به بهانه یک ماه انتشار پادکست «هان» رفتیم سراغ این تجربه موفق تا ببینیم در حوزه پادکست‌سازی مذهبی چه می‌توان کرد
نمی‌دانیم شما هم از مخاطبان پادکست «هان» بوده‌اید یا نه، برنامه‌ای شبیه یک رادیوی اینترنتی که با زیرعنوان قصه ارباب معرفت 30 شب دلچسب و متفاوت را در ماه رمضان امسال برای مخاطبانش رقم زد.
  • ۱۴۰۰-۰۲-۲۲ - ۰۹:۱۰
  • 10
به بهانه یک ماه انتشار پادکست «هان» رفتیم سراغ این تجربه موفق تا ببینیم در حوزه پادکست‌سازی مذهبی چه می‌توان کرد
یک ماه با قصه ارباب معرفت
یک ماه با قصه ارباب معرفت

زینب مرتضایی‌فرد، روزنامه‌نگار: باز هم تمام شد این ماه خوب، نیامده رفت و ما ماندیم با فکر اینکه آیا سال بعد هم هستیم و میهمانی خوب خدا را تجربه می‌کنیم یا نه. باز هم این یک ماه زندگی شکل دیگری بود، نه‌فقط ساعت خوردن و آشامیدن تغییر کرده بود، بلکه مثل همیشه در برنامه‌ریزی زندگی‌مان هم تغییرات زیادی اتفاق افتاد و روزها و لحظه‌های متفاوتی را پشت‌سر گذاشتیم، نمونه‌اش همین همراهی یک ماهه ما و شما در صفحه سی‌پاره، تغییر برنامه‌های رسانه ملی و خیلی چیزهای کوچک و بزرگ دیگر.

این روز آخری را بعد از سر زدن به ماه رمضان‌های ایران و جهان، حرف زدن با کارشناسان مذهبی و ادبی و هنری و خلاصه کلی موضوع دیگر می‌رویم سراغ یک اتفاق خوب؛ اتفاقی که مثل همین صفحه در دست‌تان یک ماه میهمان‌مان بوده و البته قول داده به بهانه‌های مختلف در دیگر ایام سال هم تنهایمان نگذارد. نمی‌دانیم شما هم از مخاطبان پادکست «هان» بوده‌اید یا نه، برنامه‌ای شبیه یک رادیوی اینترنتی که با زیرعنوان قصه ارباب معرفت 30 شب دلچسب و متفاوت را در ماه رمضان امسال برای مخاطبانش رقم زد.

اگر مخاطبش بوده‌اید که می‌گوییم گوارای وجودتان و دعوت‌تان می‌کنیم گفت‌وگویمان با یکی از اعضای گروه جوان این کار را بخوانید، اگر نبوده‌اید هم می‌گوییم حیف است از دستش بدهید، آنقدر خوب هست که بشود در همه روزهای سال آن را جرعه‌جرعه مثل چای دلچسب دم‌افطار نوشید و با معرفت بیشتری به جهان و انسان نگاه کرد.

آغاز یک مسیر

گروهی که پادکست هان را تولید کرده، یک گروه کوچک است. دو دهه شصتی یعنی محمدحسین بنکدارتهرانی و زهرا شمیرانی با همراهی دو دهه هفتادی یعنی مجید فضایلی و سیدمیلاد ناظمی دور هم جمع شده و کاری کرده‌اند کارستان. البته آن‌طور که شمیرانی به ما می‌گوید محور، ایده‌پرداز و راهبر اصلی کار بنکدار تهرانی بوده و با ایده‌ها و فکرهایش گروه را طوری پیش برده که بتوانند طی یک ماه در رسانه‌ای که در ایران و حتی جهان چندان همه‌گیر نیست، تجربه موفقی را رقم بزنند، تجربه‌ای متفاوت در عرصه پادکست و موفق در ارائه محتوای مذهبی به جامعه مخاطبانی با دیدگاه‌های متفاوت. آنها یک‌ماهه توانستند ثابت کنند که می‌شود محتوای مذهبی را به شکلی درست و خلاقانه به مخاطبان خاص فضای پادکست ارائه کرد و طرحی نو درانداخت.

