زینب مرتضاییفرد، روزنامهنگار: این روزها بیش از هر چیز به الگو نیاز داریم؛ الگوهایی که ذهنیات نسل جوانتر را تحتتاثیر خود قرار دهد و نگذارد تسلیم دنیای امروز شوند، دنیایی که الگوهایش را تقریبا در همه جوامع، نمونههای غربی معرفی میکنند و طبیعتا هم نسبتی با فرهنگ کشورهای مسلمان ندارند. هرچند بحث الگوسازی برای جامعه مهم است و تلاشهایی هم در این زمینهها داشتهایم اما همه خوب میدانیم به آنجا که باید نرسیدهایم و فاصلهمان تا ایدهآلهای این عرصه بسیار زیاد است. این سالها اما یک روحانی که اتفاقا مردم حرفها و منبرهایش را خیلی دوست دارند و از او تاثیر میگیرند، بخشی از این فرهنگسازی و ارائه الگوی زن مسلمان به جامعه را آغاز کرده است.
شهاب مرادی نشان داده هم این الگوسازی و مسیر آن را خوب میشناسد و هم بلد است با استفاده از امکانات امروز جهان ازجمله فضای مجازی با زبان مردم با آنها حرف بزند و تلاش کند برای اثرگذاری بر آنها. او این سالها در معرفی بانوی گرامی اسلام، یاور پیامبر و اولین زنی که اسلام آورد، حضرت خدیجه(س) بسیار تلاش کرده و باعث شده نام فراموششده ایشان دوباره بازگردد و اسم دخترکان ایران باشد. سالروز وفات حضرت خدیجه(س) با شهاب مرادی درباره این تلاشها، نتایج آن و ادامه مسیرش گفتوگویی انجام دادیم. او این سالها بهتنهایی اندازه چندین و چند موسسه فرهنگی و مذهبی برای شنیده شدن نام همسر گرامی پیامبر تلاش کرده و خیلی از مردم حالا با شنیدن نام این روحانی به یاد حضرت خدیجه(س) هم میافتند. در ادامه بخشهایی از این گفتوگو را میخوانید تا با دلایل مرادی برای این همه تلاش و عشق به حضرت خدیجه(س) آشنا شوید.
آغاز تلاشها برای معرفی حضرت خدیجه(س)
حضرت خدیجه(س)، بانوی بزرگ اسلام اولین زنی است که مسلمان شد و همواره حامی پیامبر بود، در تقویم رسمی ما فقط یک روز وفات دارد که آن هم اصولا بین دیگر مناسبتهای ماه رمضان کمتر دیده میشود. اما شهاب مرادی این سالها به این مناسبت رنگوبوی دیگری بخشیده و توجهها را بیش از قبل به ایشان جلب کرده است. شاید اصلیترین سوال این باشد که چرا توجه او به این موضوع جلب شده است؟ مرادی در پاسخ به این سوال گفت: «وقتی تصمیم گرفتم برای معرفی حضرت خدیجه(س) به جامعه تلاش کنم، نمیدانستم تا چه اندازه میتوانم اثرگذار باشم، اما حالا خوشحالم، چون میبینم اهل منبر و همینطور مردم به موضوع واکنش نشان دادهاند و همچنین همایشهایی درباره او برگزار و کتابهایی منتشر شده است. وقتی رسانهها به موضوعی توجه میکنند و دربارهاش حرف میزنند توجه جامعه هم به آن جلب میشود و این امر نقطه شروع یک فرهنگسازی مطلوب برای جامعه است.»
