سیدمهدی طالبی - صادق امامی،گروه سیاست: اواخر اسفندماه سال گذشته که وندی شرمن هنوز به قائممقامی وزارت امور خارجه آمریکا نرسیده بود، در جلسه بررسی تایید صلاحیت خود در کمیته روابط خارجی مجلس سنا، با اشاره به تمایل دولت جو بایدن برای بازگشت به برجام، این نکته مهم را گفته بود که «بازگشت به توافق سال ۲۰۱۵ ممکن نیست، زیرا ظرف 6 سال گذشته شرایط ژئوپلیتیکی منطقه عوض شده است و مسیر رو به جلو نیز باید به همین ترتیب تغییر کند.» او در ادامه منظورش از تغییر شرایط ژئوپلیتیکی را «عادیسازی روابط چهار کشور عرب با اسرائیل[رژیمصهیونیستی]» خواند و گفت که این «چیز خوبی بود» و «ژئوپلیتیک منطقه را تغییر داد» و بر همین اساس معتقد بود که «این به معنای آن است که باید بهصورت دیگری فکر کرد، زیرا عناصر مختلفی روی میز است.» فرضیاتی که او در کمیته روابط خارجی مجلس سنا مبنا قرار داده بود، روی کاغذ کاملا درست بود، اما روی زمین هم ژئوپلیتیک منطقه تغییر کرده بود، اما نه به نفع آمریکا و رژیمصهیونیستی. محور مقاومت برخلاف سال 2015، پرونده سوریه را به مسیری نسبتا مشخص هدایت کرده و درکنار آن توانسته بود مقاومت اسلام در غزه و جنبش حزبالله در لبنان را از مسیرهای غیرقابل شناسایی تجهیز کند تا در هر نبردی با صهیونیستها دست برتر را داشته باشند. در یمن هم محور مقاومت توانست با هوشیاری انصارالله را که سعودیها 3 هفتهای بهدنبال نابودیاش بودند تبدیل به بزرگترین تهدید ریاض کند.
تقریبا 2 ماه بعد از ادعای شرمن درباره تغییر ژئوپلیتیک منطقه، روز دوشنبه مقاومت اسلامی در غزه، از ژئوپلیتیک جدید در منطقه آنهم نه در یک کمیته مجلس سنا که در جنوب تلآویو و قدس غربی رونمایی کرد. گردانهای نظامی مقاومت روز دوشنبه در حالی لانچرهای موشکهای دوربرد خود را مستقر میکردند که در روزهای پیش از آن، ندای استغاثه مردم فلسطین از بلندگوهای مسجدالاقصی، نتوانست مانع ادامه تجاوزگریهای شهرکنشینان افراطی و نظامیان صهیونیستی شود. صهیونیستها شاید براساس فرضیات وندی شرمن محاسباتشان را طراحی کرده بودند که صهیونیستها قصدی برای پایان دادن به محاصره 500 فلسطینی در مسجدالاقصی را نداشتند و پس از اولتیماتوم «ابوعبیده» سخنگوی گردانهای قسام برای پایان دادن به محاصره مسجدالاقصی، حاضر به عقبنشینی از آنجا نشدند. مهلت اولتیماتوم خیلی زود برای صهیونیستها به پایان رسید تا پای موشکهای ضد زره کورنت و موشکهای بدر 3 به میدان باز شود. از لحظه پایان اولتیماتوم در عصر روز دوشنبه تا لحظه نگارش این گزارش، جدا از دو خودروی نظامیان صهیونیست که با موشک ضد زره هدف قرار گرفت، براساس آنچه اسکاینیوز به نقل از ارتش رژیمصهیونیستی گزارش کرده، ۳۴۵ موشک از نوار غزه بهسمت شهرکهای یهودینشین پرتاب شده است. منابع غیررسمی این رقم را بیش از 600 موشک اعلام کردهاند. بهدنبال این واکنشها بود که رژیم اشغالگر ناچار شد نیروهایش را تا حدودی از مسجدالاقصی عقب بکشد. درمقابل، صهیونیستها با حملات هوایی و توپخانهای خود علیه مواضع غیرنظامی در غزه، 25 نفر را شهید کردند که در بین آنها ۹ کودک و یک زن نیز حضور دارند.در این گزارش به بررسی ریشههای تازهترین درگیری بین مقاومت اسلامی و رژیمصهیونیستی پرداخته شده است.
نقطه شروع کجا بود؟
تنش بین اشغالگران صهیونیست و اعراب فلسطینی بیتالمقدس در هفتههای اخیر پس از آن تشدید شد که رژیمصهیونیستی با هدف ممانعت از برگزاری مراسم مذهبی، از ابتدای ماه مبارک رمضان در قدس اشغالی محدودیتهای تردد و به تبع آن برگزاری مراسم مذهبی را اعمال کرد. این تصمیم منجر به اعتراض جوانان فلسطینی ساکن قدس اشغالی شد که به رسم هرساله در مسجدالاقصی مراسم مذهبی خود را برگزار میکردند. درمقابل صهیونیستهای افراطی نیز با شعارهای نژادپرستانهای همچون مرگ بر عرب و پشتیبانی نظامیان صهیونیست به این تجمعات حمله کردند تا در یک ماه گذشته تقریبا هر شب این درگیری بین فلسطینیها و گروههای راستافراطی صهیونیست یا پلیس ادامه داشته باشد. در جریان این درگیریها، نظامیان صهیونیست با هدف قرار دادن سر و چشم فلسطینیها با گلولههای پلاستیکی، چندصد نفر را زخمی کردند.
