مدیر سابق روابط‌عمومی وزارت علوم در گفت‌وگوی تفصیلی با «فرهیختگان» مطرح کرد
نقش یک مدیر حرفه‌ای روابط‌عمومی که در نقش مشاور ارتباطات و رسانه‌های عالی‌ترین مقام وزارتخانه یا سازمان فعالیت می‌کند و درواقع حتی درکنار اجرای سیاست‌ها، تدوین‌کننده برنامه‌های سازمان درحوزه ارتباطات و روابط‌عمومی است، مهم و اثرگذار تلقی می‌شود؛ زیرا باید تا جایی که می‌تواند با استدلال و ارائه برنامه‌های درست، مسیر ارتباطات رسانه‌ای را که مهم‌ترین وجه کارکردی روابط‌عمومی است، اصلاح کند.
  • ۱۴۰۰-۰۳-۰۲ - ۱۴:۲۰
  • 00
مدیر سابق روابط‌عمومی وزارت علوم در گفت‌وگوی تفصیلی با «فرهیختگان» مطرح کرد
برخی وزارتخانه‌ها رسانه‌ها را خودی و غیرخودی می‌کنند
برخی وزارتخانه‌ها رسانه‌ها را خودی و غیرخودی می‌کنند
زهرا رمضانیخبرنگار

زهرا رمضانی، روزنامه‌نگار: وزارت علوم به‌عنوان اصلی‌ترین نهاد بالادستی نظام آموزش عالی نقش بسیار موثری در به‌روزرسانی و رفع چالش‌های موجود در رشته‌های مختلف؛ چه از لحاظ علمی و چه از بعد حضور فارغ‌التحصیلان در بازار کار و طبیعتا ارتقای جایگاه کارکردی رشته‌ها در جامعه دارد. در این میان اعتراف همه فعالان عرصه روابط‌ عمومی به عدم توجه جدی به نقش و پتانسیل این حوزه در تصمیم‌گیری و معرفی درست سازمان‌ها در ذهن افکار عمومی باعث شد در این گزارش سراغ علیرضا عبداللهی‌نژاد، مدیر سابق روابط‌عمومی این وزارتخانه برویم و از او درباره وضعیت و چالش‌های این رشته و فعالیت‌های این وزارتخانه در راستای رفع این چالش بپرسیم. متن کامل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

ناکارآمد بودن سرفصل دروس بسیاری از رشته‌ها یکی از معضلات جدی جامعه دانشگاهی به‌شمار می‌رود، وضعیت رشته روابط‌ عمومی در این زمینه را چطور ارزیابی می‌کنید؟

تصور می‌کنم از زمانی که زمینه بحث‌های حرفه‌ای و بعد از آن مباحث آکادمیک درحوزه روابط‌عمومی باز شده، زمان زیادی نمی‌گذرد؛ چراکه طلیعه ورود به این عرصه در کشورمان را می‌توانیم از سال 1346 و با تاسیس دفتر روابط‌عمومی شرکت ملی نفت ایران درنظر بگیریم. نیم‌قرن زمان زیادی نیست که بخواهیم حوزه روابط‌عمومی را هم از لحاظ حرفه‌ای و هم آکادمیک درکنار دیگر رشته‌ها - با توجه به اینکه بسیاری از رشته‌ها و حرفه‌ها شاید 200 سال و حتی بیشتر عمر داشته باشند- قرار دهیم. از این منظر، این رشته نوپا و تاحدی جدید است و از لحاظ آکادمیک هم تنها بیش از سه‌دهه است که آن هم به‌صورت محدود در دانشگاه علامه طباطبایی درحال جذب و پذیرش دانشجویان است. با وجود این و با توجه به ماهیت منعطف و تغییرپذیر عرصه حرفه‌ای روابط‌عمومی تصور می‌کنم نیازمند بازنگری در این رشته هستیم و باید مبتنی‌بر تغییرات و توسعه روزافزون فناوری‌ها و به‌دنبال آن، ایجاد نیازهای جدید، تغییر ساختار و کارکردهای حوزه روابط‌عمومی، در سرفصل‌های درسی این رشته بازنگری صورت بگیرد.
دانشگاه علامه طباطبایی چندسالی است که این مساله را دنبال می‌کند و از سال گذشته تاسیس این رشته در مقطع کارشناسی‌ارشد و در پنج گرایش در دستور شورای گسترش آموزش عالی و بعد از آن کمیته تحول شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفته است. من معتقدم اگر به‌خوبی این دوره اجرا شود و مبتنی‌بر نیازها به فعالیت ادامه دهد و سازمان‌ها هم به آن توجه کنند، می‌توانیم چشم‌انداز خوبی را برای آن درنظر بگیریم. با این‌حال هنوز برخی چالش‌های جدی در پیشبرد این امور وجود دارد و ازجمله اینکه سازمان‌های دولتی و خصوصی تا چه اندازه به حرفه‌ای‌گرایی در این عرصه اهمیت می‌دهند و نیروهایی که در این زمینه جذب می‌شوند از فارغ‌التحصیلان و کارشناسان متخصص، با دانش و حرفه‌ای این حوزه هستند یا نه؟ این افراد چه میزان آموزش آکادمیک را گذرانده‌اند و از همه مهم‌تر اینکه روابط‌عمومی یکی از مسائل اصلی مدیریت کلان در یک سازمان -و نه اولویتی دسته‌چندم- محسوب می‌شود؟

