

وحید مردانه، روزنامهنگار: انتخابات بیستوچهارم کنست برای چهارمینبار در دو سال گذشته 23 مارس 2021 (سوم فروردین 1400) برگزار شد و توزیع کرسیها، اینبار نیز گواه تداوم بنبست سیاسی است. مجموع کرسیهای ائتلاف راست و چپ، نشانگر عدمکسب 61 کرسی برای یک جناح در تشکیل دولت است. این انتخابات درحالی به صورت زودهنگام برگزار شد که قرار بود براساس توافقنامه دولت ائتلافی در انتخابات بیستوسوم، حزب لیکود به رهبری بنیامین نتانیاهو 18 ماه اول نخستوزیری را بهعهده داشته باشد و 18 ماه دوم در اختیار حزب آبی و سفید به رهبری بنیگانتز باشد. سپس قرار بود در ۲۳ می ۲۰۲۳ انتخابات بیستوپنجم برگزار شود. مهمترین عاملی که منجر به انحلال کنست و برگزاری انتخابات زودهنگام شد و اجازه نداد عمر دولت ائتلافی بیش از هفت ماه طول بکشد، عدمتصویب بودجه رژیمصهیونیستی در موعد مقرر بود. برگزاری انتخابات پنجم در سال 2021 از مهمترین احتمالات ذکر میشود. هرچند اساسا سیاست در رژیمصهیونیستی همچون بازار بورس، بهصورت لحظهای و متناسب با اتفاقات ریز و درشت داخلی و خارجی تعیین میشود.
نتایج انتخابات مذکور در نمودارهای ذیل قابلمشاهده است:
تشکیل کابینه در رژیمصهیونیستی
با معرفی یک نفر (که معمولا رهبر حزب پیروز است)، از سوی رئیسجمهور رژیمصهیونیستی برای تشکیل کابینه، فرد مذکور مهلتی چهار هفتهای دارد تا بتواند برای تشکیل کابینه جدید، (با توجه به عدمموفقیت یک حزب برای کسب 60+1 کرسی) ائتلافی را به وجود آورد که تعداد کرسیهای این ائتلاف بیش از نصف کرسیهای کنست باشد. اگر فردی که مامور تشکیل کابینه شده، نتواند طی این چهار هفته ائتلاف را به وجود آورد، با ارائه درخواست تمدید مهلت، این مهلت میتواند برای دوهفته دیگر تمدید شود. البته رئیس میتواند با توجه به توان فرد مذکور این مهلت را تمدید نکند. اکنون نتانیاهو در فرصت مقرر نتوانست دولت تشکیل دهد و در هفته گذشته، یائیر لاپید از سوی رئوون ریولین، رئیسجمهور این رژیم مامور تشکیل کابینه شده است.
البته رئیس این اختیار را دارد که از همان بدو تشکیل کنست اگر تشخیص دهد که هیچکس توان تشکیل ائتلاف و کابینه را ندارد کنست را منحل کند. براساس قوانینی که بیان شد مهلت تشکیل کابینه بین 4 تا 12 هفته پس از تشکیل اولین جلسه کنست خواهد بود.
اتفاقات متفاوت دوره بیستوچهارم
نتانیاهو، نخستوزیر ۷۱ساله رژیمصهیونیستی امید داشت در سایه موفقیت در برنامه واکسیناسیون کووید-۱۹ و علنیسازی روابط دیپلماتیک با برخی کشورهای عربی، موفقیت چشمگیری در این انتخابات به دست آورد، اما شکست ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و پروندههای باز فساد مالی و اداری او و همچنین جداشدن چهرههایی سرشناس مانند گیدون ساعر از حزب لیکود باعث شد این حزب نتواند بیش از یکچهارم آرای مردمی را کسب کند و حتی 6 کرسی کمتر از انتخابات قبلی کسب کند. حزب و ائتلاف غالب باید حد نصاب 61 کرسی را برای تشکیل کابینه به دست آورد که درحال حاضر هیچکدام از ائتلافهای راست و چپ این تعداد کرسی را ندارند.