با شمیرانی حرف زدیم و خواستیم برایمان از ایده شکل‌گیری مجموعه پادکست هان بگوید. او می‌گوید: «ما همه مسلمان هستیم و محور جمع‌شدن ما دور هم یک کتاب آسمانی است؛ قرآن. کتابی که سراسر مهر است و برنامه زیستن آدمی را در این جهان دشوار، به دقت بیان می‌کند، اما ما به آن بی‌مهر و کم‌توجه هستیم. طبیعتا یک بخش از موضوع برمی‌گردد به آنکه قرآن برای مسلمان ایرانی شنیدنی نیست، این واقعیتی است که باید با آن روبه‌رو شده و برایش راه‌حل پیدا کرد. همه می‌دانیم کمتر پیش می‌آید که شخصی در اتومبیل یا خانه‌اش قرآن گوش دهد و موسیقی بالینی‌اش باشد.»

او ادامه می‌دهد: «می‌دیدیم و می‌بینیم که این روزها حضور قرآن در زندگی ما تبدیل به تشریفات شده است. در ختم‌ها، آغاز مراسم‌های ملی، مذهبی و رسمی و موارد مشابه مورد استفاده قرار می‌گیرد و در آستانه حذف‌شدن از زندگی ماست. دوست داشتیم کاری بکنیم برای جلوگیری از این اتفاق تلخ، دیدیم چه چیزی بهتر از اینکه هم‌نسلان خودمان را درگیر کنیم و بخواهیم کاری کنیم قرآن شنیدنی‌تر شود.»

این تیم خوشفکر تصمیم می‌گیرد برنامه‌ای در قالب پادکست تولید و ارائه کند که با حضور پررنگ ادبیات، موسیقی و تاریخ نشان دهد قرآن همیشه جذاب است و می‌تواند اولویت اول زندگی هر ایرانی مسلمان هم باشد. زمانی که اسلام وارد ایران شد، هرگز ملیت ایرانی‌ها و مذهب با هم در تضاد و تعارض قرار نگرفت و نیاکان ما سال‌های درخشانی را در تمدن اسلامی رقم زدند، برای همین هم ادبیات و تاریخ ایران پس از ورود اسلام چنان به دین آمیخت که می‌توان نتایج خوبش را در متون به جا مانده دید، حتی در آثار فردوسی که برخی با نداشتن شناخت و ندانستن فلسفه فکری‌اش به غلط او را در تضاد با دین اسلام می‌دانند... .

گروه جوان هان تصمیم می‌گیرند کاری کنند که قرائت قرآن برای گوش مخاطب ایرانی آشناتر شود، آنها با حضور علیرضا بلیغ قاری آشنا به موسیقی ردیف دستگاهی و البته حضور پررنگ بنکدار که همنشینی و آشنایی‌اش با موسیقی ایرانی در محضر بسیاری از بزرگان این عرصه ازجمله محمدرضا لطفی شکل گرفته شروع می‌کنند به انتخاب آیات و سور‌ه‌هایی از قرآن و ارائه تلاوت آنها در دستگاه‌ها و گوشه‌های موسیقی ایرانی. شمیرانی در این‌باره توضیح می‌دهد: «حتما قبل ما هم خیلی به این کار فکر کرده و درباره‌اش حرف زده بودند، اما در عمل اتفاق بزرگی در این عرصه نیفتاده بود، ما با اجرای چند آیه و انجام یک کار کوچک چنددقیقه‌ای مواجه شدیم و دیدیم این موضوع جای کار بسیار دارد.»