تشکیلات خودگردان فلسطین قرار بود 11 روز دیگر انتخابات شورای قانونگذاری فلسطین را در تمامی سرزمینهای 1967 برگزار کند اما چند هفته قبل تلآویو به دلایل نامعلوم با برگزاری انتخابات در قدس شرقی مخالفت کرد تا محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان با توجه به اهمیت قدس، انتخابات را به تعویق بیندازد. جنبش حماس در بیانیهای اعلام کرد که «تنها راهحل برگزاری نشست ملی برای بررسی سازوکارهای تحمیل انتخابات در قدس بدون اجازه و یا هماهنگی با رژیم اشغالگر است.»
سومین عامل، تصمیم دادگاه رژیمصهیونیستی برای تصاحب منازل فلسطینیان ساکن محله شیخجراح در شهرقدس بود. این حکم بر پایه ادعای برخی شهرکنشینانی صادر شد که مدعی بودند این زمینها را از شرکتی خریداری کردهاند که 100سال پیش مالک آنها بوده است. آنها مدعی 28ملک فلسطینیهای ساکن در محله شیخجراح قدس شده بودند و دادگاه به فلسطینیان یک ماه مهلت داد تا خانههای خود را تخلیه کرده و آنها را به صهیونیستهای شهرکنشین تحویل دهند. بهدنبال این حکم، شهرکنشینان مسلح برای ایجاد رعب و وحشت میان مردم به محلات فلسطینینشین، شبانه حمله میکردند و ضمن تخریب خودروها، مواد آتشزا به داخل خانهها میانداختند. این اقدام باعث درگیریهایی بین فلسطینیها و صهیونیستهای افراطی در این منطقه شد. با وجود اینکه دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد گفته که اخراجها نقض تعهدات رژیمصهیونیستی بهعنوان یک قدرت اشغالگر طبق قوانین بینالمللی است اما صهیونیستها به اخراج فلسطینیهای ساکن این منطقه ادامه دادند تا تنشها افزایش پیدا کند.
عامل موثر دیگر در اتفاقات اخیر، برگزاری مراسم گرامیداشت اشغال کامل قدس توسط رژیمصهیونیستی، درحالی بود که گروههای فلسطینی به صهیونیستها برای خروج از مسجدالاقصی و آزادسازی بازداشتشدگان حوادث اخیر اولتیماتوم داده بودند اما صهیونیستها بدون توجه به این اولتیماتوم و با توجه به اینکه در سال 1967 موفق به اشغال کامل شهر قدس شدند، مراسم جشن خود را برگزار کردند و به حملات خود علیه فلسطینیانی که در داخل مسجدالاقصی بودند، ادامه دادند.
شدت حملات به این مسجد به اندازهای بود که شیخ عکرمه صبری، خطیب مسجدالاقصی با اشاره به اینکه چنین وقایعی از سال ۱۹۶۷ که شهر قدس اشغال شد، سابقه ندارد، گفت این یک «جنگ واقعی» است که در آن مسجدالاقصی زیر پای نیروهای ویژه و تکتیراندازهای رژیم اشغالگر قدس آلوده شده، مورد تجاوز قرار گرفته و اشغال شده است.
مجموع این عوامل باعث شد روز دوشنبه گروههای مقاومت، به جنایات صهیونیستها واکنش نشان دهند.
پایان اولتیماتوم مقاومت
حملات بدون پایان شهرکنشینان افراطی و نظامیان صهیونیست به فلسطینیان در مسجدالاقصی منجر به این شد که فرماندهی اتاق مشترک گروههای مقاومت فلسطین به رژیمصهیونیستی اولتیماتوم بدهد که تا ساعت 6روز دوشنبه (به وقت محلی) نیروها و متجاوزان به مسجدالاقصی و محله شیخجراح را از محل خارج و تمام افراد بازداشتشده را آزاد کند. پس از این ضربالاجل، رسانههای صهیونیستی از بازکردن درهای پناهگاهها در جنوب فلسطین اشغالی و تغییر مسیر هواپیماهای فرودگاه «بنگوریون» خبر دادند.
