاههای امام، به مسائل سیاسی جهان اسلام علاقه بیشتری پیدا کردیم مثلا بعد از حج خونین سال 1366 و فجایع ایجادشده در مراسم برائت از مشرکان، بهواسطه موضعگیریهای قاطعانه امام، به بررسی ریشههای پیدایش وهابیت پرداختیم و بهشخصه سه دور خاطرات مستر هَمفر را (جاسوس انگلیسی قرن 18 میلادی) که به تحریک وی وهابیت شکل گرفت، برای دانشجویان بسیجی تشریح میکردم.
بعدا همزمان با تحقیقات و پژوهشهایی که انجام میدادم مقالههایی هم در زمینه اندیشه امام نوشتم که بحمدالله در نشریات علمی-پژوهش چاپ شده است. مانند مقاله «تحلیل گفتمان خودکفایی در بیانات امام خمینی(ره) با تاکید بر بعد نظامی و دفاعیِ خودکفایی» و «تحلیل کیفی نظام نوآوری در صنعت دفاعی از منظر گفتمان انقلاب اسلامی.»
تسلط شما به اندیشههای امام از یکسو و آشنایی کامل با صنایع دفاعی کمک میکند بهتر به اهداف این مصاحبه برسیم. اجازه بفرمایید گفتوگو را با محوریت صنایع دفاعی ادامه دهیم. لطفا توضیح دهید که وضعیت صنایع دفاعی ایران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به چه شکلی بوده، آیا صنعت قابلتوجهی داشتیم؟ اگر صنعت خاصی وجود داشت، تا چه حد توسط هموطنانمان اداره میشد؟ آیا با اتکا به توان داخلی میتوانستیم تجهیزات و سامانههای موردنیاز برای دفاع از کشور را بسازیم؟ آیا نوآوری خاصی در صنایع دفاعی داشتیم؟
اتفاقا من در بطن شرایط نظامی بودم، لذا با ذکر مثالی عینی، شرایط قبل از انقلاب را برای شما تشریح میکنم. من بعد از دریافت دیپلم در سال 55 به سربازی رفتم. محل خدمت من در گردان زرهی ذیل تیپ 3 لشکر 81 کرمانشاه بود. تانک اسکورپیون یکی از ادوات اصلی آن زمان محسوب میشد که سلاح آن موشک تاو بود. البته با کابل 300 متری امکان شلیک آن فراهم میشد.
اولا تمام بخشهای سلاح و موشک آن کاملا وارداتی بود. ثانیا برای بهرهبرداری از آن تانک، دانش لازم را نداشتیم و محتاج مستشاران غربی بودیم. بهعنوان مثال فقط در گردان کوچک ما، سه نفر مستشار نظامی غربی حضور داشت تا هرگونه بهرهبرداری از تانک با نظر آنها انجام شود! جالبتوجه این بود که حتی تعمیر و نگهداری آن را هم به نیروهای ارتشی ما یاد نمیدادند! این مثال، یکی از مشاهدات عینی من بود که از این موارد تا دلتان بخواهد، میتوانم ذکر کنم.
اگر بخواهم برخی از مهمترین ویژگیهای صنایع دفاعی قبل از انقلاب را ذکر کنم، به موارد ذیل اشاره میکنم:
1-واردات وسیع جنگافزارها، مهمات و تجهیزات دفاعی مدرن: با توجه به افزایش قیمت بینالمللی نفت در سالهای 1352 و 1353، آمریکا تمایلی به برگشت پول نفت به ایران نداشت. از طرف دیگر شاه ایران دچار غرور کاذب بود لذا از محل فروش نفت خام، انبوهی از تجهیزات و ادوات نظامی به ایران وارد میشد. انواع جنگندههای اف-4، اف-14، موشک فونیکس، موشک هاگ، موشک تاو، حتی ناوگان دریایی و پدافند هوایی هم در آن زمان خریدند. خب خرید تجهیزات بهوفور انجام میشد ولی هیچگونه فناوری خاصی به ایران منتقل نمیشد تا چه رسد به ایجاد صنعت داخلی ساخت این محصولات!
