علی جمشیدی، روزنامهنگار: آنچه در متن پیشرو از نظر میگذرد برآمده از جمعبندی نتایج رفتارهای اشتباه و خطاهای بزرگ در سیاستورزی کسانی است که در سالهای گذشته تحت لوای جریان اصولگرایی وارد میدان انتخابات شدهاند و اکنون در فواصلی نسبت به مرکزیت این جریان ولو با نامهای متفاوت ایستاده و مجددا درحال تکرار همان اقداماتی هستند که پیشتر اسباب پیروزی حسن روحانی در انتخابات را فراهم آورده بود.
اگر خاطرتان باشد قبلا و در انتخابات سال92 پدید آمدن چند «دوقطبی کاذب» در ایام تبلیغات انتخاباتی که مهمترین آنها «دوقطبی مذاکره-عدم مذاکره» بود سبب شد مسیر پیروزی برای کسی که خوشبینترین طرفدارش هم گمان موفقیت نداشت، فراهم آید. این دوقطبی مهلک بعدها با حضور تیم حسن روحانی در پاستور از یکسو و اصرار جریان رقیب بر مواضع گذشته ازسوی دیگر، تعمیق شد و نهایتا شکافی قابلتامل را در جامعه پدید آورد. شکافی دروغین که رسانههای اصلاحطلب میگویند یکسوی آن مدافعان مذاکره و رفع تحریمها ایستادهاند و درسوی دیگر مدافعان تثبیت تحریم و افزایش فشار بر مردم ایران که مخالف هرگونه مذاکره با غرب هستند.
آن روزها و بهعبارت دقیق، در ایامی که تیم دیپلماتیک وزارت امور خارجه با 1+5 درحال گفتوگو بود، بسیاری متذکر شدند که اساسا مواضع هیچکسی در کشور نباید موید لزوم انجام حتمی مذاکره یا اجتناب از آن باشد، بلکه «نتیجه» مذاکره و توافق نهایی است که سرنوشتساز بوده و ارزش ایستادگی و چالش دارد. بهعبارت بهتر، در ایام مذاکره برای رسیدن به توافقی که بعدا برجام نام گرفت، دال مرکزی گفتمان جریانی که تلاش میکرد با واقعبینی به مصاف مشکلات کشور برود این بود که ما مدافع «توافق خوب» و منتقد «توافق بد» هستیم، مضاف بر اینکه در امر سیاسی، آنهم در موضوعی به این مهمی و با چنین ابعاد گستردهای حتما نمیشود پیروز صددرصدی میدان بود و الزاما به تمام خواستههای خود رسید.
واقعیت جامعه و اقتصاد شرطیشده
علاوهبر اینها یک نکته مهم دیگری هم هست که نمیتوان از آن بهراحتی گذشت. چه بخواهیم و چه نخواهیم در این سالها و تحتتاثیر تلاشهای سیاسی و رسانهای جریان حاکم بر قوای مجریه و مقننه در حدود 8سال گذشته، اقتصاد و بخشی از جامعه و مردمی که بهدنبال بهبود معیشتشان هستند، نسبت به مساله مذاکره شرطیشده و امروز نتیجه توافقات در سیاست خارجی آنهم با غرب را فراتر از واقعیتها تصور میکنند یا اینکه حداقل نسبت به احیای برجام خوشبین هستند. طبق نظرسنجیهای معتبری که این روزها در دسترس است مردم یکی از راههای حل مشکلات اقتصادی را گرهگشایی در تحریم میدانند و این صرفنظر از تاییدی است که رهبر انقلاب بر لزوم این مساله داشتند و گفتند: «نمیگوییم دنبال رفع تحریم نباشیم، چراکه اگر بتوان تحریم را رفع کرد، حتی یکساعت هم نباید تاخیر کنیم.» از اینرو باید گفت رفتار اشتباه بهگونهای که مردم و اقتصاد شرطیشده تصور کنند برخی از فعالان سیاسی مخالف رفع تحریم هستند حتما بازی در زمین رقیب است و فرصت تغییر در مسیر کلان حرکت اشتباه قوه مجریه را از کشور سلب میکند. همه باید بدانند و به این اصل عمل کنند که رفع تحریم خواسته همه مردم است و هر دولتی باید آن را در اولویت داشته باشد.
