اردلان بزرگنیا، روزنامهنگار: بازی پرسپولیس و سپاهان درحالی به پایان رسید که باز هم با حاشیههای عجیب همراه بود. اینبار شاهد درگیری اعضای دو تیم در پایان مسابقه بودیم. حال چرا باید همواره در این بازی شاهد چنین اتفاقاتی باشیم واقعا دلیل قانعکنندهای برایش پیدا نمیکنیم. نام این بازی را الکلاسیکوی ایران گذاشتهاند، اما میبینیم که هیچ شباهتی به آن بازی معروف و جذاب ندارد و حاشیههایش بیشتر از اصل بازی بهچشم میآید. تا امروز هم هیچ اقدامی برای بهبود کیفیت کار در این بازی صورت نگرفته است. در بازی اخیر شانس با فوتبال ایران یار بود که هواداران دو تیم اجازه تماشای بازی از نزدیک را نداشتند وگرنه معلوم نبود در پایان بازی روی سکوها چه اتفاقاتی رخ میداد. بد نیست نگاهی بیندازیم به حاشیههای پرتعداد این بازیها و به مسئولان فوتبال و برگزارکنندگان مسابقات یادآور شویم که فوتبال ایران از ضعفهای آنها چقدر دچار آسیب شده است.
2 بازی، 2 چشم کور
باید خجالت بکشیم از اینکه وقتی خاطرات این بازیها را مرور میکنیم به 2 نفر بر بخوریم که بهخاطر التهاب روی سکوها چشمانشان دچار آسیبدیدگی شدید شد! سرباز احمدی را همه به یاد دارند. سرباز وظیفهای که مامور شده بود در روزهای پایانی خدمتش در ورزشگاه برای برقراری نظم حضور داشته باشد، با پرتاب یک نارنجک دستساز یک هوادار برای همیشه از فوتبال متنفر شد. اتفاقی که بهراحتی افتاد، مسیر زندگی یک سرباز را عوض کرد و هیچکس هم حاضر نشد به او کمک کند. چند سال بعد یک هوادار از هلند به اصفهان رفت و در آنجا بهشدت از سوی هواداران تیم رقیب کتک خورد و چشمش دچار آسیبدیدگی شدید شد. در هر دو اتفاق شاهد خشونت هوادارانی بودیم که برای لذتبردن از فوتبال به ورزشگاه نرفته بودند و شاهد رفتارهایی از سوی آنها بودیم که تبدیل شدند به خاطرات تلخ این فوتبال!
زنجیرکشی در فضای ورزشی؟!
عکسهایی از همان روزها منتشر شد که عدهای هوادار با زنجیر به جان هواداران تیم رقیبشان افتادند. سوال اینجا بود که زنجیرها را چطور به داخل ورزشگاه برده بودند. رد برخورد زنجیرها روی بدن برخی هواداران نشان از شدت بروز خشونت میداد. خشونتی که هنوز هم تمام نشده و فقط از میان هواداران به جمع بازیکنان دو تیم کشیده شده است.
خبرنگاران هم بینصیب نماندند!
8 خرداد 1398 پرسپولیس در اصفهان رقیبش را میبرد و بعد از بازی خبر میرسد که درگیریهایی بهوجود آمده است. از کنار کتککاری هواداران دو تیم که بگذریم خبری را شنیدیم که واقعا تاسفآور بود. هواداران خشمگین موقع خروج از ورزشگاه حسابی خدمت اتومبیلهایی رسیده بودند که پلاک تهران داشتند. بعدا مشخص شد برخی از این اتومبیلها برای خبرنگارانی بود که برای پوشش خبری بازی خود را به اصفهان رسانده بودند. این خبرنگاران که حسابی از دیدن خودروهای آسیب دیده خود شوکه شده بودند، مجبور شدند به سازمان لیگ شکایت کنند.
یک کشته و ۲۵۰ زخمی در آزادی
اگر فکر میکنید این جنجالها فقط در اصفهان رخ داده در اشتباهید. در هفته بیستوهفتم هجدهمین دوره لیگ برتر ایران، جنجال بزرگی رخ داد و هواداران دو تیم با سنگ و صندلی بهجان هم افتادند. طبق گزارش رسانهها این بازی نزدیک به ۲۵۰ نفر زخمی بههمراه داشت و یک نفر نیز کشته شد. به همین سادگی!
