گفت وگوی «فرهیختگان» با قربانعلی پورمرجان، رایزن فرهنگی ایران در جمهوری آذربایجان
شهید سلیمانی درمیان مردم و متدینان کشورهای قفقاز جایگاه به‌شدت بالایی دارد و مردم او را عاشقانه دوست دارند، در نگاه‌شان منجی فلسطین و راهبر مقاومت است، همین کتاب «رفیق خوشبخت ما» اینجا میان مردم دست‌به‌دست می‌شد و بسیار دوستش داشتند.
  • ۱۴۰۰-۰۲-۳۰ - ۱۰:۱۴
  • 00
گفت وگوی «فرهیختگان» با قربانعلی پورمرجان، رایزن فرهنگی ایران در جمهوری آذربایجان
مردم «رفیق خوشبخت ما» را دست‌به‌دست می‌چرخاندند
مردم «رفیق خوشبخت ما» را  دست‌به‌دست می‌چرخاندند

زینب مرتضایی‌فرد، روزنامه‌نگار: همیشه این دیدگاه وجود دارد که رایزن‌های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در دیگر کشورها کم‌کاری می‌کنند و آن‌طور که باید برای اشاعه فرهنگ انقلابی و آرمان‌های کشور تلاش نمی‌کنند. ما هم این دیدگاه را ته ذهن‌مان داشتیم و رفتیم سراغ قربانعلی پورمرجان، رایزن فرهنگی کشورمان در جمهوری آذربایجان تا با او حرف بزنیم و قضاوت منصفانه‌ای داشته باشیم. با او هم از ظرفیت‌ها حرف زدیم و هم چالش‌ها، خواستیم برای‌مان از موانع کار انقلابی و معرفی ایران اسلامی در دیگر کشورها بگوید و به‌بهانه انتشار «رفیق خوشبخت ما» در برخی کشورها ازجمله آذربایجان درباره معرفی قهرمانان ایرانی به‌ویژه سردار سلیمانی بگوید. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه از نظر می‌گذرانید.

بخشی از فعالیت‌های مهم رایزنی‌های فرهنگی طی سال‌های گذشته انتشار مجله و کتاب بوده است. این دسته از فعالیت‌ها تا چه اندازه توانسته فرهنگ اسلامی ایران و قهرمان‌های پس از پیروزی انقلاب را به مردم دیگر کشورها معرفی کند؟‌

همان‌طور که گفتید درحوزه فرهنگی بالاخص در خارج از کشور نشر ایران حرف اول را در ترویج فرهنگ ایرانی می‌زند. هنوز برخی نشریات و فصلنامه‌هایی که در سال‌های گذشته چاپ کرده‌ایم هم به‌عنوان مرجع در مراکز علمی و فرهنگی خارج از کشور مورد رجوع و استفاده است و فرهنگ‌دوستان و اهل علم سراغ آنها می‌آیند. مثلا ما در آذربایجان مجله حکمت را چاپ می‌کردیم که بسیار مورد توجه بود و از وقتی که چاپش متوقف شده بسیاری سراغش را می‌گیرند، به‌طوری‌که به این ‌نتیجه رسیده‌ایم چاپ آن را از سر بگیریم.

این فعالیت‌ها درحوزه‌های مختلفی انجام شده‌اند و پرداختن به آثار حوزه دفاع مقدس و معرفی قهرمان‌های ایرانی هم بخشی از آنها بوده است، بنابراین روی این بخش مهم نیز کار شده اما همه می‌دانیم هر قدر هم کار شود باز کم است.

این دسته از فعالیت‌ها تا چه اندازه موفق بوده‌اند؟

طبعا موفقیت‌هایی داشته‌اند اما به‌نظرم باید نگاه دوباره‌ای بیندازیم و روند برخی امور را مورد بازبینی قرار دهیم. ما درحوزه دفاع مقدس و انقلاب اسلامی کار کرده‌ایم اما این کارها چه کمی و کیفی کافی نبوده‌ و نتیجه‌ای که باید را برای‌مان رقم نزده‌اند. ما در این حوزه‌ها بیشتر نگاه‌مان به بازار داخلی بوده، درحالی‌که باید در مواجهه با هر کشوری پس از شناخت مردم آن و درک اینکه چه چیزی بر آنها اثرگذاری بیشتری دارد، اقدام کنیم. متاسفانه با وجود همه تلاش‌ها کمتر به جنبه‌ها و ذائقه بین‌المللی کارها توجه کرده‌ایم، آن هم درحالی‌که ادبیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس خودش نوپاست و ما باید در ارائه‌اش خیلی دقیق باشیم.

