کرونا باعث شده است توان و ادعای بسیاری از قدرت‌های پیشین و نوظهور جهانی به بوته آزمایش گذاشته شود
در چنین شرایطی که چین موفق شده در بحرانی‌ترین شرایط جهان شگفتی‌آفرینی کند و از تهدیدها بهترین استفاده را کند، هند در سوی دیگر آسیا در آتش ویروسی که کرونای هندی جان گرفته می‌سوزد و دیگران را نیز در تب آن می‌سوزاند.
  • ۱۴۰۰-۰۲-۲۶ - ۱۰:۰۷
  • 00
کرونا باعث شده است توان و ادعای بسیاری از قدرت‌های پیشین و نوظهور جهانی به بوته آزمایش گذاشته شود
کرونا چگونه فاصله هند با چین را نشان داد؟
کرونا چگونه فاصله هند با چین را نشان داد؟
سید مهدی طالبیپژوهشگر حوزه بین‌الملل

سیدمهدی طالبی، روزنامه‌نگار: همه‌گیری کرونا به دلیل آنکه تمام جهان را در ابعادی وسیع به خود دچار کرد پیامدهایی خاص نیز از خود برجای گذارده و خواهد گذاشت. ویروس کرونا یا به‌طور دقیق‌تر گونه SARS-CoV-2 به‌صورت رسمی در دسامبر 2019 (آذر 1398) در شهر ووهان مرکز استان هوبی کشور چین شناسایی شد. اقدامات دولت چین در قرنطینه 60 میلیون ساکن این استان باعث شد اخبار شیوع ویروسی جدید، خطرناک و مرگبار در جهان بپیچد. شاید کسی باور نداشت شرایط استان هوبی می‌تواند مدتی بعد در محل زندگی‌اش ایجاد شود. در کمتر از 6 ماه دیگر مناطق آسیا، اروپا و آمریکا نیز درگیر این ویروس و تلفات هولناک آن شدند. تصاویر منتشرشده در بیمارستان‌ها و کیسه‌های نگهداری اجساد و رها شدن‌شان در معابر عمومی به علت شدت مرگ‌ومیرها جهان را بهت‌زده کرد اما در همین زمان به نظر می‌رسید چین بر مشکل به شکلی غیرمنتظره فائق آمده است. هم‌اکنون درحالی که ویروس در چین فروکش کرده گونه‌های جدید کرونا با جهش‌هایی به نام‌های انگلیسی، کالیفرنیایی، برزیلی، آفریقای‌جنوبی و هندی با راه‌انداختن کورانی از میزان ابتلا و تشدید علائم وضعیت سختی را در جهان حاکم کرده‌اند. سنگین‌ترین شرایط درحال حاضر هند را به خود مشغول کرده است؛ جایی که از ماه اکتبر 2020 (مهر 1399) با ویروس جهش‌یافته‌ای که با نام «کرونای هندی» مشهور شده درگیر است. دهلی‌نو در هشت‌ماه نتوانسته است این ویروس را به کنترل درآورد و در چهارمین پیک جهانی ویروس کرونا از ابتدای همه‌گیری‌اش، به خاک نشسته است. درحالی که در بیشترین میزان ابتلا در موج‌های قبلی 93هزار ابتلای روزانه در هند ثبت شده بود حالا این میزان به حدود 400هزار مورد یا به‌معنای واضح‌تر به بیش از چهار برابر گذشته رسیده است. میزان کشته‌های هند نیز روزانه به‌طور معمول در جریان موج چهارم بین سه تا چهار هزار نفر بوده است. این وضعیت باعث شده است تا در اذهان مقایسه‌ای میان چین و هند به‌عنوان دو کشور قابل‌قیاس، شکل بگیرد. چینی‌ها ویروس ووهان را در مدت کمتر از 6 هشت‌ماه به‌طور کامل محدود کردند اما هندی‌ها ماه پس از کشف گونه جهش‌یافته در کشورشان به دنبال هیزم و مکان‌های اضافه جهت آتش‌زدن مردگان خود هستند. این تفاوت عملکرد دو کشور می‌تواند دارای تبعاتی به‌صورت میان‌مدت و بلندمدت در اقتصاد باشد و هند را برای مدتی طولانی از گردونه رقابت هم‌تراز با چین دور کند. در این گزارش به بررسی این موضوع پرداخته‌ایم.

