سید مهدی طالبی،روزنامهنگار: مایکروسافت در زندگی ما تاثیرات زیادی داشته است. گزارشی که هماکنون درحال خواندن آن هستید با استفاده از ویندوز و نرمافزار آفیس این شرکت نوشته میشود و شما احتمالا بهصورت مستقیم و یا غیرمستقیم از مجرای فناوریهای توسعه داده شده توسط این شرکت است که چنین گزارشهایی را میخوانید. کمتر خانه و جایی است که مایکروسافت نمایندهای از نرمافزارهایش را در آنجا نداشته باشد. این مساله درکنار قرار داشتن بیل گیتس، مدیر سابق و مشهور مایکروسافت در صدر جدول ثروتمندان جهان به مدت دو دهه باعث شده تصویری افسانهای از او در ذهن بسیاری نقش ببندد. دوگانه «مایکروسافت-ثروتمندترین فرد جهان» برای مدتها بهترین الگو برای تحریک مردم برای به دست آوردن ثروت و پیشبرد نوآوریها بود.
بیل گیتس اما درکنار دوگانه مشهورش یک دوگانه اخلاقی نیز داشت که کمتر مورد توجه عموم مردم قرار گرفت و در زیر سایه دوگانه اقتصادی او پنهان بود. دوگانه «خانواده موفق-فعالیتهای خیریهای» نیز در حوزه اخلاقی باعث معروفیت گیتس شد. گیتس درکنار همسرش در فعالیتهایی مانند تربیت فرزندان، شغل و فعالیتهای خیریه همقدم بود و درکنار مدیریت مجموعههای عریض و طویل تحت مدیریتش اینگونه نشان میداد که حواسش به خانواده کوچکش نیز جمع است و برای آنها توجه و وقت کافی صرف میکند. او همچنین با فعالیت در خیریهای که با نام کوچک خود و همسرش ساخته بود و خیریه «بیل و ملیندا گیتس» نام داشت به بسیاری از مناطق محروم جهان مانند آفریقا سفر میکرد تا مردم این مناطق را از فقر برهاند.
بیل گیتس از سال1975 بهطور همزمان مدیرعامل و رئیس هیاتمدیره مایکروسافت بود اما در سال2000 از مدیرعاملی، از سال2008 از کار روزمره و از سال2014 از ریاست هیاتمدیره این شرکت استعفا داد. با وجود این او همچنان بهدلیل سهام و سابقهاش در شرکت مورد توجه بود اما از سال2017 در جدول ثروتمندترین فرد جهان جای خود را به جف بزوس، مدیرعامل آمازون داد. گیتس از سال2017 به بعد بهشکلی در دوگانه «مایکروسافت-ثروتمندترین فرد جهان» خود را شکستخورده میدید و حالا نیز در دوگانه اخلاقی خود نوای شکست را میشنود.
شامگاه دوشنبه بود که بیل گیتس و همسرش ملیندا گیتس در بیانیهای مشترک که بهصورت جداگانه در حسابهای توئیترشان منتشر کردند از جدایی خود پس از سه دهه زندگی مشترک خبر دادند. در این بیانیه آمده است که او و همسرش «دیگر اعتقادی ندارند» که میتوانند بهعنوان زن و شوهر زندگی کنند و به همین دلیل به ازدواجشان پایان خواهند داد. این دو میگویند چنین تصمیمی را پس از «تفکرات بسیار درباره روابطشان» اتخاذ کردهاند. در ادامه بیانیه خانواده گیتس27 سال زندگی مشترکشان ستوده شده و با توصیف کردن فرزندانشان به «سه فرزند فوقالعاده»، بزرگ کردن این سه را بههمراه تاسیس بنیاد خیریه بیل و ملیندا دستاوردهایی بزرگ دانستهاند. بیل و ملیندا معتقدند دیگر نمیتوانند از طریق زندگی بهعنوان یک زوج به رشد خود در مرحله بعدی زندگیشان ادامه دهند و به همین دلیل از خانواده و اطرافیانشان خواستهاند به آنها زمان و حریم لازم برای هماهنگ شدن با وضعیت جدیدشان را بدهند. این زوج همچنین اعلام کردهاند با وجود پایان دادن به زندگی مشترک اما همکاریشان در بنیاد بیل و ملیندا گیتس را استمرار خواهند داد.
