عبدالرضا فرجیراد، کارشناس مسائل بینالملل و سفیر اسبق کشورمان در نروژ در گفتوگو با «فرهیختگان» به بررسی ابعاد ماجرای انتشار فایل صوتی ظریف در شبکه ایران اینترنشنال پرداخت و برخی اظهارات و ادعاهای وزیر امورخارجه کشورمان در این فایل صوتی را مورد نقد قرار داد که مشروح این گفتوگو در ادامه آمده است.
برخی معتقدند که انتشار فایل صوتی گفتوگوی ظریف، در راستای دوگانهسازی سیاست خارجی ناظر به انتخابات پیشرو است. از سوی دیگر برخی قائل هستند که این اتفاق از سوی دولت برای حذف ظریف رخ داده است. نظر شما درباره این موضوع چیست و این فایل چگونه از مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری به بیرون درز پیدا کرده است؟
دولت برای تدوین تاریخ شفاهی مقدمات چنین مصاحبهای را صورت داد. براین اساس از ظریف و سایر وزرا خواسته شد این مصاحبهها را انجام دهند. فایل گفتوگوی ظریف، حاوی موضوعات مهمی بود که نهتنها در داخل، بلکه در رسانههای خارجی بهویژه رسانههای فارسیزبان نیز بازتاب بسیار زیادی داشت و حتی گفته شد این فایل ابتدا برای رسانه اینترنشنال و بیبیسی فارسی فرستاده شده بود.
این اتفاق میتواند چندین عامل داشته باشد؛ عامل اول بحث انتخابات و عامل دوم بحث مذاکرات وین است؛ آنهایی که این فایل را پخش کردند، تحلیل خاص خود را داشتند. درواقع پس از اینکه سیدحسن خمینی از کاندیداتوری انصراف داد، احساس کردند ظریف کاندیدای احتمالی بعدی است و این موضوع برای برخی گروهها حساسیتزا بود؛ چراکه برخی در داخل کشور معتقد هستند مذاکرات وین به ضرر منافع ملی کشور است، ازاینرو علاقهمند نیستند پیش از انتخابات توافقی صورت گیرد و معتقدند این توافق میتواند اثر منفی بر رای طرفداران آنها یا افزایش رای رقیب داشته باشد.
فایل صوتی سهساعته ظریف در رابطه با انتخابات ریاستجمهوری و مذاکرات وین بوده است و این دو موضوع با یکدیگر ارتباط دارد و بهصورت جزیرهای نمیتوان آنها را بررسی کرد. از سوی دیگر دسترسی به چنین فایل صوتیای طبیعی است؛ چراکه اگر بهخوبی محافظت نشود، میتوان آن را به دست آورد و پخش کرد.
انتشار فایل صوتی ظریف هدفمند و برای تاثیرگذاری روی مردم و شورای نگهبان بود
با توجه به اینکه خود ظریف تاکید داشته که این مصاحبه نباید اینگونه منتشر شود، این فایل چرا و چگونه به دست رسانههای خارجی رسید؟ نقش آشنا و مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری در درز این فایل صوتی چیست؟ آیا میتوان خود وزارت خارجه را نیز در این اتفاق دخیل دانست؟
من فکر نمیکنم که بخش مشاور ریاستجمهوری نقش داشته باشد و وزارت خارجه نیز اگر بخواهد چنین کاری را انجام دهد و فایل صوتی را در این مقطع پخش کند، به ضرر آنها خواهد بود. لذا تصور شخصی من این است که انتشار این فایل در این مقطع برای ضربه به ظریف بوده است؛ چراکه نوعی عصبانیت بین مسئولان به وجود آورد تا مذاکرات از دست ظریف خارج شود و خود او نیز از دور رقابتهای انتخاباتی خارج شود تا شورای نگهبان نیز به این موضوع توجه کنند؛ البته این صرفا تحلیل بنده است.
اختلاف سلیقه دولت و وزارت خارجه در چندماه گذشته
اما درباره انتشار این فایل صوتی نیز باید این نکته را گفت که رسانههای خارجی فارسیزبان در چند سال گذشته موضوعات بسیاری را منتشر کردند که حتی نسبت به آنها محافظت بیشتری صورت میگرفت اما ممکن است این فایل بهصورت چند نسخه دراختیار وزارت خارجه، مصاحبهکننده و دولت قرار گرفته باشد؛ لذا این فایل خیلی هم محرمانه نبوده است. بههرحال انتشار این فایل و اینکه مستقیما در اختیار کانالهای خارجی فارسیزبان قرار گرفت، نشان میدهد که این موضوع کاملا هدفمند بوده و میخواستند بیشتر مردم داخل ایران و مسئولان را تحتتاثیر قرار دهند. بنابراین تصور من این است که انتشار این فایل از طرف دولت به نفع آنها نبوده است، هرچند قبول دارم اختلاف سلیقههایی بین دولت در ماههای اخیر با وزارت خارجه ایجاد شده اما اساسی نیست و بیشتر به روحیات افراد بازمیگردد.