او درباره اهمیت شناخت حضرت خدیجه(س) افزود: «هرکسی لااله الا الله و محمد رسولالله(ص) میگوید، هرکسی که اسلام میآورد، به حضرت خدیجه(س)، حضرت علی(ع) و پیامبر اسلام(ص) مدیون است. ما پیامبر و حضرت علیابنابیطالب(ع) را خوب میشناسیم اما حضرت خدیجه(س) را نه، درحالیکه شیعه و سنی مدیون دلاوریهای خدیجه(س) هستند. خدیجه کبری(س) یکی از دلایل مهم پاگرفتن اسلام است. در منابع اهل سنت آمده است که پیامبر هر روز از در خانه که خارج میشد برای دوری از خدیجه(س) گریه میکرد، این هم نشاندهنده دلدادگی ایشان به همسرشان است و هم سپاسگزاری. وقتی رسول خدا(ص) خودش را مدیون خدیجه(س) میداند به طریق اولی همه ما هم باید خود را مدیون این بانو بدانیم.»
خدیجه(س) کیست؟
وقتی شناخت کافی وجود نداشته باشد، ارتباط لازم هم برقرار نمیشود. بخشی از مشکل ما در مواجهه با حضرت خدیجه(س) و دیگر الگوهای برجسته تاریخ اسلام نبود شناخت کافی است. از مرادی خواستیم تا برای ما از این بانوی بزرگ بگوید تا تلاش کنیم برای شناخت بیشتر. او دراینباره گفت: «همه میدانند محمد امین عنوانی است که در عرب عصر جاهلی با آن پیامبر اسلام(ص) را مورد خطاب قرار میدادند، اما کمتر کسی میداند حضرت خدیجه(س) را خدیجه طاهره هم مینامیدهاند.»
اینکه خدیجه(س) کیست، کجا به دنیا آمده و چه روزگاری داشته را کم و بیش همه میدانیم. میدانیم همسر پیامبر اسلام و مادر حضرت فاطمه(س) بوده و اولین زنی است که اسلام آورده و بسیاری نکات مثبت دیگری که دربارهاش شنیده و خواندهایم. اما در شناخت عملکرد او بهعنوان یک زن در زمان عرب جاهلی کوتاهی و یک الگوی بزرگ و ارزشمند از جامعه دریغ شده است. مرادی دراینباره گفت: «اسلام همیشه بدهکار حضرت خدیجه(س) است و ما مسلمانان مدیون او هستیم و نباید این را فراموش کنیم که مسلمان بودنمان را تا حد زیادی وامدار این بانوی بزرگ و ممتاز هستیم و این درحالی است که متاسفانه درباره فضایل حضرت خدیجه(س) بسیار کم گفته شده یا گفته نشده است. پیامبر(ص) طبیبی بود که غمخوار و پرستار و طبیب او، حضرت خدیجه کبری(س) بود و خودش این را بهصراحت بیان میکند و میفرماید زمانی که بیپناه بودم، خدیجه(س) پناه من بود.»
او اظهار میکند: «وقتی همه پیامبر را تکذیب میکردند، خدیجه(س) اولین زنی بود که پشت پیامبر ایستاد، او و نبوتش را تایید کرد و به دین اسلام ایمان آورد. او فقط به این حد هم اکتفا نکرد و تمام ثروت و دارایی خود را در اختیار آن حضرت قرار داد تا صرف اسلام و امور مسلمانان کرده و بتواند برای گسترش اسلام تلاش کند. درکنار همه این موارد بیفزایید که خدیجه زنی بوده در قبیله قریش بسیار معتبر و باآبرو، زنی که همه بزرگان عرب آرزو داشتند از او خواستگاری کنند، اما همه را رد کرد و به قول زنهای قریش با «یتیم عبدالله» ازدواج کرد، همه برآشفتند که با این شرایط عالی و ثروت و آبروی فراوان، خدیجه خواست بزرگان عرب را خوار و ذلیل کرده و همسر محمد(ص) شده است.»
