صنعت انیمیشن ایران مانند صنایع دیگر کشورمان به میزان قابل‌توجهی دولتی است. بخش خصوصی در این سال‌ها با ورود به این بازار توانسته‌ نتایج شگفت‌انگیزی را خلق کند ولی به‌دلیل چرخه معیوب صنعت سینما و رسانه امکان رشد وگسترش آن بسیار کم است. تا زمانی که گردش مالی کل سینمای ایران به اندازه قیمت یک آپارتمان در شمال تهران است، نمی‌توان خیلی روی آن حساب کرد.
  • ۱۴۰۰-۰۳-۱۰ - ۱۱:۰۸
  • 00
کوه یخ انیمیشن‌های ایرانی
کوه یخ انیمیشن‌های ایرانی

وحید محرابیان، روزنامه‌‌نگار: «ما هم می‌توانیم مثل پیکسار انیمیشن‌های باکیفیت تولید کنیم؟» در طول 5 سال گذشته که به‌طور جدی در صنعت انیمیشن مشغول فعالیت هستم، بارها با این سوال مواجه شده‌ام. سوالی که در نگاه اول جوابی سرراست و شفاف دارد که متاسفانه برای ما ایرانی‌ها اصلا هم امیدوارکننده نیست. اما واقعیت این است که این سوال برای شنیدن جوابی از پیش تعیین‌شده طراحی شده است. جوابی که ما را از تلاش برای ادامه مسیر پرفرازونشیبی که توسط هنرمندان انیمیشن‌ساز ایرانی تاکنون طی شده و صنعت نوپای انیمیشن ایران را به استانداردهای بالایی رسانده است، ناامید کند.

وکلا یک ضرب‌المثل قدیمی دارند که می‌گوید «هیچ‌وقت سوالی نپرس که از قبل جوابش را نمی‌دانی.» ما می‌توانیم ماشین‌هایی مثل محصولات شرکت بنز تولید کنیم؟ ما می‌توانیم یک تیم باشگاهی باشکوه مثل رئال‌مادرید داشته باشیم؟ ما می‌توانیم مثل مارول فیلم بسازیم؟ کاملا واضح است که جواب ما به همه این سوالات یک خیر بزرگ است. اما به قول فوتبالی‌ها این موضوع، هیچی از ارزش‌های ما کم نمی‌کند. درست است که ما هیچ‌وقت نتوانستیم یک تیم باشگاهی در حد لالیگا یا بوندس‌لیگا داشته باشیم ولی خاطرات بازی باشکوه تیم ملی ایران در برابر استرالیا و آمریکا در جام‌جهانی 1998 یا در برابر آرژانتین در سال 2014 از حافظه هیچ ایرانی پاک نمی‌شود. البته اوضاع ما در انیمیشن خیلی بهتر از فوتبال است.

سوالی که در ابتدا مطرح شد، دارای دو بخش است. بخشی درمورد کیفیت انیمیشن‌های ایرانی و بخشی درمورد مقایسه آن با محصولات کمپانی پیکسار. برای همین باید به این سوال در دو بخش پاسخ داد. وقتی می‌خواهیم درمورد کیفیت یک محصول صحبت کنیم، باید اول سراغ تعریف کیفیت برویم. کیفیت برابر است با تصور مشتری از محصول پس از تجربه آن. اگر یک محصول از نظر مشتری باکیفیت باشد، می‌گوییم این محصول باکیفیت است. اما اگر مشتریان یک محصول را نپسندند، حتی اگر محصول دارای بالاترین استانداردهای تولیدی باشد، آن‌موقع است که می‌گوییم محصول‌مان کیفیت لازم را ندارد. برای یک کلکسیونر، بیلی از جنس طلا که دسته‌اش از چوب آبنوس ساخته ‌شده و با جواهر تزئین شده است، یک بیل باکیفیت و فوق‌العاده است اما این بیل به درد هیچ کشاورزی نمی‌خورد.