براساس قوانین موجود در غرب، این دو باید بخشی از اموالشان را تقسیم کنند. با این حال شاید تمامی اموال در بخشهایی که باید تقسیم شوند، قرار نگیرد. در چنین مواردی برای آنکه اقدامات در روند جدایی طولانی نشود زوج به توافقی برای تقسیم اموال میرسند. در این روند بهعنوان نمونه میتواند به جدایی جف بزوس از همسر سابق مکنزی اسکات در سال2019 اشاره کرد. در توافق جدایی این دو نفر 4درصد از سهام آمازون به اسکات رسید. مجموع اموالی که همسر سابق بزوس از وی دریافت کرد به عدد 37میلیارد دلار میرسید. سازمان بلومبرگ در سال2019 میزان داراییهای بزوس را 114میلیارد دلار تخمین زده بود.
حالا چنین اتفاقی برای ملیندا گیتس نیز رخ خواهد داد. خانواده گیتس در دادخواست طلاق خود اعلام کردهاند برای تقسیم اموال مشترکشان میان خود به توافق رسیدهاند. مجله فورس داراییهای بیل گیتس را 124میلیارد دلار در سال جاری برآورد کرده که او را در مقام چهارمین فرد ثروتمند جهان مینشاند. این اموال شامل سرمایهگذاریها، شرکتها، سهام مایکروسافت، سهامهای بازار بورس و البته خیریه پرطمطراق بیل و ملیندا گیتس میشود. این خیریه با 51میلیارد دلار اموال که بخشی از آن به خانواده گیتس تعلق دارد یکی از مراکز اصلی مدیریت اموال این خانواده تحت پوشش فعالیتهای انساندوستانه است. ملیندا گیتس که پس از جدایی با نام سابق خود ملیندا آن فرنچ (Melinda Ann French) خطاب خواهد شد پس از جدایی براساس رویههای موجود میتواند تا حداکثر 62میلیارد دلار به دست آورد.
ملیندا که همانند گیتس یک نخبه در زمینه فناوریهای رایانهای است در دهه1980 وارد شرکت مایکروسافت شد و پس از 7سال آشنایی با بیل گیتس در سال۱۹۹۴ با او ازدواج کرد که حاصل آن سه فرزند به نامهای جنیفر کاترین گیتس (۱۹۹۶میلادی)، روی جان گیتس (۱۹۹۹میلادی)، و فوب آدل گیتس (۲۰۰۲میلادی) بوده است. گرچه ملیندا نقش چندانی در ثروتاندوزی بیل گیتس از طریق شرکت مایکروسافت نداشته است اما در حوزههای دیگر یاور خوبی برای او در ایجاد پوشش و زمینههای اقتصادی بوده است. فعالیتهای شکبرانگیز این دو در خیریه خود و همچنین سرمایهگذاری در زمینه فناوری mRNA که مورد استفاده دو واکسن آمریکایی کرونا یعنی فایزربیوتک و مدرنا قرار گرفته باعث شده خانواده گیتسها بیشتر از گذشته زیر ذرهبین قرار گیرند. در ادامه گزارش به سرمایهگذاریهای قابلتوجه و شکبرانگیز این دو در فناوری mRNA خواهیم پرداخت، موضوعی که با خیریه بیل و ملیندا گیتس هم ارتباطی پررنگ دارد، به شکلی کلی این خیریه به محلی برای فعالیتهای اقتصادی خانواده گیتسها تبدیل شده که از طریق آن اقدامات دارای ریسک و غیرمعمول خود را در سطح جهان مدیریت میکنند.