2-نکته جالبتوجه اینکه آمریکاییها حتی برای بهرهبرداری از تجهیزات خریداریشده هم آموزشهای کامل به ایرانیها نمیدادند؛ برای بهرهبرداری هم میگفتند باید از مستشاران آمریکایی استفاده کنید. یعنی عملا ایران تبدیل به انبار مهمات پیشرفته آمریکا در منطقه شده بود که هرگونه استفاده از آن تابع نظر خودشان انجام میشد. همین تصور باعث شده بود که در اوایل جنگ تحمیلی آنها خیال کنند که ایران توان استفاده از تجهیزات مختلف هوایی و... را که قبلا خریداری کرده است، ندارد و بهراحتی شکست میخورد که بحمدالله با لطف الهی شرایط بهگونه دیگری رقم خورد.
3-البته صنایعی توسط غربیها در ایران شکل گرفته بود ولی با توجه به نقش ژاندارمی شاه در منطقه، تعیین اولویت صنایع براساس نقشه راه آمریکا در غرب آسیا بود. بنابراین صنایعی در ایران شکل میگرفت که تقویتکننده یا پشتیبان نقشآفرینی آمریکا در منطقه باشد و در توسعه صنایع توجه چندانی به نیازهای کشور ایران نمیشد!
4-ویژگی دیگری که صنایع دفاعی زمان پهلوی داشت این بود که صنایع آن زمان شکننده و کممحتوا بود. با توجه به توسعه آن صنایع براساس نظر مستشاران غربی، عملا به ایرانیان اجازه ورود جدی به فرآیند ساخت و تجهیز، داده نمیشد. ممکن بود که خط تولیدی با فناوری بالا در کشور ایجاد شود ولی صرفا مکان فیزیکی آن در ایران بود و ایرانیان نه نقشی در ساخت داشتند و نه انتقال فناوری خاصی به ایران صورت میگرفت. در اواخر دوران پهلوی حدود 40.000 مستشار نظامی در کشور بود که طبق برنامه قرار بود به 63.000نفر در دهه60 برسد. ایرانیها بدون اجازه مستشاران غربی حق نگاهکردن به ماشینآلات ساخت هم نداشتند. معلوم است که در آن شرایط هیچگونه نوآوری توسط ایرانیان ممکن نبود.
5-انتقال فناوری محدود و کمعمق با تاکید بر تعمیرات و نگهداری اولیه: با توجه به نکات فوق، تقریبا انتقال فناوری خاصی به ایران صورت نمیگرفت؛ بلکه کارخانهها و صنایع در خوشبینانهترین حالت، بهصورت کلید در دست، به ایران تحویل داده میشد.
6-ایران علاوهبر اینکه ژاندارم نظامی منطقه شده بود، درحال تبدیلشدن به ژاندارم صنعتی منطقه هم بود. یعنی آمریکاییها میخواستند نیروها و مزدوران خود را در ایران آموزش دهند. همچنین نیت دیگر آنها این بود که از طریق ایران از نیروهای خود در منطقه پشتیبانی کنند. بهعنوان مثال، زمین فعلی دانشگاه صنعتی مالکاشتر در شاهینشهر اصفهان، مربوط به مرکز آموزش کارکنان شرکت بالگردسازی بِل آمریکا بود.
البته برای اینکه تا حدی حساسیت ایرانیان را کاهش دهند، یکسری صنایعی با فناوری پایین مانند تولید اسلحه انفرادی ژ3 و برخی مهمات محدود به ایران داده شده بود که در مقایسه با صنایع دفاعی مختلف، عددی حساب نمیشد.
