سیدمهدی موسویتبار، روزنامهنگار: حـــالا و پس از معرفـــــی هفت نامزد نهایی سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری زمــــان مناسبی اســــت برای افکارسنجی. حالا هم میتوان برای بررسی عملکرد شورای نگهبان افکارسنجی گذاشت و هم بین این هفت نامزد. نگاهی به نظرسنجیهای چندماه اخیر نشان میدهد که فقط یکنفر از این فهرست هفتنفره در بین 10نفر اصلی نظرات مردمی بوده است و با اینکه متاسفانه هنوز افکارسنجی در کشور ما و از نگاه برخی مسئولان یک امر زینتی و تشریفاتی است، هستند کسانی که با استناد به این نظرسنجیها تصمیمسازی میکنند و صرفا هم قرار نیست به انتخابات وصل باشند. موضوعات مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی محل بررسی این افکارسنجیها بوده اما به نتایج آن اصلا توجهی نشده است.
با توجه به گفتهها و اسناد موجود اگر در سال 88 و آبان 98 به نتایج نظرسنجیها توجه میشد و آنها منتشر میشدند بهاحتمال زیاد شاهد اتفاقات تلخ آن دو تاریخ نبودیم. نظرسنجی البته مشکلاتی مانند پنهانکاری مخاطبان هم دارد که با استفاده از ابزارهای نوین و همچنین ایجاد یک رابطه نزدیک و اعتمادبخش، این خلأها هم رفعشدنی خواهد بود. هرچند عمر نظرسنجی در کشور ما نهایتا به 50 سال میرسد اما تاثیرگذاریاش عمر چندانی ندارد و بیشتر بهعنوان اطلاعات به آن نگریسته میشود. اطلاعاتی که مثلا فرقی با آمار سالیانه فلان شرکت دولتی یا خصوصی ندارد. در این گزارش و در گفتوگو با دو تن از دستاندرکاران «موسسه افکارسنجی ایرانیان» و «ایسپا» همکلام شدیم تا تاریخچه و نحوه حضور افکارسنجی در کشور را مورد بررسی قرار دهیم.
گفتوگوی «فرهیختگان» با حسن اختری، مدیرعامل مرکز افکارسنجی ایرانیان:
اگر در سال 88 افکارسنجی منتشر میشد، آن اتفاقات نمیافتاد
حسن اختری یکی از قدیمیهای حوزه افکارسنجی است. از دهه 70 این کار را شروع و هنوز هم در این حوزه فعالیت میکند. او به اتفاق چند نفر از همکاران قدیمیاش «موسسه دیدبان افکار عمومی نوید ایرانیان» را که متعلق به بخش خصوصی است، برپاکرده و کار افکارسنجیها را در آنجا انجام میدهد.
در آستانه انتخاباتیم و بحث افکارسنجی داغ شده است، از ابتدای امسال گزارشهایی در حوزه افکارسنجی منتشر شده و نظرسنجیهایی هم برگزار شده است. سابقه افکارسنجی در کشورمان مربوط به چه زمانی است؟
افکارسنجی برای زمان حال نیست، این کار سالیان سال است که توسط مراکزی انجام میشود، منتها اگر بخواهیم به تاریخچه آن برگردیم، قدیمیترین مجموعه، صداوسیما و مرکز مطالعات و تحقیقات صداوسیماست که بخش عمدهای از کارهای پیمایشی را انجام میدهد. شاید تاریخچه این امر به تاریخچه صداوسیما بازگردد. قبل از انقلاب روی برنامههای صداوسیما متمرکز میشد و بازخوردی دریافت میکرد و مخاطبشناسی میشد. بعد از پیروزی انقلاب، از روزی که نظر و مطالبات مردم قدری جدی شد و حاکمانی روی کار آمدند که با رای و نظر مردم بودند، این امر پررنگتر شد. در رابطه با مساله انتخابات در سالهای پس از انقلاب همیشه مراکز وجود داشته اما مراکز ما خیلی متنوع و زیاد نیستند. درحالحاضر که گفتوگو میکنیم آن مراکزی که مشخصا در این حوزه فعالیت میکنند کمتر از انگشتان دست یا بهتر است بگوییم به تعداد انگشتان یک دست هستند. مرکزی که ما در خدمت شما هستیم از سال 87 شروع به فعالیت کرد. تیم، گروه، کارگروه و مجموعهای کنار هم جمع شدند و کارهای مختلفی را از این سال شروع کردند. بیش از 12 سال است این تیم کار میکند، منتها افرادی که در تیم بودند عمدتا افراد باسابقه