این اعلام درحالی صورت میگیرد که منابع صهیونیستی خبر دادند ارتش این رژیم بزرگترین رزمایش نظامی تاریخ خود را در پی بالاگرفتن درگیریها در قدس به حالت تعلیق درآورده است. این اولتیماتوم با بیتوجهی صهیونیستها مواجه شد اما چند ساعت بعد و پس از به پایان رسیدن فرصت اولتیماتوم، یک خودروی نظامی ارتش رژیمصهیونیستی در مرزهای شمالی نوار غزه با موشک ضدزره کورنت هدف حمله قرار گرفت. لحظاتی بعد، «سرایاالسلام» [دستههای صلح] شاخه نظامی جنبش جهاد اسلامی در بیانیهای کوتاه مسئولیت این حمله به خودرو نظامی ارتش رژیمصهیونیستی را برعهده گرفت و اعلام کرد این حمله در شرق غزه با موشک کورنت انجام شده است. همزمان با این گزارش، رسانهها از فعالشدن آژیرهای خطر در قدس اشغالی خبر دادند. طبق گزارش خبرگزاری «شهاب»، دهها موشک بهسمت قدس اشغالی شلیک شد. پس از این حمله، «کتائبعزالدینالقسام»، شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) در بیانیهای ضمن برعهده گرفتن حمله به مواضع رژیمصهیونیستی در قدس اشغالی اعلام کرد: «ما در پاسخ به جرائم و حملات علیه شهر قدس، یک حمله موشکی علیه آنجا انجام دادیم. موشکهای ما پیام دارد و دشمن باید این پیام را خوب بفهمد و اگر بازگشتید بازمیگردیم و اگر بیشتر حمله کردید، بیشتر حمله میکنیم.» پس از حمله موشکی گسترده به قدس اشغالی، منابع خبری از قطع جلسه پارلمان رژیمصهیونیستی خبر دادند. رسانههای فلسطینی لحظاتی بعد خبر دادند آژیرهای خطر در شهرکهای صهیونیستنشین فعال شده و گروههای مقاومت برای بار دوم با چند موشک شهرکهای صهیونیستی را هدف حمله قرار دادهاند. «سرایاالقدس» شاخه نظامی جنبش جهاد اسلامی فلسطین اعلام کرد با ۳۰موشک شهر سدروت (جنوب فلسطین اشغالی) را هدف قرار داده است.
کمی بعد، گروههای مقاومت برای بار سوم و چهارم با چند فروند موشک شهرکهای اطراف نوار غزه را هدف قرار دادند. یکی از اهداف گروههای فلسطینی، شهر «عسقلان» اشغالی در شمال نوار غزه بود. کتائبعزالدینالقسام در بیانیهای اعلام کرد عسقلان را به جهنم تبدیل خواهیم کرد. بر همین اساس نیز، کتائبعزالدینالقسام روز گذشته عسقلان را با 137موشک کالیبر سنگین در عرض 5دقیقه هدف قرار داد و تا رئیس شورای منطقهای مرحافیم در اظهارنظری قابلتوجه بگوید: «ما احساس میکنیم برای محمد الضیف [فرمانده گردانهای القسام] و افرادش یک بانک هدف هستیم.» آنطور که رسانهها نوشتند در این عملیات، قسام از تاکتیک جدیدی برای عبور از سامانه گنبد آهنین استفاده کرده است و توانست این سامانه را در رهگیری و منهدمکردن موشکهای مقاومت ناکام بگذارد و شوک بزرگی به اسرائیلیها وارد کند. گردان قسام در تاکتیک جدید، اقدام به شلیک گسترده و همزمان موشکهای سجیل کرد که دارای قدرت تخریب بسیار بالایی هستند و با این تاکتیک موشکهای شلیکشده با موفقیت از سامانه گنبد آهنین عبور کرده و به شهر اشغالی عسقلان اصابت کردند که در پی آن دو صهیونیست به هلاکت رسیدند و دهها نفر دیگر زخمی شدند. پس از این واکنش مقاومت، «بنکسپت» از برجستهترین روزنامهنگاران صهیونیست نوشت برای نخستینبار در تاریخ اسرائیل به ما اولتیماتوم داده شد و این اولتیماتوم در موعد مشخص و در جدول زمانی مشخصشده توسط گروههای فلسطینی اجرا شد.
موشکها چگونه به غزه رسیدند؟
زیاد النخاله، رهبر جنبش جهاد اسلامی پس از شهادت سردارسلیمانی در توصیف تلاشهای او برای پرکردن دست مقاومت در غزه گفته بود: «گام راهبردی سردارسلیمانی با ارسال موشکها و اسلحهها به نوار غزه آغاز شد و این مساله شبیه یک معجزه بود و از نظر فنی و امنیتی و امکانپذیر بودن بسیار سخت بود، اما انجام شد.» نکته مهم در حرفهای النخاله شبیه بودن این کار به معجزه و دشواریهای فنی و امنیتی ارسال سلاح به غزه است. باریکه غزه که 40کیلومتر طول و 10کیلومتر عرض دارد منطقهای محاصرهشده به حساب میآید. این باریکه با سه محدوده هممرز است. غزه از شمال و شرق با رژیمصهیونیستی مواجه است. از سمت جنوب با غزه هممرز است و غرب آن نیز دریای مدیترانه قرار دارد.
این دریا توسط کشتیهای جنگی تلآویو کنترل میشود و مرزها با مصر نیز براساس توافقات موجود میان قاهره با واشنگتن و تلآویو بهشدت تحت کنترل قرار دارد. ارسال کالا به غزه به شکل کانالیزهشده صورت میگیرد، بهگونهای که این کالاها از گذرگاههای مشترک با رژیمصهیونیستی به غزه وارد شده و بهشدت کنترل میشوند. در سمت مرز با مصر نیز کالا بهصورت قاچاقی از طریق تونلهای حفرشده در زیر زمین به غزه وارد میشود.
آنگونه که رسانهها و بهویژه رسانههای غربی مدعی هستند، کشتیهای بزرگ حامل سلاح از ایران به دریای سرخ و کشورهایی مانند سودان منتقل شده و در آنجا تسلیحات وارد کشتیهای کوچکتر شده و بهصورت قاچاقی به صحرای سینا که متعلق به مصر است برده میشوند. صحرای وسیع سینا مرز مصر و فلسطین اشغالی است.
