به گزارش «فرهیختگان»، جزو اولین افرادی بود که با انتخاباتیشدن فضای سیاسی کشور با صراحت کلامی که در او موج میزند اعلام کرد که «کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری دوره سیزدهم» است که البته به دلیل اینکه نظامی است اعلام حضور وی با واکنشهایی همراه بود.
او در دولت نخست حسن روحانی مسئولیت وزارت دفاع را در کابینه بر عهده داشت. در این گفت وگو از اینکه بخواهند او را منتسب به دولت روحانی کند انتقاد می کند و میگوید اینکه بگوییم یک عضو کابینه به مثابه دولت است حرف درستی نیست.
دهقان تاکید دارد: بنده همواره فرد مستقلی بودم و هیچ وابستگی سیاسی به جریان خاصی نداشتم که بخشی از آن اقتضای کاری من بوده چرا که بنده به عنوان فردی که در سیستم نظامی کار کردهام نمی توانستم وابستگی سیاسی داشته باشم مسئله دوم نیز شخصیت فردی بنده است و من هیچگاه نخواستم وامدار یا طلبکاری کسی شوم.
مهمترین بخش گفت وگو با سردار حسین دهقان در مورد بنزین و مذاکرات هستهای است. او در این گفتوگو تاکید دارد که زمان دولت روحانی برای امتیاز دادن و امتیاز گرفتن از آمریکاییها تمام شده است و در مورد بنزین نیز زوایای جالبی از نحوه تصمیمگیری دولت روحانی درباره بنزین را بیان میکند.
مهمترین محورهای این گفتوگو به شرح زیر است:
*دولت روحانی پاسخگوی مسائل عمومی جامعه همچون کرونا و گرانی نیست
*مستقل هستم/هیچگاه نخواستم وامدار یا طلبکاری کسی شوم
*باید تریبونهای یکطرفه را کنار بگذاریم
*چرا رئیس جمهور مخالفان خود را بی سواد میداند در حالی که باید با آنها گفتوگو میکرد
*میزان گفتوگو با مردم در دولت روحانی بشدت پایین بود
*وعده 100 روز پایانی روحانی به سخره گرفتن مردم است
*مردم از دولت آینده یک فضای آرام برای زندگی خوب میخواهند
*مردم شب که میخوابند و صبح از خواب بیدار میشوند نمیدانند گوجه، خیار، پیاز یا سیب زمینی کیلویی چند شده است؟
**دولت روحانی در این 8 سال چه گلی به سر ملت زده که بخواهد ادامه داشته باشد
*زمانی می توانیم مذاکره کنیم که در موضع قدرت باشیم
*زمان دولت روحانی برای امتیاز دادن و امتیاز گرفتن از آمریکاییها تمام شده است
*در اصلاحات مرسوم اصلاحگری دیده نمیشود
*بزرگترین مصلح این جامعه مقام معظم رهبری هستند
*اصلاحطلبان میخواهند ما را به زمان مشروطه برگردانند
*اصلاحطلبان چیزی به اسم حکومت دینی را بر نمیتابند و عملا متمایل به حکومتی عرفی هستند
*نیامدم در قدرت بمانم اما در خدمت امام، رهبری و انقلاب هستم
*اگر رئیس جمهور بودم در قضیه بنزین مسئولیت را میپذیرفتم
*روحانی میخواست ابعاد فاجعه بنزین را به لحاظ روانی تقلیل دهد
*در دولت همه مخالف افزایش بنزین بودند
*ماجرای روزی که قرار بود بنزین در دولت افزایش پیدا کند
*جهانگیری اگر اختیار ندارد پس چرا معاون اول مانده است؟
مشروح گفتو گوی خبرنگاران سیاسی خبرگزاری فارس به حسین دهقان به شرح زیر است:
سلام جناب دهقان. ممنون از وقتی که در اختیار خبرگزاری فارس قرار دادید به عنوان سوال نخست اینجا شروع کنیم که امروز مردم به سردار حسین دهقان به عنوان فردی نگاه می کنند که در کابینه دولت یازدهم وزارت دفاع را بر عهده داشته و عضوی از کابینه دولت آقای روحانی بوده است. امروز به دلیل عملکردها و سوء مدیریتها آنگونه که از اظهارات مردم بیرون میآید آقای روحانی و مجموعه دولت او در بین مردم دیگر آن جایگاه سابق را ندارند. در انتخابات پیش رو نیز این احتمال وجود دارد که شاید مردم شما را نماینده دولت آقای روحانی بدانند. آیا شما بین خود و آقای روحانی و دولت او فاصلهای می بینید؟
دهقان: دولت را به من منتسب میکنند یا من را به دولت؟
*دولت روحانی پاسخگوی کرونا و گرانی نیست*
شما را به دولت منتسب می کنند.
دهقان: اگر دولت را به من منتسب کنند که اکنون من رییس جمهورم (با خنده). باید بررسی کنیم از چه منظری چه موضوعی را نگاه می کنیم و چه قضاوتی داریم. اینکه دولت کارنامه موفقی را عرضه نکرده است باید بگویم که امروز مردم به طور عموم از دولت رضایت ندارند، اینکه دولت در موضع پذیرش مسئولیت قرار نمیگیرد و پاسخگوی مسائل عمومی جامعه مثل کرونا و گرانی نیست، درست و صحیح است اما اینکه چون یک نفر در این دولت مسئولیتی داشته و بگوئیم مساوی با عین دولت است این فارغ از هر نوع مسئولیتی است. ما باید به افراد از این منظر نگاه کنیم که آنها در حوزه مسئولیتی خود چه نقشی را ایفا کردند.
*یک عضو کابینه به مثابه عین دولت نیست*
ممکن است فردی در یک دولتی باشد اما نمی توان به یک معنا به دولت وصل کرد. البته دولت باید این هویت را داشته باشد که همه عناصر دولت خود را از دولت و یک تیم بدانند اما معمولا تا حالا این اتفاق در کشور ما نیفتاده است. دولتها در ایران از افراد با آبشخورهای فکری مختلف تشکیل شده است بنابراین از این منظر که بگوییم یک عضو کابینه به مثابه عین دولت است حرف درستی نیست اما بنده ۴ سال وزیر دفاع آقای روحانی بودم همینطور که ۵ سال در دولت آقای احمدی نژاد و قبل از آن در دولت آقای خاتمی حضور داشتم. اینکه بگویید من عین آقای خاتمی هستم درست نیست چون من که بیشتر از آقای خاتمی با آقای احمدی نژاد کار کردم و با این تعبیر باید اصلاحطلب یا احمدینژادی تلقی شوم! اما در حقیقت هیچ کدوم از اینها درست نیست. من همیشه خودم بودم یک عنصر مستقل، انقلابی و ولایی. من آنچه که در هر مقطعی از زمان احساس کردم که می توانم باری از دوش مردم بردارم یا نقش موثری ایفا کنم وارد شدم و هر وقت هم احساس کردم که موثر نیستم دلیلی برای ادامه دادن نمیدیدیم.
