مجتبی جوادی، پژوهشگر حلقه حکمرانی علوم اجتماعی مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع): به نظر شما خانواده و تحصیل رقیب همدیگر هستند یا رفیق همدیگر؟ این دو نهاد و بهطورکلی امور کاری، تحصیلی و زندگی در ایران رفاقت خوبی ندارند. گذشته از توصیههای دینی و انقلابی، دنیا در زمینه این رفاقت بسیار پژوهش کرده است و سازوکارهای فراوانی را اجرا میکند. خوب است ما دانشگاهیان، خطمشیگذاران آموزش عالی و کاندیداهای ریاستجمهوری قدری درباره آنها بدانیم.
روزهای پایانی اردیبهشت که مصادف با روز ملی جمعیت است دوباره بحران جمعیت و روند کاهشی آن در دستورکار رسانههای دلسوز ایران قرار گرفته است. لابهلای اخبار کودککشی در فلسطین و اخبار انتخاباتی، هرازگاهی اخبار و مستندهایی از بحران جمعیت به چشم میخورد. گفتوگوی ویژه خبری شبکه دو صداوسیما نیز روز چهارشنبه 29 اردیبهشت 1400 به این موضوع اختصاص داشت. آقای سیدمرتضی خاتمی، عضو کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی در این برنامه حضور داشتند و یک آمار تکاندهندهای ارائه کردند: «کاهش موالید در قشر تحصیلکرده بهدلیل تحصیل آنان در سن باروری بیشتر است و باید برای آن چارهاندیشی شود.»1 این آمار نگرانکننده در سال 1398 نیز از زبان مدیرکل دفتر «سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی» مطرح شد که گفتند: «کمترین نرخ باروری در کشور متعلق به افراد تحصیلکرده است که گروه مرجع نیز به شمار میروند و میتوانند روی دیگر گروههای سنی تاثیر بگذارند.»2 در این یادداشت سعی خواهد شد که مسیری برای چارهاندیشی درباره نرخ پایین باروری قشر دانشگاهی آغاز شود.
طبیعی است که با وضعیت امروز دانشگاه ایرانی، بانوان درحال تحصیل بهسختی میتوانند بین تحصیل و فرزندآوری جمع کنند. دانشگاه ایرانی رفاقتی با خانواده و فرزندآوری ندارد که هیچ، بلکه آن را رقیب و حتی دشمن خود میداند. این جمله که «اگر میخواهی جدی درس بخوانی، فعلا دور فرزندآوری را خط بکش!» توصیهای است که دانشگاه و دانشگاهیان ایرانی بهصورت صریح یا ضمنی به زوجهای جوان دارند. زوجهایی که سنین اصلی باروری خودشان را در همین دانشگاهها میگذرانند. آیا میشود روزگاری فرابرسد که دانشگاه ایرانی با خانواده و فرزندآوری رفیق شود؟ آیا میشود موسسههای علمی در ایران خانوادهمحور بشوند؟ ظاهرا نهاد علم و خانواده در برخی کشورها رفاقت و پیوند عمیقی با همدیگر دارند یا میخواهند داشته باشند. در این زمینه قدری وضعیت چند دانشگاه در آلمان را مرور میکنیم.