روابط‌عمومی در وزارتخانه‌ها و سازمان‌های دولتی دغدغه چندم مدیران است

شما چندسال مدیرکل روابط‌عمومی وزارت علوم به‌عنوان یکی از سازمان‌های دولتی بوده‌اید، تصورتان از اهمیت روابط‌عمومی در این ارگان‌های دولتی چیست؟

براساس تجربه حرفه‌ای و دانشگاهی‌ام باید بگویم در بسیاری از سازمان‌های دولتی در ایران روابط‌عمومی یکی از دغدغه‌های چندگانه مدیر ارشد سازمان است، نه دغدغه اصلی او. متاسفانه در سازمان‌های دولتی این مساله یک اولویت اساسی تلقی نمی‌شود، البته به گمانم و با توجه به شناختی نسبی که از این عرصه دارم، وضعیت در بخش خصوصی و سازمان‌های غیردولتی بهتر است، چراکه آنها به اهمیت، جایگاه، نقش و تاثیرات گسترده عرصه ارتباطات و روابط‌عمومی در پیشبرد اهداف سازمانی پی برده و متوجه شده‌اند اگر قرار به رقابت با دیگران، جذب مشتری یا اقناع مخاطبان و کسب یا بهبود ایماژ و تصویر و برند سازمانی و... است، نیازمند یک روابط‌عمومی خلاق، حرفه‌ای، پویا، روزآمد و مبتنی‌بر دانش روز است. از این منظر، در سازمان‌هایی که این‌گونه به روابط‌عمومی نگاه می‌کنند، هرگونه هزینه در این زمینه یک سرمایه‌گذاری با بازگشت سرمایه و کسب سود تلقی می‌شود، نه اتلاف منابع. در این ‌‌نمونه از نهادها و سازمان‌ها هیچ‌گاه عنوان نمی‌شود که بودجه برای روابط‌عمومی وجود ندارد. درحالی‌که در بسیاری از وزارتخانه‌ها و حتی برخی نهادهای حاکمیتی دو آسیب جدی درعرصه فعالیت حرفه‌ای روابط‌عمومی وجود دارد که نخست مشکل نیروی انسانی متخصص و حرفه‌ای و دوم معضل تخصیص بودجه و تامین هزینه‌ها است. به‌طوری‌که بسیاری از مدیران تصور می‌کنند اگر بودجه‌ای برای این بخش درنظر بگیرند، هزینه محسوب می‌شود، درحالی‌که اصلا چنین نیست، بلکه این کار نوعی سرمایه‌گذاری برای بهبود تصویر سازمانی و برند آن و ارائه دقیق‌تر دستاوردها، فعالیت‌ها و عملکردهاست و درجهت جلب توجه مخاطبان یا کسب درآمد و اعتبار بیشتر خواهد بود.

نقش روابط‌عمومی در سال‌های ابتدایی فعالیت در بیش از سه‌دهه گذشته در حد بخشی که می‌خواهد صرفا مراسمی را برگزار کند، تنزل پیدا می‌کرد، البته این مساله درطول سال‌های گذشته کمی بهبود پیدا کرده، هرچند متاسفانه در بسیاری از سازمان‌ها هنوز این نگاه غالب است و به روابط‌عمومی با دید حداقلی نگریسته شده و تصور می‌کنند این کار از عهده هرکسی برمی‌آید، به همین دلیل روابط‌عمومی به یک حیاط‌خلوت برای انتقال و فعالیت نیروهای ناکارآمد تبدیل شده بود؛ به‌طوری که هر سازمان اگر می‌خواست فردی را کنار بگذارد، او را به بخش روابط‌عمومی می‌فرستاد. متاسفانه هنوز کمی از این نگاه در سازمان‌ها و افراد تصمیم‌گیر به‌ویژه در نهادهای دولتی وجود دارد و این مهم‌ترین آسیبی است که باید با بیان اهمیت وجود روابط‌عمومی فعال و کارآمد در راستای رفع آن قدم برداشت.