یک سوال پیش میآید و آن اینکه آیا دولتهای ما دولتهای بیگانه هستند و یا دولتهای منتخب و برآمده از اراده مردم هستند؟ اگر بگوئیم مردم انتخاب کردند پس بنابراین دولت مردم هستند و اگر بگوئیم که یک عنصر بیرونی مداخله کرده و کسی را بر سر کار گذاشته پس استقلال ما کجا است که عدهای برای نان، دولت تعیین میکنند؟ ما باید وقتی یک دولت سر کار میآید فقط از یک موضع به آن دولت نگاه کنیم و آن نوع نگاهی که آن دولت به مردم دارد و کیفیت خدمتی که به مردم می دهد و رضایت مردم را در جهت کلیت نظام بالا میبرد.
وقتی امیرالمومنین مالک اشتر را برای مصر انتخاب کردند آن نامه معروف را می نویسند که نخست مردم آن سرزمین برادران و خواهران دینی تو هستند یا دوم همجنس تو در خلقت هستند. گاها دولتی سر کار می آید و فکر می کند که نماینده یک گروه خاصی است که به او رای دادند پس بنابراین دیگر مردم آن کشور چه میشوند؟ آیا آنها به دنبال دولت خودشان باشند؟ این دولت است که تعیین میکند با چه کیفیتی به عموم مردم نگاه میکند. در نامه امیرالمومنین به مالک اشتر باز آمده است: حرفی که از زبان مردم بیرون میآید همان چیزی است که خداوند به نوعی آن را خواسته است. یعنی اگر شما در خدمت مردم باشید مردم خود به خود شما را خواهند دید و حتما شما را حمایت و با شما همکاری و همراهی میکنند.
*مستقل هستم/هیچگاه نخواستم وامدار یا طلبکاری کسی شوم*
حال اگر در خدمت مردم نباشد میشود همین وضعی که الان است. بنده همواره فرد مستقلی بودند و هیچ وابستگی سیاسی به جریان خاصی نداشتم و یک بخش آن اقتضای کاری من بوده چرا که بنده به عنوان فردی که در سیستم نظامی کار کردهام نمی توانستم وابستگی سیاسی داشته باشم مسئله دوم نیز شخصیت فردی بنده است چون هیچگاه نخواستم وامدار یا طلبکاری کسی شوم من همیشه بدهکار به امام و رهبری بودم و خواهم بود و علاقه مندم که توان و ظرفیت هم در خدمت نظام مردم و رهبری معنیدار شود و جایگاه و مرتبه برایم موضوعیت نداشته است.
*باید تریبونهای یکطرفه را کنار بگذاریم*
سردار شما فرمودید میزان مقبولیت و رضایت از یک دولت این است که آن دولت چقدر همراه مردم بوده است. به نظر شما آقای روحانی کجای مسیر را اشتباه رفته است که با چنین وضعیتی رو به رو است. آیا دولت آقای روحانی دولت همه مردم نبود؟ چون ما از تریبونهای عمومی میشنویم که دولت همه تلاش خود را برای ارتقای معیشت مردم به کار گرفته و مقوله سیاست خارجی و مذاکرات و ... نیز برای آب و نان مردم بوده است؛ پس این سوال مطرح میشود که آقای روحانی کجای مسیر را اشتباه رفته که اکنون اقبالی به او و دولتش در جامعه وجود ندارد.
دهقان: چه شد که آن وعدهها عملی نشد؟ اینها همه وعدههایی بود که در دوران انتخابات داده شد و در طول عمر دولت نیز همواره بیان شده است. من معتقدم بزرگترین مشکلی که اکنون در کشور داریم این است که بعضا ما مواردی را اعلام می کنیم که امکان تحقق آن وجود نداشته و ندارد. همراهی با مردم کجا میتواند باشد؟ همراهی با مردم یعنی اینکه با صداقت تمام مشکلات را ببینم و اعلام کنم و سپس با مردم به گفتوگو بنشینم.ما باید تریبونهای یکطرفه را کنار بگذاریم.
*چرا رئیسجمهور مخالفان خود را بیسواد میداند؟ در حالیکه باید با آنها گفتوگو میکرد*
این تعامل و گفتوگو است که فضا را تغییر میدهد. فرض کنید شما در یک موضعی با من مخالفت دارید و حال برجام در اوج آن است. چرا رئیس جمهور مخالفان خود را بی سواد و مجموعهای از صفات را برای آنها قرار میدهد و یا اینکه مخالفان خود را در مقابل مردم قرار میدهد که مردم چیزی را میخواهند که شما آن را نمیخواهید. به عنوان مثال شما مخالف هستید و نظر دارید من معتقدم که باید بنشینم نظر شما را بشنوم و گفتوگو و تعامل داشته باشم چون شما ظرفیتی محسوب میشوید که میتوانید در کنار رئیس جمهور قرار بگیرید. چرا باید در مقابل من تعریف شوید؟
*میزان گفتوگو با مردم در دولت روحانی بشدت پایین بود
پس تاکید دارید که مخالفان جزیی از مردم بودند.
دهقان: دقیقا همینطور است.این حساسیت باید وجود داشته باشد که من بپذیرم شما که در مورد موضوعی اعتراض میکنید بحث شخصی با بنده ندارید ممکن است بعضا شخصی باشد اما من این قضاوت را نکنم و بررسی کنم که سخن شما چیست. وقتی شما نیروها را از صحنه بیرون میکنید و یا به زاویه میبرید او نیز کار خودش را میکند. من معتقدم که گفتوگوی با مردم در این دولت بشدت پایین بود و رفتارها با حالت قهر و فاصله گرفتن بود. در حالی که همه اینها میتوانستند در خدمت کشور قرار بگیرند.
آقای دهقان! آقای روحانی اخیرا وعده جدید داده و مثل روزهای نخست دولت گفته که مسائل کشور را در 100 روز پایانی دولت حل میکند.
دهقان: آقای روحانی گفته است که من تحریمها را بر میدارم و چیزی را به دولت بعدی منتقل نمیکنم.
البته آقای دهقان! آقای روحانی تاکید کردند که 4 هدف را در 100 روز پایانی دولت دنبال می کند که واکسن کرونا و تحریمها از جمله این موارد بودند.
