فاطمه شهدوست، روزنامهنگار: هرسال ماه رمضان سعی میکردیم سفرهای غیرضروری نرویم و ماه میهمانی خدا را از اول تا آخر در شهر محل زندگیمان باشیم و روزه بگیریم، آخر ماه رمضان هم آنها که اهل سفر بودند، دلشان برای سفر تنگ میشد و زود میزدند به جاده. حالا اما در شرایط شیوع کرونا یکی، دوسال است که نتوانستهایم یک دل سیر سفر برویم و از موهبتها و دورهمیهای خانوادگی و مذهبی این ماه هم بیبهره ماندهایم. برای همین گفتیم این روزهای آخر ماه رمضان را که بعدش هم نمیتوانیم سفر برویم و دلتنگی ماه میهمانی خدا هم با پایان یافتنش افزوده میشود به دلتنگیهایمان، دو سفر ماه رمضانی جذاب برایتان راه بیندازیم. سمیه بشارتی از هند و مریم رضائیانرامشه از بوسنی برایمان نوشتهاند مسلمانان در این کشورها چگونه ماه مبارک رمضان امسال را گذراندهاند.
ماه رمضان در منطقه بالکان
مریم رضائیانرامشه، فارغالتحصیل کارشناسیارشد رشته باستانشناسی از دانشگاه تهران که از سال 1392 در بوسنی زندگی میکند. او از سیر تا پیاز جغرافیای این کشور و مردم آن و ماه رمضانهایش برایمان با قلمی شیرین نوشته است:
ابتدا اجازه بدهید کمی درباره بوسنیوهرزگوین بگویم؛ این کشور یکی از 6 جمهوری یوگسلاوی در قاره اروپا و منطقه بالکان است که در سال 1992 میلادی اعلام استقلال میکند و بعد جنگ خونینی بهمدت چهارسال به مسلمانان این کشور تحمیل میشود. این کشور 3.5 میلیون نفر جمعیت دارد و مرکب از سه قومیت اصلی است که مسلمانان حداقل نیمی از جمعیت را تشکیل میدهند و 50 درصد دیگر جمعیت مسیحیان کاتولیک و ارتدوکس هستند! بوسنیوهرزگوین از دو بخش سیاسی کاملا مجزا تشکیل شده که بخش نخست اسمش فدراسیون بوسنیوهرزگوین و دومی جمهوری صربسکا است و این دو با هم مجموعا کشور بوسنیوهرزگوین را شکل میدهند ولی بیش از 90 درصد مسلمانان بوسنی در منطقه فدارسیون زندگی میکنند.
حالا برویم سراغ ماه رمضان که برای مسلمانان بوسنی اهمیت خیلی زیادی دارد. میخواهم از چند سنت زیبای بوسنیایی در این ماه برایتان بگویم:
شلیک توپ افطار
یکی از سنتهای بوسنی که از قرنهای گذشته باقیمانده، سنت شلیک توپ در زمان افطار است! در سارایوو پایتخت بوسنی یک تپه مشرف به شهر هست به نام تپه ژوته یا تپه زرد که آقایی با لباس سنتی هر شب آنجا لحظه افطار را با شلیک یک توپ اعلام میکند! حالا دیگر دیدن لحظه شلیک توپ افطار یکی از جاذبههای توریستی شهر هم شده و مردم زیادی در لحظه افطار برای دیدن این شلیکها به آنجا میروند، البته بهجز دوسال اخیر که بهخاطر شیوع ویروس کرونا مراسم شلیک توپ افطار بدون حضور تماشگران برگزار میشود.
افطاریهای مفصل و جمعی
افطاری دادن در بوسنی خیلی مرسوم است و اگر در بوسنی باشید در ماه رمضان تقریبا هر شب یک جایی برنامه افطار برقرار است! چندسالی هم هست افطاریهای جمعی بزرگ در بوسنی مرسوم شده که امسال بهخاطر کرونا خبری از افطارهای جمعی نبود.
افطاری در بوسنی برنامه مفصلی دارد و با خوردن یک پیشغذا به نام توپا شروع میشود؛ غذایی که مخلوطی از چندین نوع پنیر آبشده با کره، تخممرغ و شیر است و با نانی به نام سُمون لقمه گرفته میشود، بعدا خواهم گفت که این نان چیست.
