درست است که این روزها در کف جامعه خبر چندانی نیست ولی در تقویم و برای جریانات سیاسی، این روزها فضای کشور انتخاباتی و سیاسی است. همین وضعیت هم بهانهای شده که حامیان رادیکال رئیسجمهور با رویکردی بیشفعالانه وارد میدان شوند و برای دومینبار از برگه سوخته انتخابات96، برای خود امتیاز بخرند. در انتخابات آن سال، دولت و جریان اصلاحات برنامهای جز رقیبهراسی و مانور با تنها دستاورد وقت دولت روحانی یعنی برجام نداشت. حالا چه در اقتصاد و چه در سایر شئون، چندینبرابر آنچه مردم را از آن میترساندند، در دولت خودشان بر مردم تحمیل شد. حالا دیگر نه رقیبهراسی جواب است و نه برجام چنین توانی دارد، اما بازهم سادهترین و کمهزینهترین مسیر برای رادیکالهای دولتی، شاید همین برجام باشد.
در این فضا، نامه پرتاخیر تاجزاده منتشر شده اما بهنظر او بخشی از تاریخ را حداقل در ذهن خودش فراموش کرده است. در همان بخش فراموششده تاجزاده، او و جریان متبوعش بدون توجه به حفرههای بزرگ و حقوقی در برجام، آن را سر دست میگرفتند و آنقدر بالا میبردند که «آفتاب تابان» میشد. آنها چنان به طرف غربی در این توافق مطمئن بودند که مدلهایی مشابه نیز پیشپای آنها میگذاشتند و از حکومت میخواستند به برجامهای بعدی هم سلام کند. تاجزاده آبان95 در گفتوگو با مجله «رودررو» در پاسخ به سوالی درباره راهحل برونرفت از جنگ سوریه گفته بود: «مثل برجام رفتار کنیم. با قدرتها بنشینیم و به توافق برسیم که این داستان، فاتح نظامی ندارد. اسد نمیتواند مخالفان مسلح خود را نابود کند. آنها نیز نمیتوانند اسد را به زیر بکشند، پس باید مذاکره کنند که چگونه میتوانند به توافقی برسند که حداقل خواستههای همه را پوشش دهد.»
تاجزاده از این خواب که میتوان با غرب اختلافات را رفع کرد، به دست دونالد ترامپ در 18اردیبهشت 97 بیدار شد تا بداند در سیاست خارجی، جنگ روانی، پروپاگاندا و دوگانههای سادهانگارانه نقشی ایفا نمیکند و حتی آمادگیات برای برجامهای بعدی، کارکرد چندانی برایت ندارد. تا پیش از اردیبهشت97 تاجزاده که در همان دنیای حسن روحانی زیست میکرد، نشانههایی از برجام مییافت که بسیاری از آن عاجز بودند.
او در شهریور95 گفته بود: «برجام ثابت کرد حتی اگر دیوار بیاعتمادی همچنان بین دو کشور بلند باشد و اختلافات پابرجا بماند با وجود این در یک زمینه خاص میتوان به تعامل پرداخت و به توافق رسید و دستاورد استراتژیک برجام این بود که به همه این اتحادها علیه ایران پایان داد.»
تاجزاده در بخش دیگری از این اظهارات حمایتی نیز گفته بود: «برجام بین قدرتهای بزرگ جهانی شکاف ایجاد کرد، بهنحوی که دیگر کشورهای اروپایی حاضر نیستند علیه ایران قطعنامهای صادر کنند و حتی بین کنگره و کاخسفید اختلاف ایجاد شده است و بسیاری از نخبگان و رسانههای آمریکایی به همدلی با ایران پرداختهاند.»
آش برجام آنقدر شور میشود که او حتی به رهبر انقلاب نیز نامه مینویسد که چرا از برجام انتقاد و گفته میشود از خطوطقرمز عدول شده است! عضو سابق حزب منحله مشارکت، کمتر از 2سال بعد که این شکاف ادعایی بین قدرتها پر شد و کاخسفید و کنگره اختلافاتشان! را رفع و رجوع کردند، دیگر سخنی از همدلی آمریکا با ایران نگفت و بهجای نشانههای موهومی، از خسارتهای بزرگ خروج آمریکا از برجام سخن میگفت: «با خروج آمریکا چندبار تا مرز جنگ پیش رفتیم. صادرات نفت یکدهم شده و دولتها بدهی خود را به ایران نمیدهند. بهای دلار و طلا ۶برابر شده و گرانی و تورم رشد بیسابقهای یافته است. سردارسلیمانی ترور شد و شاهد دو اعتراض مردمی در سال های ۹۶و ۹۸ بودیم.» این جملات درواقع بیش از آنکه خسارات خروج آمریکا از برجام باشد، اعتراف به شکست همان شعارهایی بود که دولت و اصلاحطلبان وعده آن را میدادند. تاجزاده که گمان میکرد با برجام، حداقل مشکل هستهای ایران و آمریکا حل شده، پیش از خروج آمریکا از برجام در مصاحبه با هفتهنامه «دولت و ملت» گفته بود: «احمدینژاد کشور را در بهترین وضعیت از منظر بینالمللی تحویل گرفت و در بدترین شرایط ممکن به روحانی تحویل داد.اگر جلیلی یا هر نامزد دیگری از اصولگرایان روی کار میآمد به احتمال بالای ۹۰درصد مشکل هستهای حل نمیشد و سهسال اخیر همان مسیر سالهای ۹۰ تا ۹۲ را طی میکردیم و وارد شرایط اسفناک اقتصادی میشدیم.»
ورود به شرایط اسفناک اقتصادی درحالی بهعنوان زنگ خطر ازسوی تاجزاده مطرح شده بود که پس از خروج آمریکا از برجام و فقدان هیچ ضمانت اجرایی در این توافق برای حفظ منافع ایران، کشور به ورطه گرانی و تورم بیسابقه رسید. کمی بعد و با بیرون آمدن از شوکی که ترامپ به جریان غربگرا در ایران وارد کرد، تاجزاده بدون پاسخ به این سوال که اساسا برجام چگونه توافقی بود که آمریکا از آن خارج شد، از اثر برجام بر اقتصاد کشور گفته است: «نتیجه برجام تثبیت حدودا پنجساله آرامش اقتصادی در کشور بود و یکمیلیون بشکه فروش نفت ما را در دوران تحریم به دومیلیون و ۵۰۰هزار بشکه رساند.»
تاجزاده سال95 در مصاحبه با یک رسانه نزدیک به دولت گفته بود: «اگر برجام نباشد، جایگزین آن تحریمهای شدید و تقابل با قدرتهای بزرگ است.» این اتفاق با همان برجام هم رقم خورد. گفته میشود تنها 700تحریم در زمان برجام و 800تحریم با خروج آمریکا از برجام بر کشور آوار شد. نباید از تاجزاده انتظاری بیش از این داشت وقتی تیم مذاکرهکننده هستهای که پای میز مذاکرات با طرف غربی بودند، بدون درک درست از فضای بینالملل، مدعی بودند آمریکا نمیتواند از برجام خارج شود و به منتقدان دراینباره قول میدادند. بهنظر میرسد برجام اگر برای مردم نان نداشت و این روزها شدیدترین فشارهای اقتصادی را تحمل میکنند، برای جریان اصلاحات آب فراوانی داشت و مسیر قدرت را برایشان هموار ساخت.