دهقان: ای کاش آقای روحانی! طی یکسال گذشته واکسن به کشور وارد میکرد و مردم را در این فضای بلاتکلیف نمیگذاشت که امروز هزاران ایرانی به این ویروس مبتلا نشوند. اینکه ما این کارها را برای روزهای آخر گذاشتیم جای سوال است! مگر زمان به عقب بر میگردد؟ این سخنان هیچ منطقی ندارد. ما فرصت داشتیم که واکسن وارد کنیم باید وارد میکردیم و اکنون نیز دیر است و باید هرچه سریعتر این اقدام را انجام داد. این موضوع خواسته مردم است و مردم میبینند که خویشاوندان و نزدیکانشان میمیمرند و ما به آنها بگوییم که مردم نمیرید و ما می خواهیم واکسن بیاوریم! مگر میشود؟
*وعده 100 روز پایانی روحانی به سخره گرفتن مردم است
این مستلزم این است که این وعده 100 روزه محقق شود. چرا که مردم خاطره خوبی از وعدههای 100 روزه چه در روزهای ابتدایی و در روزهای پایانی دولت ندارند.
دهقان: من به 100 روزه کاری ندارم. آقای روحانی گفته من تا پایان دولت این کار را میکنم و من میگویم اگر این کاری است که باید انجام میشد پس چرا در طول یکسال گذشته انجام نشد؟ میتوانست انجام شود. این نوع برخورد با مردم به سخره گرفتن همه افکار عمومی و مطالبات مردم است. حال اگر آقای روحانی بتواند چنین کاری انجام دهد کار بدی نیست. هر زمان هرکس هر میزان از بار سنگین معیشت و اقتصاد را از دوش مردم بردارد باید به او تبریک و خدا قوت بگوییم.
*باید از آمریکا بابت بازگشت به برجام امتیاز بگیریم
با توجه به اینکه دولت اکنون در حال مذاکره با 1+4 است. منتقدان دولت میگویند هدف کوتاه مدت دولت بازگرداندن آمریکا به برجام است.
دهقان: باز گرداندن آمریکا بی معنی است. ما که آمریکا را از برجام بیرون نکردیم که بخواهیم آن را بر گردانیم. آمریکا از برجام بیرون رفته و اکنون باید خودش برگردد و امتیازی نیز باید از آن بگیریم چون یکطرفه از برجام بیرون رفته و این همه هزینه بر ملت تحمیل کرده است. این که بخواهیم منت آمریکا بکشیم که به برجام برگردد خیلی ...
حتی صرف برگشت آمریکا نیز ممکن است موجب لغو تحریمها نیز نباشد. آن زمان که آمریکا در دولت آقای اوباما در برجام بود، تحریمها نیز به قوت خود باقی ماند به گونهای که رئیس کل وقت بانک مرکزی عبارت کاملا هیچ را از دستاورد برجام به کار برد.
دهقان: بحث ما امروز بازگشت آمریکا به برجام نیست که بگوییم ما یک کاری صورت دهیم که آمریکا به برجام برگردد ...
پس ما لغو تحریمها را باید دنبال کنیم.
دهقان: لغو تحریمها، جبران هزینهها و اثبات پایبندی به قواعد برجامی از اهداف ما باید باشد.
منتقدان میگویند دولت صرفا میخواهد آمریکا به برجام برگردد و با این دستاویز این صد روز را هم طی کند.
دهقان: که چه بشود؟
بله بحث همین است که چه بشود؟
دهقان: ما همیشه باید به نتیجه فکر کنیم و خیلی مهم نیست که فرآیند چه چیزی باشد. بنابراین این چیزی که شما مطرح می کنید چه خروجی خواهد داشت؟
اینکه دولت سیزدهم همسو با دولت فعلی باشد.
دهقان: منظورتان این است که دولت و آقای روحانی بنا دارد یک فضای امیدی را نسبت به آینده درست کند و بگویند که این مسیر باید ادامه پیدا کند؟ 7 سال گذشته مگر چه شد؟ یعنی ما 7 سال دیگر هم تمرین کنیم؟مردم این فریب را نمیخورند. اگر این یک فریب سیاسی باشد باید بگویم که مردم هوشیارتر از این حرفها هستند. البته سیاسیون این حرفها را می زنند اما مردم خیر.
*مردم از دولت آینده یک فضای آرام برای زندگی خوب میخواهند*
فارغ از اینکه دولت در اختیار چه کسی باشد مردم یک چیز از دولتشان می خواهند و آن این است که در یک فضای آرام یک زندگی خوب داشته باشند. امروز مردم شب که میخوابند و صبح از خواب بیدار میشوند نمیدانند گوجه، خیار، پیاز یا سیب زمینی کیلویی چند شده است؟ مردم امروز نمیدانند که آیا برای پولی که در جیبشان گذاشتهاند میتوانند پیشبینی کنند یا خیر یا نصف شده است. هرکسی میخواهد حاکم باشد مردم این رویه را نمیپسندند. مردم واقعگرا تر از مسئولان هستند؛ آنها جنگ را پشت سر گذاشتند و تجربه کردند و میدانند در شرایط جنگی نباید سطح انتظاراشان را بالا ببرند. امروز هم مردم بدانند در این شرایط محدودیتهایی را باید بپذیرند. اگر قضایا درست به مردم گفته شود مردم همراهی میکنند. اما وقتی به مردم وعدههای بدون پشتوانه میدهیم و به آن وعدهها عمل نمیکنیم شرایط اینگونه میشود. مردم باید از واقعیتهای جاری کشور خود مطلع باشند و محدودیتها صادقانه به مردم گفته شود و فرصتها و امکانات نیز در اختیار آنها قرار بگیرد و بدانید که دولت و ملت بدون هم معنی ندارد.
*دولت روحانی در این 8 سال چه گلی به سر ملت زده که بخواهد ادامه داشته باشد؟*
آقای دهقان برخی از منتقدان میگویند که دولت بنا دارد از مذاکرات اخیر برجامی بهرهبرداری انتخاباتی کند و میوه وین را برای پاستور سیزدهم بچیند. نظر شما در این خصوص چیست؟ شما بهتر میدانید که بحث منافع ملی نباید به مسائل سیاسی ربط داد اما در سال 92 و 96 دوگانه ایجاد شد و احتمال میرود در انتخابات 1400 نیز تکرار شود. جبهه اصلاحات ایران که ریاست آن بر عهده آقای بهزاد نبوی است در حال تدوین نامهای به جو بایدن برای تسریع در بازگشت آمریکا به برجام بود. نظر شما در خصوص این موارد چیست؟
دهقان: کاری که برای خدا نباشد هیچ برکتی ایجاد نخواهد کرد. اینها حاضرند به قیمت اینکه خیلی از مسائل را به فروش بگذارند، سر کار بمانند. این دولت در این 8 سال چه گلی به سر ملت زدند که بخواهند ادامه بدهند؟ مردم اکنون وضعیت کشور نگاه می کنند و می بینند. برای رفع تحریمها قطعا طرف آمریکایی از ما امتیاز می خواهد بنابراین ما زمانی می توانیم مذاکره کنیم که در موضع قدرت باشیم و در درون کشور انسجام و وحدت باشد. وقتی ما به طرف مقابل میگوییم بیا تحریمها را بردار که ما فُلان یعنی ما پذیرفتیم که دارای ضعف هستیم و اکنون می خواهیم ضعفمان را معامله کنیم بنابراین طرف مقابل در این وضعیت به دنبال امتیازگیری از ما خواهد بود البته زمان دولت روحانی برای امتیاز دادن و امتیاز گرفتن از آمریکاییها تمام شده است.