  چین و هند؛ دوقلوهای جهانی

شاید هیچ دو کشوری مانند چین و هند به یکدیگر شبیه نباشند. دوقلوهای جمعیتی جهان که یکی از آنها کمی تپل‌تر از برادر دیگرش است. چین و هند هردو دارای جمعیتی بی‌سابقه در جهان‌ هستند. چین یک‌میلیارد و 400 میلیون جمعیت دارد و هند نیز دارای جمعیت یک‌میلیارد و 370 میلیون نفری است؛ مساله‌ای که نشان از اختلاف اندک 30میلیون نفری بین آنهاست. سومین کشور از نظر جمعیت نیز آمریکاست که 328 میلیون جمعیت دارد که یک‌چهارم این دو کشور است. از نظر وسعت چین دارای 9 میلیون کیلومترمربع است و سه برابر وسیع‌تر از هند به نظر می‌آید اما از آنجا که پراکندگی جمعیت در هند متناسب‌تر از همسایه بزرگش است، وسعت اصلی چین و هند نیز یکی است. 94درصد جمعیت چین در منطقه شرقی این کشور زندگی می‌کنند که تقریبا وسعتی برابر با هند دارد و تنها 6 درصد جمعیت در باقی خاک چین ساکن هستند.

هردو کشور مراکز اصلی تولید جهان بوده و هم‌اکنون نیز چنین جایگاهی را به دست آورده یا در معرض آن هستند. دوقلوهای جهان در میزان تولید جهان در سال‌های اولیه قرن نوزدهم تقریبا دوسوم تولید ناخالص جهان را در اختیار داشتند. در سال ۱۸۲۰ چین ۳۲ درصد و هند ۲۴ درصد تولید ناخالص جهان را در اختیار داشتند. استعمار اروپاییان و به‌خصوص بریتانیا مانع از ادامه این روند شد و چین و هند را با کاهش ارزش تولیدات‌شان مواجه کرد. این دو کشور به تامین‌کننده مواد اولیه و حتی تولیداتی تبدیل شدند که وظیفه فروش و بازارگردانی جهان آن را بریتانیا برعهده داشت.

با این حال این دو قدرت پس از دست و پنجه نرم کردن با استعمار و تبعات آن طی قرن‌های نوزدهم و بیستم، فرآیند بازگشت به جایگاه پیشین خود در جهان را آغاز کرده‌اند. براساس پیش‌بینی‌ها در سال 2050 چین در مقام اولین اقتصاد جهان نشسته و مقام دوم نیز دراختیار هند خواهد بود. در این میان آنچه از اهمیت بالایی برخوردار است بزرگی اقتصاد این دو کشور نسبت به یکدیگر است. در سال 2019 تولید ناخالص داخلی چین 9.2 تریلیون دلار بوده و هند نیز به 2.9 تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی رسیده است؛ که حاکی از آن است که اقتصاد هند حداقل یک‌سوم کوچک‌تر از چین است.

مدیریت سیاسی و اقتصادی بهتر چینی‌ها باعث شده است طی چند دهه گذشته پکن بتواند سرمایه‌گذاری‌های بیشتری را نسبت به دهلی‌نو، جذب کند اما هندی‌ها نیز برای جبران عقب‌ماندگی خود در رقابت با پکن برنامه داشته و به مزیت‌های خود نسبت به چین دلخوش بودند اما بحران کرونا نشان داد احتمال دارد فاصله میان این دو کشور حتی از میزان فعلی نیز بیشتر شده و کفه سمت چین سنگین‌تر باقی بماند.

پیش از این گفته می‌شد به دلیل جمعیت جوان هند و حضور زبان ‌انگلیسی در جامعه هندی این کشور در میزان جذب سرمایه‌گذاری‌ها از چین پیشی خواهد گرفت. چینی‌ها از دهه 1970 برای کنترل جمعیت خود سیاست «تک‌فرزندی» را در پیش گرفتند که براین مبنا دیگر فرزندان غیرقانونی به حساب می‌آمدند. پکن در پی مواجه‌شدن با دورنمای کاهش نیروی کار و پیری جمعیت در سال 2016 این سیاست را کنار گذاشت. برخی تحلیلگران مدعی هستند کاهش جمعیت جوان و به ‌تبع آن نیروی کار در چین می‌تواند در آینده سرمایه‌گذاران را به هند بکشاند. همچنین غربی‌تر بودن ساختارها و جامعه در هند نیز می‌تواند دلیلی بر اشتیاق سرمایه‌گذاران و شرکت‌های فناوری غرب برای انتخاب هند جهت سرمایه‌گذاری باشد. با این‌حال باید توجه داشت این دو موضوع در گذشته نیز تا اندازه‌ای وجود داشتند اما باعث نزدیکی اقتصاد هند به چین نشدند و به احتمال زیاد در آینده نیز نمی‌توانستند باعث سبقت گرفتن دهلی از پکن شوند.