گواهی «دانشگاه خانوادهدوست»3 در آلمان
یکی از گواهیهایی که دانشگاهها در آلمان میگیرند و در رتبهبندی و جذب دانشجو و استاد موثر است، گواهی «دانشگاه خانوادهدوست» است. گویا در آلمان به این نتیجه رسیدهاند که خانواده نهتنها رقیب دانشگاه نیست بلکه این دو نهاد میتوانند دوست و رفیق همدیگر باشند و سازوکارهایی برای این پیوند و رفاقت نیز ایجاد کردهاند. یکی از این سازوکارها توسط سازمان و اندیشکده «کار و زندگی»4 ایجاد شده است. این سازمان که ذیل بنیاد هریت5 آلمان (یکی از بزرگترین بنیادهای خصوصی آلمان) شکل گرفته است، در پی ایجاد تعادلی بین امور کاری و امور زندگی شاغلان در این کشور است. در این راستا سازمانهای مختلف را بنابر درخواست خودشان مورد بازرسی قرار میدهد و به آنها گواهی «خانوادهدوستی» را اعطا میکند. سازمانها و دانشگاهها طوری عمل میکنند که بتوانند این گواهی را دریافت کنند و بعدها در معرفی دانشگاه و جذب استاد و دانشجو از آن بهره ببرند. البته موضوع «تعادل بین کار و زندگی»6 تاکنون موردتوجه بسیاری از پژوهشگران در دنیا قرار گرفته است که در انتهای این یادداشت برخی نمونهها ذکر شدهاند. دانشگاههای مختلفی مثل اِرفورت7، هوهنهایم8، استرابورگ9، هایدلبرگ10، بوخوم11 و دانشگاه فنی برلین12 تاکنون این گواهی را دریافت کردهاند13. برای بررسی بیشتر سازوکارهای ایجادشده به یکی از دانشگاههای دارنده این گواهی مراجعه کردیم.
«دانشگاه فنی برلین»14 بهعنوان قدیمیترین و اولین دانشگاه فنی آلمان شناخته میشود. امروزه علاوهبر رشتههای فنی، رشتههای علوم انسانی و علوم اجتماعی مثل اقتصاد و مدیریت را نیز در خود جای داده است. این دانشگاه جزء بزرگترین و برترین دانشگاههای جامعه آلمانی است و برای تقریب به ذهن، جایگاهی شبیه جایگاه دانشگاه صنعتیشریف در ایران دارد. این دانشگاه بهدلیل فعالیتهای دفتر «امور خدمات خانواده»15 واقع در بخش «سرمایه انسانی دانشگاه» موفق شده است که در سال 2021 گواهی خانوادهدوستی را دریافت کند. بنابر آنچه در متن این گواهی16 آمده است، برخی اقدامات انجامشده توسط این دانشگاه عبارتند از:
* فرصتهای فراخوان برابر برای دانشمندان زن و مرد
* برگزاری رویدادها بهصورت مجازی برای دانشجویان دارای فرزند
* تعطیلات انعطافپذیر برای مراقبت از کودک
* بینالمللیسازی و کمک به سازگاری خانوادهها
* مدیریت سلامت دانشگاه همراه با سازگاری
* گروه کاری «کارکردن با موبایل»
* پستهای اینستاگرامی درباره پیشنهادهای دفتر امور خانواده در صفحه اینستاگرام دانشگاه
* ارائه و گفتوگوهای هنگام ناهار درباره «پوشک و علم»
* ارسال نامه اطلاعات به دانشجویان دارای فرزند برای جبران کاستیها
* ارائه برای برخی دورههای «معلم خصوصی»
* همهگیری کرونا: تعطیلی برخی روزها برای والدین، بهروزرسانی دائمی صفحه مربوط به سلامت، آموزش در خانه و... .
دفتر امور خانواده در این دانشگاه سازوکارهای مختلفی را برای استادها، کارکنان دانشگاه و همچنین دانشجویان تدارک دیده است. برای نمونه ساعات کاری را برای کارکنان بهصورت کاملا انعطافپذیر طراحی کردهاند تا بتوانند بهراحتی کارشان را با امور خانوادگی هماهنگ کنند یا مثلا برای زمانهایی که فرزندان کارکنان دچار بیماری بشوند، میتوانند تا 10 روز کاری در سال مرخصی بگیرند و بخشی از سایر مرخصیها نیز مربوط به خانواده است. بخش دیگری در دفتر امور خانواده این دانشگاه فعال است که بهدنبال ارائه پیشنهادهای مختلفی در راستای «مطالعه با وجود کودک» است. در این بخش پیشنهادها، مشورتها و مهارتهای مختلفی را برای گذران دوران کلاس و پایاننامه و کارآموزی ارائه میدهند.