آنطور که غربیها مدعی هستند این سلاحها در صحرای سینا توسط قاچاقچیان به مرز غزه برده شده و از طریق تونلهای زیرزمینی به این باریکه وارد شده و در آنجا مونتاژ میشوند. با وجود این، برخی رسانهها به نقل از منابع آگاه خود میگویند این روش دیگر برای ارسال راکت مورد استفاده قرار نمیگیرد، زیرا آنها چندسالی است که در غزه ساخته میشوند. محور مقاومت با توجه به امکانات موجود در غزه موشکهای کوتاهبردی طراحی کرده است که در این منطقه قابلیت تولید انبوه دارد. گروههای مقاومت همچنین در غزه کارگاههایی برای تولید سلاحهای انفرادی، راکتها و چاشنیهای انفجاری ایجاد کردهاند تا نیاز به خارج را کاهش دهند. این طراحیها تحت مدیریت شهید قاسم سلیمانی، فرمانده فقید سپاه قدس صورت گرفته تا امروز باریکه غزه به آن مقدار از توانایی نظامی دست یابد که بهوسیله آن دست به ایجاد موازنه بزند.
ویژگیهای موشکهای مقاومت
گروههای مقاومت با موشک ضدزره کورنت، دو خودروی نظامی صهیونیستها را هدف قرار دادند. کورنت یک موشک ضدتانک هدایتشونده است. این موشک 27کیلوگرمی بر ضد اهدافی تا فاصله 5500متر قابلیت استفاده دارد و میتواند در 100 تا 120سانتیمتری زره فولادی نفوذ کند. این موشک توسط پرتوهای لیزر هدایت میشود به این صورت که کاربر سامانه پشت لانچر قرار گرفته و پس از شلیک موشک با استفاده از ارتباط لیزری آن را بهسمت هدف هدایت میکند.
گروههای مقاومت لبنان در جنگ 33روزه سال2006 با تحویل گرفتن این موشک از بشار اسد آن را علیه تانکهای پیشرفته مرکاوا بهکار بردند که نیرویزمینی تلآویو در جنوب لبنان را تا مرز فروپاشی پیش برد. پس از کارایی این موشک، حزبالله آن را با اجازه از سوریه به غزه نیز منتقل کرد. نیروهای مقاومت غزه با استفاده از این موشک و نمایش آن مانع از تصمیم رژیمصهیونیستی برای تهاجم زمینی به این منطقه شدهاند.
در زمستان سال 2018 (1397) نیز بهدنبال درگیری میان صهیونیستها و غزه، گروههای مقاومت 200راکت به شهرکهای صهیونیستنشین شلیک کردند، اما همزمان برای نشان دادن توانایی جدیدشان، یک اتوبوس نظامیان رژیمصهیونیستی را پس از پیادهشدن نظامیان، با موشک کورنت هدف قرار دادند. ویژگی مهم کورنت که در اینجا به کار گروههای مقاومت آمد، قابلیت استفاده از این موشک در فاصله چندکیلومتری است بهگونهای که با وجود احاطه کاربر بر هدف، گروه نظامی هدف بهدلیل دور بودن کورنت متوجه احاطه دشمن برخورد نمیشود. بهرهگیری این سلاح از سامانههای اپتیکی نیز باعث شده درکنار زمان مناسب برای دورشدن از محل، فرصتی برای فیلمبرداری از هدف پیش بیاید. در فیلم تهیهشده توسط مقاومت غزه نشان داده میشد که کاربر موشک کورنت احاطه کاملی بر یکی از پایگاههای رژیمصهیونیستی دارد و مدتزمان زیادی آن را تحتنظر دارد. با ورود یک اتوبوس حامل سربازان و افسران صهیونیست، کاربر سامانه در اقدامی معنادار منتظر ماند تا نظامیان از آن خارج شده و سپس اتوبوس را هدف موشک قرار داد. این اتوبوس حامل دهها نظامی بود که درصورت انهدام در زمان حضور سربازان، اغلب آنها را طعمه مرگ میکرد. این اقدام معنادار ضمن ارائه فشار به دستگاه تصمیمگیری صهیونیستها برای توقف هرچه زودتر تجاوز به غزه موجب شد تلآویو متوجه شود نمیتواند مانند جنگهای گذشته بهصورت زمینی نیز به این منطقه حمله کند.
موشک بدر 3
موشک بدر3 در سال2019 (1398) توسط جنبش جهاد اسلامی رونمایی شد. به گفته سایت نظامی دبکا متعلق به رژیمصهیونیستی، این موشک که در سال2019 علیه این رژیم استفاده شد دارای برد حداکثر 160کیلومتر است و میتواند کلاهکی 250کیلوگرمی را با خود حمل کند. به گفته صهیونیستها، این موشک برای برخورد مستقیم با هدف طراحی نشده است، بلکه در بالای هدف منفجر شده و 1400ترکش را در محیط انفجار پراکنده میکند تا بیشترین آسیب را به تاسیسات و ساختمانها وارد کند.
