سیدمهدی موسویتبار، روزنامهنگار: هرچند دولت یازدهم و دوازدهم سه وزیر فرهنگ و ارشاد به خودش دید اما در برخی حوزهها مانند موسیقی تفاوت چندانی در این رفتوآمدها ایجاد نشد. علی جنتی، رضا صالحیامیری و عباس صالحی وزیران فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت روحانی بودند که عمر وزارت این آخری بیش از دو وزیر قبلی بود. موسیقی در انتخابات سال 92 و مناظرات پیرامونش محدود به ربنای شجریان و لغو کنسرتها بود و البته که لغو کنسرتها در آن زمان مساله مهمی شده بود و مرحوم شجریان هم محبوبیت بالایی داشت.
حسن روحانی در سال 92 و قبل از انتخابات گفت: «ما باید دنیای سینما و موسیقی را باز بگذاریم و چتر امنیتیای که روی این فضا گسترده شده است، برداریم. دولت اگر نظر و حرفی دارد با جامعه هنری در میان بگذارد و راه این ارتباط نیز تشکلهای هنری است. در کل به فکر تعالی فرهنگ جامعه باشیم و من شیوه کنونی که بر هنرمندان حاکم است، نمیپسندم چراکه معتقدم هنرمندان میتوانند بالاترین کمک را به کشور هم در بخش توسعه اقتصادی و هم در بخش توسعه فرهنگی داشته باشند.» و بعد حواسش به محبوبیت مرحوم محمدرضا شجریان هم بود و پرسیده بود که از صدای او بهتر هم داریم؟ هرچند شجریان بعدها در دولت اول روحانی مجالی برای فعالیت نداشت و در دوره دوم هم درگیر بیماریاش بود.
روحانی در انتخابات سال 96 و اینبار بدون اینکه حتی از شجریان نامی ببرد گفت که ما الان یک هنرمند داریم که از دعای ربنایش ممانعت میکنیم، با این اوضاع چطور میتوانیم تعالی و پیشرفت داشته باشیم. جمله عجیبی که حتی واکنش منفی طرفداران شجریان و روحانی را برانگیخت و اینبار دیگر کسی برایش سوت و کف نزد. اهالی فرهنگ و هنر از هم سوال میکردند که «ربنای» شجریان را نمیشود پخش کرد، دولت روحانی برای دیگر آثار این هنرمند موسیقی و فعالیتهای او چه کرد؟ شجریان قرار بود سفیر فرهنگ و هنر ایران بشود اما این اتفاق در دولت اول روحانی نیفتاد و سوال سادهتر اینکه چرا شجریان در دوره اول دولت روحانی در ایران کنسرت برگزار نکرد؟ انگار موسیقی و چهرههای شاخص موسیقی برای دولت حسن روحانی صرفا یک ابزار بودند.
ای کاش شخص رئیسجمهور و وزیران ارشادش میآمدند و از موسیقیهایی میگفتند که خودشان گوش میکنند. شخص رئیسجمهور یا وزیر فرهنگ و ارشاد و معاونان فرهنگی و هنریاش، چند درصد از موسیقی تولیدی در این هشت سال را میتوانند به تنهایی یا در کنار خانواده بشنوند؟ شاید تعداد مجوزهای آلبومها و کنسرتها در سالهای اخیر بیشتر شده باشد اما یک نطرسنجی و آمارگیری دمدستی نشان میدهد کیفیت آثار تولیدشده به طرز معناداری پایین آمده است و عجیب اینکه اکثر این آهنگهای سخیف و گاه مبتذل در متن و ملودی، مجوز ارشاد هم دارند. سلیقه موسیقایی مردم در هشت سال اخیر پایین آمده است و موسیقی نواحی به فراموشی سپرده شدند. دولتی که با شعار حمایت از شجریان و آن موسیقی روی کار آمد حالا در کارنامه موسیقیاش، دادن مجوز به «با انگشت همه نشون میدن منو» و «هر بار این درو، محکم نبند نرو» و بدتر از آن حمایت از این ترانهها دیده میشود.
علی جنتی نخستین وزیر فرهنگ و ارشاد دولت یازدهم بود. بازگشایی «ارکستر سمفونیک تهران» در اسفندماه 93 و «ارکستر ملی» در خردادماه 94، شاید جزء نخستین اقدامات دولت یازدهم در حوزه موسیقی بود و این دو ارکستر مهم کشور به موجب برخی سیاستهای دولت قبل برای چند سال تعطیل بودند. نکتهای که حسن روحانی در انتخابات سال 96 به آنها اشاره کرد؛ «برای موسیقی و هنر چه کردیم؟ ارکستر سمفونیک و ملی که تعطیلش کرده بودند را چه کسی راهاندازی کرد؟ سینماها را چه کسی دوباره راهاندازی کرد؟ این راه امید را باید ادامه بدهیم نگذاریم بذر یأس پاشیده شود.»
البته روحانی در سال 96 اشاره نکرد که ارکستر سمفونیک از ابتدای سال 1394 و با آمدن علی رهبری کار خود را از سر گرفته بود و ارکستر ملی همچنان تعطیل مانده بود و این یعنی همین ارکسترهای مورد اشاره و تفاخر حسن روحانی برای دو سال در زمان ریاستجمهوری وی تعطیل بودند و منتظر تامین بودجه. هرچند یادمان نرفته ارکستر سمفونیک تهران با حضور علی رهبری داشت کارش را بهخوبی و با برنامه انجام میداد اما معلوم نشد چرا علی رهبری را مجبور به ترک ایران کردند تا ارکستر سمفونیک تهران برای چند ماه دیگر تعطیل شود و رفتند سراغ شهرداد روحانی. روحانی در انتخابات 96 نگفت که ارکستر ملی هم عملا تا میانههای سال 1395 و تا پیش از آمدن فریدون شهبازیان تعطیل بود و تنها چند اجرای محدود به صحنه برد که همه این اجراها هم با عدماستقبال مخاطبان همراه بود. روحانی اینها را نگفت اما به او گزارش داده بودند که این اتفاقات به خوبی انجام شده است و باید در فهرست اقدامات فرهنگی و هنری دولت یازدهم قرار بگیرد. با اینکه برای نخستینبار در قانون بودجه کشور؛ در دولت یازدهم ارکسترهای ملی و سمفونیک دارای ردیف بودجه شدند و برای هر ارکستر 6 میلیارد تومان بودجه در نظر گرفته شد و بهطور متوسط ماهانه دو اجرا برای هریک از ارکسترها برنامهریزی شد اما در عمل اتفاقات دیگری افتاد.