*در جریان موسوم به اصلاحات، اصلاحگری دیده نمیشود*
سردار به این مسئله بپردازیم، شما فرمودید نه اصلاح طلب هستید نه اصولگرا ...
دهقان: در کشور باید هم ایدههای اصلاحطلبانه وجود داشته باشد و هم نمیتوان از اصول عدول کرد. با حفظ اصول اصلی انقلاب حتما باید اصلاحات صورت داد. خداوند در یک مقطعی از زمان حکمی بر پیامبر نازل میکند، شرایط تغییر می کند حکم اصلاح میشود. امروز باید در کشور اصلاحگری صورت دهیم. در اصلاحات مرسوم اصلاحگری دیده نمیشود. بزرگترین مصلح این جامعه مقام معظم رهبری هستند. هر جا مشکلی و نقصی به وجود میآید و حتی اگر چیزی با روال جاری نمیخواند، ایشان وارد میشوند چرا که باید جامعه را اداره کرد نمی توان جامعه را رها کرد و گفت که مهم نیست چه اتفاقی میافتد. چرا مقام معظم رهبری اجازه مذاکره دادند؟ قاعدتا مقام معظم رهبری وقتی شرایط را برای مذاکره فراهم دیدند این اجازه را دادند حال اینکه مذاکره کنندگان چگونه عمل کردند حرف دیگری است.
*اصلاحطلبان می خواهند ما را به زمان مشروطه برگردانند*
اصلاح طلبان اگر دنبال اصلاحگری نیستند پس بدنبال چه چیزی هستند؟
دهقان: اصلاحطلبان می خواهند ما را به زمان مشروطه برگردانند. آنها میگویند آزادی مبنای همه چیز است. مشروطه بدنبال دو عنصر آزادی و عدالت بود. آزادی از منظر عمومی تعریف دارد. من نمی خواهم آنها را متهم کنم اما آنها (اصلاحطلبان) چیزی به اسم حکومت دینی را بر نمیتابند و عملا به سمت حکومتی عرفی هستند. آنها میگویند اشکالی ندارد که یک مسلمان حاکم باشد اما چه کسی گفته است که اسلام حکومت کند در حالی که انقلاب شده تا اسلام و شریعت پیاده شود و حال این اسلام و شریعت نیز با مقتضیات زمان و مکان است.
*نظام سیاسی باید برای شرایط و حوادث مختلف پاسخ متکی بر دین داشته باشد*
امام (ره) این حرف را برای رهبری و مرجعیت زدند که عنصر زمان و مکان در افتاء و استفتاء باید وجود داشته باشد که این به معنای اصلاحات است بنابراین ذات شیعه اصلاحگری است. حوادث و واقعیای که ایجاد می شود فتوا صادر می شود و حکم و فتوای مراجع تقلید نیز همواره ثابت نیست. نظام سیاسی باید برای شرایط و حوادث مختلف پاسخ متکی بر دین داشته باشد.
*باید به سمت رها کردن نظام اداری از لباس سیاسی و حزبی برویم*
اگر در انتخابات یکی از دو جریان اصلاح طلب یا اصولگرا از شما حمایت کند. شما اهداف آنها را در دولت پیاده میکنید؟ آیا با آنها وارد رایزنی خواهید شد؟
دهقان: خیر، ما باید به سمت رها کردن نظام اداری از لباس سیاسی و حزبی برویم. این همه حرف من است. نظام اداری ما جای شایستگان ملت فارغ از انتخابشان به هر جریان سیاسی است بنابراین سهم خواهی و تعیین تکلیف و این بیاید و آن برود نداریم و نباید هم باشد. وقتی شخصی به عنوان وزیر انتخاب میشود حق ندارد از خویشاوندان یا جریان سیاسی خود بیاورد و معتقدم این بازیها باید متوقف شود.
*من وامدار کسی نخواهم شد/نیامدم در قدرت بمانم*
شما جزو گزینههای مورد حمایت اصولگرایان نیستید اما اصلاح طلبان از شما اعلام حمایت کردند. بنابراین این مواردی که اکنون ذکر کردید را به صراحت به جریان حامی خود خواهید گفت؟
دهقان: من در آغاز همین را مطرح کردم چرا بعدا بخواهم بگویم. ما یا دنبال ساختن مملکت هستیم و میخواهیم مشکلات مردم را حل کنیم و یا دنبال این هستیم که در قدرت بمانیم. اگر قرار است ما فقط در قدرت بمانیم همینجا اعلام میکنم که من نیستم چرا که من آمدم که در خدمت امام، رهبری و انقلاب باشم. من وامدار کسی نخواهم شد. البته اگر جریانهای انقلاب حمایت کند من نمیگویم که حمایت نکنید اما من این دیدگاه را دارم.
*اگر رئیس جمهور بودم در قضیه بنزین مسئولیت را میپذیرفتم*
آقای دهقان قطعا به خاطر دارید شبی که بنزین از هزار تومان با ۳ هزار تومان رسید و آقای روحانی در یک اظهارنظر شگفت انگیز اعلام کردند که خود بنده هم صبح شنبه متوجه شدم که بنزین افزایش یافته است. نظرتان در مورد این اتفاقی که در مورد بنزین افتاد چیست؟
دهقان: من اگر رئیس جمهور بودم مطلقا مسئولیت را میپذیرفتم. البته قبل از آن اطلاعرسانی کرده و نظرتان مردم را دریافت میکردم. ملت و دولت باید برای تغییر وضعیت به یک وضعیت مطلوب که به نفع همگان است، اجماع و سپس تصمیمگیری کنند. بزن بهادری نمیتوان عمل کرد که من بگوئیم آقا امشب عمل میکنم و فردا بگوئیم من نبودم.