بعد از خوردن توپا موقع نماز مغرب است و بعد از نماز جماعت سفره غذای اصلی آماده است. معمولا غذا را با سوپی به نام بگوا شوربا شروع میکنند که چیزی شبیه سوپ مرغ خودمان است. البته با مواد و مخلفات زیادتر! بعد یک غذای دیگر به نام بورک یا پیتا به سفره آورده میشود که نوعی نان است و وسط آن میتواند گوشت، سیبزمینی یا اسفناج باشد، اما این تازه شروع کار بود! حالا وقت خوردن دلمه است که همان دلمههای خودمان است با برگ مو یا در فلفل دلمهای. بعد از این مقدمات حالا دیگر موقع غذای اصلی رسیده که در هر سفرهای متفاوت است، اما حتما باید گوشت یا مرغ داشته باشد، پس از غذای اصلی نوبت دسر است که معمولا باقلوا یا شیرینی لذیذی به اسم هورموشیتسا یا تولمباست که تقریبا همان بامیه ایرانی خودمان است، بعد نوبت قهوه میشود و در آخر سینی میوه را میآورند. یادم رفت بگویم که چندسالی است خرمای ایرانی هم به یکی از اجزای سفرههای افطار بوسنیاییها بدل شده و خیلی هم مورد استقبال قرار گرفته!
صف نان سمون
اینجا نان قوت غالب مردم است، ولی عمده نانها حالت باگت یا خمیری دارند که برای لقمه گرفتن مناسب نیست. برای همین در ماه رمضان پیشغذای توپا که قبلا گفتم باید لقمه گرفته شود نیازمند نان سمون است. خلاصه در ماه رمضان اقبالی عمومی به نان سمون در بوسنی پیدا میشود و سالهاست که نان سمون یکی از اجزای غیرقابلحذف سفرهای افطار بوسنی است! برای همین از ساعتها مانده به افطار نانوانیهای سمون که عمدتا هم در بخش قدیمی شهر هستند شلوغند و مردم به صفشده و در انتظار خرید نان هستند؛ چیزی مثل نانواییهای بربری خودمان قبل از افطار! خانه ما نزدیک یکی از این نانواییهای قدیمی است، برای همین هر روز موقع افطار نان داغ سمون را تجربه میکنیم.
سنت قرآنی مقابله
یکی از سنتهای جالب ماه رمضان در بوسنی مراسم مقابله است. مقابله یا مکابله یعنی چه؟ در رمضان مساجد مراسمی به نام مقابله یا دورهمیهای قرآنی برگزار میکنند، در این برنامهها یک یا چندنفر (معمولا حافظان) قرآن تلاوت میکنند و دیگران بادقت گوش میدهند و برخی اوقات صلوات جمعی میفرستند. مقابله دربرخی مساجد سهروز پیش از رمضان آغاز میشود و تا شب ۲۷ رمضان (شب قدر) ادامه دارد و هر روز یک جزء از قرآن تلاوت میشود، فضای معنوی این مراسم بسیار جالب و دیدنی است.
شبهای معنوی
فضای کلی شهر درطول روزهای ماه رمضان تفاوت معناداری با ماههای دیگر ندارد، چون همانطور که گفتم نیمی از جمعیت این کشور مسلمانند و بوسنی کشوری کاملا اسلامی نیست، برای همین اگر روزهای ماه رمضان وارد شهر سارایوو شدید و دید که مغازهها، کافهها و رستورانها بهفعالیت خود مثل سایر روزهای سال ادامه میدهند و از مشتریانشان پذیرایی میکنند، تعجب نکنید، زیرا غیرمسلمانان زیادی در این شهر رفتوآمد دارند که محدودیتی برای آنها وجود ندارد. اما با شروع افطار یکباره شهر تغییر میکند و فضای معنوی بر همه جا حاکم میشود و انگار شور و شوق بیشتری بین مسلمانان به جریان میافتد.