نقش وزارت علوم در ارتقای جایگاه روابط‌عمومی چیست و تا امروز چه اقداماتی توسط آن در رفع کاستی‌های شغلی و آکادمیک این رشته صورت گرفته است؟

در چندسال اخیر با وجود پاره‌ای مشکلات ساختاری، بودجه‌ای و نهادی، اما اقدامات خوبی در دانشگاه‌ها و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری صورت گرفت که اولین آن را می‌توان فعال کردن شورای هماهنگی مناطق 10گانه روابط‌عمومی‌های دانشگاه‌های کشور دانست. ما 10 منطقه آموزش عالی در کشور داریم و از مدل معاونت آموزش استفاده کرده و بعد از برگزاری انتخابات، فردی به‌عنوان مسئول اصلی پیشبرد و اجرای برنامه‌ها و سیاست‌های مصوب حوزه روابط‌عمومی در آن منطقه آموزشی انتخاب و وظایفی برای آنها تعیین می‌کردیم. در این راستا، حدود 100 نشست تخصصی و کارگاه آموزشی به‌منظور ارتقای دانش و مهارت حرفه‌ای مدیران و کارشناسان حوزه روابط‌عمومی در دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی در سراسر کشور برگزار کرده‌ایم. کار دیگری که در سطح کلان انجام داده‌ایم که به‌نظرم اقدام بسیار مهمی از نظر تدوین اسناد بالادستی درحوزه روابط‌عمومی در وزارت علوم و دانشگاه‌ها قلمداد می‌شود؛ تدوین، تصویب و ابلاغ بخشنامه 9بندی وزیر علوم به روسای دانشگاه مبنی‌بر ارتقای جایگاه روابط‌عمومی‌ها بوده که در آنها بر استفاده از نیروی متخصص، اختصاص بودجه مناسب، عضویت مدیر روابط‌عمومی در شوراها و کمیته‌های عالی و هیات‌رئیسه دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی تاکید شده بود. از لحاظ آکادمیک هم تصویب این رشته در مقطع کارشناسی‌ارشد را داشتیم که با توجه به نیازهای موجود این کار می‌تواند اثرگذار باشد.

متاسفانه دانشگاه‌های ما چندان اهمیتی به مقوله روابط‌عمومی نمی‌دهند، کمی در این زمینه صحبت کنید.

تجربه نشان داده است دانشگاه‌ها و موسساتی که نگاهی ویژه‌ به روابط‌عمومی داشته و دارند، در معرفی دستاوردها و بهبود اعتبار خود موفق‌تر عمل می‌کنند. مثال‌های بسیار خوبی در این زمینه داریم و البته ما در وزارت علوم شبکه فراگیری را در میان روابط‌عمومی دانشگاه‌های کشور در بستر فضای مجازی ایجاد کرده‌ایم که اخبار مهمی از این طریق در سطح وسیع نشر داده می‌شد، هرچند بستر فضای مجازی در این زمینه بسیار کمک‌کننده بود، اما همیشه گفته‌ام که ما هنوز در ابتدای مسیر هستیم.

بیان این مساله ضروری است که در چندسال گذشته ایجاد ارتباطات گسترده با رسانه‌ها و به‌ویژه با خبرنگاران کمک بسیار بزرگی به وزارت علوم و دانشگاه‌های کشور برای معرفی برنامه‌ها، ارائه دستاوردها و بیان چالش‌هایشان کرده است. سیاست اصلی و مورد تاکید در دوران مسئولیت بنده در وزارت علوم استفاده حداکثری از ظرفیت رسانه‌ها بدون توجه به گرایش و خط‌مشی سیاسی آنها بود. در ذیل این سیاست، ما خبرنگاران و رسانه‌ها را کنار خودمان می‌دیدیم، نه مقابل خودمان. در این عرصه خبرنگاران، سردبیران و مدیران رسانه‌ها توانستند برای پیشبرد برنامه‌های آموزش‌عالی کشور کمک‌های تاثیرگذاری داشته باشند، حتی در مواردی که نقد داشته‌اند هم به‌ما کمک کرده‌اند. آنچه سبب شده ما بتوانیم به فعالیت خود ادامه دهیم، نگاه غیرسیاسی و پرهیز از نگرش حزبی و جناحی بوده است، بالاخره در برخی موارد ممکن بود به‌دلیل نوع خط‌مشی سیاسی دولت، سایشی هم ایجاد شود اما درکل با ارتباطات خوبی که با رسانه‌ها برقرار شد و این حس مسئولیت‌پذیری‌ که رسانه‌ها با هر گرایش سیاسی از خودشان نشان داده‌اند، توانسته‌ایم دوره پرفروغی را از لحاظ ارتباطات رسانه‌ای تجربه کنیم که امیدوارم در آینده هم تداوم داشته باشد.