و کسانی هستند که در بحث نظرسنجی و افکارسنجی استخوان خرد کرده بودند و تجارب ممتد دو، سهدهه داشتند و دارند. در رابطه با بحث انتخابات پرسیدید که از چه زمانی جدی شد. فکر میکنم از سال 76 چنین شد، چون بعد از این سال و انتخابات قدری فضا بازتر شد و زمان جنگ و دوران سازندگی کنترل شدهتر بود ولی از همان سال فضا باز شد و آنچه بهظاهر نشان میداد و آنچه در عمل اتفاق افتاد، متفاوت بود. این بود که نظر مردم از آن زمان قدری مستقلتر شد. قبل از این زمان همه مسئولان و روسایجمهورمان، همه دولتها و نمایندگان مجلس هرچه برای انتخابات داشتند خروجی مرکز پژوهشی بود که همگی رای و نظر مردم بود. از سال 76 به بعد رقابتها جدیتر شد و شاید تصمیم مردم علیرغم خواست دولتمردان بود. این صبغه و سابقهاش به آن سال برمیگردد؛ سال 76 این اتفاق افتاد، سالهای 80 تا 84 هم این اتفاقات افتادند و تا امروز همچنان ادامه دارند.
افکارسنجی در سال 76 قبل یا بعد از انتخابات بود؟
افکارسنجی سال 76 در صداوسیما و ایسنا منعکس است. منتها اشکالی که مراکز ما دارند، این است که مرکزی وقتی افکارسنجی میکند باید آن را منتشر کند و مردم درجریان باشند. شهادت میدهم آنچه مردم تصمیم گرفتند همان اتفاق در سال 76 افتاد. اتفاقا مراکز افکارسنجی حداقل 72 ساعت و معمولا یک هفته آخر نمودارها را به شما نشان میدهند که چه اتفاقی میافتد. قبل از آن سال نظرسنجی شد و این امر نشان میداد با وجود اینکه ناطقنوری رئیس مجلس بود، تصور این بود که وی رای میآورد ولی مراکز همان را نشان میدادند که در صندوق اتفاق افتاد. نتایج مرکز ما هم در آن سال و هم در سال 92 کاملا در هفته آخر درست بود، امسال هم تا هفته آخر در مرکز باشید به شما خواهیم گفت.
عنوان کامل مرکز شما چیست و زیر نظر چه سازمانی کار میکند؟
مرکز افکارسنجی ایرانیان هستیم. عنوان موسسهای که به ثبت رساندیم «دیدبان افکار عمومی نوید ایرانیان» است. این موسسه صددرصد خصوصی است، به هیچجایی وابسته نیست و همچنین مجوز و شرایط فعالیت دارد. در سال 92 کارگروه و تیمی که داشتیم در خبرگزاری مهر مستقر بود. مرکز افکارسنجی مهر را ما راه انداختیم و آنجا کاملا پیشبینی کردیم که چه اتفاقی خواهد افتاد، حتی نتایج نظرسنجی را برای همه کاندیداها بهشخصه فرستادم.
یکی از دلایل انصراف عارف هم این نظرسنجیها بود؟
نمیدانم به دست او رسید یا خیر. این را که دیدند و استفاده کردند، اطلاع ندارم ولی چون تیمی که کار میکند علمی و مستقل است برای همه کاندیداها فرستادیم و نشان دادیم خود آنها در چه مرحلهای هستند و اگر هریک از اینها به دلایل مختلف انصراف دهند آرای بعد از آنها به چه نسبتی و بین چه کسانی تقسیم میشود.
در سال 92 آرای حداد کجا پخش شد؟
الان بهخاطر ندارم. در سال 96 تا 25 خرداد در زمان برگزاری مناظرهها ظرف دوهفته نمودار رای آقای روحانی کاملا ثابت بود. تا آن روز زیر یک درصد هم کاهش داشت. از 25 خرداد با شیب تندی شروع به بالا رفتن کرد. در آن تاریخ رای او17.7 را نشان میداد. از آن روز مردم تصمیم گرفتند به آقای روحانی اعتماد کنند و رای خود را به وی بدهند، البته آمدن آقای رئیسی رویکردی داشت که اقبال نسبتا خوبی را نشان میدهد ولی آن هم ثابت ماند. در بحث مناظرهها فروکش داشت و از 25 خرداد در این اثنا آقای قالیباف بهنفع آقای رئیسی کنار رفت و از آنجا کاملا بین آقایان روحانی و رئیسی رقابت جدی شد و هر دو منحنیها شیب تندتری گرفتند. تا روز جمعه، برگزاری انتخابات، مردم مجدد آقای روحانی را برای چهارسال بعدی انتخاب کردند.