روش عملکرد این موشک نیز مانع از رهگیریشدنش توسط سامانه پدافند هوایی گنبد آهنین میشود که وظیفهاش رهگیری چنین موشکهایی است. سامانه گنبد آهنین میتواند در فازهای نهایی موشک را مورد هدف قرار دهد، اما روش انفجاری بدر3 باعث میشود قبل از رسیدن موشک گنبد آهنین با انفجار کلاهک موشک به اهداف خود آسیب وارد کند. همچنین سامانه گنبد آهنین بهدلیل صرفهجویی در شلیک موشک، تنها موشکهایی را رهگیری میکند که میداند به تاسیسات برخورد میکنند اما روش غیرمستقیم موشک بدر3 کار را برای گنبد آهنین سخت کرده است. احتمال دارد گنبد آهنین نقطه برخورد موشک را بیابان مشخص کند، اما این موشک ناگهان با انفجار در آسمان به اهداف خود آسیب وارد میکند.
چرا سکوهای موشکی قابل نابودسازی نیستند؟
پس از جنگ 33روزه سال2006 که در آن صهیونیستها تعدادی از سکوها و کامیونهای حامل موشک را مورد هدف قرار دادند، محور مقاومت تاکتیک خود را تغییر داده و روی به تونلهای زیرزمینی آورد. در این تاکتیک لانچرهای موشکی در تونلهای زیرزمینی مخفی هستند اما در زمان پرتاب با سرعت به سطح زمین آورده شده و سپس شلیک میشوند. در این روش دیگر پهپادهای شناسایی رژیمصهیونیستی نمیتوانند زمینها را بدون توجه به زمان برای جستوجوی سکوهای موشکی جستوجو کنند، زیرا این سکوها در سطح زمین مستقر نیستند. ازسوی دیگر سرعت بالا در انتقال لانچر به سطح زمین و شلیک آن که تنها چند دقیقه زمان لازم دارد باعث میشود پهپادها بهدلیل فرصت کم قادر به شناسایی تیم و سکوی موشکی نباشند.
چرا موشکها به شکل موثری رهگیری نمیشوند؟
نیروهای مقاومت در گذشته برای عبور از سد سامانههای پدافند هوایی سعی میکردند با ایجاد هماهنگی میان چند تیم خود بهطور همزمان از چند نقطه موشکهایشان را بهسمت یک هدف مشخص شلیک کنند تا سامانه پدافندی موفق به رهگیری موشکها نشود. این روش کارایی خود را داشت اما نیاز بود بهبود یابد. راهکاری که اخیرا نیروهای مقاومت در غزه در پیش گرفتهاند استفاده از لانچرهای چندتایی موشک است که شلیکهای رگباری انجام میدهد؛ همانند آنچه در شلیک راکتهای متعدد کاتیوشا قابل مشاهده است. در این نوع از پرتاب اعضای واحد موشکی بهسرعت لانچر را به سطح زمین منتقل کرده و موشکگذاری میکنند. این روش نسبت به روش قبلی نیاز به هماهنگی سادهتری دارد و از نفرات کمتری نیز بهره میبرد و ازسوی دیگر بهدلیل تعداد بالاتر موشکها و همچنین شلیک موشکها از یک نقطه در عبور از سامانه پدافندی موفقتر است.
مشت نمونه خروار
تصور تقابل نظامی مقاومت اسلامی با رژیمصهیونیستی که از انواع سلاحهای پیشرفته غربی بهره میبرد، کمی غیرممکن است و پیروزی در این تقابل نیز برای مقاومت غیرممکنتر خواهد بود، اما مقاومت چه در لبنان، چه فلسطین و چه یمن نشان داده که با هوشیاری میتواند معادلات را تغییر دهد و نتیجه میدان را به نفع خود رقم بزند. چندروز پیش از حمله موشکی مقاومت، جان هانا، یکی از اعضای ارشد موسسه یهودی امنیت ملی آمریکا و مشاور سابق دیک چنی در یادداشتی برای فارین پالیسی با اشاره به مذاکرات هستهای ایران در وین نوشت که «اگر استراتژی واشنگتن، اسرائیل را متقاعد کند که با انتخاب بین جنگیدن با یک ایران بسیار ضعیفشده، اکنون یا یک ایران بسیار قویتر در مسیر دستیابی به سلاحهای هستهای چندسال دیگر روبهرو است، اگر اسرائیل مورد اول را انتخاب کند، هیچکس تعجب نخواهد کرد.» اینکه آیا رژیمصهیونیستی توان چنین ماجراجویی بزرگی را دارد یا خیر، سوال دشواری نیست. عملکرد صهیونیستها در چند جنگی که در دو دهه اخیر داشتهاند، نشان داده این گروه دربرابر شاخههایی از محور مقاومت نیز ناتوان بوده است. صهیونیستها شاید در رسانهها و در محافل غربی بتوانند برای ایران شاخ و شانه بکشند، اما در میدان، یارای مقاومت دربرابر شعب محور مقاومت را نیز ندارند. در همین درگیری اخیر، آنها با بمباران منازل مسکونی و به قتل رساندن کودکان، تلاش میکنند با جنایت، به آتشبس فوری و کمهزینه دست پیدا کنند. سرنوشت این نبرد و نبردهای آتی نشان خواهد داد که رژیمصهیونیستی تا چه اندازه پوشالی است.