به دلیل ماهیت و ساختار منحصربهفرد نظام سیاسی رژیم اسرائیل، تحولات لحظهای و غافلگیرکننده در انتخابات کنست امری متداول است؛ از اینرو در این دوره نیز اتفاقات قابلملاحظهای رخ داد که عبارت بودند از:
در جبهه مخالف نتانیاهو، بنیگانتز برخلاف انتخابات اخیر، ناکام بزرگ بود و اکنون حزب یش عاتید به رهبری یائیر لاپید در رتبه دوم بعد از لیکود قرار گرفته و بهخاطر ناکامی نتانیاهو در تشکیل دولت در زمان مقرر، اکنون او از سوی رئوون ریولین رئیسجمهور رژیمصهیونیستی مسئول تشکیل کابینه شده است.
نفتالی بنت که در انتخابات بیستوسوم حتی نتوانسته بود یک کرسی به دست آورد، در این دوره با 6 کرسی، حتی جزء مدعیان جانشینی نتانیاهو یا حداقل تعیینکننده دولت بعدی مطرح است.
گیدعون ساعر و حزبش در اکثر نظرسنجیها (با 20 تا 30 کرسی) بهعنوان دومین حزب و رقیب اصلی نتانیاهو و لیکود مطرح میشد اما نتایج به دست آمده (6 کرسی) خلاف نظرسنجیها بود. این درحالی است که نظرسنجیهای انجام گرفته در اسرائیل در مورد انتخابات، معمولا نزدیک به واقعیت بوده است.
یک حزب تازهتاسیس عربی به نام «رعم» به رهبری منصور عباس، شگفتیساز شد و با کسب چهار کرسی اکنون به عنوان یکی از احزاب تعیینکننده در سرنوشت نخستوزیری مطرح است. بهطوریکه اگر این حزب با هرکدام از دو جناح راست و چپ ائتلاف کند، آن جناح میتواند دولت را تشکیل دهد. احزاب عربی همواره اعلام میکنند وارد هیچ ائتلافی نمیشوند اما منصور عباس نوعی سنتشکنی کرده و از احتمال ائتلاف با یک جناج سخن به میان آورده است.
نخستوزیری
وضعیت نخستوزیر آینده رژیمصهیونیستی همچنان بهعنوان بزرگترین ابهام در سال 2021 مطرح است و گمانهزنیهای مختلف و متضادی همچون تقسیم دوره نخستوزیری بین نتانیاهو و بنت، نتانیاهو و ساعر، نتانیاهو و لاپید، بنت و لاپید و حتی برگزاری انتخاب مستقیم نخستوزیر از سوی مردم مطرح است.
اخبار روزهای ابتدایی آوریل2021 حاکی از آن بود که نتانیاهو همچون دوره قبل، در اقدامی تاکتیکی مسئولیت تشکیل کابینه را به فرد دیگری همچون نفتالی بنت یا یائیر لاپید واگذار خواهد کرد تا ثابت شود که هیچکس جز نتانیاهو نمیتواند دولت تشکیل دهد و طرفهای سیاسی باید نهایتا با نتانیاهو کنار بیایند. از طرفی میانگین 52 درصدی نظرسنجی بین اسرائیلیها در بازه زمانی 6 آگوست 2020 تا 19مارس 2021 نشان میدهد درنهایت همچنان بنیامین نتانیاهو بهعنوان نخستوزیر باقی خواهد ماند. احتمال اینکه نفتالی بنت همچون ادوار گذشته با نتانیاهو ائتلاف کند، بیش از سایر احتمالات به واقعیت نزدیک است. بدینترتیب احتمالا درنهایت راستگراترین دولت اسرائیل در دهههای اخیر شکل خواهد گرفت.
