به گزارش «فرهیختگان»، شیخ مصلحالدین سعدی شیرازی، شاعر و نویسنده پرآوازه قرن هفتم هجری قمری ایران است که روز بزرگداشت او، اول اردیبهشت ماه هم نزدیک است. او در باب تاثیرات این ماه بر تزکیه نفس سخنی نمیگوید و شاید بتوان گفت تفاوت اصلی این شاعر با همه در همین موضوع است.
سعدی بیشتر به آداب اجتماعی و شرایط اجتماعی میپردازد و کارکرد درونی روزه روی فرد، موردنظر سعدی نیست. چراکه او اساسا جامعهشناس است و مردمشناس و از این منظر به امور دنیوی و اخروی مینگرد و از همینرو است که تمام گلستان و بوستانش تاثیر گرفته از همین رویکرد است. براساس حکایتی در بوستان میتوان گفت که روزه در نگاه سعدی، خوراندن طعام به نیازمندان است نه نخوردن طعام از سحر تا هنگام اذان مغرب:
به سرهنگ سلطان چنین گفت زن
که خیز ای مبارک در رزق زن
برو تا ز خوانت نصیبی دهند
که فرزندگانت نظر بر رهند
بگفتا بُوَد مطبخ امروز سرد
که سلطان به شب نیت روزه کرد
زنی از شوهر خود میخواهد که از مطبخ سلطان برای فرزندان طعام بیاورد، اما سلطان آن روز را روزه گرفته است و در مطبخ کسی نیست. زن لب به شکایت میگشاید و روزه سلطان را به باد انتقاد میگیرد:
زن از ناامیدی سرانداخت پیش
همی گفت با خود دل از فاقه ریش
که سلطان از این روزه گویی چه خواست؟
که افطار او عید طفلان ماست
خورنده که خیرش برآید ز دست
به از صائمالدهر دنیاپرست
مُسَلَّم کسی را بود روزه داشت
که درماندهای را دهد نان چاشت
وگرنه چه لازم که سعیی بری
ز خود بازگیری و هم خود خوری
گویی سعدی میخواهد عبادات و آداب شرعی را هم به خدمت جامعه دربیاورد. روزهای که محصول اجتماعی ندارد، به نظر او چیزی کم دارد. وقتی روزه سلطان به گرسنگی خلق میانجامد، همان بهتر که قصد روزه نکند و مطبخ خود را چون همیشه گرم نگه دارد. این است نگاه سعدی به روزه و رمضان، نگاهی سیاسی-اجتماعی و انسانی... رمضان در فرهنگ سعدی، ماه خوراندن است نه نخوردن.