در بحث ارتباط صنعت و دانشگاه در حوزه فناوری نانو یا هر حوزه دیگری، نباید به‌دنبال مقصر بود. زمانی که استادان دانشگاهی در اتاق‌های بسته پروژه‌ای را به سرانجام رسانده‌اند، نشان‌دهنده ضعف ساختاری ماست.
  • ۱۴۰۰-۰۲-۱۹ - ۱۶:۱۵
  • 00
نقص ساختاری در ارتباط صنعت و دانشگاه

محمد باقری‌مطلق، دبیر گروه ترویج و آموزش فناوری نانوی ستاد ویژه فناوری نانو: در بررسی نظام‌های توسعه فناوری، در مواجهه با فناوری‌ها و دانش‌های نوظهور، جوامع به‌دنبال آن هستند که نیروی انسانی متخصص را در آن حوزه تربیت کنند؛ چراکه نیروی انسانی، پاشنه‌آشیل این فرآیند است به‌طوری که تا زمانی که نیروی انسانی متخصصی وجود نداشته باشد، توسعه فناوری‌ای هم در آن دانش و رشته شکل نمی‌گیرد و در بحث‌های استراتژیک فناوری نانو که در حوزه‌های مختلف به کار گرفته می‌شود، اگر نیروی انسانی متخصص شکل نگیرد، آن جامعه از صنعت، محصولات جدید و هر آنچه مزایای فناوری است، محروم می‌شود. نخستین گامی که برداشته می‌شود، تعریف یک‌سری رشته‌های دانشگاهی و سوق دادن نخبه‌های دانشگاهی به این سمت‌وسوست. در ایران هم 20سالی است که رویکرد سرمایه‌گذاری روی فناوری نانو و تعریف رشته‌هایی در این زمینه آغاز شده است و از اوایل دهه80 رشته‌هایی مختص این فرآیند تعریف شد مانند رشته‌های تخصصی نانومواد، نانوشیمی و نساجی و... که در مقاطع ارشد و دکتری در دسترس علاقه‌مندان قرار داده شده است. سرمایه‌گذاری در این فضا باعث شد ما در زمینه تولید مقالات ISI در جهان در زمینه فناوری نانو رتبه چهارم را به‌دست آوریم، بنابراین به این طریق توانستیم این دانش را در کشور به دست آورده و بومی‌سازی کنیم، به‌طوری که درحال حاضر متخصصان زیادی در این حوزه داریم که مشغول فعالیت هستند و به پژوهش و انتشار مقاله می‌پردازند.

اما گام بعدی این است که زیست‌بوم توسعه فناوری در کشور ایجاد کنیم به‌گونه‌ای که پایان‌نامه‌های ما هدفمند شوند و از طرف دیگر یا وارد شتاب‌دهنده‌ها شده و به‌طور مستقیم از VCها جذب سرمایه کنند و بتوانند به محصولی تبدیل شوند که چالشی را رفع کنند. این بحث اصلی است که به‌نوعی حلقه مفقوده در کشور ماست؛ چراکه دانشی را که در دانشگاه‌ها درحال تدریس است، هدفمند نشده و هرکسی یک هسته دانشی را گرفته و به‌عبارتی، کار کردن در یک اتاق بسته است بدون توجه به نیاز جامعه. در دنیا، برای حل این مشکل در دل دانشگاه‌ها واحدهای متعددی شکل گرفته‌اند که از ارتباط با صنعت گرفته تا پارک‌های علم و فناوری وابسته به آن دانشگاه، وظیفه دارند چالش‌های صنایع کشورهای اطراف را رصد کنند و داده‌هایی از این طریق به دست می‌آورند و گاهی فعالیتی بین‌المللی محسوب می‌شود که حتی وزارت امور خارجه کشورها هم در این امر کمک می‌کنند. چالش‌های مختلف گرفته می‌شوند و پس از پایش و ساده‌سازی و بررسی توسط یک تیم متخصص، به هیات‌علمی واگذار می‌کنند تا روی آن کار کنند. اما متاسفانه در ایران چنین حلقه و واسطه‌ای وجود ندارد و مجموعه‌ای مانند ستاد نانو و معاونت علم و فناوری وارد میدان شده‌اند تا این حلقه گمشده را شکل دهند، به‌طوری‌که یک‌سری پایان‌نامه‌های ماموریت‌گرا طرح و در بحث توسعه فناوری سرمایه‌گذاری کنند. به‌عنوان مثال، چالشی به دانشجویان ارائه می‌شود و هرکدام از دانشجویان در حیطه کاری و نگاه خود سعی می‌کنند برای چالش موجود راهکاری ارائه دهند. گاهی هم چالش‌ها باعث شکل‌گیری محصول می‌شود.