چین دارای ساختار حکمرانی قدرتمندی به‌صورت تاریخی است که از نظام‌مندی خاصی بهره می‌برد و با سامان دادن جامعه به رشد اقتصادی آن کمک می‌کند. چینی‌ها تا اندازه زیادی با استعمار مواجه شدند اما علی‌رغم تکه‌تکه شدن این کشور وضعیت چین هیچ‌گاه مانند هند نبود. چین هنگامی که هند در 500 سال اخیر دارای حکومت‌های ملوک‌الطوایفی بسیاری بوده است از یک حکومت منسجم‌تر بهره می‌برد و در قرن هجدهم و نوزدهم نیز با وجود جنگ و درگیری و دست‌اندازی اروپا، روسیه و ژاپن هیچ‌گاه مانند هند مستعمره نشد این درحالی بود که هند برجسته‌ترین مستعمره بریتانیا بود و لندن از سربازان هندی در کنترل مستعمرات دیگرش و جنگ‌های جهانی اول و دوم نیز بهره برد. همین مساله به خوبی نشان‌دهنده تفاوت عظیم ساختارهای حکومتی دو کشور است.

چین از لحاظ اجتماعی نیز دارای ثبات بهتری نسبت به هند به‌خصوص در زمینه‌های مذهبی و قومی است. اکثریت 90 درصدی از جمعیت چین جزء قوم هان هستند اما در هند اقوام بسیاری زندگی می‌کنند به‌گونه‌ای که این کشور سرزمین زبان‌ها نیز نام گرفته و گفته می‌شود 60 زبان زنده در آن حضور دارند. از لحاظ مذهبی نیز چینی‌ها اکثرا بودایی هستند اما نگرش‌های متفاوت در این کشور نیز درگیری سنگینی ایجاد نکرده‌اند اما هند حتی هم‌اکنون نیز در آتش اختلافات مذهبی می‌سوزد و تا چند ماه پیش شاهد حمله هندو‌ها به مسلمانان بود. چین اما تنها در دو منطقه هنگ‌کنگ و سین‌کیانگ دارای مشکلاتی است که آنها نیز بیشتر از لحاظ رسانه‌ای برای پکن دردسرساز هستند و از اندازه بزرگی برخوردار نیستند که بتوانند از نظر میدانی چین را به درگیری کشانده و تضعیف کنند.

هند با وجود آنکه از لحاظ واجدان شرایط آرا بزرگ‌ترین دموکراسی جهان نام گرفته اما ساختارهای دولتی آن به قدرتمندی چین نبوده و اساسا با آن حتی قابل‌قیاس نیست. اگر سرمایه‌گذاران بخواهند میان این دو کشور دست به انتخاب بزنند باید کدام یک را انتخاب کنند؟ مشخص است که برخی به تناسب کار و روحیات‌شان انتخاب می‌کنند. به‌عنوان مثال شاید هند از هرجهت برای تولید منسوجات به چین برتری داشته باشد و در مقابل در تولید کالاهای الکتریکی نیز زیرساخت‌ها و کارگران چینی برتر از شرایط موجود در چین باشند. با وجود این تفاوت‌های موردی اما از جهات کلی سرمایه‌گذاران جهانی دست به انتخاب میان چین و هند خواهند زد، انتخابی که می‌تواند در سهم جذب سرمایه‌گذاری دو کشور تفاوت ایجاد کند.