بخش دیگری از عملکرد دولت یازدهم به اجراهای صحنهای برمیگردد. تعداد اجراهای صحنهای موسیقی که در سال 92، یکهزار و 32 اجرا بود در پایان سال 94 به سههزار و 877 اجرا رسید و رشدی 71.6 درصدی را تجربه کرد. تغییر فضای کشور در دوره اول دولت روحانی و ایجاد نشاط نسبی در جامعه در افزایش کنسرتها بیتاثیر نبود. کنسرتهایی که اکثرشان روی صحنه رفتند و تعداد کمی از آنها لغو شدند و همان تعداد اندک هم در دوره بعدی به صفر رسیدند.
در چهار سال اول دولت حسن روحانی یکهزار و 880 آلبوم مجوز دریافت کرد. آلبومهایی که تعدادشان زیاد بود اما به قول خود حسن روحانی نباید به فرهنگ و هنر نگاه آماری داشت. دادن مجوز به این تعداد آلبوم البته باعث فعال شدن بیشتر جوانان و اهالی موسیقی بود اما شاید الان زمان مناسبی باشد برای بررسی آلبومهایی که مجوزشان صادر شدند.
صلح با کدام موسیقی؟
حسن روحانی، در اولین نشست خبری دوره دوم ریاستجمهوری خود گفت: «یکی از آثار انتخابات سال ۹۶ این بود که همه با موسیقی صلح کردند اما ما موسیقی سطح پایین را نمیپسندیم ولی برخی گفتند آنها هم خوب است.» کنایه او به ابراهیم رئیسی و دیدارش با امیر تتلو بود و اما جالب است بدانید در دوره دوم دولت روحانی، بیشترین تعداد موسیقی سطح پایین به بهانه همراهی با سلیقه مردم و حمایت از بازار تولید و مجوز داده شد. استعفای محمدعلی بهمنی از شورای شعر ارشاد به دلیل کیفیت پایین آثاری بود که به آنها مجوز داده میشدند و بررسهای دیگر اشعار ارشاد هم علاقهای نداشتند تا اسامیشان رسانهای شود. فارغ از کیفیت، آمار تولیدات موسیقی در دوره دوم دولت روحانی در ادامه میآید:
کدام وعدهها عملی شدند؟
دیماه 92 بود که گروهی از هنرمندان به نمایندگی از حوزههایشان با حسن روحانی که تازه رئیسجمهور شده بود دیدار و گفتوگو کردند. در این دیدار کامبیز روشنروان به نمایندگی از هنرمندان عرصه موسیقی با اشاره به ضعفهای موجود در عرصه آموزش موسیقی در کشور توضیح داد چند سالی است نظارت بر آموزشگاههای آزاد موسیقی کاهش یافته است و امروزه میتوان مجوز یک آموزشگاه آزاد موسیقی را در هرجایی از این شهر خریداری کرد. روشنروان درباره وضعیت پژوهش موسیقی نیز گفته بود: «برخی که در این بخش مشغول فعالیتند، عاشق موسیقی بوده و از همه وجودشان مایه گذاشتند و هیچ امکاناتی در اختیار آنان قرار نمیگیرد. در تولید موسیقی چالشهای بزرگی داریم و شرکتهای تولیدکننده در این بخش به دلیل پدیده قاچاق ورشکسته هستند.» در همان دیدار این استاد موسیقی به تعطیلی چند ساله ارکستر سمفونیک تهران با سابقه ۸۰ ساله اشاره کرده و گفته بود: «دیگر بدون این ارکستر سمفونیک شاهد نواخته شدن سرود ملی جمهوری اسلامی ایران بهطور زنده نیستیم.» روشنروان همچنین به از بین رفتن ارکستر موسیقی ملی اشاره کرد و احیای این دو ارکستر سمفونیک را با حمایت رئیسجمهوری خواستار شد. وی بودجه مرکز موسیقی ارشاد را خجالتآور ارزیابی و بر ایجاد ارتباط موثر میان هنرمندان ایرانی، جشنوارههای خارجی و توجه ویژه به استعدادهای جوان موسیقی تاکید کرد.
حالا و پس از هشت سال، اهالی موسیقی میتوانند بهتر قضاوت کنند که کدام یک از دغدغههای جناب روشنروان که نماینده موسیقی کشور بود برطرف شده است؟ موسیقی برای این دولت و این دو دوره بهانهای بود تا آرایشان بیشتر شود و تنزل سطح کیفی موسیقی و به حاشیه رانده شدن کاربلدهای این رشته از خروجیهای این نگاه است. هرچند موسیقی به دلیل کرونا در وضعیت اسفناکی به سر میبرد اما همه میدانیم که این وضعیت به 14 ماه اخیر برنمیگردد و اهالی موسیقی و بررسی شرایط نشان میدهد موسیقی قبل از کرونا هم شرایط خوبی نداشت و مدیران حق ندارند ضعفهای خود را پشت کرونا پنهان کنند.