سود میلیارد دلاری گیتسها از تولید واکسنهای کرونا
نخستین واکسن آمریکا در زمینه مقابله با ویروس کرونا ساخت مشترک دو شرکت داروسازی فایزر آمریکا و بیونتک آلمان بود. این واکسن نخستینبار ۱۴دسامبر سال 2020 (۲۴آذر 1399) مدت کوتاهی پس از دیافت مجوز به یک شهروند آمریکایی تزریق شد و با اخذ تاییدیههای داخلی و بینالمللی واکیسناسیون با این محصول از ۲۶دسامبر در اتحادیه اروپا نیز شروع شد. گفته میشود این واکسن درمقابل ابتلا به ویروس کرونا تا 95درصد ایمنی ایجاد میکند. واکسن دیگری نیز که در آمریکا ثبت شد مدرنا نام دارد که ساخت شرکتی با همین نام است. این واکسن نیز ایمنی 86درصدی در افراد ایجاد میکند. نقطه مشترک این دو واکسن اما فناوری مورد استفاده آنهاست. این دو واکسن برای نخستینبار از فناوری mRNA استفاده کردهند. این روش جدید تا حد زیادی با روشای پیشین ساخت واکسن تفاوت دارد.
در روشهای کلاسیک و سنتی از ویروس کشتهشده، ضعیفشده یا بخشی از اجزای پروتئینی آن جهت تحریک سیستم ایمنی بدن برای ساخت پادتن استفاده میشد اما در فناوری جدید روش متفاوتی بهکار گرفته شده است. در فناوری پیامرسان RNA یا mRNA نیازی به ویروس نیست و تنها بخش کمی از آن در دوران آزمایش واکسن برای تعیین توالی ژنوم آن مورد استفاده قرار میگیرد. در فناوری mRNA بخشی از رمز ژنتیکی ویروس به بدن تزریق میشود، پس از این اقدام رمز ژنتیکی وارد سلولها شده و پروتئین شاخکی ویروس را تولید کرده و آن را دراختیار سیستم ایمنی بدن قرار میدهد که همین مساله باعث میشود سیستم ایمنی بدن قادر به تولید پادتن و سلولهای ایمنی تی برای مبارزه با ویروس شود.
این فناوری پیشرفته براساس تحقیقات شرکتهایی ساخته شده که مورد پشتیبانی خانواده گیتسها بودهاند. بنیاد خیریه بیل و ملیندا گیتس در سالهای اخیر سرمایهگذاریهای گستردهای در زمینه کشف و تولید امآرآیها، یا همان «پیامرسانها» داشتهاند. بهانه بنیاد خیریه گیتس برای سرمایهگذاری در این حوزه مبارزه با ویروسهای لاعلاجی مانند ایدز بودهاند. آزمایشگاههایی که با استفاده از سرمایهگذاریهای بنیاد خیریه بیل و ملیندا گیتس محصولاتی ساخته و سپس به بهانه ریشهکنی بیماری این محصولات را در مناطق فقیر به آزمایش گذاشته است. این حوزه البته تنها یکی از شاخههای فعالیت بنیاد خیریه گیتس بوده است اما برای آنکه بفهمیم تا چه میزان برایش سودآوری خواهد داشت باید دست به محاسباتی با دو واکنس فایزربیوتک و مدرنا بزنیم.
فایزر در سال2020 تقریبا 20میلیون دوز واکسن تولید کرده و میگوید در سال جاری میلادی نیز توان تولید 3/1میلیارد دوز واکسن را داراست. با این حال پیشبینی میشود در سال2021 این شرکت یکمیلیارد دوز واکسن تولید کند. قیمت واکسن فایزربیوتک در هر دوز نیز بین 15 تا 20دلار است. این واکسن در اروپا نیز بین 15 تا 30یورو قیمتگذاری شده است. اگر حداقل قیمت این واکسن را در هر دوز 15دلار در نظر بگیریم با توجه به تولید یکمیلیارد دوز از آن در سال2021 این شرکت درآمدی 15میلیارد دلاری از واکسن تولیدی خود خواهد داشت؛ مبلغی که بخش بزرگی از آن سود بوده و قسمتی از آن نیز به شکل «عایدی از سرمایهگذاری» به بنیاد بیل و ملیندا گیتس سرازیر خواهد شد. با توجه به آنکه واکسنهای کرونا باید بهصورت سالانه تزریق شوند این درآمد بهصورت پایدار و سالانه عاید شرکتهای سازنده واکسن و خانواده گیتسها خواهد شد. استفاده این خانواده از بحران کرونا باعث شده برخی به گیتس مشکوک شده و او را در تئوریهای توطئه متهم به طرحریزی انتشار ویروس کرونا کنند. این اتهامات شاید بیش از اندازه توطئهانگارانه باشند اما آنچه با چنین اتهاماتی از پیشانی بیل گیتس زدوده میشود فراموش شدن فعالیتهای مشکوکش در موسسه بیل و ملیندا گیتس است. بسیاری از افراد وقتی با تئوریهای توطئه روبهرو میشوند سعی میکنند از کنار آن رد شوند. بهعنوان مثال بیل گیتس در مصاحبههایش بارها با استفاده از این تئوریهای توطئه منتشرشده علیه خود دست به مظلومنمایی زده است. مشخص است وقتی مخاطب با این تئوریهای توطئه مواجه میشود حق را به بیل گیتس میدهد اما نقطه مثبت این قضیه نیز عبور فرد از ماجراست زیرا او با تئوری توطئه سرگرمشده تا به مساله اصلی توجه نکند. مساله اصلی فعالیتهای اقتصادی مشکوک خیریه بیل و ملیندا گیتس است که در پوشش آن اقداماتی غیرمتعارف انجام میشود تا از طریق آن به ثروت گیتسها افزوده شود.