نکته مهم دیگر، که گفتنش خالی از لطف نیست، این است که آموزش نظامی ما نیز بسیار وابسته بود. برای آموزش افسران نظامی و فرماندهان، آموزشهای لازم در ایران ارائه نمیشد. ما دوره دافوس (دوره آموزش ستاد و فرماندهی جنگ) نداشتیم. افرادی که قرار بود فرمانده شوند، سطوح نیمهپیشرفته را باید در کشورهایی مانند پاکستان میگذراندند و سطوح پیشرفته در برخی کشورهای غربی بهخصوص آمریکا طی میشد. برخی آموزشها هم که اساسا وابستگی تام بود و صفر تا صد در خارج انجام میشد مانند خلبانی، فرماندهی دریایی و... .
شرایط صنایع دفاعی قبل از انقلاب را توضیح دادید، لطفا بفرمایید بعد از پیروزی انقلاب، به اندیشههای امام خمینی(ره) چه تحولات و تغییراتی در حوزه دفاعی رخ داد.
اجازه دهید خاطرهای ذکر کنم. حدود سال 1362 در پادگان شهیدبهشتی، حادثهای رخ داد و بر اثر انفجار، مقدار زیادی از مهمات انبارشده در آنجا از بین رفت. در کمتر از سه روز پس از وقوع حادثه، بخشهای مختلف کشور با تلاش مجاهدانه توانستند آن خلأ را پر کرده و با تولید مهمات لازم، کمبود ایجادشده را برطرف کنند. مثلا ما در شهر بابل که در آنجا بهعنوان یک سپاهی مشغول کار بودیم، بخشی از زنجیره مرتبط با تامین مهمات را برعهده گرفتیم؛ شهرهای دیگر هم مثل تبریز، اصفهان، اراک، تهران و... دست به دست هم دادند تا بخشهای دیگری از زنجیره را تکمیل کنند. این روحیه و اقداماتی مانند آن بهواسطه انگیزهبخشی حضرت امام(ره) ایجاد شده بود. یعنی امام(ره) بود که بچههای بسیجی، سپاهی و ارتشی را نسبت به کارهای نوآورانه و تحولی ترغیب میکرد.
بچههای این مرز و بوم برای اینکه بتوانند فرمان امام را به منصه ظهور برسانند، هرکدام براساس درک و فهم خود و براساس میزان توانمندی و تخصصشان، اقدامات قابلتوجهی انجام دادند که هرکدام بهنوبه خود اقدامی نوآورانه و تحولآفرین بود. برخی از این نوآوریها در عرصه صنعتی بود، برخی در عرصه مهندسی، برخی دیگر در عرصه رزمی و تاکتیکهای رزمی.
بهعنوان مثال به ساخت «پل خیبر»، یکی از کارهای حیرتآور آن زمان در عرصه مهندسی و طراحی محصول، اشاره میکنم. رژیم بعثی برای جلوگیری از حملات احتمالی ایران، موانع مختلفی در مرزهای مختلف مستقر کرده بود ولی برخی مناطق بهخاطر ویژگیهای جغرافیایی نیازی به مانع نداشت، چون مختصات طبیعی منطقه بهحد کافی مانع ایجاد میکرد. هورالهویزه یکی از این مناطق بود.