برخی وزارتخانه‌ها رسانه‌ها را خودی و غیرخودی کرده‌اند

گاهی شاهدیم که برخی ارگان‌های دولتی، رسانه‌ها را به خودی و غیرخودی تقسیم می‌کنند، این مساله از روابط‌عمومی آنها نشأت می‌گیرد یا اینکه سیاستگذاری کلان سازمان‌ها باعث ایجاد این دوقطبی می‌شود؟

بله، بنده هم احساس کرده‌ام این مهم در برخی وزارتخانه‌ها وجود دارد که می‌تواند از نگاه مشاور رسانه‌ای و مدیریت حوزه روابط‌عمومی نشأت بگیرد اما گاهی اوقات خط‌مشی کلان سیاسی را شاهدیم که شاید رئیس یک مجموعه دنبال می‌کند. با این‌حال طبیعتا در این‌گونه مسائل، نقش یک مدیر حرفه‌ای روابط‌عمومی که در نقش مشاور ارتباطات و رسانه‌های عالی‌ترین مقام وزارتخانه یا سازمان فعالیت می‌کند و درواقع حتی درکنار اجرای سیاست‌ها، تدوین‌کننده برنامه‌های سازمان درحوزه ارتباطات و روابط‌عمومی است، مهم و اثرگذار تلقی می‌شود؛ زیرا باید تا جایی که می‌تواند با استدلال و ارائه برنامه‌های درست، مسیر ارتباطات رسانه‌ای را که مهم‌ترین وجه کارکردی روابط‌عمومی است، اصلاح کند، البته در اینجا باید این نکته را هم ذکر کنم که ما نباید دچار انقلاب آرزوهای فزاینده شده و تصور کنیم که مدیر روابط‌عمومی می‌تواند هر کاری انجام دهد. پیشبرد این برنامه‌ها به این شکل به میزان دانش، تخصص و ارتباطات مشاور رسانه‌ای یا مدیر ارتباطات و روابط‌عمومی یک سازمان و از آن مهم‌تر میزان مقبولیت و اعتبار او نزد مدیران ارشد و تصمیم‌گیران اصلی آن بستگی دارد. البته نوع فهم، درک و شناخت عالی‌ترین مقام سازمان از نقش و جایگاه موثر حوزه ارتباطات و روابط‌عمومی در دوران جدید را نباید از نظر دور داشت.

در این میان اگر رسانه‌ها را کنار بگذاریم، به‌طورکلی ارتباطات با ذی‌نفعان و گستره وسیعی از مخاطبان حذف می‌شود، درحالی‌که عده‌ای تصور می‌کنند اگر در شبکه‌های مجازی فعال بوده و پلتفرم‌های مختلفی را به‌خدمت گرفته و سایت روزآمدی داشته باشند، می‌توانند کار ارتباطات رسانه‌ای را انجام دهند، هرچند استفاده درست و حرفه‌ای از این ابزارها و امکانات در دنیای به‌شدت رسانه‌ای شده امروز ضروری است، اما کافی نیست. رسانه‌ها مرجعیت و اعتبار و نیز نفوذ بسیار بالاتری بین مخاطبان دارند و قطعا آنها را مهم‌ترین مرجع دریافت اخبار می‌دانند، نه پیام‌رسان‌ها و وبسایت‌های سازمان‌ها و روابط‌عمومی را.

درواقع وجود یک نگاه فراگیر و غیرسیاسی با هدف استفاده حداکثری از ظرفیت‌های رسانه‌ها می‌تواند کارگشا باشد، هرچند رسانه‌ها هم باید در بازتاب دستاوردها و رویدادها نگاهی حرفه‌ای را مدنظر قرار دهند. وقتی مدیر یا مسئول ارتباطات و روابط‌عمومی یک سازمان تنها با چند رسانه محدود ارتباط برقرار و با آنها کار می‌کند و همه اخبار و اطلاعات را به چند رسانه خاص می‌دهد، یعنی خود را از پوشش وسیع و فراگیر رسانه‌ای محروم کرده و نمی‌تواند برای تمامی گروه‌های هدف در میان انبوه مخاطبان پیامش را منتقل کند. اما زمانی که ارتباط با شبکه وسیعی از خبرنگاران وجود داشته باشد، هرچند آنها هم نگاه انتقادی داشته باشند، می‌توان چتر نفوذ را به همه مخاطبان یک جامعه بسط داد و در این بخش وظیفه یک مدیر حرفه‌ای آن است که توصیه‌های حرفه‌ای و دقیق به مدیر ارشد سازمان خود داشته باشد و این مهم علی‌رغم همه محدودیت‌ها بسیار اثرگذار است. در دنیای مدرن امروز رویکرد بخشی‌نگرایانه به حوزه ارتباطات رسانه‌ای محکوم به شکست است.