این روحانی تاکید کرد: «دشمنان کینهجو، مزار حضرت خدیجه(س) را تخریب کردند، همچنان که مزار امام حسین(ع) را خراب کرده و بر آن آب بستند و گندم کاشتند؛ همچنان که بقیع را تخریب کردند، غافل از اینکه نور اهل بیت(ع) با این رفتارهای مذبوحانه خاموششدنی نیست. خدیجه زنی است که وقتی فرشته وحی بر پیامبر(ص) نازل شد که خداوند به تو کوثر و مائدهای خواهد داد و لازم است 40 شب خدیجه را نبینی، پیامبر(ص) به عمار فرمود، به خانه برو و به خدیجه سلام برسان و به او از قول من بگو که مبادا تصور کنی که جدا شدن از تو برایم آسان است، صبر کن، اما بدان که خداوند هر روز پشت سرهم به وجود تو به تمام ملائکهاش مباهات میکند.»
او با بیان اینکه مهربانی پیامبر(ص) به همسر گرامیاش از جنسی دیگر است، یادآور شد: «پیامبر(ص) در بازگشت از معراج، جبرئیل را مورد خطاب قرار داد که کاری در زمین نداری؟ و جبرئیل گفت که تنها یک حاجت دارم و آن اینکه سلام مرا به خدیجه برسان. حضرت خدیجه زنی است که در عالم، فقط سه خانم (آسیه، مریم و فاطمه(س)) همتراز و همشأن او هستند و او انسانی کامل است. حضرت خدیجه در پیشگاه خدا خیلی آبرو دارد.»
مرادی به وصیت حضرت خدیجه(س) به پیامبر(ص) اشاره کرد و گفت: «حضرت در آخرین سخنان خود به پیامبر(ص) ابتدا حلالیت میطلبد، سپس از تنهایی و مظلومیت دختر پنج سالهشان، حضرت فاطمه(س) اظهار نگرانی میکند و نگرانی سوم را از طریق دختر گرامیاش اینگونه به پیامبر(ص) میرساند که چون از سختی قبر هم میترسد، میخواهد که عبای رسول خدا(ص) کفنش شود.»
همه نگاههای غلط جامعه
اما این عدم شناخت جامعه حتما نتیجه یک کوتاهی است؛ کوتاهیای که اهل منبر هم در آن نقش مهمی دارند. شهاب مرادی این کوتاهی را پذیرفت و گفت باید زودتر دنبال راه چاره برای اصلاح این روند و معرفی الگوهای مناسب بود، سپس اینطور توضیح داد: «این کوتاهی را میپذیرم و معتقدم باید هرچه زودتر به فکر چاره برای آن بود. جامعه ما با شناخت کامل از حضرت خدیجه(س) میتواند او را الگوی خود قرار دهد. جامعه تصورش از خدیجه زنی است بیوه که از پیامبر(ص) بسیار پیرتر بوده و با هم ازدواج کردهاند. هرچند اگر خدیجه پیر و بیوه هم باشد از بزرگیاش کاسته نمیشود و اینها ایراد نیست، اما باید بگویم این هر دو از نظر تاریخی مردود است. خدیجه(س) هنگام ازدواج همسنوسال پیامبر بوده و گفته میشود حدود 24 یا 25 ساله بوده است. خیلی هم زیبا... . زنی زیبا، باهوش و دارای شم اقتصادی فوقالعادهای که او را در تجارت به یک شخصیت موفق بدل میکند.»
او ادامه داد: «شخصیتی که ثروت خود را برای اسلام هزینه میکند. آیا این زن نمیتواند الگوی جامعه ما باشد؟ شناخت ما از خدیجه(س) نباید با آنچه از روی غرضورزی و حسد دربارهاش در اسناد تاریخی آمده بیامیزد. این نگاه نادرست را در کتابهای درسی نسل خودمان و قبل از انقلاب دیدهایم که تصور جامعه را نسبت به این بانوی بزرگ اسلام تحتالشعاع قرار داده است و کلی زمان میبرد تا به بچههایی که کتابهای درسی آن دوره را خواندهاند بفهمانیم خدیجهای که به آنها معرفی شده با آنچه درواقع بوده متفاوت است. همان دورهای که عرب جاهلی پیامبر را محمد امین مینامید، خدیجه را هم با عنوان خدیجه طاهره خطاب میکرد و این نشاندهنده شخصیت والای آن حضرت است، زنی که قبل از ازدواج با پیامبر هم طاهره، پاک و منزه بوده است.»