نمازهای پررکعت
بر عکس روزها، بین افطار تا سحر ماه رمضان شهرها کاملا اسلامی هستند، بازارها شلوغ میشوند و روزهداران به خیابانها و بازار میآیند و نماز عشاء در ماه رمضان در مساجد بوسنی رونق زیادی پیدا میکند. درمیان اهل تسنن رایج است که پس از نماز عشاء نماز تراویح خوانده شود. این نماز 20 رکعت و عبادتی طولانی است؛ در نماز تراویح اگر امام جماعت حافظ کل قرآن باشد، مرسوم است که قرآن طی یک ماه ختم و در رکعات نماز خوانده شود.
رونق بازار
پس از افطار و نماز عشاء حالا نوبت رونق بازار است، کافیشاپها و رستورانها تا سحر بازند و یکی از اصلیترین مواردی که در این ساعات اقبال زیادی دارد، قهوهای است به نام «بوسنانسکا کافا» که در قهوه جوشی کوچک و مسی به نام جزوا درست میشود. اگر شب در بخش قدیمی شهر قدم بزنید، بوی عطر قهوه بوسنیایی را حتما حس میکنید!
شبهای قدر و لیله البدر
برای مسلمانان بوسنیایی شبهای لیله القدر و لیله البدر در ماه رمضان جایگاه ویژهای دارند؛ لیله البدر برابر با شب ۱۷ ماه رمضان است. در این مراسم ضمن قرائت قرآن در آن دعای خاصی خوانده میشود که نام ۳۱۳ تن از شهدای جنگ بدر در این دعا ذکر میشود. لیله القدر نیز در شب ۲۷ ماه مبارک برپا میشود و روضهخوانی، توزیع شربت، خرما و شیرینی نذری و انجام رسوم رمضانی در این شبها به اوج میرسد. کمک به نیازمندان در ماه رمضان اهمیت زیادی دارد و بوسنیاییها صدقه در ماه رمضان را یک وظیفه میدانند.
بوی عید فطر
اما در بوسنی گل خوش عطر ماه رمضان روز عید فطر است. این روز برای مسلمانان تعطیل رسمی است و یک جشن ملی محسوب میشود. همزمان با سپیدهدم افراد خانه برای نماز عید به مسجد روانه میشوند و در بازگشت از آن معمولا گل و شیرینی به خانه میآورند. در این روز قبل از رفتن به مسجد، بهصورتی نمادین مقداری غذا خورده میشود تا معلوم شود که ایام روزهداری سپری شده است. این روز مسلمانان در کوچه و خیابان عید را به هم تبریک میگویند، فطریه و صدقه میدهند، لباسهای نو میپوشند و برای دیدن بزرگترها به خانههای آنها میروند؛ درهای خانه بزرگان فامیل روی همه باز است و بزرگترها به بچهها پول هم عیدی میدهند. این دیدارها آنقدر مهم است که حتی رئیسجمهور و مقامات سیاسی مسلمان بوسنی به دیدار رئیسالعلما -که رهبر دینی مسلمانهای بوسنی است- میروند و عید را تبریک میگویند.
روز شهید
یک روز بعد از عید فطر در بوسنی به نام روز شهید نامگذاری شده است! بوسنی حدود 25 سال پیش جنگ سختی را تجربه کرده و شهدای زیادی دارد و روز شهید یک نوع پیوند شهدای بوسنی با دین اسلام و قدردانی از ایثار آنهاست، برای همین مردم در این روز به مزار شهدا میروند، گل میبرند و از شهدای کشورشان برای امنیت و آزادی دینی که امروز برخوردارند، تشکر میکنند. واقعا اگر این شهدای بوسنی نبودند، معلوم نبود امروز صدای اذان از مساجد این کشور شنیده شود یا اینکه کسی بتواند در این کشور آزادانه روزهداری کند!
اگر روزی سروکارتان به کشور زیبای بوسنیوهرزگوین افتاد، فراموش نکنید که چهار شهید ایرانی در بوسنی جانشان را برای مسلمانان این کشور اهدا کردهاند؛ شهید حاج رسول حیدری، شهید نواب، شهید نیکنام و شهید کلارک، روحشان شاد و یادشان گرامی.
از اینکه با من در یک سفر کوتاه به بوسنیوهرزگوین در ماه رمضان همراه بودید، متشکرم. اگر به این کشور و منطقه بالکان علاقهمند بودید و اطلاعات بیشتری درباره فرهنگ و آداب و رسوم مسلمانان این منطقه را جویا هستید، پیشنهاد میکنم به صفحه اینستاگرام به آدرس @ba.balkan سری بزنید و از موضوعات متنوعی که در این صفحه گرد آوردهام، استفاده کنید.