مجله آمریکایی فارین پالسی هفتم می 2021 در تحلیلی با عنوان «چگونه نتانیاهو آموخت که احزاب عربی را دوست بدارد؟» مینویسد: «نخستوزیری که سالها شهروندان عرب و رهبران سیاسی را به عنوان یک تهدید جدی معرفی میکرد، سرانجام یکی از این احزاب عربی که اتفاقا وابستگیهایی هم با جنبش اخوانالمسلمین دارد را بهعنوان شرکای بالقوه ائتلاف خود مشروعیت داد.» به همین خاطر است که دنی دایان از اعضای کنست از حزب امید نو پس از انتخابات چهارم رژیمصهیونیستی گفت: «اسرائیل تحت حاکمیت نتانیاهو یک سیستم سیاسی است که دارای یک حکومت است؛ نه یک حکومت که دارای یک سیستم سیاسی است.»
ریاستجمهوری
براساس اعلام قبلی، انتخابات ریاستجمهوری رژیمصهیونیستی نیز در سال 2021 انجام خواهد شد. اساسا ریاستجمهوری در اسرائیل یک جایگاه تقریبا تشریفاتی است و معمولا درصورتیکه نخستوزیر یک فرد راستگرا باشد، رئیسجمهور از طیف چپ و میانه انتخاب میشود تا موازنه در سیاست این رژیم برقرار باشد. از آنجاییکه همه توجهها به نخستوزیر آینده اسرائیل معطوف است، از اینرو درمورد رئیسجمهور آینده مباحث چندانی مطرح نیست. هرچند رئیسجمهور از سوی اعضای کنست انتخاب میشود اما نظرسنجی کانال 20 نشان میدهد که نیمی از اسرائیلیها خواهان ریاستجمهوری «مریم پرتز» هستند. نتانیاهو با 23درصد، در رتبه دوم نظرسنجی قرار دارد.
عد از اعلام نتایج انتخابات اخیر کنست و تکرار بنبست سیاسی، حتی به نتانیاهو پیشنهاد شده است تا از نخستوزیری استعفا داده و در مقام ریاستجمهوری ادامه فعالیت دهد؛ اما بعید است نتانیاهو تا زمانیکه کوپنهای نخستوزیری داشته باشد، تن به این مساله دهد.
افکار عمومی جامعه صهیونیستی
نتایج تحقیق مرکز مطالعات امنیت ملی اسرائیل (INSS) برای سال 2021 نشانگر ناامیدی جامعه صهیونیستی از وضعیت سیاسی این رژیم است، بهطوریکه 75درصد شهروندان اسرائیلی معتقدند احساس همبستگی در جامعه اسرائیل ضعیف شده است. همچنین 65درصد مردم معتقدند تنش بین راستگراها و چپگراها باعث تضعیف این همبستگی شده است. ریاست مرکز مطالعات امنیت ملی رژیمصهیونیستی را عاموس یادلین، رئیس سابق اداره اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل (امان) به عهده دارد و در تحقیق مذکور، 36 کارشناس خبره اسرائیلی از حوزههای مختلف مشارکت داشتهاند.
بعد از موضوع خطر محور مقاومت از جبهه شمالی و موضوع هستهای ایران، شکاف اجتماعی و بیاعتمادی مردم به دولت اسرائیل در رتبه سوم بزرگترین تهدیدات اسرائیل در سال 2021 قرار دارد که به گزارش رسانههای صهیونیستی همچون تایمز اسرائیل، این نخستینباری است که مسائل داخلی اسرائیل در شمار یکی از سه چالش بزرگ امنیتی این حکومت محسوب شده است.
افکارسنجی برنامه تحقیقات افکار عمومی کانادا (PORP) در دسامبر 2020 نیز با نتایج افکارسنجیهای دیگر همخوانی داشت و براساس آن، 39 درصد اسرائیلیها تهدیدات اجتماعی داخل این رژیم و 11 درصد، تهدیدات خارجی را بزرگترین نگرانی خود اعلام کردند.
