زهرا رمضانی، روزنامهنگار: دولت دوازدهم روزهای پایانی خود را سپری میکند. فضای کشور هم درطول روزهای اخیر با انجام ثبتنامهای انتخابات ریاستجمهوری شور و هیجان بیشتری گرفته است. آنچه در این میان از اهمیت ویژهای برخوردار است ارزیابی مسیر طیشده دولتهای یازدهم و دوازدهم و شناسایی اولویتهای مهم و مختلف حوزههای اجرایی کشور است. آموزش عالی هم از این قاعده مستثنی نیست. واقعیت این است که امروز دانشگاهیان با چالشهای مهمی دستوپنجه نرم میکنند، چالشهایی که ظهور یکباره کروناویروس وضعیت آنها را وخیمتر کرده و حالا نهتنها فعالان این عرصه چشمانتظار سیاستهای وزیر بعدی هستند، بلکه انتظارات آنها از دولت آینده هم بهمراتب بالاتر رفته است. «فرهیختگان» در شماره امروز خود در گفتوگو با رضا روستاآزاد، عضو هیاتعلمی دانشگاه صنعتیشریف و رئیس سابق این دانشگاه عملکرد وزارت علوم فعلی و چالشهای دولت آینده در حوزه آموزش عالی را بررسی کرده که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
حوزه آموزش و پژوهش کشور باید به معنی واقعی بهروزرسانی شود
در آستانه انتخابات قرار داریم و کمتر از سهماه دیگر دولت جدیدی فعالیت خود را آغاز میکند. بهنظر شما اولویتهای اصلی دولت و وزارت علوم آینده درحوزههای آموزشی، پژوهشی و فرهنگی با توجه به شرایط فعلی دانشگاههای کشور چیست؟
مهمترین کاری که دولت و وزیر علوم باید انجام دهند، این است که دانشگاهها را از لحاظ آموزشی و پژوهشی بهروز کرده و در اختیار جامعه قرار دهند. امروز بسیاری از متون و مستنداتی که در دانشگاهها در این دو حوزه در اختیار دانشجویان قرار میگیرند، بهروز نبوده و ارتباطی با نیازهای کشور ندارد. بهطور مثال مخازن نفت ما کربنات است اما در آموزشوپرورش مباحثی داریم که مربوط به کشور انگلیس و نروژ میشود و علیرغم اینکه در کشور کربنات است، در حوزه آموزش و پژوهش، پروژههای مختلفی برای ماسه سنگی تعریف میشود که نتایج آن هم دردی از جامعه دوا نمیکند. متاسفانه برخی متون ما در دانشگاهها برای 40 سال پیش است و قطعا باید با بهروزرسانی آنها بتوان دانشجویانی را تربیت کرد که بهدرد جامعه امروز ما بخورند. اگر در محتوای درسی و پژوهشهای کارشناسیارشد و دکتری بتوانیم بحث بهروز بودن را عملیاتی کنیم، حتما خروجی آن را در معاونت علمی ریاستجمهوری میتوان به فناوری و درنهایت تجاریسازی دانش تبدیل کرد تا کشور بتواند از وضعیت فعلی ارتقا پیدا کند.
سرفصلهای درسی منطق بر نیازهای کشور نیست
مقصود از این بهروزرسانی چیست؟ در سالهای اخیر هم تلاشهایی برای بهروز کردن سرفصلها صورت گرفته است.
