سیدمهدی طالبی، روزنامهنگار: شعلههای آتش در سرزمینهای اشغالی همچنان زبانه میکشد. این درگیریها که از دوشنبهشب هفته گذشته آغاز شده، کماکان ادامه داشته و رژیمصهیونیستی را در تنگنای بیسابقه قرار داده است. تلآویو روز دوشنبه هنگامی که به تجاوزات خود علیه مردم قدس و اماکنی مانند مسجدالاقصی ادامه میداد، فکر نمیکرد اولتیماتوم فرماندهان نظامی نیروهای مقاومت غزه برای صهیونیستها به این زودی جهنمی سوزان بیافریند
. درجریان درگیریهای ماه رمضان در شهر قدس و در درگیریهای روز و ظهر دوشنبه مسجدالاقصی بهناگهان از بلندگوهای این مسجد مقدس صدای استغاثه و طلب کمک از نیروهای مقاومت برخاسته و بارها نام محمد الضیف، فرمانده گردانهای عزالدین قسام شاخه نظامی حماس برده شد. به همین دلیل گروههای مقاومت در منطقه غزه بلافاصله واکنش نشان داده و در اولتیماتومی شدید اعلام کردند درصورتیکه رژیمصهیونیستی تا ساعت 18 آن روز مسجدالاقصی را ترک نکرده و بازداشتیهای وقایع اخیر را آزاد نکند، درس سختی به این رژیم خواهند داد.
با سرسختی نشان دادن مقامات صهیونیست ساعاتی پس از اتمام اولتیماتوم، گروههای مقاومت صدها راکت بهسمت شهرکهای فلسطینینشین شلیک کرده و 170 راکت را نیز روانه تلآویو پایتخت رژیمصهیونیستی کردند. راکتباران سنگین شهرکهای صهیونیستنشین و آتش پرحجم روی تلآویو، نخستین تحول این جنگ بود که در نقطه آغازین آن رخ داد. بااینحال روز پنجشنبه نقطه دوم تحولساز در جنگ بود. اخبار متعدد منتشرشده از میادین نبرد حاکی از رونمایی نیروهای مقاومت غزه از پهپادهای انتحاری «شهاب» بود که با آنها موفق شد میادین نفت و گاز رژیمصهیونیستی در دریای مدیترانه را هدف قرار دهد. بهدنبال این حمله به دستور وزیر انرژی رژیمصهیونیستی فعالیت سکوهای نفت و گاز صهیونیستها در دریای مدیترانه بهخصوص در اطراف غزه متوقف شده است. این سکوها امید تلآویو برای آینده رژیمصهیونیستی هستند تا بهوسیله آنها صهیونیستها ضمن رهایی از واردات انرژی بتوانند مقداری از آن را نیز به اروپا صادر کرده و ارتباطات خود با کشورهای قاره سبز را مستحکمتر کنند. برای بهرهبرداری از میادین نفت و گاز مدیترانه نبردی خاموش میان ترکیه، یونان، قبرس، سوریه، لبنان، مصر و رژیمصهیونیستی وجود دارد که ائتلافبندیهایی نیز میان آنها صورت گرفته و پای کشورهای فرامنطقهای مانند فرانسه، امارات و حتی عربستانسعودی نیز به آنها باز شده است. امارات یکی از کشورهایی است که در بلوک حامی رژیمصهیونیستی در رقابت بر سر میادین انرژی مدیترانه حاضر بوده و در ماه گذشته بخشی از سهام یکی از سکوهای گازی رژیمصهیونیستی را خریداری کرد.