شمیرانی تاکید می‌کند: «ما برای شنیدنی‌تر کردن قرآن و پررنگ‌تر شدن پیوند آن بیشتر با جان مخاطب ایرانی به سنت نیاکان‌مان برگشتیم و قرآن را به ردیف اجرا کردیم، پس دستگاه‌های موسیقی ایرانی را به شکل طرح آوازی روی آیات قرآن پیاده کردیم. زحمت طراحی، راهبری و اجرا به عهده بنکدار بود. این آیتم پرطرفدار را بسته به مناسبت‌های مذهبی و ملی پیش بردیم و بر این اساس آیات قرآنی را برای اجرا انتخاب کردیم.»

او می‌افزاید: «ما اعتقاد داشتیم و داریم که قرآن یک متن جذاب است. نگاه ما به قرآن صرفا یک متن مقدس نیست و از نگاه متون ادبی، عرفانی و اسطوره‌ای سراغش رفته‌ایم. هرچند همه اعضای گروه سابقه تولید محتوای شنیداری نداشتند اما پیشینه مطالعاتی و فضای تحصیل و همچنین کار در حوزه‌ها به ما کمک کرد تا درکنار هم بتوانیم به برنا‌مه‌ریزی خوبی برای ارائه‌ای جذاب از قرآن که خودش هم متن جذابی است، برسیم.»

اما چگونه تلاش شده تا قرآن به شیوه‌ای جذاب به مخاطب ارائه شود. شمیرانی توضیح می‌دهد: «ما با همان نگاه ادبی، عرفانی و اسطوره‌ای پیش رفته و مجموعه اشخاص و اعلامی که در قرآن هستند را جست‌وجو و انتخاب کردیم. گاهی براساس مناسبت‌ها و گاهی هم با همین نگاه اسطوره‌ای. مثلا سراغ سنگ‌ها و کوه‌هایی که در قرآن آمده رفتیم یا از زبان مسجدها حرف زدیم و گاهی هم خطاب به آنها؛ از مسجد ضرار گرفته تا کوفه و مسجدالحرام... .»

او معتقد است می‌توان بین مخاطب و قرآن رابطه‌ای عاشقانه و عاطفی ایجاد کرد، رابطه‌ای که البته این گروه در عمل هم نشان داده توان برقراری آن را دارد. گروه پادکست هان با حضور 14 نویسنده کار خود را پیش برده و نوشتن از سوژه‌های جذابش را هم به افراد کاردانی سپرده که برخی تجربه کار در عرصه پادکست را داشته‌اند و برخی دیگر هم نه. اما تجربه آنقدر موفق بوده که بخشی از نویسندگان را افرادی تشکیل می‌دهند که خودشان هم برنامه منظم انتشار پادکست دارند، اما خودشان دوست داشته‌اند با گروه هان همراهی کنند.

چرا پادکست؟

آنطور که شمیرانی می‌گوید هسته اولیه گروه جز بنکدار با تولید کارهای شنیداری آشنایی نداشته‌اند، اما انتخاب درست آنها و رفتن سراغ تولید پادکست نشان می‌دهد همگی با رسانه‌های روز آشنا بوده و حواس‌شان هست که نسل جوان از رسانه‌های تازه تاثیرپذیری خوبی دارد. گروه از بین همه این رسانه‌های تازه سراغ سخت‌ترین آنها هم می‌رود و محیط بکر پادکست را برای کارش انتخاب می‌کند، درحالی که می‌تواند در اینستاگرام و محیط‌های مشابه که شناخته‌شده‌تر هستند، خیلی راحت‌تر کار کند. پس چرا ریسک می‌کند و می‌رود سراغ پادکست؟ شمیرانی در پاسخ به این سوال‌مان توضیح می‌دهد: «ما هدف‌گذاری‌مان را بر رسانه شنیداری و مشخصا پادکست قرار دادیم چون به نظرمان یک رسانه جدید و روبه ‌رشد بوده و محیط بکری است برای کار.»

