تقریبا یکماه از افشای عجیب فایل صوتی محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه میگذرد و در این مدت علیرغم تاکید برای پیگیری پرونده چگونگی انتقال این فایل به رسانههای ضدانقلاب فارسی زبان، هیچ گزارهای که نشان دهد این پرونده در حال پیگیری و دستیابی به حصول نتیجه است، وجود ندارد. نخستینبار یکشنبه پنجم اردیبهشتماه بود که یک شبکه تلویزیونی وابسته به رژیم سعودی، بخشهایی از گفتوگوی سعید لیلاز را منتشر کرد و مدعی شد این بخش کوچکی از فایل صوتی 3ساعتهای است که این شبکه آن را به دست آورده است. کمی بعد از انتشار بخشهای پرحاشیه این گفتوگو که ششم اسفند سال گذشته در قالب برنامهای با عنوان تاریخ شفاهی دولت تدبیر و امید ضبط شده بود، سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه این فایل را «مخدوش» و «تقطیعشده» از یک گفتوگوی هفتساعته خواند و گفت: «این گفتوگو صرفا برای ثبت در حافظه سازمانی دولت تدبیر و امید ضبط شده بوده و قرار به انتشار آن نبوده است.» اما یک روز بعد از انتشار این فایل، علی ربیعی سخنگوی دولت در نشست هفتگی خود با خبرنگاران، اظهاراتی در تعارض با سخنگوی وزارت امور خارجه داشت و گفت این گفتوگوها قرار بوده بهصورت عمومی منتشر شود. او با این حال از دستور رئیسجمهور برای پیگیری ماجرا خبر داد و گفت: «رئیسجمهور به وزیر اطلاعات دستور دادند در اسرع وقت، ضمن بررسی چگونگی انتشار و انتقال فایل صوتی ظریف به رسانههای معاند خارجی، گزارش آن ارائه داده شود و با مسببان آن، برخوردهای لازم صورت بگیرد.» او گفت: «مطابق با برنامه از پیش تعیینشده، نسخهای از این گفتوگوها بهمنظور استفاده سیاستگذاران آینده و نسخهای هم برای استفاده عموم مردم که بیش از حد تخصصی و خستهکننده نباشد، تهیه شده است و در آیندهای نزدیک به انتشار عمومی خواهد رسید.»
در پس پرونده فایل صوتی ظریف، جدا از حواشیای که اظهارات ظریف بهویژه درخصوص سیاست خارجی ایران در غرب آسیا ایجاد کرده بود، این سوال مطرح بود که چه کسی و با چه هدفی این فایل را سرقت و برای رسانههای غربی ارسال کرده است؟ حسن روحانی در نخستین جلسه هیاتدولت که هشتم اردیبهشتماه برگزار شد، ادعا کرد: «کسانی که ضد ایران و مردم و مصالح ایران هستند، این نوار را منتشر کردند.» او با اشاره به موفقیت در مذاکرات وین، انتشار این فایل را برای ایجاد اختلاف در درون خواند و خواستار بررسی «دزدیدن» فایل صوتی شد و گفت: «در این وسط باید بهانهای پیدا کنند و داستانی را علم کنند. دزدیدن یک سند و نوار مسالهای است که باید مورد بررسی قرار بگیرد که چرا در این مقطع این کار را انجام دادند. وزارت اطلاعات هم بررسی کند که ریشههای آن چه کسانی بودند.» از آن زمان تا به امروز نزدیک به یک ماه میگذرد، ولی وزارت اطلاعات که مسئول پیگیری و به نتیجه رساندن این پرونده بوده، هیچ واکنشی جز سکوت نداشته است. نکته عجیب هم اینجاست که این پروژه و کسانی که در آن فعالیت میکردند، مشخص هستند و از این رو شناسایی اینکه فایل توسط چه کسی و به چه نحوی به بیرون از مجموعه درز داده شده، کار چندان سختی نیست، اما به نظر نمیرسد وزارت اطلاعات تا پس از انتخابات قصدی برای اطلاعرسانی در این زمینه داشته باشد.