*روحانی میخواست ابعاد فاجعه بنزین را به ابعاد روانی تقلیل دهد*
آقای دهقان شما ۴ سال با آقای روحانی کار کردید و بالاخره شناخت حداقلی از ایشان دارید بنابراین به نظر شما در ذهن آقای روحانی در مورد بنزین چه میگذشت؟
دهقان: نمیدانم. از خودشان بپرسید. من اگر رییس جمهور بودم مثل آقای روحانی عمل نمیکردم. من معتقدم آقای روحانی میخواست ابعاد فاجعه بنزین را به لحاظ روانی تقلیل دهد. یعنی بگوید چیزی نشده و من در جریان نبودم. تقریبا همه مخالف بودند که در چنین شرایط نرخ بنزین افزایش پیدا کند.
*ماجرای روزی که قرار بود بنزین در دولت افزایش پیدا کند*
اعضای دولت؟
دهقان: بله حتی در دولت هم مخالف این مسئله بودند امل فضایی پیش آمد که یکی از اعضای دولت گفت که من این مسئله را میپذیرم و مسئولیت آن را نیز بر عهده میگیرم اما شرط من این است که هیچکس مداخله نکند و ... بنابراین تصمیم گرفته شد و انجام شد و بعد همه گفتند ما نبودیم (با خنده) اگر در این مسئله وزیر کشور مسئول است باید قبل آن به مردم اطلاع دهد و مسئولیت بپذیرد. اگر وزیر اقتصاد مسئول بوده باید مسئولیت بپذیرد. ما الان چندین سال که گرفتار دلار آقای جهانگیری هستیم بلاخره آقای جهانگیری اگر تصمیم گرفته باید اعلام کند که چرا این تصمیم را گرفته است.
*جهانگیری اگر اختیار ندارد پس چرا معاون اول مانده است؟*
البته آقای جهانگیری میگوید من هیچ اختیاری ندارم و منشیام را حتی نمی توانم تغییر بدهم.
دهقان: این مهم نیست. دلار ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی به پای آقای جهانگیری نوشته شده است. آقای جهانگیری که شما اختیار ندارید پس چرا معاون اول ماندهاید؟ این را جواب بدهید که چطور کسی که هیچ خاصیتی ندارد پس چرا عمر خود را تلف میکند و جایی را اشغال کرده که شاید اگر فرد دیگری میبود میتوانست کاری کند. در فضای سیاسی این کشور مثل اینکه همه از مردم طلبکار هستند و فقط مردم بدهکار هستند. آقای روحانی اکنون در سخنرانیهایش میگوید مردم اگر سفر نمیرفتند و دورهمی نمیگرفتم و موج چهارم کرونا آغاز نمیشد، بنابراین مردم را مقصر میکنند. اگر قرار بود نردم به مسافرت نروند خب یک کاری میکردید که نروند حال که مردم رفته اند نیز هزینهاش را بدهید دیگر! اینگونه که نمیتوان کشورهای کرد.
سردار! این روحیه طلبکاری و منتگذاری گویا در این دولت قدری حاکم است! چندی پیش معاون رئیس جمهور گفت که مردم باید ممنون باشند که ما حقوقشان را سر وقت می دهیم!
دهقان: او می خواهد بگوید اینقدر شرایط سخت است که به موقع حقوق دادن مشکل است.
نه این حرفی نیست که قابل پذیرش باشد، اما در کل، من هم بر این باورم که کسی که در موضع مسئولیت در جمهور قرار می گیرد به تعبیر امیر المومنین علی(ع) باید به آن به چشم امانت نگاه نکند نه طعمه! امانت را باید امانتداری کرد، نه این که به شکل طعمه از آن استفاده کرد. حق ندارند این حرفها را بزنند، هیچکس حق ندارد.
الان اصلاح طلبان در نشستهایشان از مقوله ای صحبت می کنند که قوه مجریه از عنصر قدرت عاری شده و از وجود دولتهای در سایه و موازی حرف می زنند و اینکه رئیس جمهور هیچ اختیاری ندارد. از طرف دیگر همه نشستهایشان برای کسب همین صندلی پاستور است. ما نمی خواهیم شما به تناقض آنها جواب دهید، بلکه می خواهیم بپرسیم آیا به نظر شما رئیس جمهور اختیاری ندارد؟
دهقان: اول برگردیم و نگاهی به چند سال اخیر بیاندازیم. چه کسانی در قدرت بودند و نقش اپوزوسیون را بازی کردند؟ اصلاح طلبان در مجلس ششم! در آن مقطع مجلس و دولت را در اختیار داشتند، اما اپوزسیون هم بودند در ضمن! آیا می شود دولت ضد نظام باشد؟
رئیس جمهور باید قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران را اجرا کند . . .
دهقان: قانون اساسی تکلیف همه را روشن کرده است. ما نیاز داریم که قانون اساسی را به عنوان میثاق ملی مبنای همه کارهایمان و نیز ناموس خود قرار دهیم و تلقی کنیم و اجازه ندهیم کسی از حریم قانون عبور کند و قانون مبنای هرگونه تعاملی باشد. اگر این شد همه چیز می آید سر جای خود. الان هیچکس در جای خود نیست و هیچ چیز جای خود را پیدا نکرده است. گزینه وزارت باید بگوید من شایستگی ندارم و دیگری از من شایسته ترم.
یعنی مشابه همان روحیه ای که در ابتدای انقلاب اسلامی بر کشور حاکم بود . . .
دهقان: بله . . . در ابتدای انقلاب، سمتی به من پیشنهاد شده بود، البته فرد دیگری هم مطرح بود و من اعتقادم بر این بود که او از من مناسبتر است. به من گفتند او نمی پذیرد. گفتم متقاعد کردنش با من! رفتم منزلش و دو ساعت تمام با او صحبت کردم و گفتم به این دلایل شما از من مناسبتر هستی، این سمت را قبول کن، من خودم کمکت می کنم و او سمت را پذیرفت.
اگر برای مسئولیتی کسی از من مناسبتر بود، اما من آن مسئولیت را برعهده گرفتم، غاصب خواهم بود و آن فرد شایسته هم اگر نپذیرد، باید مواخذه شود که «چرا مسئولیت را نپذیرفتی؟ می توانستی کار و خدمت کنی اما نکردی»! البته برای هر دو هزار بهانه می توان آورد.
* صندلی را سفت می گیریم و به آن می چسبیم و می گوییم ما از همه لایقتریم!*
ما از این فضاها باید خارج شویم. کسی اگر می تواند مسئولیت را بپذیرد، اگر نمی تواند نپذیرد. متاسفانه همیشه هم برای فرد غیر شایسته یک بهانه ثابت وجود دارد، می گوید «اگر من کنار بروم، جایگزینی از من بدتر می آید» خب این به تو چه ربطی دارد؟ بگذار بیاید! حالا شاید هم نفر بعدی از تو شایسته تر بود. ما سفت، صندلی را می گیریم و به آن می چسبیم و می گوییم ما از همه لایقتریم و کسی غیر از ما نمی تواند از پس مسئولیت بر آید!