«غول آهنی» نام اولین انیمیشن سینمایی فیلیپ بردلی‌برد، کارگردان انیمیشن‌های راتاتویی و شگفت‌انگیزان 1 و 2 بود که در سال 1999 در سینماهای آمریکا به نمایش درآمد. انیمیشنی دوبعدی که مورد تحسین بسیاری از منتقدان قرار گرفت. این فیلم توانست در راتن تومیتوز امتیاز 21/8 از 10 را کسب کند. «غول آهنی» از نظر منتقدان دوست‌داشتنی و جاه‌طلبانه بود و توانسته بود روابط پیچیده انسانی را در سینما به نمایش بگذارد. این فیلم علاوه‌بر گرفتن جایزه بفتا توانست در جشنواره‌های مختلف جوایز هوگو، آنی و نبولا را کسب کند. بااین‌حال «غول آهنی» در اکران عمومی به یک فاجعه بزرگ تبدیل شد. تست‌های اولیه نشان می‌داد این فیلم امتیاز بالایی از نظر مخاطبان خواهد گرفت اما مردم روی خوشی به آن نشان ندادند و فیلمی که با بودجه 50 میلیون دلاری ساخته شده بود، تنها توانست 31 میلیون دلار در باکس‌آفیس بفروشد. هنوز هم خیلی‌ها معتقدند شکست تجاری این فیلم تقصیر استراتژی‌های نادرست تبلیغاتی کمپانی برادران وارنر است اما این واقعیت هم غیرقابل‌کتمان است که فیلمی ضدجنگ که بدمن‌هایی آمریکایی داشت در آن سال‌ها که فاصله زیادی از پایان جنگ سرد نداشت، زیاد به مذاق مخاطبان سینمای آمریکا خوش نمی‌آمد.

کیفیت یک محصول ارتباط مستقیمی به مخاطبان آن دارد. وقتی استودیوهای انیمیشن‌سازی ایرانی می‌توانند فیلم‌هایی بسازند که در سینمای کوچک ایران بیش از یک میلیون مخاطب داشته باشد یعنی انیمیشن‌های ایرانی باکیفیت هستند. زمانی که همین انیمیشن‌ها با وجود همه مشکلاتی که گریبانگیر اقتصاد و صنعت ایران است می‌توانند پا را فراتر از مرزهای ایران بگذارند و در سینماهای کشورهای خارجی هم به نمایش درآیند یعنی کیفیت انیمیشن‌های ایرانی بالاتر از استانداردهای داخلی و جهانی شده است. دیرین‌دیرین، فیلشاه، شکرستان، روبی و جوجه‌ها، ببعی و... انیمیشن‌های ایرانی‌ای هستند که مخاطبان هدف متفاوتی دارند و برای رسانه‌های متمایزی تولید شده‌اند اما همگی توانسته‌اند مشتریان خود را راضی نگه دارند پس قطعا باکیفیت هستند.

اما بخش دوم سوال مربوط به مقایسه انیمیشن‌های ایرانی با انیمیشن‌های هالیوودی است. دسترسی راحت و کم‌هزینه مخاطبان ایرانی به محصولات استودیوهای بزرگ انیمیشن‌سازی دنیا در هالیوود همواره محصولات ایرانی را در تنگنای چنین مقایسه‌هایی قرار داده است. فروزن یا به قول ایرانی‌ها یخ‌زده2 یکی از محصولات کمپانی بزرگ دیزنی است. فیلمی که توانسته است بعد از لایو اکشن شیرشاه به‌عنوان پرفروش‌ترین انیمیشن تاریخ سینمای جهان شناخته شود. این فیلم توانست 45/1 میلیارد دلار در سینماهای جهان فروش داشته باشد که در مقایسه با هزینه تولید 150 میلیون دلاری آن عدد فوق‌العاده‌ای است. با دلار 23 هزارتومانی بودجه تولید این فیلم 3 هزار و 450 میلیاردتومان است که تقریبا برابر با بودجه همه دستگاه‌های فرهنگی کشور اعم از صداوسیما و وزارت ارشاد و... است. حدود 800 نفر در تولید این انیمیشن نقش داشتند که اکثر آنها حرفه‌ای‌ترین افراد در تخصص خود هستند و از سراسر جهان گرد هم آمده‌اند. این اثر در شرکتی ساخته شده که حدود 100 سال است مشغول ساخت انیمیشن است و تاکنون بیش از 100 انیمیشن سینمایی ساخته. اگر بخواهید شما فیلم فروزن را با یک کامپیوتر خانگی رندر بگیرید، به 10 هزار سال زمان نیاز دارید. این درحالی است که قسمت دوم این انیمیشن بسیار پرجزئیات‌تر از قسمت اول آن است و برای تولید نیازمند سخت‌افزارها و نرم‌افزارهای بسیار پیشرفته‌ای است. با این اوصاف مشخص است که استودیوهای کوچک ایرانی هیچ‌وقت نمی‌توانند یک فیلم سینمایی سه‌بعدی مثل فروزن یا داستان اسباب‌بازی‌ها بسازند. حتی ساخت انیمیشن‌های دوبعدی سینمایی، با کیفیت انیمه‌های ژاپنی هم برای استودیوهای ایرانی غیرممکن است؛ زیرا به تعداد کافی هنرمند برای این کار در کشور نداریم. اما این هیچ‌چیز از ارزش‌های ما کم نمی‌کند.