اکنون که حدود یکماه از انتشار این فایل میگذرد و اظهارات ظریف تقریبا به حاشیه رفته است، موشکافانهتر میتوان درباره این فایل که برگرفته از گفتوگوی تصویری وزیر امور خارجه بوده است، سخن گفت.
فایل برای همه ارسال شده بود
مهمترین نکته درباره این فایل، ارسال جمعی آن برای خبرنگاران خارج از کشور بوده است. عامل یا عوامل پشتپرده با محاسبه اینکه احتمال دارد اگر فایل را برای یک رسانه ارسال کنند، آنها از انتشار آن خودداری کنند، آن را برای بسیاری از خبرنگاران خارجی فارسیزبان ارسال کرده بودند تا هر اتفاقی نیز رخ داد، این فایل پخش شود. ساعتی بعد از انتشار این فایل صوتی که مربوط به روند حضور هشتساله خود ظریف در وزارت امور خارجه و پروندههای مختلف بود، خبرنگاران رسانههای فارسیزبان غربی، ادعا کردند فایل صوتی 3ساعته ظریف، بهنحوی بهدست آنها نیز رسیده است. این موضوع کمی نگرانیها درباره سناریویی را که در پس این اتفاق چیده شده افزایش داد. دو روز بعد یعنی سهشنبه، تسنیم اعلام کرد این فایل صوتی حتی «دراختیار برخی چهرههای سیاسی اصلاحطلب» بوده و بین آنها «دستبهدست شده و حتی تقی کروبی و حسین کروبی از فرزندان مهدی کروبی نیز مدتها پیش به این فایل صوتی دسترسی پیدا کردهاند.» این خبر را یکروز بعد محمدتقی کروبی در صفحه اینستاگرامی خود تایید کرد و نوشت: «من فایل صوتی ظریف را چند روز پیش از انتشار آن در ایراناینترنشنال از طریق یکی از دوستان خارج از کشور دریافت کرده بودم و با یک روز فاصله همین فایل را از دوست دیگری هم دریافت کردم و متوجه شدم این فایل مثل آب روان در حرکت و در حال دستبهدست شدن میان جمعی از فعالان سیاسی است.»
چرا یکی از میان همه؟
آنطور که مقامات دولتی اذعان کردهاند، در پروژه تاریخ شفاهی دولت که بهنام «کارنامه/آنسوی دولت» معروف است، 33نفر از اعضای دولت در آن مشارکت داشتهاند. مسئولیت این مصاحبهها نیز با دفتر حسامالدین آشنا، رئیس وقت مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری و محمود واعظی، رئیس دفتر رئیسجمهور بوده است. در آذر99، نهاد ریاستجمهوری قراردادی با شخصی حقیقی برای تولید و تدوین «کارنامه/آنسوی دولت» منعقد میکند و مسئولیت نظارت بر این قرارداد را به مرکز بررسیهای استراتژیک میسپارد. این پروژه در 28اسفند 99 و پس از ضبط 33گفتوگو با 28نفر از وزیران و معاونان رئیسجمهور به پایان میرسد. آنطور که آشنا گفته قرار بوده «گزیده خروجیهای تصویری و مکتوب برنامه در توافق با مصاحبهشوندگان و با اعمال ملاحظات ضروری، از طریق صداوسیما، نمایش خانگی، مطبوعات و کتاب در دسترس عموم قرار گیرد.». اما پیش از ملاحظات فایل، گفتوگوی ظریف به بیرون درز پیدا کرد و همهچیز را تغییر داد.