از سوی دیگر، یکی از مشکلات ما در نظام مدیریت حوزه ارتباطات و روابط‌عمومی در سازمان‌ها و نهادهای کشور و حتی نظام دانشگاهی این است که برخی مدیران رسانه‌گریز هستند، این افراد دلیل ایجاد بخشی از مشکلات موجود در عدم تفاهم و ارتباط با جامعه تلقی می‌شوند، حتی اگر بهترین عملکرد را هم داشته باشند تا وقتی که به اطلاع مخاطبان نرسد، اتفاق ویژه‌ای رخ نخواهد داد.

روابط‌عمومی‌ها به‌ویژه در وزارت علوم مخصوصا در ایام شیوع ویروس کرونا توانسته‌اند همپای پیشرفت‌های تکنولوژی در فضای مجازی حرکت کنند؟

یکی از برنامه‌های اصلی در چندسالی که مسئولیت اداره کل روابط‌عمومی وزارت علوم را داشتم، استفاده از ابزارها و فناوری‌های جدید ارتباطی و رسانه‌ای و به‌طور دقیق‌تر رسانه‌های اجتماعی بوده است. در عصر رسانه‌های جدید، هرگونه سیاستگذاری ارتباطی و رسانه‌ای بدون استفاده از فناوری‌های نوین ارتباطی ناکارآمد و بی‌ثمر است.

به‌گمانم از این منظر و با توجه به دوران پاندمی کرونا، می‌توان همچون بسیاری از حوزه‌ها و عرصه‌های دیگر، فعالیت روابط‌عمومی‌ها در دانشگاه‌ها و ستاد وزارت علوم را متاثر از شرایط خاص کشور در دوره پرچالش، تهدید‌کننده و زجرآور این پاندمی مدنظر قرار داد. سخت‌ترین شرایط از ابتدای ورود این ویروس به کشور و آغاز همه‌گیری بود که طبیعتا در ستاد وزارت و دانشگاه‌ها همچون همه نهادها و سازمان‌های دیگر با توجه به نوظهور بودن این تهدید زیستی جدید و ناشناخته، سنجش و ارزیابی آن و در برخی حوزه‌ها آزمون و خطا در مواجهه با آن و نیز استفاده از مکانیسم‌هایی برای مقابله با این بیماری درنظر گرفته شد. در این دوره حوزه روابط‌عمومی باید با رصد دقیق تحولات، برنامه‌ها و سیاست‌ها راهکارهایی را برای پیشبرد برنامه‌ها و ارائه عملکردها درنظر می‌گرفت. البته با شیفت‌بندی کارکنان و در دستور کار قرار گرفتن دورکاری از یک‌سو، کاهش سطح ارتباطات رسانه‌ای به‌صورت مستمر و چهره‌به‌چهره، تصمیم گرفتیم بیش از پیش از بستر فضای مجازی برای تنظیم ارتباطات در چندسطح استفاده کنیم؛ سطح کارکنان، سطح مسئولان و مدیران نظام آموزش عالی و نیز ارتباط با رسانه‌ها و خبرنگاران. با توجه به تغییر شکل و ماهیت ارتباطات در سطوح سه‌گانه پیش گفته از حالت ارتباطات چهره‌به‌چهره که در برگزاری نشست‌ها و جلسات حضوری نمود پیدا می‌کرد به جلسات مجازی از بستر فناوری‌های جدید در ابتدا مشکلاتی را پدید آورد اما رفته‌رفته با مرتفع شدن برخی موانع و اختلال‌های فنی و ارتباطی و نیز توسعه زیرساخت‌های فناورانه، به‌نوعی این مدل ارتباطی در وزارت عتف و دانشگاه‌ها و موسسات آموزش‌عالی تا حد زیادی تثبیت شد. به‌مرور تمامی فعالیت‌ها را در بستر فضای مجازی پیش بردیم و نشست‌های منظم مجازی با مناطق 10گانه، برگزاری دوره‌های آموزشی مرتبط و از همه مهم‌تر توانستیم پس از نزدیک به 10 سال وقفه و در شکل ترکیبی (حضوری و مجازی) با رعایت دقیق پروتکل‌های بهداشتی جشنواره سراسری روابط‌عمومی‌های دانشگاه‌ها و موسسات آموزش‌عالی کشور را برگزار کنیم که در نوع خود دستاورد بسیار خوبی برای روابط‌عمومی وزارت و نیز دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها و پارک‌های علم و فناوری کشور محسوب می‌شوند.