واقعیت این است که صنعت انیمیشن ایران مانند صنایع دیگر کشورمان به میزان قابل‌توجهی دولتی است. بخش خصوصی در این سال‌ها با ورود به این بازار توانسته‌ نتایج شگفت‌انگیزی را خلق کند ولی به‌دلیل چرخه معیوب صنعت سینما و رسانه امکان رشد وگسترش آن بسیار کم است. تا زمانی که گردش مالی کل سینمای ایران به اندازه قیمت یک آپارتمان در شمال تهران است، نمی‌توان خیلی روی آن حساب کرد. از طرفی مهم نبودن کیفیت تولید آثار در قیاس با حجم آنها درنظر مدیران دولتی و نبود سیستم ارزشیابی عملکرد مناسب در ساختارهای دولتی باعث می‌شود این بازار به جای رقابتی بودن، همیشه سمت انحصاری بودن سوق پیدا کند و این موضوع عملکرد بهینه و بالارفتن کیفیت تولیدی آثار را با مشکل مواجه می‌سازد.

بااین‌حال نباید درمورد وضعیت انیمیشن ایران سیاه‌نمایی کرد، اگر شما بخواهید دید درستی نسبت به توانمندی هنرمندان و کمپانی‌های ایرانی‌ در انیمیشن‌سازی داشته باشید، ذکر این مثال برای شما می‌تواند جالب باشد. در سال 97 دو فیلم سینمایی، دو فیلم کوتاه و یک سریال ایرانی توانستند در جشنواره انسی، معتبرترین جشنواره انیمیشن دنیا حضور پیدا کنند. کمتر کشوری در جهان این توانمندی را دارد که با این حجم از تولیدات در چنین رویداد هنری بزرگی شرکت کند. آثاری که اکثرا در بخش خصوصی و با کمترین حمایت‌های دولتی تولید شده‌ بودند.

کارنامه هنری موسسات دولتی مثل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز پر از جوایز مهم جشنواره‌های انیمیشنی است. از جایزه جشنواره فیلم زاگرب گرفته تا جشنواره انیمیشن اشتوتگارت و جشنواره انیمیشن هیروشیما، جایزه‌ای نیست که انیمیشن‌سازهای ایرانی نتوانسته‌ باشند به آن دست پیدا کنند. انیمیشن ایران مانند کوه یخی است که قسمت اعظم آن که شامل فیلم‌های کوتاه و جشنواره‌ای می‌شود، با هدایت نادرست مدیران فرهنگی زیر آب مانده است و به چشم نمی‌آید. هر سال تعداد قابل‌‌توجهی انیمیشن کوتاه باکیفیت توسط هنرمندان ایرانی ساخته می‌شود که به جای راه‌یابی به رسانه‌ها برای نمایش به مردم یا سر از آرشیوهای دولتی درمی‌آورد، یا رزومه‌ای می‌شود برای مهاجرت هنرمندان ایرانی به کشورهایی که سرمایه‌گذاری‌های فراوانی برای صنعت انیمیشن انجام داده‌اند؛ از آمریکا و کانادا گرفته تا مالزی و ترکیه. تا هر روز شاهد لژیونرهای ایرانی بیشتری در استودیوهای انیمیشن‌سازی خارجی باشیم.

صنعت نوپای انیمیشن ایرانی برای تکیه زدن بیشتر به بخش خصوصی در جهت ارتقای کیفیت و بهینه‌سازی و خارج شدن از زیر سایه دولت نیازمند توسعه بازار و سرمایه‌گذاری در بخش آموزش و تحقیق و توسعه است. سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی که باید توسط متولیان این صنعت انجام شود تا بتوان با بهبود این صنعت جذاب، تحولات بزرگی در زمینه‌های فرهنگی و اقتصادی برای کشورمان رقم زد.

