ماجرای انتخابات شورای اسلامی شهر و روستا در این دوره هم مانند ادوار گذشته با حاشیههایی همراه شده، چنانکه قبلا هم گفته بودیم نقص قانونی و چالش در نهاد متولی برگزاری این انتخابات باعث شده که در هر دوره رقبای سیاسی جناحی که مجلس را در دست دارند، سیستم نظارتی یا همان هیاتهای نظارت متشکل از نمایندگان مجلس را متهم به افراط یا تفریط در بررسی صلاحیت نامزدها کنند.
در این دوره هم مانند گذشته همین مساله رخ داده و حالا اصلاحطلبان مدعی ردصلاحیت گسترده داوطلبان حضور در ششمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا هستند. این دوره اما یک تفاوت دیگر هم دارد، اینکه دولت بهعنوان مجری به ماجرا ورود کرده بعد از ردصلاحیت گسترده سخن میگوید. علی ربیعی سخنگوی دولت همین یکی دو روز پیش با انتقاد از نحوه بررسی صلاحیتها مدعی شد که «به نظر میرسد نتایج این نوع ردصلاحیتهای گسترده موجب کاهش مشارکت مردم و پایین آمدنانگیزه انتخاباتی شود. استنادها و دلایل ردصلاحیتها درمورد این حجم از افراد چنانچه بهعنوان نمونه آماری به کل جامعه تعمیم داده شود، نتیجهای نگرانکننده خواهد داشت. بنابر گزارشهای وارده ۲۱ شهر بهدلیل ردصلاحیت گسترده داوطلبان حدنصاب لازم را برای برگزاری انتخابات و تشکیل شورا از دست داده و بیش از ۵۰ شهر دیگر نیز در معرض عدم حدنصاب هستند.»
طبیعتا این انتقاد ربیعی اگر واجد نشانههایی در واقعیت باشد، هرچند مانند ادوار گذشته یک چالش تکراری سیاسی به حساب آید، حتما قابلتوجه است و باید علل و ریشههای آن را جستوجو کرد. برای همین بد نیست قدری دقیقتر به موضوع نگاه کنیم و ببینیم ماجرا از چه قرار است.
ابتدا درکنار ادعای ردصلاحیت ۱۴ درصدی داوطلبان حضور در شورایشهر ششم باید نگاهی به دیگر آمارها و ارقام بیانشده توسط ربیعی و همچنین آمار رسمی منتشرشده از سوی وزارت کشور به مجلس شورای اسلامی بپردازیم. علی ربیعی در نشست خبری خود توضیح میدهد که در انتخابات دوره ششم شورای اسلامی شهرها 51هزار و 598نفر ثبتنام کرده که ۱۲ درصد آن را زنان و ۸۸ درصد آن را مردان تشکیل میدهند. علاوهبراین او توضیح میدهد که این تعداد از ثبتنامکنندگان نسبت به دوره قبل حدود ۳ هزار نفر کاهش را نشان میدهد؛ عددی که البته بسیار مهم و قابلتامل است که در ادامه توضیح خواهیم داد.
کاهش مشارکت ثبتنامکنندگان در 25 استان
اولین نکته درباره 3 هزار نفر کاهش داوطلب حضور در انتخابات نسبت به دوره قبل است؛ اولا اینکه این 3هزار نفر بهتنهایی نشاندهنده کاهش حدودا 6 درصدی ثبتنامهاست و این عدد آنقدر هست که بتواند در سرنوشت برخی حوزههای انتخابیه تاثیر بسزایی داشته باشد.
آماری که ارگان رسمی اطلاعرسانی دولت در فروردینماه منتشر کرده نشان میدهد که جمعیت ثبتنامکنندگان در 25استان کاهشی بوده است، بهگونهای که در برخی استانها مانند آذربایجان شرقی کاهش حدودا 60 درصدی در تعداد ثبتنامکنندگان مشاهده میشود. بهصورتیکه در دوره قبلی تعداد داوطلبان پنج هزار و ۲۷۵ نفر بوده و اکنون به دوهزار و 84 نفرکاهش یافته است. این کاهش برای تهران 3 درصد است و برای استانهایی چون کرمانشاه و مرکزی حدودا 30 درصد، درمقابل اما افزایش مشارکت بسیار اندک در چند استان مثل البرز، خوزستان و خراسان رضوی قابل مشاهده است.