یکی از دولتمردان چند ماه پیش در واکنش به انتقادات از اوضاع نابسامان معیشتی گفته بود «اگر ما بر سر کار نبودیم، اوضاع بدتر از این بود»!
دهقان: خب بروند کنار و بگذارند مردم یک عده دیگری را روی کار بیاورند. الان که می بینند وضع این گونه است و نتوانسته خوب کار کنند اجازه دهند، دیگران بیایند بر سر کار.
بحث اختیارات رئیس جمهور ماند، یک پیشینه تاریخی رفتید . . .
دهقان: من فکر نمی کنم که رئیس جمهور در چارچوب قانون اساسی اختیار ندارد. در دوره آقای احمدی نژاد در مراسمی در تالار وحدت قرار بود نشان ایثار اهدا کنیم. سردار فیروز آبادی رئیس وقت ستاد کل نیروهای مسلح و خانم زهرا مصطفوی دختر بنیانگذار جمهوری اسلامی هم داخل سالن بودند. رئیس جمهور وقت گفت: بگویید این دو نفر هم بیایند بالا روی سن و در اهدای نشانها کمک کنند. من جواب دادم که طبق قانون اساسی نشانهای ملی را «رئیس جمهور» به نمایندگی را از طرف مردم اهدا می کند و قابل تفویض هم نیست. «شخص رئیس جمهور» باید اهدا کنند. بعد گفتم آقای احمدی نژاد می دانید مشکل کجاست؟ اینجاست که یک عده بی مورد لایحه می دهند و می گویند رئیس جمهور اختیاراتش کم است، اما شما ببینید که رئیس جمهور تا این حد اختیار دارد.
احساس کم اختیار بودن رئیس جمهور کجاست؟ آنجا که می خواهد همه تابع او باشند، خب این رخ نمی دهد، چون ما سایر قوا را هم داریم و جامعه مان یک جامعه زنده و متوقع است و این توقع صرفا مادی هم نیست، بلکه سیاسی، فرهنگی هم هست. مراجع تقلید، حوزه ها و غیره هستند. مگر می شود رئیس جمهور بگوید همه بروند خانه بنشینند که من هر کار خواستم انجام دهم؟ نه !
باید ظرفیت و هماهنگی ایجاد کرد میان همه جریان هایی که می گویند می خواهیم به مردم خدمت کنیم و ارزش ها را حفظ کنیم اگر ما این مقدار اشتراک داشته باشیم دیگر دعوای ما بر سر چیست؟ آنچه می ماند صرفاً اختلاف سلیقه خواهد بود که باید نشست صحبت کرد و حل کرد.
چرا مشکل پیدا میکنیم؟ چون به دنبال ایجاد شکاف هستیم. اگر دعوایی نباشد ما بیکاریم و باید آتشی و دعوایی روشن کنیم تا بتوانیم کار کنیم آیا مسائل ملی بحث امنیت ملی می تواند در کشور مورد اجماع باشد؟ چرا بر سر همین مسائل ما اینقدر دعوا میکنیم؟ روی شناسایی مسئله راه حل ها دائم دعوا میکنیم و دائم اختلاف می کنیم زیرا از یک منظر سیاسی خود در مقابل دیگری به موضوعات نگاه می کنیم محاسبه میکنیم که اگر اینگونه کار پیش برود به نفع من و جریان من خواهد بود و صدای ما را بلند تر خواهد کرد و در مقابل به گونهای دیگر پیش برود به سود جریان مقابل است! خوب چرا این گونه عمل میکنیم.
همیشه عشق رئیس جمهور در این کشور همیشه می تواند میوهممنوعه بهشت باشد. شیطانی به وجود آید به سمت انجام ترک اولیها و منعی که خداوند کرده بود تشویق کند، در حالی که رئیسجمهور باید نماد وحدت ملی باشد و باید نشان دهد که رئیسجمهور همه مردم ایران است و رئیس جمهور همه احزاب سیاسی هم هست. ما دعوا میکنیم و میگوییم اختیار نداریم در حالی که ما بلد نیستیم کار کنیم و دعوا می شود.
سردار شما بحث اپوزیسیون شدن برخی قوای کشور در برخی مقاطع تاریخی انقلاب را مطرح کردید در مجلس ششم و در همان دولت وقت موسوم به دولت اصلاحات در بعضی وزارتخانهها و معاونت ها شاهد اپوزسیون بازی برخی مدیران دولت بودیم ما مشابه این رفتار را در مجلس دهم و برخی ارکان دولت یازدهم و دوازدهم هم دیدیم. دو رئیسجمهور پیاپی هم یعنی هم رئیس دولت دهم و هم رئیس دولت هشتم در اواخر دوره دوم خود گرایش پیدا کردند به سمت تبیین و یا در حقیقت افزایش اختیارات خود در مقام ریاست جمهوری. شما اگر رئیس جمهور شوید آیا این تعهد را می دهید که در هیچ صورتی به سمت درخواست اختیارات بیشتر برای خود تحت هیچ عنوانی نروید؟
دهقان: حالا این دو تا رئیس جمهور که آنقدر تلاش کردند چه نتیجه گرفتند؟
درست است که آنها نتیجه گرفتند اما ما اکنون در مقام روشن ساختن نگاه داوطلبان احتمالی انتخابات به مقوله اختیارات رئیس جمهور هستیم.
دهقان: این دو رئیس جمهور پیش از آنکه کاندیدای ریاست جمهوری می شوند قانون اساسی و خوانده بودند یا نه؟ در دوره اول و چهار سال اول خود همه این مسائل را تجربه کرده بودند یا نه؟ کسی که آمده و چند سال تجربه کرده و دیده که بر فرض نمیشود یا نمیگذارند کار کند، برای چه در قدرت ماند؟ و چرا بعد هشت سال یا ۱۶ سال دوباره میخواهد به قدرت برگردد؟ معتقد نیستم که رئیس جمهور اختیار ندارد بلکه روسایجمهور در موقعیت یک رئیس جمهور رفتار نمی کنند و در اندازه نمایندگی یک جریان سیاسی محدود عمل میکنند.
به نظر می رسد این محور خوبی برای مناظرات رقابت های کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری می تواند باشد به ویژه در قبال کاندیداهای جریانی که تا به حال چند دوره قوه مجریه را در دست داشته اند و و همواره در پایان دوره های تصدی خود سخن از کمبود اختیارات می کنند . . .