چند روز بعد از انتشار این فایل، حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگو با انتخاب گفت: «سیستمی که آشنا برای جمعآوری این گفتوگوها پیاده کرد، سیستم امنی نبوده؛ چراکه وزرا به یک استودیو در باغ کتاب تهران میرفتند و ناگفتههای دولتشان را آنجا مطرح میکردند که کار پرریسکی بوده و ناخودآگاه دسترسی برخی را به این فایلها تسهیل کرده است.» به گفته او، بین وزرا تنها وزیر اطلاعات در وزارتخانه و آنهم توسط کارمندان آن مجموعه گفتوگو کرده است. اسحاق جهانگیری و محمود واعظی نیز تنها کسانی بودند که این گفتوگوها را انجام ندادند. تسنیم البته دراینباره نوشته بود یکی از عوامل این پروژه، از آمریکا تقاضای پناهندگی کرده بوده و نهادهای امنیتی درباره این پروژه، عوامل مشغول در آن و همچنین مخاطراتی که ممکن است به بیرون درز دادن این صحبتها ایجاد کند به دولت تذکر دادهاند: «مشخصا به واعظی رئیسدفتر رئیسجمهوری تذکر داده شده است. با این حال واعظی صرفا به امتناع شخص خودش از مصاحبه در این پروژه اکتفا میکند اما دولت مانع ادامه یا اصلاح این پروژه توسط حسامالدین آشنا نمیشود.»
از آن زمان تا بهامروز به یک سوال مهم دراینباره پاسخ داده نشده که چرا کسی که به این فایلها دسترسی داشته است، از میان 33گفتوگو که احتمالا به همه آنها دسترسی داشته، تنها یک گفتوگو و آنهم گفتوگوی محمدجواد ظریف را سرقت کرده باشد؟ اگر فردی چنین امکانی داشته باشد، باید تمام این گفتوگوها را از مرکز بررسیهای استراتژیک بیرون کشیده باشد. با این احتمال که اظهارات ظریف بیپرواتر از سایر کابینه بوده، نمیتوان این اقدام را توجیه کرد؛ چراکه افرادی همچون بیژن زنگنه وزیر نفت یا فرهاد دژپسند وزیر اقتصاد بهطور حتم حرفهای جدیتری از ظریف برای گفتن داشتهاند.
صدای انتخابات
اما پاسخ به اینکه چرا از بین 33گفتوگو تنها یکی از آنها بیرون کشیده شد، بیش از آنکه یک پروژه امنیتی باشد، یک پروژه انتخاباتی است. محمدجواد ظریف در دولت روحانی و در بدنه اصلاحطلبان محبوبترین چهرهای بود که میتوانست در انتخابات ریاستجمهوری در برابر کاندیدای رقیب شانس بالایی برای پیروزی داشته باشد. با کنار رفتن سیدحسن خمینی، او اصلیترین گزینه جریان اصلاحات بود اما اصلیترین گزینه دولت حسن روحانی نبود.
در 8سال گذشته اصلاحطلبان و حزب «اعتدال و توسعه» هرچند با یکدیگر ائتلاف کردند اما هرکدام بنا بر ضرورت و از سر ناچاری برسر سفره دولت با یکدیگر شراکت کردند و هرکدام اگر فرصت بلندکردن دیگری را از سر این سفره داشتند، در این زمینه کوتاهی نمیکردند. گزینه دولت روحانی و مشخصا حزب اعتدال و توسعه به محوریت واعظی، نه ظریف که علی لاریجانی بود. روحانی میخواهد دولت بعدی، نه یک دولت اصلاحطلب که دولتی اعتدالی باشد و بین گزینههای موجود، هیچ فردی نمیتوانست همچون علی لاریجانی این نقش را ایفا کند. لاریجانی در مجلس شورای اسلامی امتحان خود را بهخوبی پس داده و فرمان مجلس را تقدیم حسن روحانی کرده بود.
