در خون نشست روسری دخترانمان/ رخسارهگان قرص قمر را گریستیم/ بعد از تو روزگار همانی که بود، ماند/ هر سال ما قضا و قدر را گریستیم/ بعد از تو نیز مثل خودت عاصی عزیز!
«شب را گریستیم، سحر را گریستیم»
شب را گریستیم ...
سیدضیا قاسمی، شاعر و نویسنده افغانستانی: سیدضیا قاسمی سالها است که برای زندگی به یک کشور اروپایی رفته است، اما دلش برای سرزمینش میتپد و نمیتواند از حال مردمش غافل باشد.
او روز گذشته و بعد از اتفاق کابل شعری را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد و نوشت:
گاهی پدر شدیم و پسر را گریستیم
گاهی پسر شدیم و پدر را گریستیم
هر روز و شب، درست چهل سال میشود
ساعات تلخ پخش خبر را گریستیم
هردم به خون خویش فتادیم و ساختیم
هی قبر تازه کوه و کمر را، گریستیم
مادر شدیم و از پس هر زخم انفجار
هی چشمهای مانده به در را گریستیم
در خون نشست روسری دخترانمان
رخسارهگان قرص قمر را گریستیم
بعد از تو روزگار همانی که بود، ماند
هر سال ما قضا و قدر را گریستیم
بعد از تو نیز مثل خودت عاصی عزیز!
«شب را گریستیم، سحر را گریستیم»
مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰
ماجرای حادثه بیمارستان چشم پزشکی نگاه چه بود؟اعتراض ادامهدار استقلال به ۶ تعویض آلومینیومژاله علو درگذشتاولین زن عضو دولت جدید سوریهشباهت پلان به پلان شهرزاد ترکی به شهرزاد ایرانیحذف صفر از پول ملی؛ یک ایده پرسروصدا و کماثر۱۰ گزینه معقول برای نیمکت پرسپولیسبا ترامپ گفتوگو کنید حتی اگر از توافق خارج شود!انیمیشن «افسانه سپهر» به فجر میرودپیاتزا مربی بدی نیست، اما تاپ هم نیستشاید سراغ استیضاح وزیر اقتصاد برویمپرسپولیس-یحیی؟ تکذیب شد
تشییع ژاله علو، چهارشنبه از تالار وحدتتمامیت ارضی سوریه برای ترکیه خط قرمز استنتانیاهو مانع از دستیابی به یک توافق واقعی میشودابوعبیده: دشمن تلفات واقعی خود در شمال نوار غزه را پنهان میکندمدارس ابتدایی تهران برای ۲ روز تعطیل شدتداوم حملات نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان به جنینعارف: حق نداریم در زندگی مردم تجسس کنیمنتانیاهو:دادگاه بینالمللی «جبهه جنگ هشتم علیه اسرائیل» استجلوگیری از توسعه تهران سیاست قطعی دولت چهاردهم استقطر در تمام مراحل در کنار مردم سوریه بود!شب تلخ گرمخانه