او ادامه می‌دهد: «قبول داریم ارتباط‌گیری با مخاطب از طریق پادکست به یک معنا خیلی سخت است اما از نگاهی دیگر خیلی هم دلنشین و جذاب و موثرتر از سایر رسانه‌هاست. درست است که پادکست در جهان و به تبع آن ایران رسانه ‌چندان شناخته‌شده‌ای نبوده و دسترسی به آن هم دشوار است اما از این جهت کار در آن راحت‌تر است که مخاطبش نسبت به سایر پلتفرم‌ها وفادارتر است. در رادیو و تلویزیون و دیگر اپلیکیشن‌های مجازی که پرطرفدار و شناخته‌شده هستند، زودتر و راحت‌تر به مخاطب می‌رسی اما راحت‌تر هم از دستش می‌دهی، مثلا اشتباهی می‌تواند یک برنامه تلویزیونی را با ریزش زیاد مواجه کند.»

شمیرانی همچنین توضیح می‌دهد: «درست است که پادکست هم‌خانواده رادیوست اما از این نظر که فرمان کار دست مخاطب است شبیه وی‌اودی‌ها می‌شود. از طرفی ذات رسانه شنیداری این است که تصویرسازی را به مخاطب واگذار می‌کند و این جذابیت را دارد که اگر موفق عمل کنید مخاطب را آنقدر با خودتان درگیر می‌کنید که می‌توانید وارد جهان و رویای او شوید. هرچند در زمانه غلبه تصویر زندگی می‌کنیم اما هنوز چشم دوختیم به مخاطبی که با گوش عاشق می‌شود و تغذیه می‌کند و اتفاقا مخاطب صبورتری هم هست.»

به گفته او دنبال‌کنندگان پادکست‌ها سخت انتخاب می‌کنند و مخاطبان خاصی هستند، اما هان توانسته در یک ماه بیش از 15هزار دنبال‌کننده را با خود همراه کند که این رقم در حوزه کار پادکست‌ها قابل‌اعتنا و چشمگیر است.
شمیرانی می‌گوید که تیم کوچک هان امکان چندانی برای تبلیغ نداشته، تمام‌مدت درگیر تولید بوده‌اند و از دوم فروردین تا همین امروز میانگین روزی 12 ساعت کار کرده‌اند، اما نتیجه آنقدر خوب بوده که مورد استقبال قرار بگیرد و خیلی خودجوش برای کار تبلیغ کنند، از شهاب مرادی و استاد محمد شجاعی و وحید یامین‌پور گرفته تا پژوهشگاه فرهنگ و هنر و حوزه هنری. مخاطبان اهل فرهنگ و علم و هنر بسیاری از هان استقبال کرده‌اند و کار در روبیکا، سایت عقیق و در مجموعه‌های مذهبی بسیاری به صورت خودجوش مورد استقبال و تبلیغ قرار گرفته است.

شیرینی‌های کار

علاوه‌بر آیتم خواندن قرآن در دستگاه موسیقی ایرانی بخش‌های جذاب دیگری هم در هان شنیده می‌شود. شمیرانی درباره آنها این‌طور توضیح می‌دهد: «به دلیل حضور بنکدار و همراهی موسسه ماهور، دسترسی خیلی خوبی به آرشیوی از مناجات‌های دوره قاجار و پهلوی داشتیم، مواردی که برخی از آنها شنیده نشده بود و کیفیت بالایی هم نداشتند با این حال ما می‌خواستیم از آنها در راستای بازخوانی و بازسازی سنت مناجات‌خوانی استفاده کنیم و یک آیتم ما این‌گونه شکل گرفت. البته ما می‌دانستیم که آن مناجات‌ها به شکل خام نه‌تنها برای مخاطب جذاب نیست بلکه حتی برای این آیین ضدتبلیغ است نه شنیدنی و گوش‌نواز، به همین دلیل با استفاده از فضاسازی این مناجات‌ها را رمیکس کردیم و نتیجه کار خیلی مدرن شد. زحمت اجرای آن را هم عرفان مقدم که از آهنگسازان جوان و متولد دهه هفتادی است، کشید.»