مساله این است بهمحض اینکه اسم بهروزرسانی بهمیان میآید، در رشتههای مختلف سمینارهای مختلفی را برگزار و عنوان میکنند مباحثی که در دانشگاههای کشور تدریس میشود، منطبق بر آخرین کتابهای منتشرشده است. بهجای اینکه در ارتباط با نیازهای روز کشور خودباوری وجود داشته باشد، کاری که انجام میگیرد این است که نگاه میکنند دانشگاههای میشیگان، MIT و... چه سرفصلهایی را تدریس میکنند تا عین همان را در مراکز داخل هم تدریس کنند و از این طریق عنوان میکنند که مباحث درسی داخل بهروز است، درحالیکه اصلا اینگونه نیست؛ چراکه اصلا لزومی ندارد ما هم درباره ماسه سنگی پژوهش کنیم؛ وقتی که این مبحث اصلا در داخل کشور ما کارایی ندارد. مثال دیگر اینکه ما در کشور خشکی زندگی میکنیم و به همین دلیل باید درباره راهکارهای صرفهجویی و تصفیه آب پژوهشهای زیادی صورت بگیرد، اما این موضوع در کشور اروپایی با توجه به شرایط جغرافیاییشان چندان اهمیت ندارد، مساله اینجاست که در کشور ما هم چندان توجهی به آن صورت نمیگیرد. متاسفانه اساتید و مسئولان ما نگاهشان این است که در دانشگاههای مطرح دنیا چه دروسی تدریس میشود و همین که ما همان مباحث را تدریس کنیم، برایشان کفایت میکند. البته مخالف این مساله نیستم که دروس آنها در دانشگاههای ما استفاده شود، اما حتما باید این مقوله مدنظر قرار بگیرد که کشور ما به چه مباحثی نیاز دارد.
وزارت علوم بیشتر بهدنبال انجام امور روزمره دانشگاهها بود
اقدامات وزارت علوم در این خصوص را چگونه ارزیابی میکنید؟
علیرغم برخی صحبتها و شعارهای مطرحشده توسط مسئولان، هیچاتفاقی رخ نداده است. محمدسعید سیف، مدیرکل دفتر ارتباط با صنعت وزارت علوم در این مدت حرفهایی از ارتباط صنعت و دانشگاه و فرصت مطالعاتی اساتید بهمیان آورد، همان حرفهایی که در دوره حضور مهدی نژادنوری در وزارت علوم هم مطرح شده بود، اما معتقدم قدمهایی که در آن دوره برداشته شده بود به نسبت وزارت علوم فعلی بسیار مفیدتر بوده است.
متاسفانه وزارت علوم فعلی بیشتر بهدنبال انجام امورات روزمره دانشگاهها بوده است، البته این تنها مختص این وزارتخانه نیست، بلکه شورای عالی انقلاب فرهنگی هم اینطور عمل کرده، از طرف دیگر با توجه به اینکه دانشگاهها مستقیما از سازمان برنامه و بودجه و مجلس بودجهشان را دریافت میکنند، در عمل چندان اهمیتی به وزارت علوم نمیدهند و به همین دلیل باید بگویم این وزارتخانه مانند مجموعه زائدی است که هیچکاری نه میتواند انجام دهد و نه انجام میدهد.
دانشگاه در مسیر رفع نیازهای جامعه قرار ندارد
وزارت علوم دولت آینده چگونه میتواند تغییرات اثرگذار در جامعه آکادمیک ایجاد کند؟
قطعا اگر وزیری روی کار بیاید که متوجه چالشها و مشکلات فعلی باشد، میتواند زیرساختها را تغییر دهد و بهجای اینکه با معاونت علمی درگیری داشته باشد، باید مکمل این معاونت رفتار کند تا در عمل شاهد نتایج اثرگذاری باشیم. مسالهای که باید مدنظر قرار بگیرد، این است که متاسفانه موشکهای نقطهزن شهید طهرانیمقدم، سلولهای بنیادی سعید کاظمیآشتیانی یا سانتریفیوژهای دوربالای شهید شهریاری هیچکدام دستاورد دانشگاه محسوب نمیشوند، بلکه دستاورد دانشگاهیانی هستند که با دغدغه شخصیشان به فعالیت میپردازند، یعنی دانشگاه بهمعنای واقعیاش در این مسیر قرار ندارد و متاسفانه منزوی و بهدور از جامعه و نیازهای کشور حرکت میکند.