هفتم ماه جاری (اردیبهشت) بود که پایگاه اطلاعرسانی «امارات ۷۱» در خبری اعلام کرد، شرکت حفاری «دیلیک دریاینگ» متعلق به رژیمصهیونیستی با امضای یک توافقنامه با شرکت اماراتی «مبادله» ۲۲درصد از سهام خود در میدان گازی «تمار» را به امارات واگذار کرده است. این میدان روز چهارشنبه بهدنبال حمله موشکی مقاومت به تاسیسات هستهای دیمونا بسته شد، زیرا صهیونیستها اعلام کردند احتمال دارد از راکتهای مورد استفاده در حمله به دیمونا برای تهاجم علیه میدان گازی تمار نیز استفاده شود. با وجود این، تنها یک روز بعد و در روز پنجشنبه نیروهای مقاومت با پهپاد شهاب به سکوی گازی تمار حمله کردند. غافلگیری دوم جنگ نیز رونمایی از موشک عیاش بود؛ سلاحی که با برد 250 کیلومتری خود میتواند به تمام نقاط سرزمینهای اشغالی دست یابد. این راکت سنگین و دوربرد روز پنجشنبه برای هدفگیری فرودگاه «رامون» در یکی از جنوبیترین نقاط سرزمینهای اشغالی مورد استفاده قرار گرفت. این فرودگاه در 18 کیلومتری بندر ایلات قرار دارد، شهری که جنوبیترین منطقه در سرزمینهای اشغالی است. اهمیت هدفگیری این فرودگاه بهدلیل چند عامل است. نخستین مساله به تعطیلی فرودگاه «دیوید بنگورین» در حومه تلآویو بازمیگردد. این فرودگاه که 90 کیلومتر تا غزه فاصله دارد، بهدلیل حملات چندینباره مقاومت به حالت تعطیلی درآمده است. از آنجا که فرودگاه بنگورین تنها فرودگاه بینالمللی رژیمصهیونیستی است، بنابر دستور مقامات این رژیم برای برقرار ماندن خطوط بینالمللی، پروازهای خارجی به فرودگاه رامون منتقل شدهاند. این فرودگاه 230 کیلومتر تا شهر غزه فاصله دارد؛ فاصلهای که2.5 برابر بیشتر از فاصله فرودگاه بنگورین با غزه است. بااینحال نیروهای مقاومت روز پنجشنبه با موشک عیاش که بردی 250 کیلومتری دارد، موفق شدند فرودگاه رامون را نیز مورد هدف قرار دهند. پیش از این حمله گروههای فلسطینی از تمامی شرکتهای هواپیمایی بینالمللی درخواست کرده بودند تمامی پروازهایشان به فلسطین اشغالی را لغو کنند. موشک عیاش خطوط پروازی بینالمللی رژیمصهیونیستی را قطع کرده و با هدفگیری فرودگاه رامون، آتش جنگ را به شهر ایلات نیز کشاند؛ شهری 80 هزار نفری که سالانه دستکم 3 میلیون گردشگر دارد و مرکز اصلی درآمد گردشگری صهیونیستهاست. تحول بیسابقهای که مقاومت در روز پنجشنبه آفرید، نشان داد که چگونه پهپاد انتحاری کوچک شهاب و موشک عیاش تنها با شلیکهایی کمحجم میتوانند دوردستترین نقاط موجود سرزمینهای اشغالی را هدف قرار داده و وارد معادلات جنگ کنند.
پیامدهایی که این دو سلاح در روز پنجشنبه بر رژیمصهیونیستی تحمیل کردند ورای ضربات سختی است که بر پیکره این رژیم وارد آوردند. مسلح بودن غزه تحتمحاصره به چنین سلاحهایی بهخوبی میتواند گوشهای از میزان تسلیح نیروهای مقاومت در یمن، لبنان، سوریه و عراق را به نمایش بگذارد؛ مسالهای که لفاظیهای جنگطلبانه صهیونیستها علیه محور مقاومت را بلاموضوع میکند. تحول سوم این جنگ نیز آغاز حملات نیروهای مقاومت به سامانههای گنبد آهنین بود.
پس از 4 روز شلیک بیامان به سامانههای گنبد آهنین و برجای گذاشتن هزینههای بزرگ برای صهیونیستها، گروههای مقاومت به تعدادی از این سامانهها در نوار شمالی غزه حمله کردند. این حملات در روز جمعه نیز پیگیری شد. صهیونیستها تعدادی از سامانههای گنبد آهنین را در نزدیکی غزه مستقر کردهاند تا پیش از اوجگیری و سرعتیافتن راکتها آن را ساقط کنند. با وجود این، نزدیکی این سامانهها به غزه برایشان سنگین تمام شد. هدفگیری گنبد آهنین تغییری بزرگ در صحنه میدانی است. صهیونیستها در لحظات ابتدایی شلیک راکتها میتوانند با درصد بالایی این راکتها را شناسایی کرده و نابود کنند. به همین دلیل آنها بر تعداد سامانههای خود در شمال غزه افزوده بودند و نیروهای مقاومت نیز در روزهای ابتدایی جنگ کاری با آنها نداشتند. گروههای مقاومت میتوانستند با استفاده از پهپادهای انتحاری و شلیکهای رگباری این سامانههای نزدیک به غزه را از کار بیندازند. این اقدام پس از خالی شدن خشاب موشکی بسیاری از لانچرهای گنبد آهنین در روز پنجشنبه و جمعه اتفاق افتاد تا صهیونیستها طعم سومین تحول بیسابقه را در آخر هفته گذشته بچشند.