مذاکرههراسی ممنوع
در روزهای اخیر و همزمان با جدیشدن مذاکرات وین، بخشی از سیاسیون منتقد دولت با نادیده گرفتن واقعیات جامعه یعنی نگاه مثبت بخش عمدهای از مردم به اثرات توافق، بهگونهای اظهارنظر میکنند که گویی مخالف اصل مذاکره و رفع تحریم هستند، اظهارنظرهایی که باعثشده فضای مانور زیادی برای دولت حسن روحانی و حامیانش ایجاد شده و پس از حجم انبوهی از ناکارآمدی و اتفاقهای تلخی که برای مردم در این سالها رقم زدند، اکنون ژست حمایت از مردم و بهبود وضعیت اقتصادی جامعه بگیرند. حسن روحانی روز گذشته در جلسه هیات دولت با مانور روی همین مساله گفت: «اگر کسی میخواهد در انتخابات شرکت کند، میخواهد سنگ بیندازد و مانع رفع تحریم شود، بداند مردم به او رای نمیدهند. اگر کسی این کار را کرده و فکر میکند در انتخابات پیروز میشود، اشتباه میکند.» اظهارنظری که نشان میدهد جریان حاکم بر قوه مجریه مترصد تقویت دوقطبی کاذب مذاکره-عدم مذاکره یا عناوینی مشابه آن مثل رفع تحریم-تثبیت تحریم است. کنش سیاسی در آستانه انتخابات و همزمان با مذاکرات وین و شرایط اجتماعی که توصیف آن ذکر شد، نیازمند دقت در موضوعات و مباحث مهمی است و بیدقتی میتواند شکست مجدد را برای منتقدان حسن روحانی بههمراه داشته باشد.
حامیان دولت و تدارک دوقطبی موافقان و مخالفان مذاکره
اول: آنچه مشخص و روشن است اینکه اقدامات سیاسی دولت و حامیان اصلاحطلب آن یک پیوست رسانهای دقیق برای مدیریت افکارعمومی در داخل دارد و هرگونه اشتباهی میتواند فضای سیاسی اجتماعی کنونی کشور را دستخوش تغییر کند. امروز که عملکرد بسیار ضعیف دولت در افکارعمومی انباشته شده و همه آمارهای اقتصادی از تورم و نقدینگی گرفته تا ضریب جینی روایت از ناکارآمدی بزرگ دولتهای یازدهم و دوازدهم دارد، ورود اشتباه به مساله مذاکرات برجامی بهنوعی افتادن در یک دام خطرناک و قرار گرفتن در همان دوقطبیهای کاذب تدارک دیده شده ازسوی حامیان تداوم وضع موجود است. حامیان دولت تمام تلاش خود را خواهند کرد که مساله مذاکره و دوقطبی موافقان و مخالفان آن در آستانه انتخابات موضوع اول افکارعمومی باشد و همه مسائل کشور در این چارچوب دیده شود. این راهکار احتمالا اصلیترین دستورکار برای پوشش ناکارآمدی 8ساله دولتهای یازدهم و دوازدهم خواهد بود از اینرو منتقدان دولت باید با دقت تمام و در نظر گرفتن واقعیات جامعه نقشه بازی خود را تغییر داده و زمین بازی جدیدی تعریف کنند. همانطور که گفتیم تعریف توافق خوب و بد یکی از این موضوعات است و درکنار آن تاکید بر مسائل حلنشده و چالشهای تعمیقیافتهای که در این سالها ایجاد شده موضوع دیگر.
دوم: هوشمندی طرف غربی در مذاکرات قابل پیشبینی است، بدین معنا که ممکن است آنها برنامهای برای بازی با جریانهای سیاسی درون ایران داشته باشند تا در آستانه انتخابات بر فضای روانی مسلط شوند یا تغییراتی را در آن ایجاد کنند. بعید نیست با همین برنامه، پیشرفتی ناگهانی در مذاکرات اتفاق بیفتد و برای مثال ناگهان بخشی از داراییهای ایران آزاد شود. صرفنظر از اینکه هر اتفاقی در این حوزه میتواند وجه مثبتی داشته باشد و باید از آن استقبال کرد، نباید مطالبه اصلی و دقیق از دولت تغییر کند. این مساله بدین معناست که تعریف جریانهای سیاسی و حتی نهادهای حاکمیتی چون مجلس از توافق خوب باید اصول مشخص و جاافتاده در افکار و اذهان عمومی داشته باشد. رفع همه تحریمها بدون باقیماندن حتی یک مورد، لغو و نه تعلیق و نهایتا راستیآزمایی و صحتسنجی رفع تحریم میتواند بخشی از این اصول باشد.
