اکرام رمضان در سروده‌های صائب تبریزی
صائب‌تبریزی با بهره‌گیری از عناصر و نشانه‌های دینی و معرفتی عصر خود، اشعار بسیاری را با توجه به تعابیر و مفاهیم دینی سروده است. رمضان یکی از مفاهیمی است که چندین مرتبه در دیوان او به‌چشم می‌خورد و اشعار شناخته‌شده‌ای با محتوای ماه رمضان و در وصف آن در آثار صائب دیده می‌شود.
  • ۱۴۰۰-۰۲-۱۵ - ۱۵:۲۰
  • 00
اکرام رمضان در سروده‌های صائب تبریزی
هر شام ز ماه رمضان صبح امیدی است
هر شام ز ماه رمضان  صبح امیدی است

علی عبداللهی، روزنامه‌نگار: پس از روی کار آمدن دولت شیعی صفویه، مرثیه‌سرایی و مدح دین و اشاره مستقیم به مناسک دینی در شعر شاعران این دوره رواج یافت و در راستای سیاست‌های پادشاهان صفوی رونق گرفت، همان‌گونه که علوم دینی و فقه و حدیث شیعه در همین دوره بسیار توسعه یافت. حکومت صفویه خود را برپا دارنده مذهب شیعه می‌دانست و از این‌رو شاهان بزرگ این سلسله نظیر شاه عباس اول و دوم صفوی، شاعران را به سرودن اشعار در مدح خاندان رسالت و معصومان(ع) دعوت می‌کردند. بر کسی پوشیده نیست که این قبیل سیاست‌های دینی در افکار سرایندگان شعر و نویسندگان فرهنگ و ادب فارسی نیز بی‏اثر نبود و ترویج و تشویق پادشاهان صفوی از شاعران عامل مهمی برای رواج این گونه شعری بود. درکنار مدح خاندان رسالت، موضوع پررنگ دیگر در شعر عهد صفوی، توجه به مناسک دینی و آیین فرهنگی اسلام است. اشعار و آثار شاعرانی چون صائب تبریزی، محتشم کاشانی، طالب آملی و... رنگ‌وبوی مناسک آیینی دین اسلام را در خود دارد و راویتگر رسومات فرهنگی و زیست اجتماعی مردم سرزمین ایران است.

شعر سبک هندی سرشار از پیچیدگی و تمثیل است و شاعران برای بیان ملموس‌ سخن خود از تمثیل و عبارات جدید بهره می‌جویند. صائب نیز در زمینه تمثیل و به‌کار بردن مضامین تازه ممتاز است و ابهامات شعری بسیار دارد. محمدرضا شفیعی‌کدکنی گسیختگی معانی و پریشانی اندیشه‌ شاعران آن عصر را دلیل پیچیدگی زبانی آنها می‌داند. او بر این باور است که دلیل دیگر دشواری رفع ابهام در این اشعار، گسیختگی معانی و پریشانی اندیشه‌های سرایندگان آن است که هر بیتی از عالمی ویژۀ خویش سخن می‌گوید و حتی گاهی معانی متضاد با یکدیگر درکنار هم قرار می‌گیرند.

برخی دیگر از کارشناسان شعر معتقدند که شاعران و منتقدان آن عصر مضامین غریب را می‌پسندند و این دلیل دیگر پیچیدگی و ابهام شعر سبک هندی و صائب است. در دوره صفوی سادگی از عیوب اصلی کلام محسوب می‌شد و درنتیجه شعر ساده، روان و خالی از کنایه، استعاره‌های بعید، مضامین غریب و خیالبافی‌های عجیب مطلوب نبود و سخن پیچیده‌تر و دقیق‌تر، شیرین‌تر و مقبول‌تر بود. درمجموع پایه‌های شعر سبک هندی بر ویژگی غریب‌پسندی استوار شده است. یکی از مهم‌ترین جلوه‌های سبک هندی استفاده از اسلوب معادله یا مدعا مثل است و دو اصطلاح مصراع معقول (مدعا) و مصراع محسوس (مثَل) از پرکاربردترین اصطلاحات شعرشناسی درحوزه سبک هندی است. مانند این بیت از بیدل دهلوی:

معنــی دل را حجــابی نیســت جــز طــول امــل  
ریشه چون در جلوه آید دانـه پنهـان مـی‌شـود

در آن دوره زمانی دو رویکرد عمده شعر پدیدار شد که با نام‌های طرز معتدل و طرز خیال نامگذاری شده‌اند. در طرز معتدل که صائب‌تبریزی را می‌توان از بزرگ‌ترین شاعران آن دانست، تلاش برای کشف مضامین جدید و راهبرد شاعرانه به دنیایی ذهنی، استخوان‌بندی شعر است. شعر طرز صائب را می‌توان ترکیبی از درک معنا، ابراز شگفتی و لذت ناشی از شگفت‌زدگی دانست. در سوی دیگر، در طرز خیال اساسا عدم درک معنا یا تلاش بسیار برای راهبرد به معانی شعری و کشف جهانی تازه از نتایج مورد توجه ادیبان آن عصر بوده است. 