مشکلات پیش روی تشکیل کابینه
نتانیاهو بعد از کسب حداکثر کرسیها در انتخابات چهارم و مامور شدن برای تشکیل کابینه، بازهم همچون چند دوره قبلی ناچار بود تن به ائتلاف با احزاب دیگر دهد و وارد مسیری شود که طی سالیان گذشته بارها تجربه کرده بود. البته اینبار تشکیل کابینه ائتلافی برای او مشکل بود، زیرا تعداد کرسیهای احزاب راستگرا و مذهبی که به نوعی در ائتلاف با او هستند، تنها 52 کرسی میشود (لیکود 30 کرسی، شاس 9 کرسی، یوتیجی هفت کرسی و صهیونیست مذهبی 6 کرسی) و او مجبور است برای تشکیل کابینه ائتلافی جدا از احزاب ذکر شده، دست به دامن احزاب طیف مقابل شود و برای این امر به آنها امتیاز دهد. ائتلافی که تجربه نشان داده عمری نخواهد داشت و پس از تشکیل در فاصله زمانی بسیار کوتاه منحل خواهد شد. از اینرو او در تلاش نخست نتوانست کابینه را تشکیل دهد و این کار از سوی ریولین با لاپید سپرده شد.
اکنون یائیر لاپید رهبر حزب یش عاتید نیز با مشکلی نظیر نتانیاهو مواجه است. تعداد کرسیهای احزاب چپگرا و میانه که احتمالا در ائتلاف با لاپید خواهند بود، 51 کرسی است (یش عاتید 17 کرسی، آبی سفید هشت کرسی، کار هفت کرسی، اسرائیل خانه ما هفت کرسی، امید جدید 6 کرسی و میرتص 6 کرسی.) لاپید نیز مجبور است برای تشکیل کابینه ائتلافی جدا از احزاب ذکرشده به سراغ احزاب طیف مقابل یا احزاب عربی رود، که این کار را برای او بسیار دشوار خواهد کرد.
در این میان، دو حزب سیاسی هستند که هنوز تصمیم نهایی خود را نگرفتهاند. حزب یمینا به رهبری نفتالی بنت که توانسته هفت کرسی را به خود اختصاص دهد و حزب عربی لیست متحد به رهبری منصور عباس که چهار کرسی پارلمانی را به دست آورده است. تاکنون نه نفتالی بنت و نه منصور عباس درمورد نوع جهتگیری خود در تشکیل دولت و همراهی یا عدم همراهی با نتانیاهو، موضعگیری نکردهاند.
نتانیاهو اگر نظر حزب یمینا را هم با خود همراه کند باز هم به 60+1 کرسی نخواهد رسید و به حزبی از جریان مخالف نیاز دارد. بعضی اخبار حاکی از تلاش همراهان نتانیاهو (نظیر ایوب قرا) برای جلبنظر حزب منصور عباس است. حتی اگر وی بتواند نظر این حزب عربی را به خود جلب کند، عملا ائتلافی شکل خواهد گرفت که بسیار شکننده است. این حزب هیچ نقطه مشترکی با نتانیاهو و طیف راستگرا ندارند و به راحتی میتواند بعد از تشکیل، در اولین پیچ سیاسی نتانیاهو را تهدید به جدایی از دولت ائتلافی کند. از لحاظ دیگر چطور میتوان پذیرفت که این حزب عربی حتی با دیگر گروههای ائتلافکننده که عمیقا با مسلمانان و عربها مخالفند بتوانند ائتلاف کند؟
از سوی دیگر برخی تحلیلگران از احتمال همکاری برخی احزاب میانه، راست و چپ اسرائیل تحتچارچوبی با نام «ائتلاف تغییر» و با مشارکت احزاب یش عاتید، آبی و سفید، یمینا، کار، امید جدید، اسرائیل خانه ما و میرتص یاد میکنند که میتواند درمجموع ۵۸ کرسی را جمعآوری کرده و با جلب حمایت لیست متحد عربی 62 کرسی لازم برای تشکیل دولت را از آن خود کند که البته این موضوع هم بسیار بعید به نظر میرسد و حتی در صورت وقوع این ائتلاف هشت حزبی بسیار شکننده خواهد بود و جدایی هریک از آنها منجر به سقوط دولت و انحلال کنست خواهد شد.