مسیر قانون اقدام راهبردی را ادامه دهید
سوم: مجلس پیش از این با یک اقدام درست مطالبات حداکثری خود را ذیل یک قانون نسبتا جامع به تصویب رساند. آن قانون که مورد تایید بسیاری از کارشناسان هم بود گام اول مطالبه حداکثری از دولت برای تامین منافع ملی بود و طبیعتا نباید حرکت در همان یک گام متوقف شود. آن قانون بود که جنبشی نسبتا قابلقبول در عرصه صنعت هستهای به وجود آورد و دولت را مجبور به حرکت در مسیری کرد که شاید مطلوبش نبود چنانکه حدودا طی دوسالونیم قبل هم حرکت قابلتوجه و موثری درکنار گذاشتن محدودیتهای برجامی نداشت و همان چند گام هم با فشار شورای عالی امنیت ملی و... برداشته شد. از اینرو تداوم حرکت دقیق مجلس با استفاده از همان ابزارهای قانونی امروز یک اولویت است. دولت باید طبق بند هفتم اقدام راهبردی گزارش نهایی خود را به مجلس ارائه دهد و نمایندگان درمورد آن تصمیمگیری کنند. این هم یک نکته مهم دیگر در این زمینه است که باید جایگزین اظهارنظرهای نسنجیده شود.
چهارم: به فرض (هرچند با احتمال بسیاربسیار اندک) همین امروز توافقی صورت بگیرد و طرفین بنا داشته باشند به تعهدات برجامی خود برگردند. شواهد نشان میدهد حتی با چنین توافقی بازگشت ایران به تعهداتش قریب دوماه یا کمی بیشتر زمان میبرد و لذا قاعدتا مشخص شدن اثرات واقعی رفع تحریم هم به همان زمان موکول خواهد شد. از اینرو منتقدان دولت باید متوجه این مساله باشند که انعکاس اتفاقات سیاسی در فضای اقتصادی و اجتماعی در مقطع زمانی باقیمانده تا انتخابات صرفا روانی خواهد بود و نه واقعی لذا باید خود را برای چنین فضایی آماده کنند و اجازه ندهند چنین جوی بر مطالبات حداکثری مردم که رفع کامل تحریم است، اثر بگذارد. ازسوی دیگر باید بهگونهای رفتار کرد که این اثر روانی و رسانهای انتخابات را نیز تحتالشعاع قرار ندهد. منتقدان دولت باید به مردم نشان دهند که آنها نیز بهدنبال رفع کامل تحریم هستند و در این مسیر از کسانی که در خط مقدمند حمایت میکنند، البته با حفظ چارچوبها و مطالبات واقعی.
صرفا انتقاد نکنید
پنجم: وجود ادبیات توافقهراسی در اظهارنظرهای اصولگرایان بهسرعت تبدیل به ابزاری برای تغییر میدان واقعی رقابت سیاسی خواهد شد. مردم احتمالا میدانند که مذاکره، توافق و سندی چون برجام نمیتواند تمام مشکلات اقتصادی کشور را حل کند و شاید نهایتا 30، 40 یا 50درصد موثر باشد، اما درمقابل اگر ببینند جماعتی از اساس مخالف همین گرهگشایی 40-30درصدی هم هست حتما در مقابل آن موضع میگیرند و رقیب را با تمام معایبش ترجیح میدهند. از اینرو ظرافت در موضعگیری و کنش سیاسی این روزها بیشتر از هر زمان دیگری مورد نیاز منتقدان دولت خواهد بود.
نکته دیگر در این زمینه یک واقعیت غیرقابل انکار است، اینکه دعوای حقوقی ما با غرب برسر چنین توافقاتی هیچگاه به پایان نخواهد رسید. از اینرو باید از همین امروز روشی برای رفع تحریم در پیش گرفت که عملی و شدنی باشد و صرفا به انتقاد از دولت و تیم مذاکرهکننده نپرداخت. ارائه راه جایگزین موضوع مهمی است که میتواند دولت و ناکامیهایش را به چالش بکشد.
لیست تحریمهای لغوشده و نحوه راستیآزمایی شفاف شود
ششم: جمعبندی بحث را میتوان اینگونه ذکر کرد که برای تغییر اساسی در کشور و تغییر در ریل حرکت کشور الزاما باید نگاه حاکم بر قوه مجریه و طبیعتا افراد حاضر در آن از اساس عوض شود. چنین اتفاقی نیاز به رای مردم دارد و ایستادن مقابل خواست آنها باعث تداوم وضع موجود ولو به تغییر برخی افراد خواهد شد. از اینرو اصلیترین و مهمترین اقدامی که باید امروز در مواجهه با دولت در دستورکار قرار داد مطالبه حداکثری در زمینه رفع تحریم و اثبات آن است. باید از دولت خواسته شود لیست همه 1800 تحریم برجامی و فرابرجامی که از اردیبهشت97 تاکنون اعمال شدهاند منتشر و به وضوح اعلام شود درصورت توافق کدامیک از آنها لغو خواهد شد. علاوهبر این باید فرآیند روشن و دقیقی برای راستیآزمایی هم تعریف شود. مجلس باید با حمایت شورای عالی امنیت ملی به دقت این فرآیند راستیآزمایی را بررسی و نهایتا با مشارکت در آن نظر نهایی را اعلام کند تا تجربه تلخ برجام دوباره تکرار نشود.