برای روحانی دولت سومش بهاندازهای اهمیت داشت که او در دیداری که با سیدمحمد خاتمی داشت، از خاتمی خواست از لاریجانی حمایت کند. در این دیدار که خبرش را اصلاحاتپرس در ابتدای فروردین1400 منتشر کرد، حسن روحانی درباره مناسببودن کاندیداتوری علی لاریجانی در انتخابات۱۴۰۰ صحبت کرده که گفته میشود این مساله با واکنش منفی سیدمحمد خاتمی مواجه شده است.پس از واکنش خاتمی نسبت به کاندیداتوری علی لاریجانی و درکنار آن رایزنیهای او و سیدحسن خمینی برای کاندیداتوری ظریف در انتخابات، زمینهساز انتشار فایل صوتی محمدجواد ظریف شده است. با انتشار این فایل صوتی، ظریف عملا خلعسلاح شد و حتی اگر در انتخابات حضور پیدا میکرد، شانس چندانی برای موفقیت نداشت.
با کنار رفتن ظریف و در نبود سیدحسن، اصلاحطلبان هیچ گزینهای جز اسحاق جهانگیری ندارند. جهانگیری درحالی کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری1400 است که 4سال قبل، در نقش «ضربهگیر» حسن روحانی در انتخابات حضور پیدا کرد و افکارعمومی امروز او را نماد تمام ناتوانیها و ناکارآمدیهای دولت روحانی میداند. از کنار رفتن ظریف و حضور اسحاق جهانگیری که بیشترین رای منفی در سبد اوست، بیشترین منفعت را علی لاریجانی میبرد. او این فرصت را دارد که با تکیه بر توانمندیهایش بهویژه در سیاست خارجی، سرنوشت انتخابات را رقم بزند. اینکه آیا او میتواند از این ظرفیت بهره ببرد و پیروز انتخابات شود، یک مساله است و اینکه روحانی چقدر روی او حساب کرده، مسالهای دیگر.
روحانی گمان میکند شرایط آنقدر مساعد است که دولت دیگری هم از او بر سر کار بیاید. در همان زمان که فایل صوتی منتشر شد لوموند فرانسه از قول امیر محبیان، تحلیلگر مسائل سیاسی نوشت با انتشار فایل صوتی محمدجواد ظریف، اکنون معلوم شده که او دیگر نمیتواند حتی اگر میخواست، نامزد انتخابات ریاستجمهوری شود و به همین خاطر از این پس بخشی از اصلاحطلبان از نامزدی علی لاریجانی پشتیبانی خواهند کرد و این اقبال موفقیت لاریجانی را در انتخابات ریاستجمهوری آینده افزایش خواهد داد.
بهعبارت سادهتر، افشای فایل صوتی ظریف، دنباله رقابت شدیدی بود که در دفتر رئیسجمهور با اصلاحطلبان وجود داشت. اگر اصلاحطلبان حاضر به همراهی با دولت سوم حسن روحانی به ریاست علی لاریجانی میشدند، شاید این فایل همچون 32فایل دیگر، در امنیت کامل حفظ و نگهداری میشد. جدا از اینکه افشای این فایل چه مزایایی برای علی لاریجانی داشت، ادبیات انتخاباتی علی لاریجانی نیز میتواند نشانه خوبی باشد که او، همان روحانی سال92 با محدودیتهای نسبتا بیشتری است. شباهتهای گفتاری و کلامی لاریجانی با روحانی بهاندازهای است که میتوان گفت موتور محرک ستاد تبلیغاتی علی لاریجانی همان کسانی هستند که سالهای92 و 96 درکنار روحانی بودهاند. او همانند روحانی برای خودش دشمنی فرضی میسازد و بهنقل از این دشمن، اظهارات عجیبوغریبی را مطرح میکند و سپس خودش پاسخ آنها را میدهد و پیروز از میدان بیرون میآید. این همان مدلی است که اتاق عملیات روانی آشنا برای حسن روحانی تدارک دید و لاریجانی نیز بهنظر از همان افراد در بخش عملیات روانی ستادش بهره میبرد.