تنها 7هفته تا سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری باقی مانده ولی شرایط داخلی و تبعات گسترش کرونا که مانع برگزاری گردهماییهای انتخاباتی شده، بر این انتخابات سایه انداخته است. این وضعیت باعثشده برخی که قصد کاندیداتوری در انتخابات را دارند، تا داغتر شدن فضای سیاسی رسما اعلام کاندیداتوری نکنند. با این حال گروهها و جریانهای سیاسی با رونمایی از تشکیلات انتخاباتی در حال بررسی چگونگی پیروزی در انتخابات هستند. با وجود این، اما دیروز اظهارنظری ازسوی یکی از چهرههای اصلاحطلب منتشر شد که متفاوت از فضای انتخابات بود.
آذر منصوری، سخنگوی جبهه اصلاحات ایران در گفتوگو با ایرنا پیشنهاد تعویق زمان انتخابات را داده و گفته است: «دولت میتواند این پیشنهاد را به مجلس ارائه دهد و مجلس هم با قید دوفوریت موضوع را بررسی کند.» او یکی از دلایل این تصمیم را کرونا و میزان مشارکت دانسته و گفته است: «با توجه به تجربهای که در انتخابات۹۸ نیز پشتسر گذاشتیم تنها راهکار این است که انتخابات تا زمان آرامشدن این موج و واکسیناسیون جمعی از هموطنان و خفیفتر شدن موج کرونا به تعویق بیفتد، در غیر این صورت آنچه قابل پیشبینی است اینکه درکنار همه عواملی که به سردی انتخابات کمک میکند، کرونا نیز بهمراتب مزید بر علت خواهد شد و بر درصد مشارکت شهروندان در انتخابات اثرات بسیار منفی بهجای خواهد گذاشت.»در قانون شرایطی برای تعویق در برگزاری انتخابات پیشبینی شده است اما گمانهزنی و تلاش برای تعویق در برگزاری دو انتخابات بهصورت جدی مطرح شده بود؛ یکبار در انتخابات مجلس هفتم و دیگری در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم. در برابر تلاش برای تعویق انتخابات، نظام بهصورت قاطع ایستادگی کرد و حاضر به تعویق انتخابات حتی برای یکروز نیز نشد.
پیشنهاد اخیر اصلاحطلبان برای تعویق انتخابات درحالی مطرح میشود که این پیشنهاد با واقعیت عملکرد این جریان حداقل در این انتخابات همخوانی ندارد. این پیشنهاد در روزی مطرح شده که مصطفی تاجزاده، یکی از رادیکالترین چهرههای اصلاحطلب برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری اعلام آمادگی کرده است. جدا از این، از هفتهها قبل اصلاحطلبان خود را برای حضور در انتخابات آماده کردهاند و حتی حزب کارگزاران از کاندیدای خود برای انتخابات1400 رونمایی کرده است. در این گزارش به بررسی اینکه چقدر ادعای اصلاحطلبان درباره نگرانی از میزان مشارکت و اثرگذاری کرونا بر انتخابات واقعی است، پرداخته شده است.
مساله اصلی انتخابات
برای بسیاری در ایران، دولت روحانی در اردیبهشت97 و شاید ماهها قبل از آن و با هشدارهای دونالد ترامپ برای خروج از برجام به پایان رسیده بود. جریان اصلاحطلب تلاش میکند این دولت آشفته که از اردیبهشت97 هیچ برنامهای برای اداره کشور نداشته را تمدید کند و عمرش را کش دهد. این درحالی است که انتخابات خرداد1400 یک مساله اصلی بیشتر ندارد و آنهم رفتن یا ماندن حسن روحانی است. هرچه این دولت کش پیدا کند، ناامیدی در کشور توسعه پیدا میکند. طرح تعویق در انتخابات درحالی ارائه میشود که اصلیترین انگیزه مردم برای حضور در انتخابات، زندگی در فردایی بدون روحانی است. این مساله اصلیترین انگیزه برای حضور پای صندوقهای رای است. اگر مردم گمان کنند دولت روحانی با گزینهای برای تداوم وضع موجود به میدان خواهد آمد، مشارکت به بالاترین سطح خواهد رسید تا به هرکس و هرچه که نماد و تداوم وضع موجود باشد، نه بگویند. بنابراین پاککردن صورتمساله که نخواستن حسن روحانی است، شاید به داد یک گروه سیاسی برسد اما کمکی به مردم نخواهد کرد.
