روزنامه «فرهیختگان» پیش از این، در ستونی تحت عنوان «تاریخ علم در اسلام و ایران» به تبیین مباحث علمی و دقیق تاریخ این مبحث مهم و مطرح در مجامع علمی روز میپرداخت. بنمایه این رشته مقالات، اساسا مباحثی بود که دکتر علیاکبر ولایتی در برنامه تلویزیونی «ایران» از شبکه دوم سیما بیان کرده و سپس بنا به درخواستهای متعدد اساتید، پژوهشگران و دانشجویان، جهت تبیین دقیقتر مباحث و ارائه مستندات این مطالب، برای چاپ در روزنامه، تنظیم کرده بودند. روزنامه «فرهیختگان» در پاسخ به درخواستهای مکرر خوانندگان، مطابق گذشته به چاپ این مجموعه ادامه خواهد داد. البته بهجهت اتصال و پیوستگی مباحث، پیش از شروع مباحث جدید، نگاه و مروری خواهیم داشت به مباحث گذشته که در همین ستون منتشر خواهد شد.
در 1020ق، شاهعباس شخصی بهنام منوچهربیگ ایشکآقاسی را مامور کرد تا مصالح عمارت ویرانشده شنب غازان را به ربع رشیدی انتقال دهد و به بازسازی آن به کمک استادان ماهری که از بغداد و دیگر نقاط به تبریز میآمدند اقدام کند. بدینسان، قلعه جدید تبریز در ربع رشیدی ساخته شد. اسکندربیگ منشی (1043-948ق) در تاریخ عالمآرای عباسی، ذیل وقایع سال 1010 و 1011ق مینویسد: «در سالی که رای جهانآرای اشرفِ اعلی بدین قرار گرفت که در بلده تبریز قلعهای ترتیب دهند، چون رومیان [=عثمانیان] در امور قلعهسازی و قلعهداری مهارتی دارند و عثمانپاشا که مرد مدبر کاردان بود و در زمان سلطان مرادخان به تسخیر تبریز آمد [...]، اطراف و جوانب شهر را احتیاط کرده دولتخانه قدیم را مناسب یافته آنجا را قلعه کرده بود و ارباب خرد و تدبیر همانجا را مصلحت میدیدند. حضرت اعلی نیز موافقت جمهور نموده در آنجا قلعهای ترتیب دادند. اما همیشه میفرمودند که آب رودخانه مهرانرود که از محل مرتفع به شهر جاری است و از حریم قلعه میگذرد بر قلعه مشرف است و اگر در پیش رودخانه، سدی بسته شود آب رودخانه بلند گشته به قلعه میریزد و احتمال مضرت و ویرانی قلعه دارد و اکثر اوقات بر زبان گهرفشان میگذشت که چندان وثوق و اعتمادی بر این قلعه نیست و در دامن کوه سرخاب، ربع رشیدی را مناسب قلعه یافته بودند. اما بنابر وصول آوازه لشکر روم [=عثمانی] فرصت تخریب قلعه سابق و ترتیب قلعه جدید و لاحق نمیشد. در این وقت که مرادپاشا به قاعده که گذشت عودْ نمود [=بازگشت] آن اراده از خاطر خطیر سر زد. منوچهربیگ ایشکآقاسی، غلام شاه جنتمکان، را که مرد کاردیده کاردان بود، به سرکاری عمارت قلعه تعیین فرموده مقرر داشتند که تا اول بهار مصالح و ضروریات از عمارات منهدمه تبریز خصوصا شنب غازان که ویرانی به آن راه یافته بود به ربع رشیدی کشیده در وقت بهار که هوا روی به اعتدال آرد، شروع در عمارت قلعه نمایند و احکام مطاعه به صدور پیوست که استادان بنا و سنگتراش و عمله و فَعَله عمارت از عراق و هر طرف به تبریز آمده، بهزودی عمارت قلعه را به اتمام رساند و مومیالیه حسبالفرمان قضا جریان، به ترتیبِ قلعه و برجهای بلند اساس و آبانبار عالی پرداخته در اندکزمان آنچنان حصن حصینی ساخته و پرداخته شد که در متانت و رصانت با قلعه بلندْ ارکانِ سپهر برابری مینمود. حاکم و اهل تبریز بالطوع و الرّغبه شرط معاونت و همراهی به ظهور آوردند و در میان قلعه، حمام و عمارت دلگشا ترتیب یافته حاکم تبریز به آنجا نقل نموده، بعد از اتمام قلعه جدید، قلعه عتیق انهدام پذیرفت و حضرتاعلی شاهی - ظلاللهی - بعد از فراغ از سان لشکر و نسق تعمیر قلعه، موکب جهانگشا به صوب عراق در حرکت آورده از راه اهَر متوجه دارالارشاد اردبیل شدند.»1
پینوشت:
1- اسکندر منشی (1382). تاریخ عالمآرای عباسی، تحقیق و تصحیح ایرج افشار، تهران، امیرکبیر، چاپ سوم، ج 2، ص 826.