سازوکار افکارسنجیها چگونه است و نسبت به دهه 70 تغییری کرده است؟
روشهایی که الان اعمال میشود و روشهای متداول کنونی محلهای و میدانی یا حضوری است و چندسالی است که بحث تلفنی مطرح شده است. متداولترین روش برای مراجعه به افکار عمومی برای آنکه باید به خانوادهها مراجعه کرد، روش تلفنی است. موسسات خارجی بزرگ هم از این روش استفاده میکنند، کشورهای دیگر هم از این روش استفاده میکنند. با توجه به تغییر بافتها، بحث شهرنشینی و مشکلاتی که در این بحث و خطراتی که برای پرسشگران وجود دارد، از لحاظ سرعت عمل و دسترسی به نمونه از نظر اینکه همه آحاد نمونهها شانس برابری برای قرار گرفتن در میان نمونهها را داشته باشند، ازجمله آیتمها و فاکتورهایی است که ایجاب میکند، روش تلفنی باشد. آن روشی که در دنیا متداول است تلفنی است. در سال 92 انتخابات را به دو روش تلفنی و میدانی توامان انجام دادیم. یک نظرسنجی محلهای-میدانی یا حضوری و تلفنی گرفتیم و نهایتا کل تیم بهسمت تلفنی شیفت کرد.
تلفنی یعنی رندوم شماره گرفته میشود؟
کل پیششمارههای کشور در سایت مخابرات وجود دارد. بقیه شمارهها بهصورت تصادفی ساخته میشود، یعنی کار صددرصد تصادفی است.
شمارههای تلفن همراه هم هست؟
عمده کاری که انجام میدهیم روی تلفنهای ثابت است و مکانهایی که تلفن ندارند یا دسترسی سخت است ممکن است از موبایل استفاده شود ولی بیشتر با تلفن ثابت است. تماس گرفته میشود و پرسشنامهای که طراحی شده است، مطرح میشود. پرسشگر باید آموزش لازم را دیده باشد و بتواند ارتباط صمیمی غیرجهتدار برقرار کند، چون جهتداری مثبت و منفی در بحث پژوهش مضر است و میتواند ارتباط صمیمی برقرار و اعتماد طرف مقابل را جلب کند و بتواند مصاحبهای صمیمی درباره موضوع مورد بحث داشته باشند. ممکن است بحث انتخابات، مسائل اقتصادی، مسائل اجتماعی، سیاست یا مسائل فرهنگی باشد.
این صمیمیت برای این است که مصاحبهشونده حقیقتی را پنهان نکند و راحت و صادقانه صحبت کند؟
پرسشگری هنر خاص خود را دارد. فرد باید اعتماد کند و بتواند آنچه را در ذهن دارد، صادقانه بیان کند که اگر این ارتباط برقرار نشود طرف مقابل آنچه را در ذهن دارد، بیان نمیکند.
در این افکارسنجیها چند درصد برای اشتباه درنظر میگیرید؟
معمولا در مطالعات اجتماعی 95 درصد اطمینان وجود دارد و معمولا 5 درصد خطا امر طبیعی است. مطالعاتی که روی بحثهای پزشکی است به زیر یک درصد میرسد، یعنی بحث مرگ و زندگی مطرح است اما در مطالعات اجتماعی با 95 درصد اطمینان بیان میشود و جهت استحضار شما سال 96 را با 3 درصد اشتباه ارائه دادیم؛ هم مشارکت و هم میزان رای کاندیداها را پیشبینی کردیم.
