نویسندگان بزرگ جهان هرکدام جنگهایی که تجربه کرده یا کشورشان درگیرش شده را به رمانها و داستانهایشان آوردهاند. تولستوی در «جنگ و صلح» حماسه ایستادگی مردم مسکو مقابل ارتش ناپلئون را روایت میکند، سیمونف در «استالینگراد همچنان میجنگد» از مقاومت اهالی شهر لنینگراد میگوید و مینویسد و توماس مان، جورج ارول، گراهام گرین، جان اشتاینبک و بسیاری دیگر از نویسندگان جهان مقاومتهای مردمی در مقابل اشغالگران را دستمایه نوشتن رمانهایشان قرار میدهند.
خرمشهر با مقاومت 35 روزه و اشغال 545 روزه و پیروزی ایران و فتح دوباره، شهری است که بخشی از مهمترین رویدادهای جنگ را تجربه کرده و میتواند بستر نگارش داستانها، رمانها و مجموعه خاطرههای بسیاری باشد. این اتفاق طبیعتا به وقوع پیوسته و بسیاری برای خرمشهر نوشتهاند.
بسیارند کتابهایی که در این عرصه نوشته شدهاند اما خواندن «تکاوران نیروی دریایی در خرمشهر» خاطرات هوشنگ صمدی از سقوط خرمشهر تکاندهنده هستند. ناخدا یکم هوشنگ صمدی از فرماندهان شجاع نیروی دریای ارتش جمهوری اسلامی ایران پیش از آنکه یک عنصر نظامی باشد که در جنگ فرماندهی کرده، کتاب خاطراتش گویای حوادث نخستین ماههای آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در شهر خرمشهر است. در بخشی از کتاب میخوانیم بعد از یک ماه دفاع جانانه از شهر اما دستوری به ناخدا رسید که همچون آواری روی سرش بود. درست یک روز بعد از نامهای که از او خواسته بود همچنان از شهر دفاع کنند با بیسیم اما بهطور شفاهی دستور عقبنشینی صادر میشود؛ تلخترین دستوری که ناخدا در تمام عمرش شنیده بود.
روایت وی چنین است: «میدانستم خرمشهر تقریبا از دست رفته و ما فقط بر خیابان ساحلی و قسمتی از میدان فرمانداری تسلط داریم. البته نیروهای تکاور و مردمی در مناطق مختلف خرمشهر بر پشتبامها و کوچهها و خیابانها پراکنده و مشغول مقاومت بودند، اما مقاومت در برابر چندین لشکر زرهی و نیروی پیاده تازهنفس دیگر فایده چندانی نداشت. ماندن بیشتر در خرمشهر فقط از ما نیرو و تلفات میگرفت. پل خرمشهر و آبادان زیر آتش بود و هیچ تدارکات و مهماتی نمیرسید. عراقیها 90 درصد شهر را اشغال کرده بودند. شمار مدافعان تکاور و نیروهای مردمی به 300 نفر هم نمیرسید. نیروهای عملکننده مردمی و تکاور داخل شهر هم خسته بودند و روحیه چندانی برای ادامه مقاومت نداشتند. بنابراین، همه این عوامل ایجاب میکرد خرمشهر را تخلیه کنیم تا در وقتی دیگر و با قدرتی بیشتر، بتوانیم دشمن را از آن بیرون برانیم.»
صمدی زخمی میشود اما در میدان جنگ میماند و حاضر نیست از جبهه خارج شود. او باید بماند تا خرمشهر را پس بگیرند... کتاب «تکاوران نیروی دریایی در خرمشهر»، روایتی از دفاع 34روزه مردم خرمشهر و تکاوران نیروی دریایی ارتش در هفتههای نخست هشت سال دفاع مقدس دارد که از زبان ناخدا هوشنگ صمدی به صورت خاطرات شفاهی نوشته شده و انتشارات سوره مهر آن را در 300 صفحه و به صورت مصور به چاپ رسانده است.