برای اینکه بتوانیم از فناوری نانو در صنایع استفاده کنیم، چند معضل وجود دارد؛ یک مساله اینکه چالش‌های نیاز صنعت و مشتری را شناسایی کنیم مانند نیاز صنعت به رنگ خودتمیزشونده در صنعت خودرو و آنها را حلاجی کنیم، به‌طوری‌که یک معضل را ساده‌سازی کنیم و تبدیل به یک‌سری ایده و چالش برای آن فناور شود تا فناور بتواند براساس آن، راهکار خود را ارائه دهد. یک بخش این است که سازمان و ارگان‌ها برای ساماندهی این بخش شکل گیرند و بخش دیگر این است که آیا این صنعت راغب است که این کار را انجام دهد و آیا به‌گونه‌ای در بخش کلان کشور سرمایه‌گذاری شده است که شرکت‌ها به‌دنبال رقابت و تولید محصول جدید باشند؟ و آیا بازار جهانی را به آنها نشان داده‌ایم؟ اگر محصولات داخلی تنها نگاه‌شان به داخل کشور باشد که رشد و توسعه‌ای پیدا نمی‌کنند و با بسته بودن بازارها هم محصولی وارد نمی‌شود تا محصول مشتری توسعه پیدا کند، بنابراین تولیدکنندگان داخلی به تکرار می‌افتند. اینجا هم یکی دیگر از نقاط چالش‌برانگیز است که ما شرکت‌ها را باید به‌گونه‌ای هدایت کنیم که ترغیب به جذب فناوری و تولید محصولات باکیفیت‌تری شوند و این حاصل نمی‌شود مگر اینکه بازار بازی وجود داشته باشد و تولیدکننده هم بتواند رقابت کند. با یک سیاستگذاری درست، شرکت‌های تولیدکننده هم وارد این فضا شوند. درواقع، صنایع موجود در کشور بیشتر به‌دنبال کارخانه‌داری هستند تا اینکه صنعتی را شکل داده و محصولی را تولید کنند که این موارد جزء نقاط ضعف ماست.

یکی از حوزه‌هایی که راحت‌تر می‌توانیم در کشور بازارسازی کنیم و به مشتری دسترسی داشته باشیم، حوزه IT است. در حوزه «هاردتک» که یک فناوری نانوست و ما هم در حوزه «هارد» فعالیت می‌کنیم، جاانداختن یک محصول در کشور دشوار است و برای اینکه فناوری‌های ما به مرحله تجاری‌سازی و تولید انبوه برسند، باید این چالش‌ها را برطرف و حل کرد. یکی از معضلات ما در فناوری نانو اینجاست که به‌عنوان مثال، در حوزه کاتالیست از آنجایی که وارد کردن بی‌سروسامان کاتالیست ساده‌تر بوده و منافع بیشتری هم دارد، شرکت‌ها اغلب به این سمت حرکت می‌کنند.

در بحث ارتباط صنعت و دانشگاه در حوزه فناوری نانو یا هر حوزه دیگری، نباید به‌دنبال مقصر بود. زمانی که استادان دانشگاهی در اتاق‌های بسته پروژه‌ای را به سرانجام رسانده‌اند، نشان‌دهنده ضعف ساختاری ماست. بدنه وزارت علوم و دانشگاهی ما، بدنه ناقصی است و تنها روی تولید علم تمرکز کرده‌اند و خیلی روی علوم کاربردی فکر نشده که مبتنی‌بر آن ساختارسازی کنند. تا زمانی که ساختاری وجود ندارد، کاری هم نمی‌توان انجام داد. اگر از دید صنعت هم نگاه کنیم، آنقدر در بخش صنعت نوسانات اقتصادی و سیاستگذاری وجود دارد که صنعت کمتر مجال گرایش به‌سمت دانشگاه را پیدا می‌کند. در این میان، معدود صنایعی هستند که منابع درآمدی خوبی دارند و وارد این حوزه می‌شوند تا محصول جدید ارائه دهند و به رقابت بپردازند و محصولات‌شان را در کشورهای خارجی ارائه دهند. اما تعداد این شرکت‌ها بسیار محدود است. علاوه‌بر این، در برخی صنایع نیز نمی‌توان چنین شرکت‌هایی را شکل داد، به‌طوری‌که شرکت‌هایی با ابعاد کوچک و درآمد کمتر قادر به تولید در ابعاد وسیع نخواهند بود.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