برقراری ارتباط با صنعت بهصورت دستوری امکانپذیر نیست
برای این تغییر ریل و قرارگیری دانشگاه در مسیر رفع نیازهای جامعه، دولت آینده چه اقداماتی را باید انجام دهد؟
وزیر علوم آینده باید شخص بابصیرتی باشد که بسیاری از نکات ریز و درشت مورد نیاز برای حرکت دانشگاه بهسمت رفع نیازها را احصا و پیادهسازی کند، مثلا صرف اینکه بگوییم ارتباط صنعت با دانشگاه محقق شود این مسائل نیز رفع خواهد شد، شدنی نیست. نیازمند وزیری هستیم که خودش این فعالیتها را انجام داده باشد تا بتواند راه را هموار کند. شهید قاسم سلیمانی هیچگاه به نیروهایش نمیگفت جلو بروید، بلکه به آنها میگفت جلو بیایید، از این رو باید وزیری داشته باشیم که دانشگاهیان را اینگونه خطاب کند تا بدنه دانشگاهها بهسمتی که وزیر قرار دارد، حرکت کند و این هم مبحث بسیار پیچیدهای است. در برههای که بنده رئیس و حتی معاون پژوهشی دانشگاه صنعتیشریف بودم، بهمدت هفتسال نکات ریز و درشت بسیاری را پیاده کردیم تا توانستیم ارتباط با صنعت را دوبرابر کنیم؛ برقراری ارتباط با صنعت بهصورت دستوری امکانپذیر نیست.
دانشگاهها در دولتهای اخیر دچار رخوت شدید شدند
امروز بسیاری از اساتید از فضای دانشگاهها گلایه دارند، شرایط اکنون دانشگاهها ماحصل عملکرد دولت در هشتسال گذشته است یا پیش از آن هم چنین مشکلی را شاهد بودهایم؟
انصافا در دولت قبل از روحانی شرایط متفاوتی را شاهد بودهایم و پروژههای خوبی توسط دانشگاهها انجام میگرفت و جلسات متعددی برای توجیه روسای دانشگاهها برای رفع انجام پروژهها برگزار میشد، اما در هشتسال گذشته بهمعنی واقعی رخوت در دانشگاهها ایجاد و شیوع بیماری کرونا هم دیگر مزیت بر علت شد، تا جایی که میبینیم امروز مطرح میشود دانشجویان برای دریافت واکسن باید در اولویت قرار بگیرند تا بهتدریج شاهد حضور فیزیکی دانشجویان در محیطهای علمی و پیشبرد برنامهها باشیم. طبیعتا دیدارهای فیزیکی برای انجام فعالیتهای پژوهشی نقش بسزایی دارد. با این حال مدیریت وزارت علوم چندان در این فضا ورود نکرده بود و واقعیت هم اینکه مدیران آن نهتنها دغدغه فعالیتهای پژوهشی را ندارند، بلکه توانایی انجام آن را هم را ندارند و در یک کلام باید بگویم که این مدت بهبطالت گذرانده شده است.
دولت آینده باید پیششرط چاپ مقاله برای ارتقا را حذف کند
یکی از مباحث همیشگی جامعه آکادمیک کشور، شرط مقالهنویسی برای ارتقای اساتید است، دولت آینده در این باره باید چه اقدامی را انجام دهد؟
اولین کار کنار گذاشتن این پیششرط برای ارتقای اعضای هیاتعلمی است. امروز یکی از افتخارات دانشگاه صنعتیشریف این است که دیگر مربیای ندارد و همه اعضای هیاتعلمی آن استادیار یا استادتمام هستند، درحالیکه در کارهای پژوهشی بسیاری از مربیان نقش دارند؛ چراکه آنها مانند سربازان و درجهداران ارتش هستند و اگر آنها نباشند و همگی سرهنگ، سرتیپ و... باشند، مگر کارها به پیش میرود؟ فکر اینکه تنها مقاله منتشر کنیم، اشتباه است و طبیعتا مباحثی که در مقالات منتشر میشود، باید به مرحله اجراییسازی برسد و برای این کار هم نیازمند یک انسجام بین مربی، استادیار و استادتمام هستیم و همه آنها باید در دانشگاهها حضور داشته باشند. اما واقعیت این است که آقایان دوست دارند تنها مقاله منتشر شود و افراد به اینکه چه تعداد مقاله ISI منتشر کردهاند، افتخار میکنند. قطعا دانشگاه اگر میخواهد در جامعه مفید باشد، در وهله اول باید از لحاظ نیروی انسانی ترکیب موزونی داشته باشد و اقداماتش در عین حالی که در مرز دانش حرکت میکند، در راستای رفع نیازهای جامعه هم باشد. واقعیت این است که دانشگاه امروز در جامعه حضور ندارد و به همین دلیل نیاز به وزیری داریم که مانند شهید شهریاری، کاظم آشتیبانی و طهرانیمقدم باشد، در غیر این صورت دردی از دانشگاهها دوا نخواهد شد.