گفتنی است موشه یعلون وزیر دفاع اسبق رژیمصهیونیستی از تمامی بازیگران سیاسی دعوت کرده برای کنار زدن نتانیاهو دست به دست هم دهند. یعلون گفته همه باید بدانند که بدون کنار زدن نتانیاهو اوضاع خوبی برای رژیمصهیونیستی رقم نمیخورد و همگی باید اختلافات را کنار گذاشته و فعلا سکان رهبری را به یائیر لاپید بسپارند و همه باید به او ملحق شوند و پس از آن مسائل را بررسی کنند.
سناریوهای پیشروی رژیمصهیونیستی
در صورت عدمموفقیت رقبای نتانیاهو همچون یائیر لاپید و گیدعون ساعر در تشکیل دولت، باید مجددا شاهد تشکیل دولت اضطرار ملی با ائتلاف شکننده بود تا این مقطع نیز سپری شود. اما درصورت تداوم بنبست سیاسی فعلی در این رژیم، بعید نیست در آیندهای نهچندان شاهد تغییرات اساسی در نظام سیاسی رژیمصهیونیستی باشیم که میتوانند عبارت باشند از:
1.ائتلاف یک حزب عربی با دولت منتخب: احتمالا همچون دوره قبل، به دلیل شکاف احزاب چپ و عدم همراهی احزاب سنتی عربی، طیف اپوزیسیون نتانیاهو به رهبری یائیر لاپید و سایر چهرههای انتخاب شده از سوی رئیسجمهور رژیمصهیونیستی برای تشکیل کابینه، ناکام خواهند ماند. مگر اینکه حزب «رعم» به رهبری منصور عباس با چهار کرسی سرنوشتساز، تکلیف دولت جدید را مشخص کند و سنت عدم حضور احزاب عربی در ائتلاف با احزاب اسرائیلی را بشکند.
2.اقتباس از نظام دوحزبی آمریکا: یکی از از راهحلهایی که از سوی مقامات سیاسی اسرائیل ازجمله نتانیاهو مطرح شده است، تغییر نظام سیاسی این رژیم به نظامی شبیه ایالاتمتحده آمریکا و حرکت به سوی اجرای نظام سیاسی دوحزبی است. البته اجرایی شدن این راهحل علیرغم آنکه از سوی برخی احزاب با استقبال مواجه شده است، دور از ذهن خواهد بود و عملا دشوار است، زیرا راضی کردن احزاب سیاسی متعدد با تفکرات و رویکردهای اجتماعی سیاسی متنوع، کار بسیار سختی است و سهمخواهی آنها و خودخواهی شخصیتهایی نظیر نتانیاهو، اجرایی شدن آن را غیرممکن میسازد.
3.برگزاری انتخابات مستقیم: یکی دیگر از راهحلهای مقطعی، برگزاری انتخابات مستقیم نخستوزیری است. اتفاقی که سه بار دیگر در سالهای ۱۹۹۶ و ۱۹۹۹ و ۲۰۰۱ در رژیمصهیونیستی روی داد و مردم در این رژیم به صورت مستقیم به شخص موردنظر خود برای تصدی کرسی نخستوزیری رای دادند. این راهحل نیز با توجه به آنکه طبق نظرسنجیها بازهم نتانیاهو را به کرسی نخستوزیری مینشاند، تغییرات زیادی را به همراه نخواهد داشت و مسلما چون نخستوزیر با اکثریت کرسیهای پارلمان همراه نیست، دچار چالش جدی خواهد شد و تنها به صورت مقطعی چالش کنونی را حل خواهد کرد. مگر آنکه نتیجه دادگاههای فساد مالی و اداری نتانیاهو به انفصال او از خدمت در رژیمصهیونیستی منتهی شود و دیگر وی قادر به شرکت در انتخابات کنست یا نخستوزیری مستقیم نباشد.