دهقان: بله آن زمان بیایید تا به ما در این باره مشاوره بدهید (با خنده)
جریاناتی در داخل و خارج کشور به دنبال این هستند که از انتخابات خرداد سال جاری یک رفراندوم (همهپرسی) بیرون بیاورند علیه جمهوری اسلامی و در این راستا به شدت تبلیغات میکنند که رای مردم تزیینی نیست تا مردم تشویق به عدم شرکت در انتخابات شوند. به نظر شما نامزدهای انتخابات چگونه میتوانند مردم را به حضور پرشور تر پای صندوق های رای و ترغیب کنند؟
دهقان: دو موضوع را باید با شهامت طرح کنیم؛ اول آنکه هیچ کاندیدایی نباید دستاوردهای نظام را زیر سوال ببرد؛ کاری که تا به حال چندین بار رخ داده است. بعضی کاندیداها ضد وضع موجود اعلام کاندیداتوری می کنند، به صحنه می آیند، یعنی آیا این نظام هیچ کاری برای مردم نکرده است؟ آیا دولت های گذشته هیچ کدام کار مثبت برای این مردم نکردهاند؟ در حالی که وضع موجود حاصل عملکرد همه کسانی است که از ابتدای انقلاب تاکنون مسئولیتی داشتهاند.
اگر بیاییم کاندیدای مقابل را متهم کنیم که تو مسئول وضع موجود هستی! خب در عمل ما چه تاثیر خواهد داشت؟ ما باید بگوییم با وضع موجود و آن هم به لحاظ کاستی هایی که دارد مخالفیم و میخواهیم آن را اصلاح کنیم و هرکس که این کاستی ها را می شناسد بیاید به ما کمک کند. نه اینکه جای نبش قبر و پروندهسازی کنیم و بگو مگو راه بیاندازیم. بلکه باید بگوییم مشکلات کشور ما این است و برای آنها این راه حل را داریم و قول می دهم که پس از روی کار آمدن هر روز محاکمه و مواخذه از مدیران قبلی راه نیندازیم.
البته اگر کسی زمانی تخلف کرده است قوه قضاییه را برای همین گذاشتهاند که هر کس در هر مقامی تخلف کرده است مورد برخورد واقع شود، اما من به عنوان رئیس جمهور بعدی دنبال مدیر متخلف دولت های قبلی بگردم که چه بشود؟ پس ما باید به مردم بگوییم که بابت ناتوانی ها و کاستی ها از شما عذر خواهی میکنیم به شما قول می دهیم که به آنچه وعده میدهیم پایبند باشیم. ما بدون حمایت شما هیچ کار نمی توانیم بکنیم پس بیایید به ما کمک کنید در این صورت من تمام قد در خدمت شما خواهم بود و هر وقت هم نتوانستم به وعدهها عمل کنم کنار خواهم رفت.
حال ممکن است برخی بگویند این دهقان که آمده است که نماند، خیر! من آمده ام با این شرایط نابهنجار بجنگیم. نقاط قوت مان سر جایش است، راهحل وضع موجود کلیگویی و اتهام زنی نیست من تصور می کنم اگر مردم این فضا را بگیرند حتماً امیدوارانه وارد صحنه انتخابات خواهند شد و باید این فضا را ایجاد کنیم تا آنها هم بتوانند فردا از ما مطالبه کنند. بگویند چرا این قولی را که دادی عمل نکردی؟ و رئیس جمهور باید به مردم توضیح دهد که چرا موفق به انجام وعده خود نشده است؟ آیا اشکالی پیش می آید؟ ما باید به سمت خلق امید البته به صورت واقع گرایانه پیش برویم با پذیرش مسئولیت هر آنچه که هست و با داشتن شجاعت عذرخواهی و پرداخت هزینه که کمترین آن کنار رفتن است مسئولیت را بپذیریم.
* مناظره اگر زنده نباشد همان بهتر که اصلا مناظره برگزار نشود*
شما الان به عنوان خبرنگار اگر به مجموعه خود بازگشتید و مدیر تن از شما پرسید چرا فلان پرسش را از قلم انداختی چه پاسخی خواهید داد؟ اگر پاسخ دهید که فضا به سمت آن پرسش نرفت به شما میگویند چرا شما خود فضا را به آن سمت نبردی؟ و چرا پیش از آمادگی کامل به مصاحبه رفتی؟ و همچنین من به عنوان مصاحبه شونده از شما می پرسم چرا وقت مرا گرفتید؟ یا اینکه شما اختیار دارید که سوال را در آن چارچوبی که برایتان تبیین کردهاند بپرسید و بعد می توانید دوباره وقت بگیرید و برای تکمیل مصاحبه پیش ما بیایید در آن صورت میتوانید به مدیر خود بگویید که ما تلاش خود را کردیم اما پرسش خود را نتوانستیم مطرح کنیم و یا پاسخ نگرفتیم.
اینکه می فرمایید بگو مگو و جنجال در مناظره آن نباشد خوب است، اما عملاً محقق نمیشود . . .
دهقان: من نمیگویم «بگو مگو» نباشد بلکه عرضم این است که «بگم بگم» نباشد. اگر بر فرض درباره بیکاری بحث مطرح است، هر کاندیدا نظر خود را بگوید و مردم هر کدام را که عملیاتی تر بود برگزینند.
درست است اما معمولاً فضای مناظراتی هیچ گاه مسالمتآمیز پیش نخواهد رفت؛ خاطرات مردم از مناظره ها هم این را تأیید میکند . . .
دهقان: حالا باید وارد رقابتها شویم و جلو برویم ببینیم چه می شود. بنده ابتدا اهل رواداری و مدارا هستم و سپس اهل جنگ. دلیلی ندارد که کاندیداها از ابتدا به حالت جنگ وارد عرصه مبارزه رقابت شوند.
چون الان بحث عدم پخش زنده مناظره های کاندیداها مطرح است . . .
دهقان: مناظره اگر زنده نباشد همان بهتر که اصلا مناظره برگزار نشود چون بالاخره ویرایش خواهد شد. بخشی را ممکن است پخش کنند و بخشی را حذف کنند.
چگونه میتوان این نگرانی هایی که از بابت پخش زنده مناظرات است رفع کرد؟
دهقان: چرا ما از پخش زنده مناظره ها میترسیم؟
به خاطر تبعات و خاطرات ناخوشایندی که از ادوار گذشته مانده است.