زخمی عمیقتر از موشک
جدا از نگرانیهای امنیتی در سرزمینهای اشغالی و همچنین نگرانی بزرگتر موشکهای مقاومت که هر از چند وقتی صهیونیستها را ناچار به عقبنشینی و پذیرش آتشبس میکند، این رژیم در خارج نیز اوضاع نابسامانی دارد. در مرزهای سرزمینهای اشغالی سوریه و لبنان و کمی آنسوتر ایران و گروههای مقاومت در عراق و یمن قرار دارند. این محور گسترده مقاومت میتوانند بهدنبال هر اشتباه محاسباتی، درس خوبی به صهیونیستها بدهند. اما تمام مشکلات محدود به نگرانیهای امنیتی در سرزمینهای اشغالی نیست. رژیمصهیونیستی بهدلیل ماهیت جعلیاش، با بحرانهای پیچیده داخلی نیز مواجه است. در ادامه به گوشههایی از این بحرانها پرداخته شده است.
بحران اقتصادی و مسائل متاثر از آن
رژیمصهیونیستی برای آنکه بتواند یهودیان را از سراسر جهان بهخصوص غرب بهخود جذب کند، باید اقتصادی قدرتمند داشته باشد. این افراد ساکن کشورهای اروپای غربی و شرقی بودهاند که علیرغم تفاوت درآمدی میان این دو منطقه اما از لحاظ اقتصادی وضعیت بهتر نسبت به غرب آسیا داشتهاند. صهیونیستها برای آنکه این یهودیان را به فلسطین اشغالی بکشانند باید اقتصادی پیشرو ایجاد میکردند تا با ارائه تسهیلات مالی، یهودیان کمبرخوردار را از جوامع غربی راضی به مهاجرت به فلسطین میکردند. کشورهای غربی نیز در این مسیر همراه صهیونیستها بودهاند و به بازاری برای صادرات رژیمصهیونیستی تبدیل شدهاند. این کشورها بخشی از قراردادهای نظامی و با فناوریهای سطح بالای خود را در اموری مانند الکترونیک در اختیار تلآویو قراردادهاند و همچنین به کالاهای تولید این رژیم نیز معافیتهای گمرکی و مالیاتی اعطا میکنند. کمپینهای گوناگون حمایت از رژیمصهیونیستی نیز در کشورهای غربی با تبلیغات خود میکوشد تا ساکنان این کشورها را تشویق به خرید از غرفههای فروش کالاهای ساخت رژیمصهیونیستی کند. رژیمصهیونیستی با توجه به این حمایتها در سال 2018 موفق به صادرات 108 میلیارد دلاری شده و آن را در سال 2019 به 114 میلیارد دلار رساند. این شرایط مساعد اما در دهه اخیر بهخصوص پس از تجاوزات سالهای 2012 و 2014 به غزه با تغییراتی روبهرو شده است. در سالهای 2014 تا 2017، کاهش تقاضای داخلی، بینالمللی و کاهش سرمایهگذاری ناشی از اوضاع امنیتی نامشخص این رژیم، رشد تولید ناخالص داخلی آن را بهطور متوسط سالانه تقریبا 2.8 درصد کاهش داد. جوامع غربی و بهخصوص کشورهای غربی تا حد زیادی علیه رژیمصهیونیستی دچار موضعگیری شدهاند و کمپینهایی برای تحریم کالاهای صهیونیستی آغاز شده است. این موضعگیریها میان سیاستمداران اروپایی و کشورهای دیگر نیز وجود داشته و آنها نیز تصمیماتی ضد تلآویو اتخاذ کردهاند. صهیونیستها برای کاهش اثرات این پدیده سعی کردهاند منطقه ساخت کالا و اسامی آن را تغییر دهند تا بتوانند به صادرات خود تداوم بخشند. با این وجود جریان ضدصهیونیستی شکلگرفته در جوامع غربی مانع از دورنمای مثبت برای افزایش صادرات تلآویو به این کشورهاست. در سوی دیگر حملات گروههای مقاومت به مناطق عمقی رژیمصهیونیستی باعثشده تا میزان سرمایهگذاری در فلسطین اشغالی بهدلیل ریسک بالا کاهش یابد. این مسائل گرچه بهطور ناگهانی رژیمصهیونیستی را تحتتاثیر قرار نمیدهند، اما برای رژیمی با مختصات رژیمصهیونیستی خطرناک هستند. این رژیم نمیتواند به حفظ میزان صادرات و تبادلات فعلی تجاری خود دل خوش کند و مجبور است برای حفظ فضای امتیازات اقتصادی برای صهیونیستها دست به توسعه شدید اقتصادی و رونق تجاری بزند. با این وجود صهیونیستها از سال 2020 با بحران کرونا روبهرو شده و با محور مقاومت نیز در حوزههایی مانند نبرد کشتیهای تجاری و نفتکشها در دریا وارد نبردی نامتقارن شدهاند. آسیبهای اقتصادی کرونا بر پیکره اقتصاد آسیبپذیر این رژیم بسیار سنگین بوده است. در اینجا باید دانست یک اقتصاد با میزان تبادلات تجاری بالا الزاما مستحکم نیست. بهعنوان نمونه کشوری نفتخیز مانند عربستانسعودی که درپی کاهش قیمت نفت مجبور به کاهش تولید نیز شده و درآمدهای نفتیاش از بالای 200 میلیارد دلار به حدود 100 میلیارد دلار رسیده، دارای اقتصادی شکننده بهدلیل وابستگی به نفت است. رژیمصهیونیستی نیز بهدلیل نیازش به رفاه اقتصادی برای جذب و تضمین حضور صهیونیستها در فلسطین اشغالی دارای تابآوری پایینی در تحمل تکانههای اقتصادی است.