در اصفهان خون بهپا خواهد شد
وقتی سپاهان در تهران به پرسپولیس باخت، سیاوش یزدانی بعد از بازی در گفتوگویی که فیلمش هم موجود است رسما اعلام کرد که پرسپولیس به اصفهان نرود چون بیاید خون به پا خواهد شد! این حرف میتوانست سرآغاز رواج خشونت در استادیوم باشد و دست بر قضا همین طور هم شد و شاهد درگیریهای خونباری در بازی برگشت دو تیم بودیم. متاسفانه برای جلوگیری از این اتفاقات رسما تلاش خاصی از سوی فدراسیون فوتبال و هیات فوتبالها رخ نداد و ظاهرا همه چیز را به مسئولان برقراری امنیت یعنی نیروی انتظامی واگذار کرده بودند.
پایان قهرمانی و آبهای مشکوک
اما همه چیز به درگیری و خونریزی و مصدومیت ختم نشد. حاشیههای عجیبی را در این بازیها شاهد بودیم که برای فوتبال ایران اتفاقات بسیار بدی محسوب میشد. در پایان شهریور سال 92، پرسپولیس مقابل سپاهان با اشتباه داوری متوقف شد و بعد از بازی علی دایی از اتفاقات مشکوکی گفت که درنهایت منجر به محرومیت محسن قهرمانی داور آن بازی شد! هرگز بیگناهی قهرمانی ثابت نشد و مشخص شد اتفاقات پشت پرده هم در این بازی دخیل شده است. داستان آبهای مشکوک را هم تقریبا همه میدانند. داستانی که درنهایت معلوم نشد چقدر درست است. در آن بازی مهدی مهدویکیا، محمد نوری و میثم نقیزاده در نیمه دوم و در داخل بازی قادر به حفظ تعادل خود نبودند و اصطلاحا در زمین تلوتلو میخوردند! بعد از بازی تصاویری از حال بد این نفرات در رختکن و البته حالت تهوع سعید شیرینی، سرپرست وقت تیم منتشر شد. میگفتند به بازیکنان آب آلوده و مسموم داده شده است اما هرگز مشخص نشد این آلودگی چه بوده و اصلا درست بوده یا نه! هنوز هم کسی دقیقا نمیداند چه اتفاقی در آن بازی رخ داده است.
فوتبال به چه قیمتی؟!
البته در تاریخ بازی دو تیم، یک مورد درگیری هم به سال 1353 بازمیگردد. دیداری که بین دو تیم در شهرک اکباتان برگزار شد و در آن بازی بازیکنان سپاهان اعتراضات زیادی داشتند و میخواستند زمین مسابقه را ترک کنند. البته خاطرات آن بازی مثل اتفاقات دیگر تلخ نبود. متاسفانه اتفاقات چند سال اخیر واقعا ناراحتکننده است. از تجمع طرفداران هر دو تیم در هتلهای محل اقامت تیمها و سنگپراکنی بهسمت اتوبوس کاروان تیم که بگذریم باید از مسئولان هر دو باشگاه بپرسیم دقیقا آنها از فوتبال و نبردهای رودررو با هم چه میخواهند. چرا باید فوتبال ایران بهجای دیدن یک فوتبال خوب و پر از انرژی بین دو تیم بزرگ و مدعی از بابت بدرفتاری هواداران و بازیکنان هر دو تیم دچار ضرر و زیان مادی و معنوی و حتی جانی شود؟! قرار است از این خشونتها و درگیریها چه چیزی عاید فرهنگ فوتبال ایران شود. چرا باشگاههایی که نام فرهنگی را با خود همراه دارند بهراحتی خود باعث چنین بیفرهنگیهایی در ورزش ایران میشوند. اصلا چرا نام این بازی را الکلاسیکوی ایران گذاشتهاید؟! واقعا یکی بگوید کجای این بازی شبیه الکلاسیکویی است که همه از دیدنش غرق شادی و نشاط میشوند؟