نسیم عربامیری،شاعر و نویسنده:سیدمهدی شجاعی نامی آشنا در ادبیات فارسی است، کمتر کسی است که ذرهای علقه به ادبیات دینی و مذهبی داشته باشد و نام این نویسنده بزرگ را نشنیده باشد و آثارش را نخوانده باشد، مگر میشود اهل ادبیات کودک باشید و آثار ارزشمند شجاعی را بهیاد نداشته باشید. دوستداران فیلم و فیلمنامه با آثار او در سینما آشنایند و علاقهمندان به ادبیات اجتماعی، داستانهای اجتماعیاش را دوست دارند. شجاعی همواره با آثارش درحال تجربه و درعینحال آموزاندن راههای جدید در نویسندگی بوده و هرگز خود را محدود به سبک یا حیطهای خاص در نویسندگی نکرده است. ادبیات طنز و شوخطبعانه یکی از علاقهمندیها و دغدغههای شجاعی درطول دوران نویسندگیاش بوده که میتواند با تحقیق و پژوهش در آثار او موضوع مقاله یا کتابی پژوهشی قرار گیرد. سیدمهدی شجاعی هرچند در محافل و دورهمیهای طنزنویسان شرکت نمیکند اما خالق ماندگارترین داستانهای طنزآمیز فارسی است. طنز در آثار او را میتوان به دو بخش تقسیم کرد؛ نخست طنزی که در تاروپود کلامش تنیده شده و در لابهلای داستانهایش بهوفور دیده میشود. این جنس از طنز که در آثار بسیاری از نویسندگان و شاعران بزرگ ادبیات فارسی نظیر حافظ، سعدی، سنایی و... وجود دارد، نتیجه رسیدن نویسنده به درجهای از رندانگی و فرزانگی است که دیگر مرزی میان طنز و جدی برایش وجود ندارد. تمام آثار سعدی را نمیتوان در شاخه ادبیات طنز تقسیمبندی کرد اما گاهی یک بیت طنزآمیز از او را میتوان برابر با هزاران صفحه کتابی دانست که با هدف طنزآفرینی نگاشته شدهاند. شجاعی نیز داستانهای زیادی دارد که هرچند هدف نویسنده از نگارش آنها در وهله اول طنزآفرینی نبوده اما طنز و رندانگی جزء لاینفک آنهاست و اما بخش دوم آثار طنزآمیز او کتابهایی هستند که بهطور مشخص با هدف طنزآفرینی نوشته شدهاند و در دسته ادبیات طنزآمیز تقسیمبندی میشوند: کتابهای «دموکراسی یا دموقراضه» (طنز سیاسی)، «کمی دیرتر» (طنز مذهبی) و «غیرقابل چاپ» (طنز اجتماعی) از این دست کتابها محسوب میشوند. کتابهایی که همگی بلااستثنا از سوژههای هنجارشکن و بحثبرانگیزی برخوردارند و نزدیک شدن به آنها نیاز به درجات و مراتبی از رندانگی دارد که هرکسی از آن برخوردار نیست. سیدمهدی شجاعی همچنین کتاب طنزآمیز دیگری با عنوان «از کرامات شیخ ما این است» نیز در دست چاپ دارد که متاسفانه تاکنون موفق به دریافت مجوز چاپ نشده و در توقیف بهسر میبرد! این کتاب که من توفیق شنیدن بخشهایی از آن را در جلسات کوتاه با داستان (که با حضور داستاننویسان در فرهنگسرای اندیشه برگزار میشد) داشتهام، یقین دارم درصورت انتشار به یکی از خواندنیترین، شیرینترین و البته پرحرفترین(!) کتابهای طنزآمیز تاریخ ادبیات فارسی بدل میشود. نکته قابلتامل درباره سیر طنز در آثار سیدمهدی شجاعی این است که او با گذر زمان گرایش بیشتری به طنز پیدا کرده و طنز و شوخطبعی ظهور بیشتری در آثار او یافته است. هرچند نباید از ذکر این نکته غافل ماند که طنز او طنزی سرخوشانه نیست و بیشتر از آنکه با هدف خنداندن مخاطب نوشته شده باشد، جنبه تعلیمی دارد و شجاعی در این سالها جدیترین انتقادهای اجتماعی و سیاسیاش را درقالب طنز بیان کرده است، درست بههمان سبک و سیاقی که حضرت مولانا میفرماید: «هزل تعلیم است آن را جد شنو، تو مشو بر ظاهر هزلش گرو»!