کرونا کم میشود؟
تعویق انتخابات به بهانه کاهش آمار مبتلایان به ویروس کرونا تا حدودی قابلقبول است، اما سوال اینجاست که چقدر میتوان با دولت روحانی به این امر خوشبین بود؟ برای درک این مساله کافی است به آمارهای فوتشدگان کمتر از 40روز اخیر کرونا در ایران نگاهی انداخته شود. در روز نخست فروردین سال جاری، 73نفر در کشور بر اثر ابتلا به کرونا جانشان را از دست دادند. از هفتهها پیش از تعطیلات سال نو، بسیاری از کارشناسان سلامت خواستار قوانین سفتوسخت برای جلوگیری از سفرهای نوروزی شدند اما بیتوجهی دولت به این مساله، کرونا در ایران را وارد چهارمین موج خود کرد تا در یکماه آمار قربانیان کرونا رشد تصاعدی نزدیک 500 را تجربه کند و به 395قربانی در روز برسد. روز گذشته این روند رشد تصاعدی خود را ادامه داد و با رشد 80نفری به 453قربانی رسید. در میانه تعطیلات نوروز و با وجود افزایش نسبی تعداد قربانیان، حسن روحانی در اظهارنظری قابلتأمل خبر از پایان پیک کرونا داد و گفت: «بهنظر من پیک کرونا پایان یافته است. مقابله با این بیماری از ۱۴ماه تا الان سهلتر و آسانتر شده است. من امیدم این است که تا پایان این دولت بهطور کامل این بیماری مهار شود و تا آخر سال۱۴۰۰ همه مردم واکسینه شوند.» اکنون و با گذشت یکماه از این اظهارنظر دقیقتر میتوان درک کرد که محاسبات دولت بر چه مبنایی استوار است. با این مدیریت حتی اگر انتخابات برای هفتهها و ماهها نیز به تعویق بیفتد، هیچ گزارهای وجود ندارد که اثبات کند دولت کشآمده روحانی، بار دیگر تصمیمی همچون فاجعه عید نوروز نیافریند و کشور را تبدیل به دیگ جوشانی از کرونا نخواهد کرد. بهطور حتم با هرروز کش آمدن دولت روحانی، نهتنها کرونا مدیریت نخواهد شد که باید بهدنبال ساخت قبرستانهای جدید برای دفن قربانیان شیوه مدیریت کرونای دولت بود.
کاهش مشارکت یا سقوط؟
یکی از توجیهات اصلاحطلبان برای تعویق انتخابات ریاستجمهوری، نگرانی از کاهش مشارکت مردم در روز رایگیری است. برای بررسی واقعیت این نگرانی باید به شیوه مواجهه این جریان با اصلاحطلبانی که تحریم انتخابات را دنبال میکنند، دقت کرد. میان اصلاحطلبان چهرههایی همچون فائزه هاشمی و مصطفی تاجزاده که دومی روز گذشته کاندیدای انتخاباتی شده که خودش آن را به رسمیت نمیشناسد، همواره بر تحریم انتخابات تاکید میکنند اما در جریان اصلاحطلب این اظهارات با واکنش خاصی مواجه نمیشود. جدا از این دو فرد، این جریان در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی بهدلیل آگاهی از شکست قطعی، بهصورت رسمی وارد فرآیند انتخابات نشد تا مشارکت در شکل حداقلی شکل بگیرد. در آن انتخابات اصلاحطلبان در خفا مشغول بستن لیستهای انتخاباتی بودند اما با این حال، بهصورت رسمی در انتخابات شرکت نکردند تا هوادارانشان نیز از حضور در پای صندوق خودداری کنند. بهعبارت سادهتر، این جریان با نگاه منفعتگرایانه وارد فرآیند انتخابات میشود و اگر بداند در انتخاباتی پیروز نخواهد شد، یا آن را تحریم کرده یا به شکل غیررسمی در آن شرکت میکند. برآیند این رفتار نشان میدهد نگرانی اصلاحطلبان، حداقل میزان مشارکت در انتخابات نیست. اما اگر آنها نگران میزان مشارکت نیستند، با طرح تعویق برگزاری انتخابات چه هدفی را دنبال میکنند؟ شاید بتوان بخشی از پاسخ به این سوال را در تحرکات دولت جستوجو کرد. شکست ایده روحانی در کشورداری توسط ترامپ، تقریبا همه برنامههای دولت روحانی را با شکست مواجه کرد. با پیروزی بایدن در انتخابات، دوباره این ایده در دستورکار قرار گرفت. از میانه ماه گذشته که مذاکرات هستهای در وین آغاز شد، احتمال احیای برجام جدیتر شد اما چند دور مذاکره در وین نشان داد که ریشه اختلافات آنقدر عمیق است که برای آن هیچ چشمانداز روشنی در چند هفته آینده وجود ندارد. اگر انتخابات برای چند هفته به تعویق بیفتد، میتوان با تعجیل در مذاکرات وین و دستیابی به یک توافق نامطلوب و هزینهکردن از منافع ملی، در سیاست داخلی دست برتر را پیدا کرد و حتی با وعدههایی از جنس وعدههای سال 92 و 96، سرنوشت انتخابات را تغییر داد.ریشه چنین پیشنهادهایی تصمیمی است که اصلاحطلبان در سال92 گرفتند؛ آنها پشتیبان حسن روحانی و ایده او شدند و اکنون افکارعمومی آنها را در وضعیتی که بیش از 38درصد مردم به زیر خطفقر کشیده شدند، مقصر میداند. مشکل اصلی اصلاحطلبان چسبندگیشان به دولت روحانی است و تعویق انتخابات برای دستیابی به یک موقیت احتمالی هم برای پنهانکردن این مشکل است، اما بهنظر نمیرسد این اتفاق بهسادگی رخ دهد. اصلاحطلبان باید برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری فکر دیگری کنند.