در این میان مهم‌ترین عامل اثر‌گذار در انتخاب کشوری جهت سرمایه‌گذاری درس‌هایی است که از بحران کرونا فراگرفته شده‌اند. درحالی که چین در نیمه دوم ۲۰۱۹ موفق شد با استفاده از امکانات و توانش کرونا را مهار کرده و دست به بازگشایی اقتصاد و اجتماعش بزند اما تا نیمه اول ۲۰۲۱ کشورهای اروپایی، آمریکا و هند گرفتار این ویروس‌ هستند. تمام کشورهای مطرح اقتصاد جهانی در سال گذشته بین پنج تا ۱۰ درصد کاهش در تولید ناخالص داخلی خود را تجربه کردند، درحالی که چین رشد ۱۲ تا ۱۸ درصدی را ثبت کرد. البته باید توجه داشت چین در سال ۲۰۱۹ تا میزانی با کوچک شدن اقتصادش مواجه شد اما پس از بازگشایی به‌سرعت آن را جبران کرد. به این علت که میزان رشد پس از بازگشایی با دوران کوچک شدن اقتصاد در سال ۲۰۱۹ سنجیده شده اندکی بیشتر از سالیان قبل پکن را موفق نشان داده است. با این حال چنین تعریفی نفی‌کننده اقتصاد پرتوان چین نیست. در اینجا نکته دیگری نیز وجود دارد و آن اینکه چین با اقتصاد صادرات‌محورش در زمانی به رشد ۱۲درصدی رسید که جهان به دلیل بحران کرونا با کاهش تقاضا دست‌وپنجه نرم می‌کرد. به معنای دیگر چین با مهار کرونا به سطح تولیدات پیشین خود بازگشت اما قطعا به دلیل کاهش تقاضای جهانی کالا نمی‌توانست به میزان گذشته کالا به فروش برساند اما با این حال موفق شد! دلیل چه بود؟ با بسته شدن اقتصادهای جهانی میزان تولید به آن میزانی کاسته شده بود که چین موفق شد پس از بازگشایی اقتصادش از فرصت استفاده کرده و با کالاهایش جای تولیدات دیگر کشورها را پر کند. همزمان با کاهش تقاضا کاهش تولید نیز شکل گرفته بود که پکن با بهره بردن از همین فرصت میزان رشد خود را افزایش داد.

حالا در چنین شرایطی که چین موفق شده در بحرانی‌ترین شرایط جهان شگفتی‌آفرینی کند و از تهدیدها بهترین استفاده را کند، هند در سوی دیگر آسیا در آتش ویروسی که کرونای هندی جان گرفته می‌سوزد و دیگران را نیز در تب آن می‌سوزاند. ثبت روزانه ۴۰۰هزار ابتلا و نزدیک چهارهزار کشته دستاورد هندی در زمانه شکوفایی چینی است. برخی می‌گویند آمار کرونا بسیار بیشتر از آن چیزی است که دولت هند اعلام می‌کند یا حتی متوجه می‌شود، زیرا احتمال دارد در برخی مناطق اساسا دستگاه خدماتی دولت حضور نداشته باشد که بخواهد متوجه قضایا شود. هند در این شرایط نشان داد به نسبت چین جای مطمئنی برای سرمایه‌گذاری نیست، حتی اگر دیگر ویروسی مانند کرونا جهان را درگیر نکند. همین بحران فعلی کافی بود تا میزان استحکام و توان چین و هند نسبت به یکدیگر مشخص شود.

در جهانی بدون همه‌گیری‌های کرونایی یا غیر آن نیز همه می‌دانند چین از استحکام بسیار بالاتری نسبت به هند برخوردار است. پس سرمایه‌ها احتمالا باید بیشتر راهی چین شوند تا هند. هند همچنان محلی برای سرمایه‌گذاری باقی خواهد ماند و همچنان یکی از گزینه‌های جذاب و پرجذب خواهد بود اما چین همین شرایط را در سطح بهتری به دست خواهد آورد. شاید برخی بگویند با تشدید درگیری‌ها میان چین و آمریکا از مزیت‌های پکن کاسته خواهد شد اما چینی‌ها در شرایطی به جایگاه فعلی رسیده و دست به پیشروی گسترده زدند که سال‌هاست با فشارهای واشنگتن روبه‌رو هستند و پس از روی کارآمدن ترامپ در روزهای نخست سال 2017 تا آخرین روزهای حضور وی در کاخ سفید که چند ماه پیش به پایان رسید، درگیر یک جنگ تجاری و تعرفه‌ای تمام‌عیار با او بودند. پکن در میانه درگیری‌ها، دشمنی‌ها و بحران‌های ناشی از همه‌گیری یک ویروس جهانی برتری نسبی اقتصادش بر دیگران را نشان داده است.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