همه سیاست خارجی به دست نیروی قدس نیست
بسیاری معتقدند سیر صحبتهای ظریف نشاندهنده تطهیر ناکامیهای سیاست خارجی دولت روحانی است و انتشار آن برای این منظور بود؛ حتی اگر ظریف هم قربانی آن باشد؛ چراکه شکست سیاست خارجی دولت را بهعهده نیروی قدس سپاه با محوریت حاجقاسم سلیمانی گذاشته است. نظر شما چیست؟
من تصور نمیکنم که این فایل صوتی بتواند سیاست خارجی دولت روحانی را تطهیر کند؛ چراکه برای همه مشخص است سیاست خارجی دست دولت بود و در منطقه و در کشورهایی مانند یمن، عراق، سوریه و لبنان مسائلی داریم که بهصورت مساوی کار میشد، حتی ما در سوریه نیز سفیر از وزارت خارجه داشتیم، ازاینرو اگر بخواهیم بگوییم همه سیاست خارجی به دست نیروی قدس است، درست نیست و واقعیت این است که ما میبینیم حتی در جاهایی که کار میدانی هم صورت میگیرد، وزارت خارجه فعال است؛ حتی در عراق که گرچه سفیری از وزارت خارجه نداریم اما آنها نقش دارند یا در سوریه که سفیر وزارت خارجه حضور دارد، بخش میدانی کار برعهده نیروی قدس است یا حتی در لبنان نیز وزارت خارجه بهخوبی فعال است، بنابراین نمیتوانیم بگوییم که دولت بهدنبال تطهیر خود است؛ درباره مساله برجام نیز این ترامپ بود که از آن خارج شد، درحالیکه این یک توافق موفقیتآمیز بود و برجام اکنون هم پیش میرود. کمااینکه در همین زمینه عراقچی نیز مصاحبه کرده و گفته درباره موضوعات اساسی مانند نفت یا مسائل بانکی موافقت شده و فقط افراد ماندهاند. لذا به اعتقاد من دولت هم بخشی از برجام است، ازاینرو شکست و پیروزی در برجام متعلق به همه است؛ نه فقط دولت.
شما درحالی معتقدید که وزارت خارجه در منطقه فعال است که سخنان ظریف خلاف این بود و به افکار عمومی اعلام میکند که سیاست میدان غلبه دارد و اگر شکستی هم بوده، ناشی از همین امر است، کمااینکه گفت من خودم را فدای میدان کردم اما آنها این هزینه را برای دیپلماسی ندادند.
من معتقدم در بخش میدانی نیروی قدس دست بالا را داشته و این سیاست نظام بوده و در افغانستان نیز همینطور بوده است. اما کار وزارت خارجه نیز کاملا گسترده است، بنابراین طبیعی است در جایی که کار نظامی و امنیتی صورت میگیرد دیگر کار وزارت خارجه نیست و لازم است بخشهای ذیربط در این زمینه کار کنند و تصمیم بگیرند اما آقای ظریف معتقد است که ما نباید در سوریه وارد جنگ زمینی میشدیم و میگوید تا زمانیکه پوتین نمیخواست، ما وارد جنگ زمینی نشده بودیم اما وقتی روسیه خواست که نیروی هوایی خود را در سوریه فعال کند، ما نیز برای ورود به جنگ زمینی تمایل نشان دادیم؛ لذا اعتراض ظریف به همین قضیه است، درحالیکه این تصمیم نظام بوده و وزارت خارجه نیز باید کار خود را انجام میداده است.
اگر نیروهای ایرانی و روسی سال 94 ورود نمیکردند، قطعا دمشق سقوط میکرد
یکی از مباحثی که ظریف مطرح میکند، درباره ورود روسیه است. ظریف به نقل از یکی از مقامات سوریه اعلام میکند که سوریه در تیر ۹۴ از بحران داعش عبور کرده بود، درحالیکه اخبار نشان میدهد در همان مقطع دوسوم سوریه تحت اشغال داعش بوده است. این موضوع چقدر با واقعیت همخوانی دارد؟
اگر نیروهای ایرانی و روسی وارد نشده بودند، احتمال سقوط دمشق بسیار بالا بود و قطعا دمشق سقوط میکرد. البته ظریف به نقل از وزیرخارجه فعلی سوریه این موضوع را مطرح میکند، آنچه مسلم است نزدیک بودن سقوط دمشق بود و سربازان سوریه نیز روحیه خود را از دست داده بودند که در همان زمان نیروی هوایی روسیه وارد این جنگ شد. لذا همکاری روسیه و ایران در آن مقطع باعث نجات دمشق از سقوط شد اما اینکه چرا هواپیماها از پایگاه نوژه بلند شدند نه از پایگاههای مدیترانه، بحث جداگانهای است که مقامات باید درباره آن تصمیم بگیرند و نظر بدهند.