سال 62 یگان مهندسی-رزمی سپاه با مشارکت جهاد سازندگی و وزارت صنایع سنگین وقت، در طرحی ابتکاری برای وصلکردن ساحل شرقی هورالهویزه به جزایر مجنون، پل شناوری به طول ۱3 کیلومتر ساختند. ساخت چنین پلی در تاریخ جنگها بیسابقه بود. مهندسان خوشفکر کشور در طرحی ابتکاری با تلفیق فوم و فایبرگلاس که توانایی و استحکام پل را در مقابل حملات بیوقفه و بیامان دشمن بالا میبرد، طراحی پل را شروع کردند. در این کار عظیم علمی-مهندسی، پل خیبر در قطعاتی به ابعاد 3 متر در 5 متر، با سطحی مقاوم از پروفیل و محفظهای از پلیاورانان فوم که فایبرگلاس پوشیده بود، برای آبهای با سرعت پایین با تناژ 6 تن ساخته شد. هر قطعه این پل 1200 کیلوگرم وزن داشت. سبک بودن پل، ویژگی مهمی بود که در لحظات بحرانی جنگ قابلتوجه بود. ساختن این پل در آن شرایط سخت جنگ بسیار دشوار بود و حدود 75 روز طول کشید. اتصال قطعات و انداختن آن به آب هم کاری پیچیده بود و باید بچههای مهندسی و عملیات بهگونهای عمل میکردند که دشمن از آن خبردار نشود. با ساختهشدن پل، عملیات خیبر در اسفند 62 آغاز شد و درنهایت موفقیتهای چشمگیری حاصل شد؛ تصرف و تامین جزایر مجنون و بخشی از هورالهویزه، آزادسازی جزایر مجنون و چندین روستای منطقه و تصرف حداقل 50 حلقه چاه نفتی ازجمله دستاوردهای این عملیات بود. خودباوری و اهتمام به ساخت این پل و موارد مشابه دیگر نشأتگرفته از روحیهای بود که امام بین جوانان دمیدند و بخشهای دانشگاهی، صنعتی، نظامی و... دست به دست هم دادند تا خلاقانه ملزومات جنگ را تامین کنند.
از دیگر شاهکارهای مهندسی که بچههای فنی به عشق امام و با روحیه خودباوری انجام دادند، ساخت «پل روی رودخانه اروند» بود. اروند به دلیل جزر و مد هرروزهاش بسیار خروشان و وحشی است و مهار آن بسیار سخت. بچههای مهندسی با خودباوری پلی را روی آن احداث کردند که به «پل بعثت» معروف شد. این پل برای پشتیبانی از عملیات والفجر8 در سال 65 ساخته شد. پل بعثت، نزدیک به 900 متر طول داشت و عرض آن در قسمت بالا تقریبا 12 متر بود. سازوکار طراحیشده برای احداث پل به این شرح بود که 5 هزار لوله 12 متری، به قطر 142 سانتیمتر و ضخامت 16 میلیمتر از جنس فولاد با وزن هرکدام 7000 کیلوگرم، در عمق 12 متری رودخانهای که دارای جزر و مد بود، قرار میگرفت و کف رودخانه را تا ارتفاعی بالاتر از سطح رود میگرفت. درواقع کف رودخانه پر میشد تا از سطح آب بیرون بزند. این لولهها از اهواز و با تریلی کمرشکن که هر تریلی تنها 3 عدد از این لولهها را حمل میکرد، به محل منتقل میشد. لولهها در کارگاههای اطراف آماده میشد، با یدککش روی آب حمل میشد تا به محل پل برسد. این پل برای پشتیبانی از رزمندگانی که تا فاو پیشروی کرده بودند، بسیار تاثیرگذار بود و شاید بتوان گفت این یکی از عواملی بود که معادلات جنگ را تغییر داد و شرایط بهتری برای ایران ایجاد کرد.
علاوهبر موفقیتهای ذکرشده در عرصه «پروژههای مهندسی و ساخت» در عرصه رشد و توسعه صنایع هم موفقیتهای درخشانی حاصل شد. علیرغم تحریمهای مختلف، ما توانستیم صنایعی پیشرو در حوزههای مختلف ایجاد کنیم که این صنایع تاکنون در ارتقای توان رزمی ایران و بازدارندگی دفاعی نقش بسزایی داشتهاند. بخشی از این پیشرفتها از طریق رسانههای عمومی مانند صداوسیما اطلاعرسانی میشود و برخی دیگر به دلیل محرمانه بودن، کمتر بیان میشود. برخی از مهمترین حوزههایی که رشد تحسینبرانگیزی داشته، عبارتند از:
• صنعت هوافضا که منجر به ساخت انواع موشکهای راهبردی و نیز ساخت ماهوارهبر شد.
• صنعت هوایی که منجر به طراحی و توسعه انواع پهپادها، ساخت جنگندهها، هواپیماهای جنگنده آموزشی و بالگردهای رزمی و خدماتی شد.