البته این گزینه هم علیرغم آنکه شخص دیگری را به این سمت میرساند و نخستوزیری ۱۵ساله او را خاتمه میدهد، نمیتواند چالش سیاسی درونی رژیمصهیونیستی را حل کند، چراکه از یک سو اشخاص دیگر مانند یائیر لاپید، گیدعون سائر، نفتالی بنت و بنی گانتز از اقبال عمومی چندانی میان جامعه اسرائیلی برخوردار نیستند و از سوی دیگر احزاب آنها قدرت چندانی برای حمایت از آنها در کنست ندارند. از اینرو پیشبینی میشود مادامی که تغییری اساسی در نظام سیاسی رژیمصهیونیستی ایجاد نشود، چالش سیاسی اشارهشده حل نخواهد شد و سال به سال هزینههای مادی و معنوی گزافی برای این رژیم به بار خواهد آورد.
4.استقرار نظام ریاستجمهوری: تصدی ریاستجمهوری ازجمله گزینههایی بوده است که اخیرا بیش از همیشه به نتانیاهو پیشنهاد میشد و با بیاعتنایی او مواجه میشد. اما نتانیاهو با قرار گرفتن در گوشه رینگ دادگاه اسرائیل و ائتلاف رقبا، احتمالا ریاستجمهوری را به عنوان آخرین ایستگاه امپراتوری خود در عرصه سیاسی رژیمصهیونیستی برخواهد گزید. حتی در آن شرایط نیز بعید نیست که او همچون اردوغان، دست به تغییر نظام سیاسی اسرائیل بزند و از طریق یک رفراندوم، اختیارات ریاستجمهوری را افزایش داده و حتی نظام ریاستجمهوری برپا کند.
نتیجهگیری
نظام سیاسی رژیمصهیونیستی، ویژگیهای خاص و عجیب و غریب دارد. برگزاری چهار انتخابات در کمتر از دو سال و احتمال برگزاری انتخابات پنجم، به تنهایی گواه شرایط غیرعادی این رژیمِ غیرعادی است. درهمتنیدگی چالشهای داخلی و خارجی اسرائیل و تحولات فزاینده منطقه غرب آسیا و نظام بینالملل، باعث شده بود جامعه صهیونیستی در یک دهه گذشته با نوعی اعتیاد به نخستوزیری نتانیاهو و ترس از دوران پسا نتانیاهو مواجه باشد. اما فریبکاری، تمامیتخواهی، پروندههای فساد نتانیاهو و بهویژه شکست ترامپ باعث شده است نوعی اراده جمعی برای عبور از نتانیاهو در اراضی اشغالی وجود داشته باشد.
البته این مساله فعلا بیشتر در حد اراده بوده و همچنان ظرفیت و اعتمادبهنفس لازم بین رقبای نتانیاهو مشاهده نمیشود و این رژیم همچنان در چالش قحطالرجالی بهسر میبرد. از اینرو پیشبینی میشود نهایتا بازی در دست نتانیاهو قرار گیرد و احتمالا به ترتیب اولویت اتفاقاتی همچون: تشکیل دولت اضطرار ملی یا برگزاری انتخابات پنجم یا نهایتا برگزاری انتخابات مستقیم مردمی برای مشخص شدن نخستوزیر در دستور کار قرار گیرد که در همه این حالتها همچنان شانس نتانیاهو بیش از دیگران است. مگر اینکه تحولات اساسی در نظام سیاسی این رژیم ایجاد شود و اتفاقاتی همچون تغییر نظام سیاسی به مدل دوحزبی آمریکا، قرارگیری حزب عربی در کابینه اسرائیل یا تغییر نظام پارلمانی به نظام ریاستجمهوری باشد که البته انجام هرکدام از این موارد، مخاطرات و پیچیدگیهای خاص خود را دارند.