نامی که هیچ جای شهر و کشور نیست
نه در تقویم و نه در خیابانها و کوچههای شهر نامی از خدیجه نیست، در کوچه و خیابان که هیچ، در تقویم هم فقط همین یک روز وفات او با خطی ریز مثل همه مناسبتها گوشهای در پایین تقویم جا خوش کرده است.
مرادی گفت: «روز سعدی و حافظ و... داریم که البته باید هم داشته باشیم، اما چرا روزی به نام مادر بزرگ همه مسلمانان در تقویم نداریم؟ آن هم درحالیکه همه وقایع روز یا هفتهای در تقویم دارند. منابع طبیعی هفته دارد، عصای سفید روز دارد و... .»
او افزود: «باید در تقویم هم یک روز باشد، آن هم نه روز وفات حضرت خدیجه(س). یک روز شمسی یا قمری، بهطور مثال دهم ربیعالاول بهعنوان روز بزرگداشت خدیجه(س) در تقویم نامگذاری شود، چون مادر اسلام است، مادر حضرت زهرا(س) و ائمه ساجدین. اصلا ایکاش زمانی که قصد داشتند روز مادر را انتخاب کنند روزی را به نام ایشان درنظر میگرفتند، چون وقتی شأن خدیجه(س) رعایت شود، حضرت زهرا(س) هم خوشحال میشود، امام حسن(ع) و حسین(ع) هم خوشحال میشوند.»
این روحانی با تاکید بر اینکه در حق حضرت خدیجه کوتاهی کردهایم، افزود: «ما روز دختر داریم به احترام حضرت معصومه(س)، روز حضرت شاهچراغ داریم و خیلی روزها و نامگذاریهای مذهبی دیگر، پس جا دارد در صفحات تقویم روزی را هم بگذاریم به نام زنی که اسلام مدیون اوست.»
مرادی همچنین اشاره کرد: «دنبال این بودم که در همه شهرها میدانی به نام حضرت خدیجه(س) باشد و البته علیرغم همه تلاشهایم هنوز این اتفاق محقق نشدهاست. خیلی تلاش کردم لااقل در تهران بوستانی به نام ایشان باشد و کلی هم پیگیری کردم اما بهجایی نرسیدم.»
او ادامه داد: «شورایشهر پیگیر این است که نام هنرمندان معاصر روی کوچهها و خیابانها قرار بگیرد. این اتفاق خوبی است و ما هم از آن لذت میبریم، اما واقعا چرا نباید این همه میدان، کوچه، خیابان، مدرسه، دانشگاه، بوستان و... یکیشان به نام حضرت خدیجه(س) باشد؟ در هر شهر کوچکی حتی میدانی به نام دکتر علی شریعتی و دکتر چمران وجود دارند. در تهران هم کوچه و مدرسه و بزرگراه و خیابان به نامشان است. درباره شهید مطهری هم همینطور؛ از کوچههای بنبست تا خیابان و مدرسه و بیمارستان در سراسر ایران به نامش وجود دارد اما برای حضرت خدیجه(س) جایی نداریم.»
این روحانی در پایان تاکید کرد: «یعنی میان این همه خیابان و موقعیت برای نامگذاری، هیچجایی وجود ندارد برای زنی که این همه حق بر گردنمان دارد؟ حتی وقتی در امامزاده و حرمی یک صحن اضافه میشود هم سوال میکنم و میبینم هر نامی هست جز نام خدیجه(س)... . حساسیتی به نامهای دکتر شریعتی و شهید چمران ندارم اما سوالم این است که چرا نامگذاری یک میدان به نام همسر پیامبر(ص) بهرغم همه پیگیریهایم باز هم بینتیجه مانده است.»