همین رویکرد در بازتنظیم ارتباطات رسانه‌ای در دستور کار قرار گرفت. در این حوزه هم عمده نشست‌ها و کنفرانس‌های خبری و نیز پوشش رسانه‌ای از رویدادها و برنامه‌های مختلف در وزارت عتف به‌صورت ترکیبی با شرکت تعداد محدودی از خبرنگاران به‌صورت حضوری (برای خبرنگاران تلویزیونی) و حضور مجازی تمامی خبرنگاران از طریق سامانه‌های مجازی انجام شد.

درعرصه اطلاع‌رسانی همه تلاش‌مان این بود که این بخش هیچ‌گاه تعطیل نشود. هرچند کاستی‌هایی در این عرصه وجود داشته و هنوز هم وجود دارد. البته تصور می‌کنم امروز دیگر از آن دوره عبور کرده‌ایم و هم رسانه‌ها و هم روابط‌عمومی سازمان‌ها از لحاظ کسب مهارت کار با فضاهای جدید و سیستم‌های رسانه‌ای مجازی، استفاده از پلتفرم‌ها و فضاهای ارتباطی در فضای مجازی به بلوغ رسیده‌اند و مشکلات بسیار کمتر از آغاز پاندمی کرونا در سال 1398 و ماه‌های ابتدایی سال 1399 است.

مستقل بودن دانشگاه‌ها باعث بروز چالش‌هایی برای مدیریت روابط‌عمومی آنها شده است

سایت ارگان‌ها و دانشگاه‌ها اولین مرجع برای مخاطبان محسوب می‌شود، اما متاسفانه جامعه آکادمیک کشور در این زمینه با آشفتگی زیادی همراه است، وزارت علوم برنامه‌ای برای سامان دادن به این حوزه داشته است؟

 این فرمایش شما را قبول دارم. هنوز هم مشکلاتی در این زمینه وجود دارد اما پیشبرد این برنامه‌ها در وزارت علوم با نهادهای دیگر یک تفاوت اساسی دارد. این وزارتخانه براساس اساسنامه و شکل مدیریتی با دیگر سازمان‌ها تفاوت‌هایی دارد، چراکه سیستم مدیریت و نظام بودجه‌ریزی دانشگاه‌ها، هیات امنایی است و وزیر علوم نمی‌تواند مانند وزارت ارشاد، نفت و... دستوری عمل کند، البته منظور نتوانستن به‌طورکلی نیست، بلکه سیستم نخبگانی، اسناسنامه و مدیریت هیات امنایی دانشگاه‌ها باعث شده آنها تا حد زیادی مستقل باشند. این نوع نگرش و ساختار موجود باعث می‌شود در بعد روابط‌عمومی با چالش روبه‌رو شویم، یعنی نمی‌توان در این عرصه دستوری عمل کرد. شیوه مدیریت درحوزه‌های مختلف نظام آموزش عالی غیردستوری و مبتنی‌بر مشارکت و اجماع نخبگانی است. در این زمینه پاره‌ای از مشکلات همچون نبود تخصص درحوزه وب‌نویسی در برخی مناطق کمتر برخوردار و از آن مهم‌تر مسائل و مشکلات بودجه‌ای را هم باید اضافه کرد. هرچند به گمان من، وجود اراده معطوف به تغییر در مدیران ارشد مهم‌ترین عامل می‌تواند باشد. کاری که ما در ستاد وزارت انجام دادیم، این بود که پوسته وبسایت msrt. ir را مبتنی‌بر آخرین تغییرات و تحولات روزنامه‌نگاری سایبر و در جهت جذب بیشتر مخاطبان تغییر دهیم. با همه مشکلات موجود، با تغییر پوسته وبسایت، ایجاد فضایی برای اشتراک ویدئو و فیلم‌های خبری، پادکست و دیگر محتواهای چندرسانه‌ای از یک‌سو و سرعت دادن به مخابره اخبار و گزارش‌ها، رعایت اصول حرفه‌ای در تهیه و تنظیم اخبار و نیز ایجاد یک شبکه گسترده برای دریافت و انتشار اخبار و گزارش‌های مرتبط با فعالیت‌ها و دستاوردهای دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی سراسر کشور توانسته‌ایم به میزان قابل‌توجهی عملکرد وبسایت وزارت علوم را بهبود ببخشیم. براساس گزارش‌های دفتر فناوری اطلاعات وزارت، 6ماه پس از این تغییر در سال 1397، به میزان 147درصد میزان بازدید از بخش‌های خبری و اطلاع‌رسانی وبسایت افزایش پیدا کرد که رکورد مهمی در این زمینه محسوب می‌شود. حضور در شبکه‌های اجتماعی مجازی با همه محدودیت‌های ساختاری و بودجه‌ای اقدامی دیگر بود که توانست شبکه ارتباطات وزارت علوم و دانشگاه‌ها با ذی‌نفعان و مخاطبان انبوه اعم از استادان و دانشجویان را به‌شکل گسترده‌ای توسعه بخشد.