• صنعت دریایی که تجلی آن در ساخت انواع کشتیها، شناورهای تندرو، زیردریاییها، هاورکرافت و هوادریا است.
• صنعت مهماتسازی که منجر به تولید انواع محصولات گروه راکتی و موشکهای ضدزره شد.
مثالهایی که برای «مهندسی و ساخت پروژهها» فرمودید مانند احداث پل خیبر و پل بعثت با ذکر جزئیات دقیقتری بود که ما را با ابعاد و بزرگی کار بیشتر آشنا کرد. لطفا درخصوص صنایعی هم که اشاره کردید مانند صنعت هوافضا، دریایی، هوایی، و... توضیحات بیشتری بفرمایید و اگر مقدور باشد، مثالهایی عینی مطرح کنید.
قبل از اینکه مثال بیاورم، مسیر کلی رشد صنایع دفاعی ایران را در چند دوره میتوان طبقهبندی کرد، البته این سیر در صنایع مختلف کمی متفاوت است ولی جمعبندی کلی بدینشرح است:
• تا اواخر دهه 70 با کپیکردن محصولات خارجی، مهندسی معکوس و تغییر کاربری برخی محصولات نوآوریهایی داشتیم و پلهپله توانستیم نوآوری را بیشتر کرده و با تقویت توانمندی فناورانه، زیرساختهای صنعت را ارتقا دهیم. مثلا انواع شناورهای تندرو مانند عاشورا، برخی مهمات مانند موشک تاو و... را بومی کردیم.
• بهواسطه ایجاد زیرساختهای فناورانه و پایههای صنعتی، امکان انتقال فناوری ایجاد شد. بهواسطه همکاری فناورانه و انتقال فناوری، ما توانستیم قابلیتهای خود را ارتقا دهیم و زمینه نوآوری در کشور بیشتر شد. در این دوران توانستیم شناورهایی مانند ذوالفقار، موشکهایی مانند شهاب1 و شهاب2، زیردریاییهایی مانند غدیر و... را بسازیم.
• در دوره سوم (دهه 80) وارد نوآوریهای بیشتری شدیم و با استفاده از توانمندی داخلی و دانش و مهارت طراحان و پژوهشگران ایرانی، محصولاتی جدید طراحی کردیم و ساختیم؛ مانند بالگرد شاهد توسط سپاه و زیردریایی فاتح توسط سازمان صنایع دریایی ساخته شد. همچنین موشکهای برد متوسط و نقطهزن در این دوره ساخته شد. در سالهای بعد با شکلگیری و ساماندهی و اجرایی شدن نظام نوآوری دفاعی، مدیریت طرحهای بزرگ مثل «سامانه پدافندی باور373» کلید خورد و امروزه بهعنوان یک محصول راهبردی در اختیار نیروهای مسلح است.
خب، چون شما میخواهید مثالهای عینی هم مطرح شود، به برخی موارد اشاره میکنم:
1-یکی از صنایع پرافتخار صنایع دفاعی، «صنعت موشکسازی» است: صنعت موشکسازی ازجمله صنایعی است که تولد آن به دوران دفاع مقدس برمیگردد. بهجهت آنکه موشک یک سلاح راهبردی در جنگ بود و صدام با این وسیله بیشتر شهرهای ما را زیر بمباران موشک قرار داده بود. «موشک جواب موشک» هم از شعارهایی بود که مردم مطالبه میکردند.
امام فرمود تنها در جنگ بود که صنایع نظامی ما از آن رشد آنچنانی برخوردار شد و از اینها بهتر استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت. این اشارات امام راحل و آن مطالبات مردم گامهای حرکت بهسمت دستیابی به توان موشکی در برنامه صنایع سپاه قرار گرفت. این حرکت با مهندسی معکوس از آرپیجی گرفته تا موشک دوشپرتاب و کاتیوشا و... آغاز شد.