برای انتخابات امسال افکارسنجی کردهاید؟
تازهترین کاری که انجام دادیم بیستوهفتم اردیبهشتماه بود. بحث میزان اهمیت انتخابات ریاستجمهوری را از مخاطبان پرسیدیم که 32.5 درصد بسیار زیاد اهمیت دارد، 25.8 درصد زیاد،19.4 درصد کم، 12.4 درصد خیلیکم و 9/9 درصد هم اصلا اهمیت ندارد را انتخاب کردهاند و 2 درصد هم پاسخ ندادهاند. در رابطه با میزان مشارکت مردم پرسیده شد که چه تصمیمی برای امسال گرفتهاید. 48.1 درصد اعلام کردهاند حتما شرکت میکنند، 17.4 درصد گفتهاند احتمالا شرکت خواهند کرد، 4.5 درصد احتمالا شرکت نمیکنند و 21.1 درصد قطعا شرکت نمیکنم، 8.9 درصد هم هنوز تصمیم نگرفتهایم را انتخاب کردهاند. سوالی پرسیدیم که خود را متمایل به کدام گرایش سیاسی موجود در جامعه میدانید؟ 52.6 درصد گفتهاند گرایش خاصی نداریم، 20 درصد گفتهاند نظری نداریم، از بین بقیه افراد که ماندهاند 14.5 درصد اعلام کردهاند به اصولگرایان و 9.5 درصد هم اعلام کردند به اصلاحطلبان گرایش دارند و 3.5 درصد هم سایر را مطرح کردهاند. بقیه جناحها، دستهبندیها و گرایشهایی که در جامعه میبینیم برای افکار عمومی جانیفتاده است. البته بیشتر نخبگان، رسانهها و کسانی که در این حوزه فعال هستند، وجود دارند ولی آنچه در افکار عمومی وجود دارد همین چهار، پنج مورد است.
الان پیشتاز کیست؟
این به اشخاص برمیگردد. اجازه دهید این را بیان نکنم ولی نکتهای بگویم، چرا تصور این است که در سال 76 این نظرسنجیها بعد از انتخابات برگزار شده یا مشخصا در سال 88 که فتنهای ایجاد شد، مراکز گویای چیز دیگری بودند؟ ما در سالهای 92 و 96 حضور داشتیم و همه فعلوانفعالاتی که در جامعه اتفاق افتاده در مراکز ثبت شده است، منتها اشکالی که وارد است، این است که وقتی نظر مردم را میپرسید دیالوگ دارید، مونولوگ ندارید، یعنی یکطرفه نیست. چرا این برداشت ایجاد شد؟ چون مراکز افکارسنجی ما در سالهای 76 و 88 این نتایج را منتشر نکردند. مراکزی که علمی هستند و رفتار جامعه را پیشبینی میکنند، اگر اعلام میکردند- چه سال 76 و چه سال 88 فرقی نمیکند- مردم میدیدند مراکز همین را پیشبینی میکردند و همان اتفاق در جامعه نیز رخ داده و زمینهای برای اینکه فرد یا افراد یا جریانی بخواهد بازی را برهم بزند یا ادعای خاصی داشته باشد، وجود نداشته است.
اگر در سال 88 افکارسنجی منتشر میشد، آن اتفاقات رقم نمیخورد؟
اصلا آن اتفاقات رقم نمیخورد.
افکارسنجی هم درست بود؟
بله، کاملا درست بود.
با همین تعداد رای بود؟
همه اینها شفاف است، منتها سال 88 صداوسیما بعد از اینکه غائله ایجاد شد پا به میدان گذاشت که این نوشدارو بعد از مرگ سهراب بود و فایدهای نداشت. الان هم قدری جلوتر برویم و بحثها بیشتر شود، این نتایج را منتشر میکنیم. سال 92 در فضای مجازی منتشر کردیم، کارگروه دانا این کار را انجام داد. انشاءالله کاری را که ما بهصورت خویشفرمایی انجام میدهیم، منتشر میکنیم، البته ممکن است برای گروههای خاصی سفارش بگیریم یا نهادهای دولت یا گروهها و جریانات سیاسی سفارشی بدهند، آنها وقتی سفارش میدهند امانتدار هستیم یعنی صفر تا صد را در اختیارشان قرار میدهیم، چون آنها مالک حقیقی کاری هستند که تولیدشده و ما نمیتوانیم آن را منتشر کنیم. ما فقط بخشی که با سرمایه و اعتبار خودمان انجام میدهیم، میتوانیم منتشر کنیم.