از میهمانیهای سحر تا تدارک ویژه به سبک هندی
سمیه بشارتی 12 سال است با همسرش که از یک خانواده هندی- ایرانی و اصالتا شیرازی است، ازدواج کرده و ساکن این کشور است. او از رسوم و فضایی گفت که در ماه رمضان بین مسلمانهای آنجا وجود دارد. مواردی که خواندنشان جالب است و واقعا لطف خودش را دارد:
ماه مبارک رمضان ماه ضیافتالله است و در هند این ضیافت به حد اعلا میرسد، چون مسلمانان هند مناسبتی جز ماه رمضان، عید فطر و عید قربان ندارند که بخواهند بزرگداشت آن را خیلی گسترده برگزار کنند. آنها اعیاد و فستیوالهای هندو را هم جشن نمیگیرند، چون ریشه بتپرستی و شرک دارند. از همین رو این ماه، ماهی است که سراسر آن برای مسلمانان برکت، شادی و پر از صله ارحام است.
افطاری دادن در این ماه بهشکل بسیار گسترده و مفصلی باب است و همه سعی میکنند که هر روز نهفقط آخر هفته، به یکدیگر افطاری دهند و میهمان دعوت کنند تا جایی که بیشتر اوقات نوبت به همه خانوادهها نمیرسد، به همین دلیل میهمانی سحری میدهند. من که به این میهمانیها رفتم، میتوانم بگویم لطفش حتی از افطار هم بیشتر بود، چون کسانی که برای افطاری میآیند دیگر درطول روز رمقی ندارند، اما در سحر همه سرحال از نیمهشب در خانه صاحبخانه جمع میشوند و تا سحر دور هم سحری میخورند. در ادامه هم گاهی نماز را همانجا میخوانند یا بعد که خانه رفتند آن را ادا میکنند.
ازجمله کارهایی که رسم خیلی خوبی در ماه رمضان است و در ایران هم به آن توجه میشود، این است که مردم به نیروهای خدماتی، کارگر یا آشپزی که در خانه دارند، ارزاق ماه رمضان میدهند و بنکداران و عمدهفروشان خودشان این بستهها را آماده گذاشتهاند؛ بستههایی که در آن مواد غذایی مختلفی است، مثل آرد، عدس، لپه، برنج، روغن، شکر، خرما و مایحتاج معمولی که در ماه رمضان خیلی مصرف دارند. این بستهها هرسال بین کسانی که نیاز دارند، پخش میشوند، البته شرایط کرونا و قرنطینه سراسری هند باعث شده وضعیت سخت و متفاوتی وجود داشته باشد تا حدی که دسترسی به این خانوادهها که از مسلمانان هستند، هم مشکل شده است، اما با مجوزهایی که از طرف دولت صادر میشود بهنحوی این ترددها انجام میشود تا این ارزاق بهدست خانوادهها برسد.
همانطور که گفتم ماه رمضان ماه ضیافت است، به همین دلیل خانمهای مسلمان و غالبا از اهل سنت، برای این ماه و میهمانیهای آن لباسهایی را حتی از قبل ماه رجب آماده میکنند. یکی از دلایلی که بیشتر از اهل سنت این تدارک را میبینند، این است که شیعیان در هندوستان میلاد امامان معصوم(ع) و مناسبتهای مربوط به اهل بیت(ع) را هم بهشکل گسترده و بهصورت جشن برگزار میکنند، به همین دلیل درطول سال فرصت و مناسبت برای شادی را دارند، بنابراین ماه رمضان برایشان خیلی مهم و مطرح است که در آن میهمانی بدهند، رفتوآمد داشته باشند و لباسهای نو و تمیز بپوشند.