آقای گوزن

تولید «آقای گوزن» از مهرماه سال ۹۴ آغاز شد و ساخت آن تا پایان مهر سال ۹۶ طول کشید. این انیمیشن در ابتدا به مدت زمان یک سال در تهران تولید شد و پس از آن برای انجام بخش انیمیت به مشهد منتقل شد. پخش جهانی این انیمیشن توسط حوزه هنری انجام شده است. این فیلم در جشنواره‌های فیلم انسی، لندن، بنجالوکا، زاگرب، پاف و... به نمایش درآمده و موردتوجه قرار گرفته است. انیمیشن آقای گوزن به کارگردانی سیدمجتبی موسوی و تهیه‌کنندگی الهه فرنیا در بخش مسابقه سی‌وششمین جشنواره جهانی فیلم فجر نیز حضور پیدا کرد و مورد تقدیر قرار گرفت.  آقای گوزن با تکنیک استاپ‌موشن ساخته شده است. این فیلم محصول مشترک مرکز تلویزیون و انیمیشن حوزه هنری و خانه انیمیشن است. مجری طرح انیمیشن آقای گوزن استودیو گوزن قرمز است. در خلاصه داستان آن آمده است: «در یک ایستگاه مترو ویران‌شده که شبیه متروهای جوامع مدرن اروپایی است، مردم در این جامعه چهره‌های حیوانی دارند و انسانیت را فراموش کرده‌اند.»

آقای بی‌تفاوت

انیمیشن کوتاه «آقای بی‌تفاوت» به کارگردانی آریاسب فیض در سال 2018 ساخته شده است. مردی که بی‌تفاوت دست در جیب از کنار اتفاقات و وقایع پیرامون خود می‌گذرد و از کمک به دیگران امتناع می‌کند. این فیلم به سفارش کشور امارات تولید و اکران شده است اما کارگردان آن یکی از مشهورترین انیماتورهای ایرانی است و تیمی ایرانی آن را تولید کرده‌اند.  انیمیشن آقای بی‌تفاوت در ایران با نام «دستت را از جیبت دربیار» هم شناخته می‌شود و نشان‌گر بحث بی‌تفاوتی و مسئولیت‌پذیری در انسان است. این فیلم در فضای مجازی بسیار دیده شد و مورد نقد قرار گرفت و نظرهای فراوانی درباره آن داده شد. کارشناسان کیفیت این فیلم ایرانی را با خیلی از آثار کوتاه جهانی مقایسه کرده‌اند.

این‌رو، اون‌رو

«این‌رو، اون‌رو» انیمیشنی کوتاه به تهیه‌کنندگی و کارگردانی مهدی علی‌بیگی است که در سال 2014 با سبک دوبعدی ساخته شده. این فیلم داستان نوعی پرنده است که برای بقا، خود را با شرایط زندگی شهری وفق داده است.  انیمیشن با افتادن یک توپ بدمینتون روی زمین در گوشه زمین بازی آغاز می‌شود. کسی برای برداشتن توپ نمی‌آید و پس از چند ثانیه پرنده‌ای در کنار آن می‌نشیند. پرنده که درمورد توپ کنجکاو است، آن را بررسی می‌کند. این کنجکاوی پرنده نهایتا به گرایش احساسی و ایجاد حس علاقه او به توپ ختم می‌شود.  مهدی علی‌بیگی متولد ۱۳۶۳ تهران، سال‌هاست که با مطبوعات داخلی و خارجی در زمینه کارتون و کاریکاتور همکارى مى‌کند. مهدى به‌عنوان کارگردان، دیزاینر و انیماتور، به‌صورت آزاد فعالیت‌هاى زیادى انجام داده و انیمیشن‌هاى مختلفى کار کرده است. جایزه بزرگ جشنواره فیلم‌هاى ١٠٠ ثانیه‌اى و دو جایزه اول بى‌ینال کاریکاتور تهران ازجمله جوایز او هستند.