او ادامه می‌دهد: «این اتفاق نیزیکی از المان‌های موفقیت بود که باعث شد کسی از شنیدن این مناجات خسته نشود. شما تصور کنید مناجات ذبیحی، دماوندی، طاهرزاده و... مربوط به صدسال پیش است و مخاطب جوان ما توانست با آن ارتباط برقرار کند و آن را پس نزد تا جایی که مسیری برای ادامه باز شد که به واسطه آن بازهم می‌شود سراغ سنت موسیقایی رفت و آن را بازسازی کرد.»

شمیرانی می‌گوید: «آیتم «ترجمه قرآن» و «باران خلاف نیست» هم بخش‌های دیگر این پادکست بودند. به هرحال این کار اثر مذهبی است و ما نیز مخاطبان مذهبی را در نظر گرفته بودیم، در همین راستا حضور هلالی به همین دلیل بود. او از مداحان پرمخاطبی است که وقتی از دور نگاه می‌کنیم ممکن است بگوییم سلیقه مخاطب ایشان به سلیقه اثر ما نزدیک نیست اما می‌دانستیم که آن مخاطب، مخاطب انبوهی است که اهل صداست؛ یعنی ملودی و ریتم را می‌شناسد و دنبال می‌کند. خود هلالی نیز شخصیت بسیار متواضع، همراه و خلاقی دارد و علاقه‌مند است که برای گروه سنی جوان و نوجوان کارهای جدید کند. ما از این ظرفیت استفاده و سعی کردیم شالوده‌شکنی کنیم تا از یک مداح جوان پرمخاطب استفاده دیگری کنیم، یعنی مداحی که شعرخوانی و مداحی نکند. البته این اتفاق هم قبلا رخ داده اما متناسب با فضای ماه مبارک و اثر ماه، مجموعه پند و اندرز که خیلی شیرین بود را مدنظر قرار دادیم، کتاب «باران خلاف نیست» کوروش علیانی که نشر خیمه زحمت انتشارش را کشید. این کتاب قلم و بیان کوروش علیانی از جلسات حاج‌آقای دولابی است که ما این متن‌های کوتاه را به هلالی دادیم، اتفاقی که جزء جذابیت‌های کار بود.»

مواجهه گذشتگان ما در متون عرفانی با قرآن هم موضوع مهم و جالبی است که از دید اهالی هان دور نمانده است. شمیرانی دراین‌باره توضیح می‌دهد: «ترجمه قرآن‌های کهن هم اتفاق دیگری بود که ما برای آن سراغ میبدی رفتیم البته اصراری بر میبدی نداشتیم بلکه می‌خواستیم از ترجمه‌های کهن در راستای بازخوانی سنت و نوسازی این فضا بهره ببریم. در این مسیر درنهایت سراغ وحید یامین‌پور رفتیم، باز هم شاید از دور فکر کنید که او ممکن است از فضای کاری ما دور باشد اما در این کار اول به خودمان بعد مخاطب نشان دادیم که این‌طور نیست. ما از او استفاده فرهنگی کردیم، درست است که او شاید شهرت سیاسی داشته باشد اما اهلیت فرهنگی زیادی دارد. قسمت‌های اول حتی برای خود یامین‌پور این متن غریب بود اما به مرور برای خود او و مخاطبان جنس واژه‌های کهن آشنا شد. این اتفاق پیشنهادی بود به مخاطبان برای اینکه بگوییم می‌شود سراغ این فضا و متون هم رفت و آنقدرها که تصور می‌شود دشوار و دور از ذهن نیست.»