از اینرو بد نیست بهعنوان یک مساله قابلمطالعه، این کاهش ثبتنام مورد بررسی قرار گیرد؛ چراکه ممکن است این کاهش حضور ناشی از ناامیدی بزرگی باشد که ادوار قبلی با حضور بسیار ضعیف خود در شوراهای اسلامی شهر و روستا ایجاد کردند و حالا جمع کمتری رغبت به حضور و ثبتنام در شوراها دارند.
مورد عجیب کرسیهای بدون نامزد
نکته دوم درمورد تاثیر کاهش مشارکت 3 هزار نفری در شهرها و شهرستانهای کوچک است. چنانکه آمار نشان میدهد در استانهای پرجمعیتی چون تهران هم درصد کاهش چندان قابلتوجه نبوده و هم اینکه این کاهش اثر خیلی جدی روی سطوح رقابتی حوزههای انتخابیه ندارد. برای مثال در تهران در دوره قبلی 6هزار و ۷۷ نفر داوطلب شده بودند و در دوره ششم پنجهزار و ۹۱۴ نفر که با احتساب ۲۸۲ کرسی درسطح استان، رقابت برای تصاحب هر کرسی میان 20.9 نفر خواهد بود.
این وضعیت اما در استانهای کوچکتر و مخصوصا در شهرستانهای کمجمعیت چالشآفرین خواهد بود و حتی میتواند سبب کاهش تعداد داوطلبان حضور در شورا سطحی کمتر از تعداد کرسیهای حوزه انتخابیه شود. آنطور که «فرهیختگان» در این زمینه کسب اطلاع کرده، وضعیت در برخی شهرهای کمجمعیت از لحاظ مشارکت داوطلبان حضور در شورایشهر مساعد نیست و در تعداد قابلتوجهی از حوزههای انتخابیه تعداد کرسیها بیشتر از ثبتنامکنندگان در انتخابات است.
برای مثال حوزه انتخابیه لایبید در شاهینشهر استان اصفهان جمعا هشت کرسی انتخاباتی دارد؛ پنجکرسی اصلی و سه علیالبدل. در این شهر تنها ۶ نفر حاضر به ثبتنام برای حضور در انتخابات شدهاند که اگر حتی همه آنها تایید صلاحیت شوند باز هم نخواهند توانست کرسیهای اصلی و علیالبدل شورایشهر را پر کنند. میزان استقبال نسبت به کرسی اصلی و علیالبدل در این شهر عدد ۷۵ درصد را نشان میدهد یا مثال دیگر برای شهر برهسر در رودبار استان گیلان است این شهر هم هشت کرسی اصلی و علیالبدل دارد ولی تعداد داوطلبان ثبتنامکننده برای حضور در انتخابات تنها هفت نفر هستند، نسبت ثبتنامکنندگان به کرسیها نیز در این استان 87 درصد است.
چنانکه در ابتدای متن گفتیم کاهش مشارکت در ثبتنامکنندگان انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در استان آذربایجان شرقی قریب ۶۰ درصد بوده است. رجوع به حوزههای انتخابیه این استان نشان میدهد در شهرهایی چون نظرکهریزی در هشترود، لیلان و مبارکشهر در ملکان، سیس در شبستر، جوانقلعه در عجبشیر، بخشایش در هریس، عاشقلو در خداآفرین و چند شهر دیگر یا شاهد تعداد داوطلبان کمتر از تعداد کل کرسیهای اصلی و علیالبدل هستیم یا نهایتا جمع داوطلبان مساوی تعداد کرسیهای حوزه انتخابیه است.
مساله اصلی، ردصلاحیت نیست
آنگونه که در «فرهیختگان» بررسی کردیم، جمع چنین شهرهایی در کشور که جمعیت ثبتنامکنندگان در انتخابات کمتر یا مساوی یا نهایتا 10 درصد بیشتر از تعداد کرسیهای حوزه است (و با ردصلاحیت یکی، دو نفر برگزاری انتخابات دچار چالش میشود) حدودا 74 شهر است. در قریب به اتفاق این شهرها اساسا نیازی به ردصلاحیت برای کاهش تعداد داوطلبان به عددی کمتر از تعداد کرسیها نیست و در برخی دیگر نیز درصورت انصراف یک یا دو نفر سرنوشت انتخابات تغییر خواهد کرد. از اینرو باید گفت که مورد عجیب انتخابات در این دوره نه مساله ردصلاحیت که چالش عدم ثبتنام است و ممکن است در چندین شهر اساسا در پایان خردادماه شورایشهر جدید انتخاب نشود.