نفع این رفاقت برای دانشگاه
شاید در نگاه اول گمان شود که رفاقت خانواده و دانشگاه به زیان دانشگاه و فعالیتهای علمی است ولی در ادامه استدلال میشود که اینگونه نیست. اتفاقا یکی از شیوههای موثر در راهبری دانشگاه، توجه به خانواده است. کسانی که در دنیا حوزه حکمرانی علم و پژوهش یا حکمرانی آموزش عالی را بهطور عمیق سوژه مطالعاتی خود قرار دادهاند بر این باور هستند که همه ابزارها و سازوکارهای حکمرانی برای راهبری دانشمندان و دانشگاهیان باید توجه مضاعفی به سطح خرد یعنی شخص دانشمند و پژوهشگر داشته باشد. پژوهشگر و دانشمند تنها نقطه عبور الزامی برای راهبری و ایجاد تغییر در علم و پژوهش است، لذا همه سازوکارها باید مبتنیبر این نگاه تنظیم شوند. هرگونه ابزار و سازوکاری که ماهیت و شرایط پژوهشگر را درنظر نگیرد، محکوم به شکست است، به همین خاطر همه ابزارهای موجود در عرصه حکمرانی علم بیش از آنکه با زبان ابلاغیه و بخشنامه و دستوری باشد، با زبان فرهنگی و از جنس تغییر محیط دانشمند و پژوهشگر است تا از این طریق خروجی پژوهشهای آنها را تغییر دهد. یکی از محیطهای بسیار نزدیکی که دانشمند و پژوهشگر در آن زیست میکند، خانواده است. بالاخره شخص دانشمند و پژوهشگر تحتتاثیر محیط خانواده خودش است. انتخاب مسیرهای پژوهشی، نوع پژوهش، روش پژوهش و... متاثر از محیط پیرامونی پژوهشی و یکی از آنها نیز الزاما خانواده اوست. مثلا یک پژوهشگر که برای انجام پژوهش میدانی از نوع قومنگاری نیازمند حضور چندماهه و بعضا چند ساله در یک محیط خاص مثلا شهر دیگری است، بدون حمایت و پذیرش خانواده، این امر بسیار سخت خواهد بود. اینکه خانواده شخص پژوهشگر، او را تشویق به حضور در یک خط پژوهشی یا حضور در یک موسسه پژوهشی خاص میکنند و نسبت به یک خط پژوهشی یا موسسه پژوهشی دیگر رضایت ندارند، در انتخابهای پژوهشگر اثرگذار خواهد بود. اگر خانواده یک پژوهشگر خواستار رفاه مادی بیشتری باشد احتمالا برای یک پژوهشگر بسیار سخت و جانکاه خواهد بود که مسیرهای پژوهشی موردعلاقه خود ولی بدون پول یا با رفاه مادی پایین را انتخاب کند و پژوهشگر برخلاف میل و علاقه خود، دنبال پژوهشهای پرپولتر میگردد. بنابراین یکی از مهمترین محیطهای اثرگذار در تصمیمهای پژوهشگر، محیط خانواده و شرایط اوست.