در طول 8 سال گذشته، بارها و بارها مساله تغییر شیوه پذیرش دانشجو و حذف کنکور مطرح شده است، سیاست دولت در این زمینه را چطور ارزیابی میکنید؟
با توجه به وضعیتی که در کشور داریم و تفاوتهای زیادی که بین دانشگاهها و مدارس وجود دارد، باید بگویم که وجود کنکور برای ورود به دانشگاهها اجتنابناپذیر است و اصلا نمیتوانیم آن را حذف کنیم. کنکور یک نوع امتحان ورودی است و مطرح شدن حذف آن حرف بیموردی است؛ چراکه درصورت تحقق آن، دانشگاههای سطح پایینی را داریم که هر کسی بهراحتی میتواند در آن ثبتنام کند، اما در برخی رشتههای خاص و برای بعضی دانشگاهها با توجه به اینکه متقاضی برای ورود به آنها زیاد است، نیازمند یک آزمون ورودی هستیم. آزمونی که یا باید توسط خود دانشگاهها برگزار شود یا یک سیستم مرکزی آن را جلو ببرد که متاسفانه دانشگاهها نگاه خودی و ناخودی دارند، یعنی اگر قرار به جذب دانشجوی دکتری باشد، ترجیح این است که دانشجو از میان فارغالتحصیلان مقطع کارشناسیارشد همان دانشگاه انتخاب شود. با توجه به این مساله بهترین روش این است که یک سیستم مرکزی اقدام به این کار کند. مطرح شدن حذف کنکور یک بحث غیرکارشناسی است که در این مدت تنها وقت تلف کردن بوده است؛ چراکه امروز هم جمعیت زیادی از طریق این آزمون وارد دانشگاهها نمیشود که بخواهیم وقت جامعه آکادمیک را سر این مساله هدر دهیم.
مهمترین اولویت دولت آینده درخصوص دانشگاه چه موضوعی باید باشد؟
محقق کردن واکسیناسیون دانشجویان کاری منطقی است تا بتوان کارهای پژوهشی را پیش برد. البته در حوزه آموزش نیازی به حضور فیزیکی نیست و همچنان میتوان در بستر فضای مجازی کارها را انجام داد و چهبسا این فضا، شرایط بهتری را هم برای آموزش مهیا کند. از طرف دیگر امروز کل دنیا به این سمت حرکت کرده است. زمانی که رئیس دانشگاه صنعتیشریف بودم مستندی را در شورای دانشگاه نمایش دادیم که نشان میداد دنیا در آن برهه به سمت استفاده از فضای مجازی برای فعالیتهای آموزشی حرکت کرده و در آن زمان هم این مساله را بازگو کردیم، اما متاسفانهچندان توجهی به آن صورت نگرفت اما بالاخره کرونا باعث شد بالجبار در این زمینه حرکت کنیم. اما در بحث پژوهشی با توجه به اینکه فضای مجازی کارایی ندارد، دولت باید واکسیناسیون را انجام دهد تا دانشجویان کارشناسیارشد و دکتری بتوانند در صحنه عمل حضور داشته باشند.
عملکرد وزارت علوم در طول 8 سال گذشته نمره قبولی نمیگیرد
اگر مشکلات ایجادشده توسط کرونا را نادیده بگیریم، به عملکرد وزارت علوم در2 دولت یازدهم و دوازدهم، نمره قبولی میدهید؟
بههیچوجه به تیم وزارت علوم از ابتدای دولت یازدهم تا امروز نمره قبولی نمیدهم و قطعا وزارت علوم و دولت آینده کار سختی را برای بیرون آوردن دانشگاهها از رخوت فعلی در پیش دارد. البته باید این مساله را مدنظر قرار داد که بهطور کلی انسان در مقابل تغییر مقاومت میکند و طبیعی است که اساتید دانشگاهها هم برای تغییر رویه فعلی و تدریس مباحث ناظر بر نیازهای جامعه، بهروزرسانی کتابها و پیگیری مسائل، مقاومت خواهند کرد. اساتید باید کتابهایی را تالیف کنند که برای نیازهای جامعه راهکار ارائه دهد، همانطور که یکی از دانشگاهها توانسته بود نهضت خوبی را در عرصه تالیف کتاب و لحاظ کردن این مهم در تغییر وضعیت اعضای هیاتعلمی ایجاد کند و باید دانشگاهها این نهضت را دنبال کنند تا جایی که هر فردی که میخواهد بهعنوان استاد در دانشگاهی تدریس کند، حتما کتاب تالیفی را در کارنامه کاری خود داشته باشد.