کمی توضیح می‌دهید که منظورتان چیست و جای این دقت از چه جهاتی خالی است؟‌

اگر می‌خواهیم درحوزه نشر خارج از کشور ورود کنیم باید استاندارد و طبع مردم هر کشور را بشناسیم و نوشته‌های خودمان را در آن محیط بومی‌سازی کنیم، نیاز و سلیقه مردم هر کشور با کشوری دیگر متفاوت است، مثلا در برخی کشورها مخاطبان به شکل رمان راحت‌تر جواب می‌دهند و در برخی دیگر سیستم دیجیتال، برخی ای‌بوک می‌خوانند و برخی دیگر اصلا و پادکست در روسیه خیلی متداول است اما آذربایجان جواب نمی‌دهد. طبیعتا شناسایی همه این موارد در مواجهه ما با کشورهای مختلف برنامه‌های مختلفی پیش‌روی‌مان خواهد گذاشت.

عمده آثار منتشرشده ایران در دیگر کشورها در چه حوزه‌ای است؟‌

اول این را بگویم که برخی آثار را ما منتشر می‌کنیم، برخی را ناشران ایرانی با همکاری ناشران کشور مورد نظر و برخی دیگر را هم دانشجویان و طلابی که در ایران بوده‌اند به علاقه و میل شخصی خود، یعنی این سه دسته روش در انتشار کتاب‌ها وجود دارد، اما باید بگویم این موضوع هم کشور به کشور متفاوت است. مثلا در آذربایجان توجه به ادبیات کلاسیک ایران، کتب فلسفه و عرفان، حکمت، اسلام‌شناسی و ایران‌شناسی بالا بوده و خودبه‌خود بسیاری از کتاب‌ها ترجمه و نشر شده‌اند؛ چراکه قرابت فرهنگی بسیاری داریم و طبیعی است که بخواهند از چشمه جوشان فرهنگی ایران اسلامی هنوز هم بهره ببرند، از این‌رو می‌گویم باید علاوه‌بر تلاش برای ادامه این علاقه‌مندی‌ها که می‌تواند نقاط مشترک ما را حفظ کند، به ادبیات دفاع مقدس هم با شرایطی که گفتم توجه بیشتری نشان دهیم، بعضی رمان‌های دفاع مقدس را می‌توان به کشورهای بسیاری برد و به آنها معرفی کرد.

مثلا در کشور آذربایجان این ظرفیت وجود دارد؟

بله و اتفاقا این ظرفیت بعد از جنگ 44 روزه خیلی جدی‌تر شده است؛ چراکه مفهوم شهادت، قهرمان ملی و جانبازی مجدد احیا شده است.

کتاب «رفیق خوشبخت ما» که درباره سردارشهید سلیمانی است، در آذربایجان هم منتشر شده؟

بله، منتشر شده و اتفاقا با استقبال خوبی هم روبه‌رو شده است.

سردار سلیمانی چهره‌ای جهانی است که اتفاقا تبلیغ منفی غرب هم به‌شدت علیه‌اش وجود دارد، چطور می‌توان او را درست به جهان معرفی کرد؟

درباره حاج قاسم در یک‌سال‌ونیم گذشته کارهای خوبی انجام شده، در زمان حیاتش خیلی نه خودش رضایت می‌داد و نه کار خاصی انجام شده بود، اما در این مدت بعد از شهادت کارهای ارزنده‌ای انجام شده، هرچند کافی نیست اما به‌نظرم قدم‌های خوبی برداشته شده است. هرچند در برخی کشورها ازجمله آذربایجان حکومت رویکرد چندان مثبتی به انتشار این کتاب نداشت اما این شهید درمیان مردم و متدینان کشورهای قفقاز جایگاه به‌شدت بالایی دارد و مردم او را عاشقانه دوست دارند، در نگاه‌شان منجی فلسطین و راهبر مقاومت است، همین کتاب «رفیق خوشبخت ما» اینجا میان مردم دست‌به‌دست می‌شد و بسیار دوستش داشتند. بازهم می‌گویم با همه مقاومتی که برخی کشورها دربرابر چاپ کتاب درباره حاج قاسم دارند اما مردم از دانستن درباره او استقبال می‌کنند.