چهارمین تحول از سوی جنوب لبنان
روز پنجشنبه اما بهسادگی برای صهیونیستها پایان نیافت. در آخرین ساعات این روز شلیک 3 تا 4 راکت از جنوب لبنان بهسمت شهرکهای صهیونیستنشین در منطقه الجلیل در شمال فلسطین اشغالی، تحول عمده دیگر در معادلات میدانی بود. پس از شلیک این راکتها که صهیونیستها ادعا کردهاند 3 تا 4 راکت بوده است، صدای انفجارهای متعدد از برخی شهرکهای صهیونیستنشین در شمال فلسطین اشغالی شنیده شد؛ این انفجارها درحالی بود که سامانه گنبد آهنین نیز فعال نشده بود. صهیونیستها مدعی هستند بنابر دلایلی این راکتها را رهگیری نکردهاند، ازجمله اینکه آنها در مناطق غیرمسکونی سقوط میکردهاند. پس از انجام این حملات منابع نزدیک به حزبالله لبنان اعلام کردند این گروه راکتی بهسمت رژیمصهیونیستی شلیک نکرده است. منابع خبری پس از آن طبق گمانهزنی منابع محلی احتمال دادند که گروههای فلسطینی مستقر در اردوگاههای جنوب لبنان، این راکتها را بهسوی سرزمینهای اشغالی شلیک کرده باشند. با وجود این ادعاها و گمانهزنیها حمله راکتی پنجشنبهشب بهسوی منطقه الجلیل دارای اهدافی خاص بود. در صبح این روز تلآویو رجزخوانی برای حمله زمینی به غزه را تشدید کرده بود. احتمال داشت مقامات صهیونیست بهدلیل فشار روانی حاصل از ضربات تحملشده از سوی گروههای مقاومت به غزه از طریق زمینی حمله کنند تا از غیرنظامیان این منطقه انتقامکشی کرده باشند.
حمله راکتی صورتگرفته از جنوب لبنان نشان داد این مساله به معنای گشوده شدن جبهههای دیگری علیه تلآویو خواهد بود و این رژیم باید ناگزیر فشارهای سنگین نیروهای مقاومت در غزه را تحمل کند. این اقدام و بازتاب رسانهای آن همچنین باعث وحشتآفرینی گسترده در جبهه داخلی رژیمصهیونیستی میشود. نظامیان و ساکنان این رژیم بهخوبی شاهد فشارهایی که یک منطقه تحتمحاصره به آنها میآورد، هستند و خودشان این فشار را معادل یکدهم توان حزبالله لبنان میدانند. وقوع حادثه امنیتی در جبهه شمالی که نویددهنده گشوده شدن جبههای جدید است میتواند ضمن امیدوارتر کردن معترضان فلسطینی و نیروهای غزه باعث ترس شدیدی در جامعه رژیمصهیونیستی و ارکان نظامی آن شود. باید توجه داشت که حزبالله پیشتر تهدید کرده بود درصورت بروز درگیری جدید میان خود و رژیمصهیونیستی وارد منطقه الجلیل خواهد شد. این منطقه محدوده شمالی فلسطین اشغالی را دربرمیگیرد و شامل چند استان است. در این منطقه که جزئی از سرزمینهای 1948 به حساب میآید، اعراب درصد بزرگی از جمعیت را شامل میشوند و درصورت دستیابی حزبالله به آنها کار برای صهیونیستها دشوار خواهد شد. البته باید توجه داشت فعال کردن این جبهه بهصورت جنگی کلاسیک و آشکار نخواهد بود، بلکه مبارزان فلسطینی از طریق زیرساختهای ایجادشده بههمراه سلاح به شمال سرزمینهای اشغالی نفوذ کرده و رژیمصهیونیستی را در جبهه شمال درگیر خواهند کرد.