دولت آینده باید در وهله اول نقشه جامع علمی کشور را بهروز کند
شاید اینطور تصور شود که برای راهاندازی نهضت تالیف کتاب توسط اساتید، نیازی به وزارت علوم نیست، این مساله را قبول دارید؟
در مدیریت حاکمیتی ابزارهایی وجود دارد که اگر از آنها استفاده نشود، اتفاقی در هیچ زمینهای رخ نمیدهد. در برههای برای چاپ مقاله، تسهیلات و جوایزی درنظر گرفته شد تا جایی که امروز همه اساتید در این زمینه فعال هستند و قطعا برای راهاندازی نهضت تالیف کتاب آن هم ناظر بر نیازهای جامعه و ارائه راهکارهای عملی در آن، باید این ابزارها مدنظر قرار بگیرد. برای اساتید باید آنها را تشویق کرد اما چون وزارت علوم ما به معنی واقعی کلمه هیچ کاری را انجام نداده است، میبینیم که تغییری در این زمینه هم صورت نگرفته است.
وزیر علوم به جای مباحث سیاسی روی دانش و فناوری متمرکز شود!
یکی از چالشهای حوزه علموفناوری کشور، وضعیت نقشه جامع علمی است. ماموریت و وظیفه دولت آینده را درخصوص این مهم چگونه ارزیابی میکنید؟
این نقشه صرفا سندی است که به نگارش در آمده و در حیطه اجرا هیچ انعکاسی نداشته است. دبیر این نقشه هرچند تلاشهای زیادی را انجام داده، اما اگر از روسای دانشگاههای کشور بپرسید، عموم آنها اصلا نمیدانند این نقشه چیست و باید براساس این نقشه چه فعالیتهایی را در دانشگاههایشان اجرا کنند. قطعا دولت آینده باید این نقشه را بهروز کند؛ چراکه این نقشه تکهتکه شده، درحالی که اگر یک کشور میخواهد نقشه جامع داشته باشد، باید کارهایی را انجام داده و از انجام برخی دیگر جلوگیری کند، به همین دلیل دولت و در راس آن وزارت علوم باید بهعنوان متولی نظام آموزش عالی کشور، این نقشه را بهروز کرده و آن را به معنی واقعی به مرحله اجرا برساند.
نگاه کنید امروز فرزندان بسیاری از مسئولان ما در کشورهای خارجی مشغول به کار هستند و این چالش بزرگی است. قطعا دولت آینده باید وزیر علوم مقتدری را بر سر کار بیاورد؛ چراکه از این طریق کل هیات دولت برای رفع چالشهای آموزش عالی به خط میشوند، اما در این دولتها همیشه برعکس بوده است. تا جایی که وزیر علوم به جای اینکه کار اصلی خود را که همان علم، فناوری و دانش است، انجام دهد به یک عنصر سیاسی تبدیل شده و از اساتید جریانهای مختلفی را به نفع افراد درست میکنند. البته باید این مساله را بگویم که بحث وزارت علوم از همان ابتدای پایهگذاری دانشگاه در کشور بهجای اینکه مانند کشوری مثل آلمان باشد تا نیازهای علمی کشور را در دست بگیرد، سیاسی بوده و دغدغه برخی اساتید این بوده که پرچم رژیمصهیونیستی زیر پای افراد باشد یا خیر یا یکی از اساتید ما نامه به رئیسجمهور آمریکا مینویسد، درحالیکه اصلا نباید اینگونه باشد.