آسیبهای کرونا بر اقتصاد رژیمصهیونیستی در سال 2020 شگفتآور بود. در همین خصوص اداره مرکزی آمار رژیمصهیونیستی در ماه آگوست سال گذشته میلادی اعلام کرد بهدلیل شیوع کرونا، اقتصاد این رژیم در سهماهه دوم 28.7 درصد منقبضشده و محدودیتها آسیب جدی به بخش تجاری و سرمایهگذاری وارد کرده است. بر همین اساس در سهماهه دوم سال 2020 نیز، صادرات 29.2 درصد و واردات 41.7 درصد کاهش داشت. این ضربات باعث شد تا رژیمصهیونیستی در پایان سال 2020 میزان رشد تولید ناخالص داخلی این رژیم به منفی 6.3 برسد. این میزان رشد منفی درحالی است که ایران در سالهایی که سنگینترین میزان فشار از تحریمها را تحمل میکرد با رشد منفی 6 درصد روبهرو بود. با این مقایسه میتوان فهمید مهاجران صهیونیست در زیر سایه ناامنی و ناآرامی چه فشاری را متحمل شدهاند. مشکل دیگری که رژیمصهیونیستی از سال 2021 به آن دچار شده، جنگ کشتیهای تجاری با محور مقاومت است. این جنگ ابتدا توسط تلآویو آغاز شد، اما پاسخ محور مقاومت و مورد اصابت قراردادن چند کشتی تجاری صهیونیستها آنها را در موقعیت سختی قرار داد. درحالیکه ایران تنها در یکی از استانهای جنوبی خود یعنی خوزستان دارای 300 کیلومتر ساحل امن است. رژیمصهیونیستی تنها 270 کیلومتر ساحل دارد که از جنوب و شمال در تیررس گروههای مقاومت در لبنان، غزه و یمن هستند. همچنین محور مقاومت از ایران و لبنان قادر به واردات از مرزهای متعدد دریایی و زمینی هستند، اما صهیونیستها بدون دراختیار داشتن مسیر زمینی قابل اتکا، وابستگی بیش از 90 درصدی به مسیرهای تجاری دریایی خود دارند که از طریق دو بندر عمده این رژیم صورت میگیرد. این جنگ دریایی بدون تاثیر قابل توجه بر محور مقاومت موجبشده تا با پاسخهای مقاومت میزان آسیبپذیری بالای رژیمصهیونیستی در این جنگ مشخص شود. موضوعی که اثرات سوئی بر هرگونه درگیری آتی این رژیم با محور مقاومت خواهد داشت، زیرا در این تنشها فشار سنگینی بر خطوط تجارت دریایی تلآویو وارد خواهد آمد. بهجز التهابات اقتصادی متاثر از عوامل خارجی، تلآویو با دورنمای تاریکی در داخل نیز مواجه است. تقریبا 21 درصد از جمعیت رژیمصهیونیستی را اعراب و 12 درصد را نیز یهودیان حریدی تشکیل میدهد. این دو گروه که درحالحاضر مجموعا یکسوم جمعیت رژیمصهیونیستی را شامل میشوند، مشارکت کمی در اقتصاد این رژیم دارند. مشارکت نیروی کار در بین اعراب و یهودیان حریدی حدود 40 درصد است.فلسطینیها نیز بهدلیل سیاستهای صهیونیستها از محدودیتهایی رنج میبرند، زیرا بسیاری از کارخانهها در شهرکهای صهیونیستنشین واقع شدهاند و کارگران فلسطینی بهدلایل امنیتی نمیتوانند وارد این شهرکها شوند. تنها در برخی مناطق، فلسطینیها با عبور از گیتهای ویژه و بازرسی اجازه اشتغال در کارخانهها را مییابند که تعداد این افراد زیاد نیست. حریدیها یا مذهبیهای یهودی نیز قشری هستند که مشارکت پایینی در کسب و کارهای اقتصادی دارند و بیشتر مشغول امور دینی خود هستند. میزان بیکاری مردان حریدی 65 درصد است و از آنجایی که تحصیلات این افراد با امور مهندسی و فنی مرتبط است و دولت نیز امکان استفاده از آنها را در امور سودآور اقتصادی ندارد، به همین دلیل مجبور است به خانوادههای حریدی یارانههای گوناگونی پرداخت کند. این گروه مذهبی برخی از دروس را سکولار دانسته و از تدریس آن در مدارس مذهبی جلوگیری میکند. به همین دلیل برخی از صاحبنظران صهیونیست از لزوم تدریس اجباری این دروس در مدارس مذهبی صحبت کردهاند. توجه به حریدیها از اینرو زیاد شد که از ابتدای تشکیل رژیمصهیونیستی، فلسطینیها برای مبارزه با صهیونیستها تصمیم گرفتند جمعیت خود را افزایش دهند. این مساله بهگونهای بود که نرخ رشد فلسطینیها در سال 1965 به 8.5 درصد رسید. راهکار تلآویو افزایش توجه به حریدیها بود که بهدلیل دیدگاههای سنتی یهودی، فرزندآوری بالاتری نسبت به اقشار سکولار یهودی داشتند. بنابر هشداری که چند سال پیش ریوریولین، رئیس رژیمصهیونیستی اعلام کرده بود در آیندهای نهچندان دور فلسطینیها و حریدیها درمجموع 50 درصد جمعیت این رژیم را تشکیل خواهند داد که این مساله بهمعنای بروز بحرانی بزرگ برای تلآویو در همه ابعاد خواهد بود. از سوی دیگر، برخی منابع پیشبینی میکنند در درازمدت رژیمصهیونیستی با مشکلات ساختاری از جمله کاهش نرخ مشارکت نیروی کار روبهرو خواهد شد. زیرا سریعترین رشد جمعیتی در میان یهودیان اولترا ارتدکس (حریدیها) و اعراب است که آنها هم کمترین مشارکت را در حوزه نیروی کار دارند.