سالار کاشانی، معاون پژوهشی«ایسپا» در گفتوگو با «فرهیختگان»:
نظرسنجی آمده تا از داخل ماشین مردم را ارزیابی نکنند
سیدمهدی موسویتبار، روزنامهنگار: با اینکه نزدیک به انتخابات ریاستجمهوری هستیم اما حالا دیگر کاربرد تحقیقات افکار عمومی و نظرسنجی فقط محدود به بخشها و سیاستهای عمومی و دولتی نیست، بلکه شرکتها و بخشهای خصوصی نیز به دنبال شناخت افکار عمومی، نگرشها و رفتارهای مشتریان و ذینفعان شرکت یا موسسه خویش هستند و از این طریق بنا دارند راهبردهای بازاریابی و فروش را متناسب با ذائقه، نگرش و رفتار مشتریان خود تنظیم کنند. یکی از مراکز افکارسنجی مشهور و معتبر داخلی، مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) است که با داشتن 31 شعبه فعال در 31 استان کشور ذیل معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی استانها تعریف میشود. این مرکز از سال 1380 بهمنظور توسعه تحقیقات افکار عمومی و طرحهای نظرسنجی تشکیل شده است. ایسپا دارای چهار معاونت «پژوهشی»، «اجرایی (گردآوری اطلاعات)»، «ارتباطات و اطلاعرسانی» و «معاونت اداری- مالی» است. به بهانه نزدیکشدن به روز انتخابات و گرم شدن بازار افکارسنجیها با معاون پژوهشی این مرکز همصحبت شدیم تا درباره سازوکار و تاثیرات افکارسنجی در ایران حرف بزنیم.
اساسا سابقه افکارسنجی در ایران به چه زمانی برمیگردد و روی کدام اتفاقات تاریخی تاثیر گذاشته است؟
تا آنجا که من میدانم سابقه اولین نظرسنجیها در ایران برمیگردد به اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه شمسی. از آن زمان عدهای در ایران به این نکته پی بردند که برای فهم جامعه ایران و همینطور برای اداره آن ضروری است بفهمیم در ذهن عموم مردم درباره خودشان، زندگیشان، نظام سیاسی و اقتصادیشان چه میگذرد. به نظر میرسد اولین نظرسنجیهای نظاممند در مرکز سنجش افکار و تحقیقات اجتماعی سازمان رادیو و تلویزیون آن زمان انجام شده است، یعنی همان جایی که ما امروز به آن مرکز تحقیقات صداوسیما میگوییم و همچنان پابرجاست. علاوهبر مرکز تحقیقات صداوسیما که هنوز فعالیت اصلیاش انجام نظرسنجی است، در طول این سالها مراکز نظرسنجی دولتی و غیردولتی دیگری هم تاسیس شدهاند. عمر بعضی از آنها کوتاه و فعالیتشان موقت بوده است و برخی هم پایدار ماندهاند.
اما برای پاسخ دادن به بخش دوم سوالتان بهتر است بگوییم نظرسنجیها روی کدام اتفاقهای تاریخی میتوانستند تاثیرگذار باشند و نبودند. نظرسنجیها معجزه نمیکنند، فقط در یک زمان و شرایط خاص تصویری از افکار یک جمعیت بزرگ نشان میدهند که با چشم غیرمسلح نمیتوان آن را دید. در یک جامعه بزرگ چندمیلیونی با یک دولت متمرکز امکان مشاهده و درک مستقیم افکار و ارزیابیها و ارزشها و آرزوهای مردم وجود ندارد. نمیشود شما از پشت شیشه اتومبیلتان هر روز از خانه تا محل کار به مردم نگاه کنید و بفهمید توی سر مردم چه میگذرد یا چطور فکر میکنند. کسی که چنین تصوری دارد یقینا دارد اشتباه میکند. دیدن و فهمیدن این تصویر بزرگ با نظرسنجی امکانپذیر است. بنابراین نظرسنجی به خودی خود قرار نیست تاریخ را عوض کند یا اساسا چیزی را تغییر دهد. نظرسنجیها ابزار کار سیاستگذاران و جامعهشناسان هستند. سیاستگذاری که برای بیشینه کردن خیر عمومی کار میکند، میتواند با دیدن آن تصویر به اتخاذ تصمیماتی کمک کند که دستکم جلوی وقوع فجایع را میگیرند. در غیر این صورت، اگر سیستمی نباشد که به این تصویر از جامعه اهمیت بدهد، اگر آدمهایی نباشند که این تصویر را درست تفسیر کنند و از آن برای تصمیمگیری و برنامهریزی درست استفاده کنند، نظرسنجی به هیچ کاری نمیآید. اتفاقا در همان سالهای اول دهه پنجاه در همان مرکز تحقیقات رادیو و تلویزیون پیمایشی انجام شده که نتایج آن مدتی پیش به کوشش عبدی و گودرزی در قالب کتابی منتشر شده است. اسم آن کتاب را با خوشسلیقگی گذاشتهاند «صدایی که شنیده نشد». اگر سیاستگذاران و تصمیمگیران آن زمان به تصویری که این نظرسنجی از جامعه ایران ارائه میکرد، توجه نشان میدادند شاید مسیر تاریخ طور دیگری رقم میخورد. از آن زمان تا امروز خیلی چیزها عوض شده اما این صدا همچنان در بسیاری از موارد شنیده نمیشود. تعداد نظرسنجیها و پژوهشهــــــــــــــای اجتماعی که امروز در ایران انجام میشود قابل مقایسه با ۳۰-۴۰ سال پیش نیست. در همین مرکز ایسپا ما در بعضی از مقاطع سال، هفتهای دو طرح نظرسنجی ملی انجام میدهیم. بعضیهایشان هم نتایج بسیار قابلتوجهی دارند، اما در بسیاری از موارد نتایج این نظرسنجیها کمکی به هیچ چیز نمیکنند.