دانشگاه میتواند با توجه کردن به خانوادهها و ایجاد حس حمایتی در آنها، دانشگاهیان را در حوزههای تخصصی و علمی خودشان ثابتقدمتر کند. شما یک عضو هیاتعلمی را فرض کنید که خانواده او از دانشگاه راضی است و همیشه او را تشویق به پرکاری میکند و کاستیها را جبران میکند و از طرف دیگر یک عضو هیاتعلمی را فرض کنید که خانواده او از دانشگاه راضی نیست و خود را رقیب دانشگاه میداند و دائما درحال بدگویی نسبت به دانشگاه است. آیا حال و هوای این دو عضو هیاتعلمی در تدریس و پژوهش در دانشگاه یکی خواهد بود؟ قطعا یکسان نخواهند بود. بنابراین خانواده محوری در موسسات علمی یکی از مهمترین سازوکارهای حکمرانی علم است که موجب ارتقای کیفیت فعالیتهای علمی خواهد شد. حتی این سازوکار بسیار مهم با یک طراحی میتواند در راستای ترویج بخشی از موضوعات و مسائل پژوهشی نیز بهکار گرفته شود. «دانشگاه فنی برلین» که در سطور فوق مطرح شد، خانوادهمحوری را برای خود بسیار بااهمیت میداند و علت این اهمیت را در چند بند ذکر کرده است17:
* افزایش جذابیت دانشگاه برای کارکنان مرد و زن
* کسب مزیت رقابتی برای دانشگاه در بازار متقاضیان خارجی در نتیجه جذب سرمایههای بخش خصوصی
* تقویت رضایت و انگیزش کارکنان، استادها و دانشجویان داخل دانشگاه
* ترویج یک تغییر فرهنگی
* افزایش قدرت رقابت در رقابتهای ملی و بینالمللی
* عدالت خانوادگی= ارتقای سلامت در کار و مطالعه= حفظ توانایی برای کار
* کسب تصویر بهتر برای دانشگاه
نفع این رفاقت برای خانواده
معمولا در رقابت خانواده با کار یا تحصیل، خانواده همیشه بازنده است، لذا این رفاقت برای خانواده نیز بسیار ضروری و سودمند است. بخشی از علتهای این سودمندی در تشویقهای اسلامی و انقلابی در توجه به خانواده ریشه دارد. خانواده نیازمند توجه است و از همراهی با یکی از اعضای دانشگاهی خود حس و حال خوبی خواهد داشت. عدم توجه به خانواده یعنی رکود جمعیت. برای کشوری که تا چند سال بعد رشد جمعیت آن منفی خواهد شد و بهناچار باید واردکننده نیروی کار باشد، توجه به خانواده و فرزندآوری از واجبات آن است. همه نهادها و سازمانها باید توجه وافری به خانواده و مشکلات آن داشته باشند تا بحران جمعیت از این وخیمتر نشود. هرچه دانشگاهها به نسل و خانواده کارکنان، استادها و دانشجوها توجه کنند، همانقدر خانوادهها همراهتر و پرفرزندتر خواهند بود.
جمعبندی و پیشنهاد
امروزه اکثر کارگزاران، در بخش پیشنهادها، منتظر شنیدن ساختاری جدید، قانون جدید، ابلاغیه و... هستند. اگر پیشنهادی از جنس ساختار و دستورالعمل و بخشنامه باشد مسموع واقع میشود وگرنه توجهی به آن نمیشود. باید گفت که اصلاح آموزش عالی و حکمرانی علم از ساختار و سازوکار شروع نمیشود. تغییر در فضای علم از سنخ فرهنگ است و باید سرمایهگذاریهای ابتدایی روی تغییر نگرش و منش عاملها باشد. برخورد ساختاری و سخت با نظام علمی، نهتنها آن را بهبود نخواهد داد بلکه پایههای آن را میخشکاند. لذا پیشنهاد این یادداشت هم از سنخ فرهنگی و عاملمحور است تا اینکه ساختارمحور و خطمشیمحور باشد. پیشنهادی از جنس ایجاد سازوکار «دانشگاه خانوادهدوست» یا ساخت سازمانی برای ایجاد تعادل بین امور کاری، امور تحصیلی و امور زندگی و خانوادگی هنوز زود است. اگرچه برخی ساختارها مثل دفاتر امور زنان و خانواده در برخی دانشگاهها شکل گرفته ولی مثل اکثر رویههای حمایت از زنان که در جامعه ایرانی حاکم است سویهها و پیشفرضهای خاصی دارند و عمدتا متمرکز بر امور بانوان هستند و نه خانواده. پیشنهاد میشود که رویههای توجه به خانواده در دانشگاههای کشورهای مختلف مورد بررسی قرار گیرد و در قالب فیلمهای مستند، یادداشتها، برنامههای تلویزیونی، رادیویی و... پخش شود. شاید از این طریق، قدری تصورها درباره خانوادهمحوری عوض شود. شاید این تصور ایجاد شد که خانوادهمحوری صرفا یک امر دینی یا امر ولایت نیست بلکه یکی از ضرورتهای کارکردی علم و دانشگاه است. دانش و دانشگاهیان با توجه کردن به خانوادهها میتوانند گامهای موثرتری در بهبود نظامهای علمی بردارند. بنابراین پیشنهاد اصلی یک حرکت فرهنگی در زمینه ترویج رفاقت خانواده و دانشگاه و خانوادهمحوری در نظام علمی است.