استریپی

انیمیشن ایرانی «استریپی» به کارگردانی بابک و بهنود نکویی و محصول استودیو گنبد کبود است. استریپی اولین انیمیشن کوتاه ایرانی راه‌یافته به اسکار است که در تکمیل موفقیت‌های پیشین خود در فهرست برگزیدگان جشنواره انیمیشن شمال‌غربی پورتلند نیز قرار گرفت.
استریپی (راه‌راه) براساس موسیقی کلاسیک «رقص‌ مجار شماره ۵» اثر یوهانس برامس (۱۸۹۷-۱۸۳۳) ساخته شده و درباره کارگر یک کارخانه بزرگ است که تصمیم می‌گیرد در کار ملال‌آور راه‌راه کردن بسته‌های کارخانه خلاقیتی ایجاد کند. فیلم فضای تک‌رنگی دارد و از رنگ قرمز استفاده خلاقانه‌ای شده است.  این انیمیشن که در استودیو گنبد کبود، با تکنیک دوبعدی در ۳ دقیقه و ۳۵ ثانیه ساخته شده، تاکنون در بیش از ۳۰ جشنواره معتبر چون انیماموندی برزیل، ایماجیناریای ایتالیا، اکسپوتونز آرژانتین، کلیک هلند و انیمست رومانی شرکت کرده و موفقیت‌هایی به دست آورده که از آن جمله می‌توان به‌عنوان بهترین متحرک‌سازی در جشن خانه سینمای ایران، منتخبCITIA در جشنواره انسی فرانسه به‌عنوان یک نمونه آموزشی برای کودکان فرانسوی و حضور در بخش پلی‌آف جشنواره انیموکته لهستان اشاره کرد. همچنین این انیمیشن دیپلم افتخار نهمین جشنواره بین‌المللی پویانمایی تهران را نیز به دست آورده و به‌عنوان منتخب بخش خاورمیانه در جشنواره «راه سبز» لندن به نمایش درآمده است.

پسر دریا

«پسر دریا» یک رئال‌انیمیشن که با تکنیک دوبعدی خلق شده است. پسر دریا درمورد خانواده‌ای است که با یک پسربچه که روی دیوار طراحی شده، زندگی می‌کنند. پسر دریا به کارگردانی عباس جلالی‌یکتا توانست در پنجاه‌ونهمین دوره جشنواره انیمیشن «انسی»، جایزه ویژه شهر «انسی» را به دست آورد.
عباس جلالی‌یکتا کارگردان مجموعه شکرستان است. او ساخت انیمیشن کوتاه پسر دریا را در سال 2018 کلید زد. ساخت این انیمیشن حدود یک سال و نیم طول کشید. این فیلم همچنین موفق به کسب جایزه نقدی بهترین فیلم آسیایی در بخش ویژه فیلم‌های کودک و نوجوان جشنواره فیلم انیمیشن و کارتون سئول کره‌جنوبی شد.

گرگم و گله می‌برم

انیمیشن «گرگم و گله می‌برم» تاکنون ۱۵ جایزه بین‌المللی را در کارنامه خود ثبت کرده و بیش از ۳۰ حضور بین‌المللی نیز داشته است. این پویانمایی هشت دقیقه‌ای برگرفته از داستانی با همین نام نوشته افسانه شعبان‌نژاد از انتشارات کانون پرورش فکری است که با تکنیک انیمیشن دیجیتال در امور سینمایی کانون تولید شده است.
جایزه ویژه جشنواره بین‌المللی انیمیشن مونسترای پرتغال، جایزه اول پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های انیمیشن ماراتن یونان، جایزه فروغ آسیای پانزدهمین جشنواره بین‌المللی این‌دی انیمیشن کره‌جنوبی، جایزه بزرگ بخش مسابقه جهانی دوازدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های انیمیشن پاریس، جایزه نیوفیس بیست‌ودومین جشنواره مدیاآرت ژاپن و… عنوان برخی جوایز پویانمایی «گرگم و گله می‌برم» است. این فیلم به کارگردانی امیرهوشنگ معین توانست در فهرست نهایی فیلم‌های کوتاه انیمیشن اسکار ۲۰۲۱ نیز قرار بگیرد.

آواز گنجشک

«سانگ اسپرو» یا «آواز گنجشک» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی فرزانه امیدوارنیا فیلمی کوتاه محصول ایران و آمریکاست که در بخش رقابت انیمیشن‌های کوتاه اسکار سال 2021 حضور خواهد داشت.
این انیمیشن کوتاه در مدت زمان تقریبی ۱۰ دقیقه و با موضوع «مهاجرت» تاکنون در بیش از چهل جشنواره مهم بین‌المللی حضور داشته و موفق به دریافت هفت جایزه ازجمله دریافت تندیس بهترین انیمیشن کوتاه از جشنواره «لیبو» و همچنین از «جشنواره فیلم جیفونی» شده است.  در خلاصه داستان این انیمیشن کوتاه آمده است: «گروهی از پناهندگان سعی می‌کنند برای جست‌وجوی زندگی بهتر به یک کشور امن برسند. آنها به یک قاچاقچی پول می‌دهند تا آنها را در یک موتور حامل یخچال و فریزر از مرزها عبور دهد. باوجود این، دمای یخ‌زدگی موتور امیدهای آنها برای آینده بهتر را به مبارزه‌ای شدید برای بقا تبدیل می‌کند.» این انیمیشن با تکنیک استاپ‌موشن ساخته شده است.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