در همین راستا تلاش کردیم به دانشگاه‌ها هم این شیوه روزآمدسازی وبسایت‌ها را تسری دهیم که سرعت و دقت در انتقال اخبار بیشتر وجود داشته باشد و با توجه به اینکه برخی دانشگاه‌ها در این مسیر حرکت کرده‌اند، اما علی‌رغم بخشنامه‌ها و پیگیری‌های مختلفی که شخصا برای برخی دانشگاه‌های خاص انجام دادم، باید بگویم این اقدامات به دلیل نبود ضمانت اجرایی به نتیجه مطلوب نرسیده‌اند.

نکته مهمی که باید روی آن تاکید کنم، این است که با توجه به اینکه یکی از سیاست‌های مهم نظام آموزش‌عالی کشور جذب دانشجویان است و تحقق این مساله در دنیای رسانه‌ای امروز بدون وجود یک وبسایت قوی و حرفه‌ای آن هم به زبان انگلیسی و چند زبانه قابل‌تحقق نیست، در این زمینه ضعف‌هایی داریم. من معتقدم توجه به بخش وبسایت انگلیسی دانشگاه‌ها باید در اولویت مدیران ارشد آموزش‌عالی قرار بگیرد تا وزارت علوم بتواند در این زمینه حرکت کند، البته در این زمینه وبسایت برخی دانشگاه‌های کشور اثرگذاری‌های بسیار خوبی هم داشته‌اند.

عنوان می‌شود برای اینکه دانشگاه در بطن جامعه حضور داشته باشد، باید دیوارها را برداریم و با توجه به اینکه روابط‌عمومی چه در سطح وزارتخانه و چه دانشگاه‌ها بازوی اصلی ارتباط با بخش‌های مختلف جامعه هستند، چقدر توانسته‌اند نقش خود را در این زمینه به‌درستی ایفا کنند؟

بحث برداشتن دیوار دانشگاه‌ها هم به‌لحاظ مفهومی و نمادین و هم به‌صورت واقعی و فیزیکی قابل‌تحقق است. مفهوم فیزیکی و واقعی این مساله در شکل فعالیت دانشگاهی مثل تحصیلات تکمیلی زنجان به‌عنوان دانشگاهی بدون دیوار تجلی پیدا می‌کند اما بحث اصلی در این خصوص بیشتر جنبه نمادین و مفهومی دارد که به‌نظرم مهم‌تر است. به این معنی که در ورود به نسل چهارم دانشگاه‌ها باید دانشگاه در متن تحولات جامعه قرار بگیرد و دیگر نمی‌توان بین نهادهای علمی و جامعه دیوار بلندی از نظر ذهنی، مدیریتی و سیاستگذاری کشید؛ چراکه بالاخره دانشگاه امروز با این پرسش اساسی روبه‌رو است که برای مشکلات جامعه چه راهکارهایی دارد. در اصل وقتی می‌گوییم دیوارها برداشته شوند، یعنی موانع حضور نخبگان از یک‌سو و ذی‌نفعان از سوی دیگر برداشته شوند و دانشگاه کانون تفکر فعال با گرایش‌های مختلف باشد که در این زمینه اقدامات خوبی انجام شده و باید ادامه داشته باشد. بخشی از این اقدامات مربوط به ارتباط دانشگاه با صنعت است ولی باید این مسیر درحوزه آسیب‌های اجتماعی، آموزشی، فرهنگی، مدارس و... هم تسری پیدا کند و من معتقدم هنوز در ابتدای این مسیر هستیم و صرفا با برخی قوانین هم کار پیش نمی‌رود و نیازمند فرهنگ‌سازی هستیم که بخشی از این کار برعهده روابط‌عمومی‌ها و از آن مهم‌تر رسانه‌هاست، یعنی اگر رسانه‌ها به‌خوبی توجیه شوند، اتفاقات خوبی رخ می‌دهد.