دهقان: این ترس ما واقعی است یا غیر واقعی؟ ما پس از برگزاری این انتخابات و رقابت هنوز یاد نگرفتیم چگونه باید رقابت و مناظره کنیم؟ یعنی نظام انتخاباتی ما به این اندازه غیر هوشمندانه عمل می کند؟
یعنی چه کند نامزدها به چه چیزی متعهد باشند که پخش مناظره زنده ایجاد نگرانی نکند، ناامیدی را در مردم و امید غلبه ندهد؟
دهقان: بدون شک نمی توان کاری کرد. من که می خواهم مسئولیتی در این کشور بگیرم باید خود را به یک سری اصول و مبانی متعهد بدانم و بپذیرم که به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری نباید زیر همه دستاوردهای نظام بزنم تا مردم بگویند این کاندیدای خوبی است.
* کاندیدای انتخابات باید وعده نزدیک به واقعیت باید بدهد*
کاندیدای واقعی باید با واقعیات با مردم سخن گوید، آمار واقعی و وعده نزدیک به واقعیت باید بدهد، ضمن اینکه باید آرمانی باشد، اما باید متکی بر واقعیت باشد ممکن است قولی را صددرصد نتوان عمل کرد اما ۶۰ درصد که میتوان عمل کرد، اما قولی که میدانی هیچ میزان نشان نمی توان عملی کرد چرا می دهی؟ آیا توجیه از میدان به در کردن رقیب برای وعدههای غیرعملیاتی درست است؟ خیر! این فریبکاری و غش در معامله است مردم باید به فریب و دروغ نه بگویند.
ما باید نظارت عمومی در رفتار خودمان به وجود آوریم چرا که دستگاههای نظارتی ناتوانند، ضمن اینکه مراجع استاندارد مستقل از قدرت نداریم اگر اینها ایجاد شود میتواند صورت های مالی را بررسی و تجزیه و تحلیل کنند، اما الان به گونه ای است که دولت بعدی میآید و میگوید برای صورتهای مالی دولت قبل ایراد دارد آنها هم که نظارت می کردند تفاوتی نکرده اند ما باید کاری کنیم که نظارت پذیر شویم.
به نظر شما این چه مدت زمان میبرد؟
دهقان: یک روز
به نظر شما در یک دوره ریاست جمهوری می تواند نظارت پذیر شدن دولت را محقق کرد؟
دهقان: بله این یک اراده و یک خواسته است و ملت خودشان آن را فراهم میسازند.
ولی خوب معارض هم زیاد دارند شرکت های خصولتی و برخی صاحبان رانتها . . .
دهقان: شرکت خصولتی چه کار میخواهد بکند؟ به دنبال نفع خود است. شما محکم بایستید اطلاعات را شفاف کنید، باید مشخص شود که فلان تجارت محصول رانت بوده است یا تلاش خود شرکت ها؟ اگر رانت بود با آن برخورد می کنیم. اگر فعالیت سالم اقتصادی بود از آن مالیات بگیریم. ما دوست داریم ابهام وجود داشته باشد.
شما فرض کنید وزیر ما هر روز صبح دستور کاریاش را داخل کارتابلی شفاف بگذارد که همه ببینند صبح تا شب چه کاری باید انجام دهد یا اعلام می کند که امروز این کارها را کردیم و با این افراد جلسه داشتیم و این کارها را انجام خواهیم داد. در صورتی که الان میآیند داخل جلسه می نشینند و هیچ نمی گویند و فردا می روند گزارش می دهند و می گویند نظر ما را نخواستند، خب نظرتان را بدهید . . .
بحث بنزین و اپوزوسیون گرایی عده ای که خود حامی روی کار آمدن دولت روحانی بودند و با عناوینی چون تکرار و وضعیت حساس کشور و اینکه صرفا با روحانی می توان از شرایط و تلاطمانت عبور کرد و عبارت روشن «ما تضمین دولت روحانی هستیم» از برادر رئیس دولت اصلاحات، اما شاهد بودیم که همین طیف بعد ماجرای بنزین و برخی مسائل معیشتی خودشان در مقام مخالف وارد شدند و با ادعای اینکه زبان مردم هستند حمله به دولت کردند.
دهقان: اشکال ندارد به عنوان زبان مردم حرف بزنند اما اینکه بخواهند مسئولیت کار را قبول نکنند نمی شود، یعنی کسی که وعده داده اما نمی خواهد هزینه را بپذیرد. همیشه عبور از دولت مستقر توسط کسانی که دولت را بر سر کار آوردند مرسوم است.
الان چه کنیم که هزینه این گونه حمایت کردن و ضمانت کردنها و بعد از آن پاسخگو نبودنها بالا برود؟
دهقان: مردم باید اعتماد نکنند چون فلسفه انتخابات همین است، تویی که وعده دادی و عمل نکردی پس دوباره به تو اعتماد نمیکنیم.
تو را و همه گزینه هایی که ممکن است از طیف خودت معرفی کنی
دهقان: مردم باید این تنبیه را بکنند و او را از دور خارج کنند
شما در مناظرات، این موضوع را مستمسک قرار خواهید داد؟ که شمایی که از طیف مسئولیت ناپذیر کاندیدا شدی . . .
دهقان: این را بگذارید برای همان موقع مناظرات. ما که نمی خواهیم پرونده رو کنیم
نه ! این پرونده رو کردن نیست، این آشکار است و همه می دانند
دهقان: باید فضا را دید
در این کشور هیچکس مسئولیتی را بر عهده نمی گیرد خیلی بد است و در آینده می تواند برای ما صدمات جبران ناپذیری داشته باشد . . .
دهقان: بچه کم سن و سال هر وقت به سراغ اشیای داغ می رود به او هشدار میدهید، اما او دوست دارد تجربه کند، اما یک بار که بسوزد دیگر خودش به همه می گوید دست نزنید.
ما اجازه یادگیری و انباشت تجربه را برای یادگیری بعدی از همه سلب می کنیم. می گوییم «این کار چون این آقا سر کار بود این جوری شد، اگر کسی دیگری سر کار بود این گونه نمی شد». نه! این گونه نیست این تجربه علی الحساب وجود دارد و یک دستمایه تجربی برای ماست. نباید بگوییم چون رقیب ما این کار را کرد بد است، بلکه هر کس اینگنه کار کند بد است. ملت باید به این نتیجه برسند از هیچ دولتی نپذیرند که بگوید نگذاشتند و نشد و . . . ما زمینه این جور بهانهها را که فرافکنی است باید از بین ببریم. هر دولتی سر کار آمد باید همه کمک کنند که به مردم خدمت کنند. یکی از مشکلات، این است که فضای رقابتی را تا آخر حفظ می کنیم. تا دیروز رقیب بودیم. الان رقابت تمام شد. ملت! ممنون که بار سنگین مسئولیت را روی دوش من نگذاشتید و از شما رقیب من ممنون که مسئولیت را پذیرفتی از امروز هر کمکی از دستم بربیاید برای کمک به شما انجام خواهم داد.