ایسپا کار خودش را از چه زمانی شروع کرده و چه اهدافی داشته و دارد؟ چه تاثیراتی در بزنگاههای تاریخی گذاشته است؟
ایسپا در سال ۱۳۸۰ تاسیس شده و در واقع اردیبهشت امسال ۲۰ساله شد. هدف تشکیل یک نهاد تخصصی نظرسنجی بوده است که با استفاده از ظرفیت دانشگاهیان کشور دادههای ملی برای کمک به سیاستگذاری در سازمانها و نهادهای دولتی، عمومی، خصوصی و مدنی تولید کند. من فکر میکنم ایده تشکیل چنین مرکزی در جهاد دانشگاهی که میتواند تا حدی استقلال نسبی از دستگاههای رسمی داشته باشد، ایده خوبی بوده است. در طول این سالها پژوهشگران دلسوز و کاردان بسیاری در ایسپا کار کردهاند و این را میتوان در حاصل کارشان که انجام چندهزار نظرسنجی و مهمتر از آن پایدار ماندن یک سازمان تخصصی در این حوزه است، دید. امیدوارم در مقطع فعلی من و همکارانم امانتداران خوبی برای آنها باشیم و بتوانیم در این حوزه یک گام به جلو برداریم. عملکرد ایسپا در مقاطعی که دستاورد نظرسنجیها برجستهتر میشود، مثل مقاطع انتخابات، درمجموع عملکرد مثبت و قابلدفاعی بوده است.
سازوکار افکارسنجی در ایران به چه صورت است و چه تفاوتی با کشورهای دیگر دارد؟
انجام نظرسنجی مبتنیبر یکسری اصول و دستورالعملهای روششناختی است که در همه جای دنیا یکسان است. هر موسسه نظرسنجی معتبری در هر کجای دنیا تلاش میکند کار خودش را به استانداردهای علمی نظرسنجی نزدیک کند. در اصول تفاوتی بین نظرسنجی در ایران و نظرسنجی در سایر جوامع وجود ندارد. البته که در طراحی نظرسنجیها و پیمایشها همیشه سعی میکنیم ویژگیهای فرهنگی جامعه ایران را در نظر بگیریم که اتفاقا رعایت خود این موضوع هم از اصول و استانداردهای یک نظرسنجی معتبر است. یکی از خصوصیات شرایط و عادتهای ذهنی ایرانیان که انجام نظرسنجیهای دقیق را در ایران کمی دشوارتر از سایر جوامع میکند، تمایل بیشتر برخی اقشار جامعه ایران به پنهانکاری خصوصا درمورد مسائل شخصی، سیاسی و اقتصادی است. این میل به پنهانکاری البته همیشه ثابت نبوده و مثلا در سالهای اخیر به طرز محسوسی شاهد کاهش پنهانکاری مردم بهخصوص در بیان افکار و نگرشهای سیاسیشان هستیم.