شکاف میاناجتماعی بین یهودیان حریدی و سکولار
یهودیان حریدی، دیدی مذهبی و شریعتمدارانه به زندگی دارند و در کمترین درخواستهای خود خواستار «یهودیسازی کامل قوانین جامعه رژیمصهیونیستی» هستند. برخی از این قوانین مانند تعطیلی اجباری روز شنبه برای بسیاری از مشاغل و فعالیتهای کشور زیانبار است. بهعنوان مثال از نگاه حریدیها، در این روز حتی قطارها نیز نباید فعالیت کنند. درمقابل حریدیها اما یهودیان سکولار قرار دارند که نگاهشان به یهودیت فرهنگی است و نه دینی و خود را در قید و بند اجرای مراسم مذهبی و رعایت قوانین شریعت یهودی نمیبینند. از نگاه آنها، رعایت قوانین بسیار سختگیرانه شریعت یهود میتواند شرایط دشواری در زندگی و کسبوکار به آنها تحمیل کند. اغلب ساکنان نخستین رژیمصهیونیستی را یهودیان سکولار تشکیل میدادند که در ابتدا گرایشاتی چپگرایانه داشتند اما بروز تحولات منطقهای و افزایش جمعیت حریدیها، جامعه را بهسمت راستگرایی چرخاند. درحالی که چپگرایان کماکان بنابر اقتضای خود سکولار باقی ماندهاند، راستگرایان درگیر شکافهایی شدهاند. راستگرایان در چندین موضوع دارای شکاف هستند؛ یک موضوع شکاف میان راستهای میانه و افراطی است و دیگری نیز شکاف گسترده میان راستهای مذهبی و سکولار.آخرین نظرسنجی موسسه Hiddush در سال2019 و در شرایطی که رژیمصهیونیستی در بنبست سیاسی بهسر میبرد، نشان داد 57درصد رایدهندگان صهیونیست مایل نیستند دولت ائتلافی وابسته به احزاب مذهبی یا حریدیها باشد. همچنین 57درصد از آنها خواهان آزادی مذهبی و 64درصد مایل هستند در رژیمصهیونیستی جدایی دین از سیاست اتفاق بیفتد و هیچ نهاد مذهبی اقتدار دولتی نداشته باشد.
این آمار نشان میدهد میزان طرفداری از احزاب مذهبی بسیار پایین است زیرا 57درصد اعلام کردهاند حتی حاضر نیستند در دولت این رژیم حزبی از احزاب مذهبی درکنار دیگر احزاب سکولار حضور داشته باشد. تعداد افرادی که به احزاب مذهبی رای نمیدهند قطعا بیش از 57درصد است زیرا در جامعه رژیمصهیونیستی افرادی وجود دارند که جزء رایدهندگان به مذهبیها نیستند اما با حضور آنها در ائتلاف دولت مشکلی ندارند.علیرغم این مخالفتها اما حریدیها از سال2009 با حضور در کابینههای تشکیلشده توسط بنیامین نتانیاهو قدرتی بیش از پیش یافتهاند. این گروه تنها 12درصد از جمعیت رژیمصهیونیستی را تشکیل میدهد اما احزاب مذهبی تقریبا 20درصد از کرسیهای پارلمان را دراختیار داشته و با وجود مخالفت دوسوم از ساکنان رژیمصهیونیستی با حضور حتی یک حزب مذهبی در دولت، آنها قدرتی تثبیتشده در کابینههای تشکیلشده در تلآویو هستند.
تعدد جناحبندیها و تشتت احزاب
جامعه رژیمصهیونیستی درحال حاضر شامل سه بخش کلی است که در آن دو جناح عمده راست و چپ درکنار اعراب حضور دارند. تعداد احزاب در پارلمان فعلی رژیمصهیونیستی به 13حزب میرسد که دارای 11جناحبندی و دیدگاه بهشدت متفاوت هستند. تعداد احزاب صهیونیست در پارلمان در کل 9حزب است که بهطور کلی در دو جناح عمده راست و چپ دستهبندی میشوند، اما در جناحبندی جزئیتر احزاب صهیونیست دارای 7جناحبندی هستند. این جناحبندی سیاسی در پارلمان که انعکاسی از دیدگاههای موجود در جامعه رژیمصهیونیستی است چنان تبعاتی بر دستگاه سیاسی رژیمصهیونیستی داشته که این رژیم از اواخر سال2018 تاکنون درگیر بیثباتی سیاسی در دولت و پارلمان بوده است. البته تعدد جناحبندی و تشتت احزاب میان صهیونیستها در آن زمان به این میزان نبود اما برگزاری 4انتخابات زودهنگام پیدرپی در این بازه زمانی وضعیت را به نقطه کنونی رسانده و میزان پراکندگی احزاب و دیدگاههایشان را افزایش داده است.