خیریه بیل و ملیندا گیتس پوششی برای فعالیتهای اقتصادی
بیل گیتس میگوید همه ثروتش را به خیریه خود خواهد بخشید و به هر یک از سه فرزند خود تنها 10 میلیون دلار خواهد داد تا با آن زندگی خود را بساند. او میگوید فرزندانش با پول زیاد موفق نخواهند شد اما نکته جالب ماجرا اینجاست که مدیریت بنیاد بیل و ملیندا پس از مرگ این دو برعهده فرزندان خواهد بود.
این خیریه در سال 2000 با 106 میلیون دلار سرمایهگذاری توسط خانواده گیتس پایهگذاری شد و طی دو سال سرمایه خود را به 2 میلیارد دلار رساند. در سال 2006 وارن بافت یکی دیگر از غولهای جدول ثروتمندترین افراد جهان که دوست خانوادگی آنهاست به خیریه پیوست و سرمایه آن را دو برابر کرد. گیتسها پویشی راهاندازی کردهاند که براساس آن از ثروتمندان میخواهند نیمی از سرمایه خود را وقف امور عامالمنفعه کرده و به خیریهها ببخشند. خیریه خانوادگی گیتسها که حالا در هیاتمدیره خود وارن بافت را نیز دارد درحال حاضر سرمایهای بالغ بر 51 میلیارد دلار را کنترل میکند. این سرمایه شامل فعالیتهای گسترده با هدف درآمدزایی است. بهانه این خیریه برای دست زدن به سرمایهگذاریهای سودآورد ایجاد منابع مالی پایدار برای اجرا و تداوم برنامههای انساندوستانه است. همچنین بسیاری از سرمایهگذاریهای سودآور دارویی این خیریه به بهانه مقابله با بیماریها انجام شدهاند. داروهایی که مراحل آزمایش آنها در کشورهای فقیر آفریقایی تحتعنوان کمک به فقرا طی شده است. سرمایهگذاریهایی که برخی از آنها مانند فناوری mRNA در آستانه سودآوری چندین میلیارد دلاری هستند. همچنین باید توجه داشت اقداماتی که تحتعنوان عامالمنفعه و تحتنظر خیریهها انجام میشوند عموما معاف از مالیات هستند. این موضوع برای سرمایهگذاران بسیار مهم است بهخصوص در کشوری مانند آمریکا. شهروندان آمریکایی حتی اگر خارج از این کشور فعالیت داشته و زندگی میکنند باید به دلیل داشتن تابعیت آمریکایی مالیات بپردازند.
راهاندازی خیریهها پوشش مناسبی برای پرداخت نکردن مالیات، سرمایهگذاریهای نامعمول و آزمایشهای دارویی روی مردم و همچنین آرام کردن مردم فقیر برای جلوگیری از طغیان آنهاست. اقدامی که بیل و ملیندا گیتس سالها آن را برای تضمین زندگی مرفهشان انجام داده و آن را به دیگر ثروتمندان نیز توصیه کردهاند.