بعد از جنگ بازدارندگی و پشتیبانی از دیپلماسی دفاعی امنیتی کشور اساس فرآیند اکتساب بود. بنابراین اولویت تغییر کرد و دستیابی به سامانههای موشکی در اولویت ویژه قرار گرفت. بهخصوص بعد از جنگ تحمیلی با یکپارچگی و انسجامی که در صنایع نظامی کشور به وجود آمد، فرصتی برای استفاده از ظرفیت دانشگاههای کشور ایجاد شد و یکباره صنایع موشکی ایران در طول کمتر از 10 سال جهشی فوقالعاده کرده و توجه جهانیان را به خود جلب کرد. مثلا نمونه شهاب3 در همان فرصت در اجلاس سران کشورهای اسلامی به نمایش گذاشته شد. امروز با قاطعیت میتوان ادعا کرد که سامانههای موشکی ایران در همه حوزهها از پدافند در هر ارتفاعی، زمین به زمین با برد 2000 کیلومتر، هوا به هوا، دریایی، کروز و بالستیک میتواند تمام منافع و پایگاههای نظامی دشمن را مورد هدف قرار دهد. نمونه آن هدف قرار دادن مقر داعشیها در دیرالزور (28 خرداد 1396)، پایگاه عینالاسد آمریکا در عراق (18 دی 1398) و یا هدف قرار دادن و منهدم کردن گلوبالهاوک، گرانترین پهپاد متجاوز آمریکایی در خلیجفارس، در تاریخ 30 خرداد 1398 توسط سامانه تمامایرانی سوم خرداد و موشک صیاد2، نمونههایی از سامانههای موشکی بهکار گرفتهشده در صحنههای درگیری دفاعی است.
2-تجربه دیگر پیشرفت در طراحی و ساخت «ماهوارهبر» است که مربوط به صنایع فضایی است. ایران تصمیم گرفت پیشرفت خود را به عرصه فضا گسترش دهد. میدانید که برای توسعه فضایی نیاز به توسعه در چند عرصه داریم که عبارت است از «ماهواره»، «ماهوارهبر» و «ایستگاه زمینی» که هریک از آنها پیچیدگیهای خاص خود را دارد. صنعت بهصورت متمرکز کار طراحی و توسعه بخشهای «ماهوارهبر» و «ایستگاه زمینی و تجهیزات پرتاب» را در قالب یک طرح عمده ساماندهی کرد و برای اولینبار در یک دوره محدود توانست همه سامانهها و زیرسامانههای ماهواره و پرتابکننده و گیرنده زمینی را آماده کند و در بهمن 1387 در مدار قرار دهد. همچنین در کمتر از 5 سال با یک برنامهریزی فشرده این اتفاق مبارک محقق شد و ایران به عضویت باشگاه فضایی جهان درآمد. جهت توضیح بیشتر باید گفت که نوآوری در عرصه ماهوارهبر، در صنایع دفاعی و نوآوری در عرصه ماهواره، در دانشگاههای مختلف شروع شد.
در ابتدا ایران توانست با «ماهوارهبر سفیر» که 22 متر بود، ماهوارههایی مانند امید، رصد1، نوید علموصنعت را در مدار 250 کیلومتری قرار دهد. این اقدام بهنوعی اثبات فناوری حساب میشد. برنامه ایران در گام دوم، رسیدن به مداری بالاتر بود که صنایع دفاعی اقدام به طراحی و ساخت «ماهوارهبر سیمرغ» با طول 26 متر کرد. همه شاهد بودید که بچههای سپاه در اوج تحریمهای داخلی و تحریم ناجوانمردانه آمریکا، در تاریخ 3 اردیبهشت 1399 ماهواره نور1 را با «ماهوارهبر قاصد» از کویر مرکزی ایران با موفقیت در مدار 425 کیلومتری زمین قرار داد. بحمدالله برنامه توسعه ماهوارهبر همچنان ادامه دارد.