شبکه نخبگانی که ما در دانشگاه‌ها داریم، می‌تواند در این زمینه وارد عمل شود. در دوران مسئولیتم در وزارت علوم مدلی به روابط‌عمومی دانشگاه‌ها در این خصوص ارائه می‌دادم، این بود که بروید افرادی را که در عرصه صنعت و دانشگاه فعالیت کرده و موفق هستند، پیدا کرده و تجربه‌های زیسته و حرفه‌ای‌شان را منتقل کنید، این کار را برای شرکت‌های دانش‌بنیان هم انجام دادیم. به‌جرات می‌توانم بگویم دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها و پارک‌های علم و فناوری اقدامات بسیار بزرگی درعرصه مقابله با کرونا انجام داده‌اند که باید با اطلاع‌رسانی دقیق و مطلوب این دستاوردها، جامعه دانشگاهی و نخبگانی کشور را ترغیب و تشویق کرد.

متاسفانه در این زمینه ضعف‌های زیادی داریم، این مساله تنها متوجه وزارت علوم است؟

این‌طور نیست، بلکه دانشگاه‌ها در این زمینه نقش بیشتری دارند. تصور می‌کنم مجموعه اقدامات خوبی را که صورت گرفته باید دقیق منتشر کرد و در این عرصه باید یک همگرایی و همکاری گسترده میان رسانه‌ها و روابط‌عمومی دانشگاهی، پارک‌های علم و فناوری صورت بگیرد، یعنی رسانه‌ها باید این مهم را مطالبه کرده و روابط‌عمومی‌ها هم به آن پاسخ دهند و اگر این مهم محقق شود، می‌توان در این زمینه موفق بود. البته صرفا هم نباید توسط رسانه‌ها باشد؛ چراکه می‌بینیم وقتی فایلی توسط یکی از اساتید در صفحه شخصی‌اش منتشر می‌شود، بازخورد زیادی دارد، یعنی به‌خدمت گرفتن رسانه‌ها از یک‌طرف و استفاده از فضای مجازی حتی صفحات شخصی نخبگان دانشگاهی از طرف دیگر با میدان‌داری روابط‌عمومی دانشگاه‌ها باید مدنظر قرار بگیرد، از طرف دیگر گاهی روابط‌عمومی وزارتخانه خودش در جریان اتفاقات قرار نمی‌گیرد؛ چراکه به آنها هم باید این اخبار مخابره شود که این اتفاق نمی‌افتد. مشکل اینجاست که در بسیاری از مراکز ما اصلا روابط‌عمومی چارت مشخصی ندارد و طبیعی است در این شرایط نمی‌توان چندان انتظاری برای انتقال اخبار داشته باشیم.

مدیر و وزیری موفق است که به استقرار تیم حرفه‌ای روابط‌عمومی توجه ویژه کند

پیشنهاد شما به تیم روابط‌عمومی و وزیر علوم آینده چیست؟

در عصر کنونی که از نگاه اندیشمندان جهانی به «جامعه شبکه‌ای»، «جامعه اطلاعاتی»، «عصر دوم رسانه‌ها» و نظایر آن خوانده می‌شود؛ زندگی بدون ارتباطات و رسانه‌ها معنا و مفهومی ندارد. به‌گمانم در این دوره که بیش از هر زمان دیگری، رسانه‌ها و ارتباطات از حاشیه به متن زندگی بشر آمده و تمامی ساحت‌ها و عرصه‌های زندگی را احاطه کرده است. در عصر میدان‌داری رسانه‌ها هر الگوی مدیریتی که می‌خواهد موفق باشد، حتما باید به حوزه ارتباطات و رسانه‌ها و آنچه ما تحت‌عنوان روابط‌عمومی تعریف می‌کنیم، توجه ویژه‌ای داشته باشد. شاید واژه روابط‌عمومی به معنی کلاسیک آن دیگر نمی‌تواند ترسیم‌کننده وضعیت کنونی باشد.

علاوه‌بر آن در عصر ارتباطات، تنها مدیر یا رئیس سازمان اعم از دولتی و غیردولتی‌ای می‌تواند موفق باشد که به انتخاب یک تیم حرفه‌ای درحوزه مدیریت روابط‌عمومی و ارتباطات توجه ویژه داشته باشد؛ چراکه دیگر نمی‌توان با روش‌های کلاسیک و سنتی در عصر مدرن مدیریت کرده و روابط‌عمومی را به‌عنوان یک نهاد دست‌چندم درنظر گرفت، بلکه باید روابط‌عمومی مغز متفکر سازمان درنظر گرفته شود و برای به‌کارگیری نیروی متخصص و حرفه مستلزم رفع معضلات و مشکلات این حوزه هستیم. به‌عبارت دیگر تامین نیروی انسانی حرفه‌ای و تخصیص بودجه مورد نیاز این بخش امری ضروری است که باید در اولویت مدیران کنونی و آینده قرار گیرد.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