یک الگوی موفق

هان یک اتفاق خوب بود، نمونه‌ای که نشان داد می‌توان برنامه‌های مذهبی خلاقانه و موفق ساخت. از جهتی دیگر هم نشان داد می‌توان از رسانه‌های تازه هم بهترین بهره را برد و این هردو نکته باید مورد توجه برنامه‌سازان در هر رسانه‌ای قرار گیرد. این مجموعه پادکست کاملا حرفه‌ای با حضور یک تیم و برنامه‌ریزی و آیتم‌سازی دقیق پیش رفت و مخاطب هم دوستش داشت. این موارد را که با شمیرانی مطرح می‌کنیم، می‌گوید: «همیشه در تولید محتوای جذاب، به‌روز و قابل استفاده در حوزه مذهبی خلأ داریم، نه اینکه برنامه خوب نباشد، هست اما کم است و هرچه بیشتر ساخته شود باز جا دارد، چراکه در این حوزه با گونه‌گونی مخاطب روبه‌رو هستیم.»

ورود حرفه‌ای‌ها به حوزه پادکست و حضور فکرهای تازه و جوان در ساخت برنامه‌های مذهبی دو مورد مهمی است که تجربه هان آن را به ما گوشزد کرد، اینکه اگر این هر دو در رسانه‌های مختلف کنار هم قرار گیرند مسلما اتفاق خوبی رخ می‌دهد، تهیه‌کنندگان هم می‌توانند نگاه دیگری بیندازند به رسانه‌های جدید که دیر یا زود همه‌گیر هم می‌شوند و نیاز است که در آنها هم نفوذ و آشنایی لازم را پیدا کنند.  ماه رمضان تمام شده اما مسلما برنامه‌سازی مذهبی نه و همین می‌تواند نقطه شروعی برای فعالان این عرصه باشد به امید اینکه برنامه‌های مذهبی کل سال و به‌ویژه رمضان سال آینده متفاوت شوند و رنگ و بوی دیگری بگیرند. اما آیا هان که نشان داد چگونه می‌توان مذهبی جذاب بود، کلیشه‌ای نبود و با هر طیف مخاطبی حرف زد و گوش‌های مخاطبش را جذب کرد، تمام شد و با پایان ماه رمضان با ما خداحافظی می‌کند؟ این سوال را با شمیرانی مطرح کردیم و البته پاسخش کلی خوشحال‌مان کرد.

او می‌گوید هان ادامه دارد و درباره مسیر پیش‌روی‌شان هم این‌طور توضیح می‌دهد: «بستری مهیا شده و جمع مشتاقان کنار هم کار می‌کنند. تلاش می‌کنیم این جمع را از هم نگسلانیم و این راه را ادامه دهیم. ایده ما برای ادامه کار این است که برویم سراغ تشکیل یک تقویم معرفتی شیعه. ما در تقویم شمسی و قمری که مناسبت‌های آیینی‌مان را جاگذاری کرده‌ایم بیشتر به ولادت ائمه توجه داریم و خیلی از روزهایی که فعلی از ائمه سر زده و باید مرجعیت پیدا کند تقریبا ناشناخته مانده یا جامعه درباره‌شان کم می‌داند، مثلا روز مباهله خیلی مهم است و می‌شود درباره‌اش کلی برنامه ساخت اما در تقویم گم است یا روزهای غزوات پیامبر و بسیاری موارد مشابه اینها در جامعه با شناخت چندانی همراه نیست درحالی که باید جزء تقویم معرفتی هر مسلمان و به‌خصوص شیعه باشد.»

شمیرانی می‌گوید که درحال پیش‌تولید و برنامه‌ریزی هستند و زود برمی‌گردند. ما هم منتظر بازگشت پادکست هان هستیم، نه‌فقط هان که کلی پادکست و برنامه مشابه آن. برنامه‌هایی که سراغ دین و ملیت ما ایرانی‌ها بروند و به یادمان بیاورند این دو همواره مایه رشد جامعه ایرانی بوده‌اند و نگذارند رسانه‌های غربی بیش از این ذهن مردم را به تقابل میان این دو بال پرواز ایرانی‌ها سوق دهند.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