3-از دیگر تجارب صنایع دفاعی، توسعه عرصه «زیردریایی» است. ایران در دهه 70 با طراحی و ساخت زیردریایی کوچکی به نام «السابحات» وارد این عرصه شد. با ادامه تحقیقات و همکاریهای فناورانه موفق به تولید «زیرسطحی غدیر» با طول 29 متر شدیم. این محصول در کلاس میدجت طبقهبندی میشود. تحقیقات صنعتی ایران ادامه یافت و در دهه90 توانستیم زیردریایی تمامایرانی «فاتح» را بسازیم. این زیردریایی در کلاس زیردریاییهای نیمهسنگین قرار دارد (بیش از 500 تن) و با همکاری دانشگاههای مختلف ایران و با محوریت سازمان صنایع دریایی ساخته شد. از قابلیتهای مهم این زیردریایی توانایی پرتاب موشک از زیر آب است. همچنین مدت ماندگاری آن در زیر آب بیشتر شده و در اعماق بیشتری میتواند مانور دهد. این محصول با قابلیت حمل انواع اژدر و موشک، توان بازدارندگی خوبی برای کشور ایجاد کرده است.
4-یکی دیگر از تجارب موفق، ساخت «قایق پرنده» است. البته عمق فناوری این محصول با محصولات قبلی متفاوت است ولی تجربه جالبی برای ایران محسوب میشود. ایران هیچ سابقهای درخصوص ساخت یا استفاده از چنین محصولی را نداشت. بهواسطه کار تحقیقاتی یک گروه پژوهشی در دانشگاه مالکاشتر، در قالب پایاننامه، طراحی مفهومی این محصول انجام شد. با توجه به جذابیتهای این محصول، کار تحقیقاتی تکمیلی، منجر به ایجاد خط تولید آن شد و الان بهعنوان یکی از تجهیزات دفاعی ایران استفاده میشود.
تحولاتی که فرمودید تا چه حدی متأثر از اندیشههای امام(ره) بود؟ و اساسا امام خمینی(ره) به چه طریقی توانستند این تحول را ایجاد کنند؟
با توجه به کارهای تحقیقاتی خودم در این زمینه، محرک نوآوری در صنایع دفاعی ایران را در دو واژه خلاصه میکنم: «نیاز» و «گفتمان انقلاب اسلامی». در جنگ تحمیلی، همه دنیا بهاستثنای چند کشور محدود، پشتیبان رژیم صدام بودند و ما برای تامین نیاز خود، باید تلاش بیشتری میکردیم. نیاز، عاملی مهم و تاثیرگذار در نوآوریها بود ولی واقعیت این است که این مولفه بهتنهایی نمیتوانست محرک کافی برای نوآوری باشد؛ بلکه باید یک انگیزه قویتر و روحیهای خودباورانه به کمک میآمد تا باعث روشن شدن موتور نوآوری شود. آن انگیزه بهواسطه اندیشههای امام راحل ایجاد شد.
صحبتها و هدایتهای امام شکلدهنده گفتمان انقلاب اسلامی بود که یکی از اجزای مهم آن آیه 60 سوره انفال «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ» بود. اساسا این آیه، محرک نوآوری است. مسلمانان ترغیب میشوند که خود را برای هرگونه تهدید دشمن آماده کنند و راهکارهای مقابله را تا حد توان توسعه دهند. خب توانمندی دشمن که در یک حالت ثابت نیست بلکه دائما درحال رشد است. بنابراین مسلمانان هم باید مستمرا به رشد و پیشرفت فکر کنند که این امر مستلزم نوآوری است.
نکته مهم دیگر این است که مردم ایران با هدایتهای امام به باور «ما میتوانیم» رسیدند. و باور «ما میتوانیم» ما را بهسمت خودکفایی سوق داد. میدانید که در زمان جنگ حتی سیمخاردار هم به ما نمیدادند، چه رسد به تجهیزات و فناوریهای نظامی. ولی رزمندگان ایران با توکل و مجاهدت، زمینه نزول امداد الهی را مهیا کردند. مردم به این باور رسیدند که اگر باهم متحد باشیم، باهم همگرا باشیم، پشت ولایت باشیم، جزء سنت الهی است که خدا هم امداد غیبی خود را برای ما نازل میکند. ملاحظه کنید گفتمان غالب جمهوری اسلامی که متأثر از رویکرد امام بود در همه حوزههای نوآوری ملی توسعه یافت و البته در بخش دفاع بیشتر تجلی یافته و این همان بیان «ما میتوانیم» امام بود.