برخی منابع مورداشاره و مفید:
1. https://www.iribnews.ir/00D3Q0
2. www.irna.ir/news/83577863/
3. family-friendly-university
4.https://www.berufundfamilie.de/wir-uber-uns/wir-ueber-uns
5. non-profit Hertie Foundation
6. work-life balance
7. https://www.uni-erfurt.de/en/university/working-at-the-university/family-at-the-university
8.https://www.uni-hohenheim.de/en/family-friendly
9. https://www.uni-stuttgart.de/en/university/profile/family-friendly/
10. https://www.uni-heidelberg.de/en/university/about-the-university/family-friendly-university
11. https://uni.ruhr-uni-bochum.de/en/family-friendly-university
12. https://www.personalabteilung.tu-berlin.de/familie/menue/family_friendly_university/parameter/de/
13. https://www.berufundfamilie.de/zertifikat-audit-berufundfamilie/zertifikatstraeger-audit
14. Technische Universität Berlin
15.Family office service area- https://www.personalabteilung.tu-berlin.de/familie/menue/family_friendly_university/parameter/de/
16.https://www.berufundfamilie.de/zertifikat-audit-berufundfamilie/zertifikatstraeger-audit
17. https://www.personalabteilung.tu-berlin.de/familie/menue/family_friendly_university/parameter/de/
CohenMiller A. S. * , Sagitova R, Ogay S, Tselenko Y, Shakhmanova A, Saburova A(2018) What is a Family-Friendly University Campus? A Pilot Study to Develop Student Research and Provide Practical Results, American Journal of Qualitative Research, Vol. 2, No. 2, pp. 103-119.
Cannizzo, F. , & Osbaldiston, N. (2016). Academic work/life balance: A brief quantitative analysis of the Australian experience. Journal of Sociology, 52(4), 890-906.
Martinez, Edna, Ordu, Chinasa, Della Sala, Matthew R. , & McFarlane, Adam. (2013). Striving to obtain a school-work-life balance: The full-time doctoral student. International Journal of Doctoral Studies, 8, 40-59.
Rantanen, J. , Kinnunen, U. , Mauno, S. , & Tillemann, K. (2011). Introducing theoretical approaches to work-life balance and testing a new typology among professionals. In Creating Balance? (pp. 27-46). Berlin, Heidelberg: Springer.
Williams, J. C. , Berdahl, J. L. , & Vandello, J. A. (2016). Beyond Work-Life "Integration". Annual Review of Psychology, 67, 515-539. doi: 10. 1146/annurev-psych-122414-033710.
Clark, S. C. (2000). Work/Family Border Theory: A New Theory of Work/Family Balance. Human Relations, 53(6), 747-770.
Khokher, S. Y. , & Beauregard, T. A. (2014). Work–family attitudes and behaviours among newly immigrant Pakistani expatriates: the role of organizational family-friendly policies. Community, Work & Family, 17(2), 142-162.
Humphrey, M. , Callahan, J. , & Harrison, G. (2015). Living with students: Lessons learned while pursuing tenure, administration, and raising a family. Work, 52(3), 497-501.
Lester, J. (2013). Family-friendly policies for doctoral students. New Directions for Adult & Continuing Education, 2013(163).