توجه جامعه و نخبگان به نتایج افکارسنجیها و انتشار افکارسنجیها چه تاثیری در کاهش تنشهای اجتماعی دارد؟
در پاسخ به سوال اول عرض کردم که اصولا کار نظرسنجیها چیست و بر این نکته تاکید کردم که تاثیرگذاری نظرسنجیها در گرو استفاده درست افراد و گروههای تصمیمگیر از آنهاست. اما در پاسخ به این سوال شما باید بگویم در جامعهای مثل ایران نظرسنجی از معدود ابزارهایی است که میتواند به ما نشان دهد جامعه ایران جامعهای بسیار متکثر و پیچیده است. در تصویری که نظرسنجی از افکار عمومی ایرانیان ارائه میدهد هرکس میتواند جایگاه خودش و قشر و گروهی را که به آن تعلق دارد، ببیند. نظرسنجیها میتوانند به ما یادآوری کنند که همه مثل ما دنیا را نمیبینند و ما به اتفاق آدمهای اطرافمان همیشه معدل و نماینده جامعه نیستیم. همیشه دیگرانی متفاوت از ما وجود دارند که طور دیگری فکر میکنند و حق دارند طور دیگری فکر کنند. این بهویژه برای اقشار قدرتمند و ثروتمند که عادت دارند دنیا را همیشه از زاویه دید خودشان ببینند و گمان میکنند این زاویه دید طبیعی و بدیهی است، میتواند آموزنده و مفید باشد. اگر نظرسنجیها بتوانند فقط فهم همین نکته را برای مردم آسانتر کنند که دیگرانی متفاوت از ما وجود دارند (چه در اقلیت باشند، چه اکثریت) و آنها هم جزئی از همین جامعهاند و به اندازه ما حق شهروندی دارند، به نظر من گام بزرگی به سوی کاهش تنشهای اجتماعی است.
افکارسنجی این دوره از انتخابات ریاستجمهوری چه تفاوتی با دورههای قبلی دارد؟
نظرسنجیها در دو موقعیت خیلی بیشتر دیده میشوند: یکی آنجایی که سرمایهگذاران، تولیدکنندگان و توزیعکنندگان کالاها چشمشان به جیب مردم است؛ یکی هم آنجا که سیاستمداران چشمشان به رأی مردم. در این موقعیتهاست که توجه به نظر مردم برای این دو گروه تاثیرگذار و قدرتمند ضرورت پیدا میکند. به همین خاطر است که در این روزهای نزدیک به انتخابات، ایسپا و دیگر موسسات نظرسنجی بیشتر دیده میشوند و کنجکاوی در موردشان بیشتر است. در جاهای دیگر دنیا هم همینطور است. این را صادقانه میگویم که برای ما در ایسپا علاوهبر تامین نیازهای گروههای سیاسی و کارفرمایان اقتصادی، خود مردم و آگاهی مردم از چیزی که دارد در جامعه اتفاق میافتد هم مهم است. کسانی که در کار نظرسنجی تجربه دارند میدانند که در ایران با دادههای نظرسنجی عمدتا مثل اطلاعات طبقهبندی شده امنیتی برخورد میشود و پژوهشگران اغلب اجازه انتشار یافتههایشان را برای عموم مردم ندارند. ایسپا تا آنجا که من میدانم اولین موسسه نظرسنجی در ایران است که از قدیم تلاش کرده تا آنجا که مقدور است این انحصار اطلاعات برای گروههای خاص را بشکند. از همان سالهای ابتدایی تشکیل ایسپا میبینیم نتایج بعضی از نظرسنجیها و بعضا نظرسنجیهای انتخاباتی ایسپا در نشریات عمومی منتشر میشدهاند. در انتخابات سال ۹۶ این انتشار یافتههای نظرسنجی نسبت به گذشته گستردهتر بود و در انتخابات امسال تا این لحظه روند انتشار اطلاعات نظرسنجیهای ایسپا بیسابقه بوده است. فضای سیاسی کنونی این امکان را به ما داده است که در انتخابات این دوره با دستودلبازی بیشتری اطلاعات را در اختیار عموم مردم قرار دهیم. برای اینکه این روند را ادامه دهیم ناگزیریم همچنان برخی محدودیتها را بپذیریم. از سوی دیگر میدانیم که با انتشار اطلاعات داریم خودمان را در معرض داوری عمومی قرار میدهیم و خطاهای احتمالیمان با این کار ممکن است آشکارتر شوند اما با اشتیاق این کار را انجام میدهیم و امیدواریم این کار بهتدریج مسیر انتشار آزاد اطلاعات را در ایران هموارتر کند.