علاوهبر اینها عید فطر از تعطیلات رسمی هندوستان است، در تقویم دولتی هند این عید بهصورت رسمی گنجانده شده و آن روز مشخص تعطیل است، با این حال اگر روز عید جابهجا شد، میشود از ادارات و مدرسهها مرخصی گرفت تا در جشن آن روز شرکت کنند. از ضروریات عید فطر همانطور که اشاره شد، پوشیدن لباس عید است و این موضوع آنقدر اهمیت و جایگاه خودش را دارد تا جایی که میشود گفت تقریبا همه خانوادهها برای روز عید لباس میهمانی ویژه و خاص سفارش میدهند. از سوی دیگر هم بهفکر تدارکات این روز هستند که چه غذا و خوراکی را آماده و چه کسانی را دعوت کنند. درکنار پوشیدن لباسهای خیلی زیبا و مرتب توسط خانمها و آقایان در عید فطر و عید قربان، خانمها و دخترها در این اعیاد روی دستشان حنا میگذارند، درواقع مثل جنوب ایران که حنا در مناسبتهای شادی وجود دارد، اینجا نیز به همین ترتیب است.
در این ماه مبارک خیلی از فقرایی که امکان سفر داشته باشند، به شهرهایی که جمعیت شیعهای که توان مالی خوبی دارند، سفر میکنند و آن یکماه را در آن شهر میگذرانند، خانهبهخانه میروند یا در مساجد حاضر میشوند و درخواست کمک مالی میکنند. این افراد اغلب از محرومان ایالت کشمیر و اوتارپرادش هستند که به شهرها سفر میکنند. این بندگان خدا جایی برای ماندن ندارند و در خیابان یا هر سرپناهی که بتوانند در آن استراحت کنند، میخوابند. چندسال پیش یک پدر و پسر نوجوان آمده بودند و این پسر صدای بسیار زیبایی داشت و خیلی خوب میتوانست نوحه و مدیحه بخواند؛ او از هر دوچشم نابینا بود و یکی از متخصصان شیعه وقتی او را دید، معاینهاش کرد و گفت که میتواند با هزینه شخصیاش مداوایش کند، اما متاسفانه پدرش قبول نکرد، چون از نابینا بودن این پسر با برانگیختن ترحم دیگران کسب درآمد میکرد.
برخورد غیرمسلمانها با روزهداران هم خیلی جالب است؛ آنها احترام زیادی به مسلمانان روزهدار میگذارند و از اینکه جلویشان غذا میخورند، عذرخواهی میکنند و خیلی وقتها حتی نمیخورند. برای من پیش آمده بود که با دوستان غربیام بیرون رفته بودم و زمانی که باید خوراکی سفارش میدادیم، وقتی فهمیدند من روزه هستم، گفتند پس ما هم چیزی نمیخوریم و من اصرار کردم که لطفا حتما شما سفارش دهید. یک بار دیگر هم به تولد یکی از همکلاسیهای دخترم رفته بودم و خانواده هندو بودند و خوراکی گوشتی سفارش داده بودند، وقتی زمان افطار شد به من گفتند چرا نمیخوری و گفتم روزه هستم و نمیدانم که این گوشت حلال است یا نه؟! آنها با شنیدن این صحبت با رستوران تماس گرفتند تا این قضیه را پیگیری کنند که درنهایت حلال هم بود. بعد هم برایم چای و خوراکیهایی آوردند تا بتوانم افطار کنم، با وجود آنکه مسلمان هم نبودند؛ درواقع غیرمسلمان هم در اینجا از ماه مبارک رمضان باخبر هستند. امسال که کروناست و خیلی از رخدادها محدود شده، اما در سالهای قبل در خیابانها معمولا غرفههای خوراکی خیلی بزرگی برپا میشد، البته از جهتی متاسفانه خیلیها این ماه را بهعنوان ماه خوراکی و فستیوال غذا میشناسند، اما از طرفی میدانند که مسلمانان بعد از افطار میتوانند خوراکی بخورند و به همین دلیل از حلول ماه مبارک مطلع میشوند. این غرفهها تا ساعت یک بامداد باز و خیلی شلوغ هستند.
علاوهبر اینها، درطول روز کسانی که مسلمان نیستند، وقتی میبینند فردی روزهدار است به او احترام میگذارند و احوالش را میپرسند، برای مثال همسایهام از من پرسید که با این گرما ایام روزهداری را چطور سپری میکنم؟ اذیت نمیشوم؟ در اصل آنها احوالپرسی و ابراز محبت میکنند.