موفقیتهایی که تاکنون عرض کردم مانند پل خیبر، عبور از اروند و... (در عرصه مهندسی) و ایجاد محصولات و سامانههای دفاعی (در عرصه صنعتی)، صرفا مربوط به نیروهای نظامی نبود، بلکه همه بخشهای کشور اعم از نیروهای نظامی، دانشگاهی، صنعت، دولت و... دست به دست هم دادند تا این اتفاقات شگرف ایجاد شود. یعنی ایجاد فضای همدلی و همکاری هم از ابتکارات ویژه امام بود. امام به جوانان اعتماد کرد و جوانان نیز بهواسطه نگاه توحیدی و جهتگیری ملکوتی امام و همچنین ایمان به آموزههای وحیانی، با تمام دلوجان تلاش و مجاهدت کردند و از هیچ کوششی فروگذار نکردند.
اجازه دهید برخی از فرمایشها و جملات امام را، که قبلا جمعآوری کرده و در کتاب خود آوردهام، عینا بخوانم:
• «اگر افکار شما آزاد شد و باورتان آمد که ما میتوانیم که صنعتمند و صنعتکار باشیم، خواهید بود. اگر افکارتان و باورتان این باشد که ما میتوانیم مستقل باشیم و وابسته به غیر نباشیم، خواهید توانست. اگر کشاورزان ما باورشان این باشد که ما میتوانیم در کشاورزی به جایی برسیم که صادر کنیم و وابسته به غیر نباشیم، بلکه دیگران به ما محتاج باشند، میتوانند. اگر شمایی که در صنعت هستید و پرسنل صنعتی هستید در ارتش این باور را داشته باشید و به تجربه این باور را امروز دارید که میتوانید صنّاع (صنعتگر) باشید و میتوانید کارهای ابتکاری بکنید، خواهید توانست.» (صحیفه امام، ج 14: 309-308).
• «همین تحریم اقتصادی برای شما یک تحفه آسمانی بود که فکرهای متفکران ما را به راه انداخت و بحمدالله رو به خودکفایی میروند.» (صحیفه نور، ج 17: 276).
• «ما امروز محتاج به قدرت هستیم. امروز که اسلام مواجه با دشمن است و تمام اسلام با تمام کفر مواجه است، احتیاج به قدرت داریم.» (صحیفه نور، ج 11: 181).
• «امروز شمایی که باید دامن به کمر بزنید و در رشد صنایع این کشور و در رشد تولید این کشور دامن به کمر بزنید و همت بگمارید و فعالیت بکنید، فعالیت شما امروز برای کشور اسلامی یک عبادت است. شما امروز همهتان با ایده اسلامی درحال عبادت هستید، چه در کارخانهها و چه در مواردی که به صنعت مشغول هستید... .» (صحیفه امام، ج 18: 190).
• «شما متوقع نباشید که همین امروز بتوانید طیاره درست کنید، میگ درست کنید. البته الان نمیشود، اما مأیوس نباشید از اینکه میتوانیم درست کنیم. باید بیدار بشوید، بروید دنبال اینکه آن صنایع پیشرفته را خودتان درست بکنید... .» (صحیفه امام، ج 13: 536).
همانگونه که ملاحظه میکنید، امام راحل با جملات والایی همه را تحریک به کار، تلاش، خلاقیت و نوآوری میکردند و این رمز پیروزی است. بنابراین در سایه تبعیت از ولی امر مسلمین این امکان وجود دارد که رشد قابلتوجهی داشته باشیم.