در بخشی از صحبت‌تان به علاقه‌مندی مردم برخی کشورها به پادکست اشاره کردید و حالا هم به علاقه مردم به دانستن درباره سردار. عمده کارهای ما هم که این سال‌ها نشر کتاب و مجله بوده، به نظرتان نیاز به روش‌های تازه در شیوه‌های ارائه نداریم؟

مسلما داریم. امروزه فرهنگ کتابخوانی در اکثر کشورها خصوصا آسیای میانه و قفقاز کمرنگ شده و تعداد کتابخوان‌ها دربین قشر جوان و نوجوان بسیارکم است، ما هم باید از ابزارهای امروزی ازجمله سینما، سریال و فضای مجازی بیشتر استفاده کنیم، مطالعه کتاب کاری نیست که همه سراغش بروند، اما یک کلیپ را همه تماشا می‌کنند، مسلما ارائه یک فیلم سینمایی درباره دفاع مقدس اثر خیلی بیشتری دارد تا ارائه کتاب، یا سریال امام‌علی(ع) کار ده‌ها کتاب را برای مخاطب عام انجام می‌دهد و چه‌بسا شاید نیاز به مطالعه و دانستن بیشتر را هم در او ایجاد کند. چندصدکتاب که جای آن سریال اگر هم داخل کشور کارشده باشد، خارج کشور کم کار کرده‌ایم می‌توانیم با ابزار دنیای مجازی قهرمان ملی و دینی مقاومت را معرفی کنیم. در جمهوری اسلامی ایران هم ظرفیت فرهنگی بسیار بالاست و هم ظرفیت هنری و فضای مجازی، طبیعتا اگر از این امکانات بیشتر بهره ببریم اتفاقات بهتری رخ خواهد داد.

اجازه بدهید یک سوال را صریح مطرح کنم. اغلب نگاه‌ها این است که رایزنی‌های فرهنگی همیشه در ارائه فرهنگ ایران در دیگر کشورها کوتاهی می‌کنند. آیا واقعا این‌طور است؟ آیا مانع یا موانعی سر راه شماست؟

من که صراحتا نظرم را گفتم و اعلام کردم به‌نظرم کار می‌شود اما کم است، ظرفیت‌های بسیاری داریم برای مطرح کردن در جهان و به‌خصوص کشورهای منطقه اما حالا که این‌طور است کمی هم از دشواری‌ها و موانع می‌گویم. در هر کشوری انتشار کتاب ضوابط خاص خودش را دارد و همین ممنوعیت‌ها و دشواری‌ها برای انتشار کتاب در هر فعالیت دیگری نیز هست. همان‌طور که گفتم پرداختن به سردار در همین کشور همسایه خودمان دشوار است و انتشار کتب دینی هم در موارد زیادی همین دشواری‌ها را دارد.
ما مشکلات داخلی هم زیاد داریم، حوزه فرهنگ مظلوم است و در وانفسای تحریم‌ها بیشتر هم مظلوم واقع شده است، آن هم درحالی‌که ما برای معرفی فرهنگ مقاومت بیش از هر چیز به فعالیت فرهنگی نیاز داریم. مشکلات بودجه‌ای حتی تعداد پرسنل ما را کم کرده و علاوه‌بر همه اینها برخی نهادهای فرهنگی داخل ایران تلاش می‌کنند بدون حضور و همراهی ما در کشورهای دیگر فعالیت کنند. ما باید حلقه وصل همه سازمان‌های فرهنگی و دینی داخل قرار بگیریم، نماینده یک وزارتخانه و سازمان که نیستیم، نماینده فرهنگی جمهوری اسلامی هستیم. بگذریم چون بحث مفصلی خارج از موضوع امروز ما است، اما به‌نظرم جا دارد رسانه‌ها این موضوعات را هم پیگیری و آسیب‌شناسی کنند.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