صائب‌تبریزی را شاید بتوان قله‌نشین شاعران سبک هندی خطاب کرد؛ ملک‌الشعرای دربار شاه عباس دوم صفوی که در شعر سبک هندی به آفرینش مضمون‌های نوین شعری دست می‌زند. اشعار صائب در یک ساختار دوگانه‌ عینی و ذهنی معادله می‌سازد و معنا می‌آفریند. اینکه مفهومی در یک‌سوی بیت قرار می‌گیرد و مصداق در سوی دیگر اسلوب معادله هم نامیده می‌شود، از این شیوه تحت‌عنوان مدعا مثل نیز نام برده می‌شود. زبان او آمیزه‌ای از استعاره، تمثیل، تشبیه، نکته‌‌سنجی‌ها و ظرافت‌های کلامی منحصر به اوست. هم‌زمان با عصر حکمرانی صفویه بر ایران، صائب‌تبریزی نماینده‌ بی‌نقص سبک زبانی و تاریخی جامعه خویش است؛ چه از نظر محتوای شعری و چه از نظر صنایع ادبی و ترکیبات کلامی عصر خود، صائب تسلط خود بر سبک نوین «طرز تازه» را به انحای مختلف نمایان کرده است.  محمد قهرمان، پژوهشگر، مصحّح و شاعر خراسانی برای صائب جایگاه ویژه‌ای قائل است. وی می‌گوید: «حساب او از سایر گویندگان این شیوه جداست. او همچون خواجه حافظ از تمام محسنات شعرای معاصر یا نزدیک به عهد خود بهره گرفته و به کمک قریحه و نبوغ خدادادی، سبکی خاص خویش پدید آورده است.» جلوه‌ها و نمادهای دینی متعددی در شعر شاعران عصر صفوی دیده می‌شود و این نکته جایگاه ویژه‌ شعر مذهبی و آیینی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین گونه‌های شعری در این دوره را نشان می‌دهد. نمادهایی چون انتظار، مهدویت و ماه‌ رمضان، مانند این شعر از صائب‌تبریزی با مفهوم انتظار:

نیست در غیبت اگر باد بهاری صائب   /  این‌همه معنی رنگین ز کجا می‌آید

همان‌طور که گفته شد، مفاهیم دینی در اشعار بسیاری از شعرای این عصر به شکلی روان و گویا دیده می‌شود. گفتمان اعتقادی حاکم بر فضای حکمرانی کشور از یکسو و ایجاد بستر مناسب اجتماعی و فرهنگی و همراهی پادشاهان صفوی با این گفتمان از سوی دیگر باعث شد شاعران به‌طور مستقیم نشانه‌های معرفتی زمانه خود را در شعر به‌کار گیرند.

درمیان سرایندگان شعر فارسی، ماه رمضان همواره از مفاهیم برجسته و از ماه‌های مورد توجه بوده است. ایرانیان هم از دیرباز با آداب خاصی از ماه رمضان استقبال کرده‌اند و مواجهه فرهنگی به‌خصوصی نسبت به این ماه داشته‌اند. این ماه به‌دلیل ویژگی‌هایی که دارد مورد توجه بسیاری از شعرا قرار گرفته و در دوره‌های مختلف ادبیات فارسی، متناسب با وضعیت اجتماعی و فرهنگی جامعه، وضعیت فضای شعر نیز دچار تغییراتی شده و این تغییرات با توجه میزان پذیرش قواعد شرعی درمیان جامعه، در شعر شاعران تاثیر‌گذار بوده است.

صائب‌تبریزی با بهره‌گیری از عناصر و نشانه‌های دینی و معرفتی عصر خود، اشعار بسیاری را با توجه به تعابیر و مفاهیم دینی سروده است. رمضان یکی از مفاهیمی است که چندین مرتبه در دیوان او به‌چشم می‌خورد و اشعار شناخته‌شده‌ای با محتوای ماه رمضان و در وصف آن در آثار صائب دیده می‌شود:

هر شام ز ماه رمضان صبح امیدی است /  هر روز ازین ماه مبارک شب عیدی است
هر آه جگرسوز که از سینه برآید /  در دامن صحرای جزا سایه بیدی است
هر نوع شکستی که تو را روی نماید  /  چون موج درین بحر پروبال جدیدی است
تا خلوت یوسف که صبا راه ندارد  /  از دیده یعقوب عجب راه سفیدی است
در دامن دشتی که تو می‌ می‌کشی امروز  /  هر لاله او شمع سر خاک شهیدی است
صائب اگرت دیده بیدار نخفته است /  در پرده شبگیر عجب صبح امیدی است

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