محمد عسگری ،روزنامهنگار: موتور انتشار نشریات دانشجویی هنوز با قدرت ایام قبل از تعطیلات و خصوصا اواخر سال گذشته روشن نشده و به نظر میرسد یخ تعطیلات نوروزی با وجود گذشت دوهفته آنچنانکه انتظار میرفت آب نشده است. این هفته خبرهای مختلفی از رویدادهای متعدد در حوزه نشریات دانشجویی نیز منتشر شد. آخرین آنها چهارمین دوره جشنواره نشریات دانشجویی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل است که با شعار «نقد آزادانه، عدالتخواهی ساختارمند، تحولخواهی امیدوارانه» در سطح اعضای این اتحادیه دانشجویی برگزار میشود. رویداد دیگر به دانشگاه فردوسی اختصاص دارد. مرحله اول داوری دوازدهمین جشنواره سراسری رسانه و نشریات دانشجویی (تیتر 12) هم که هرساله توجهات زیادی را خصوصا از طرف فعالان حوزه نشریات دانشجویی به خود جلب میکند، این هفته شروع شد. از سوی دیگر در فضای دانشگاه آزاد اسلامی نیز محمدامین ایمانجانی مدیرمسئول روزنامه «فرهیختگان» بهعنوان رئیس کمیته داوران جشنواره نشریات قلم معرفی شد و بهزودی داوری آثار این جشنواره هم آغاز خواهد شد. دعوت میکنیم تا این هفته نیز در گزیدهخوانی «فرهیختگان» نگاهی به نشریات جدید منتشرشده داشته باشید. فعالان حوزه نشریات دانشگاه آزاد اسلامی میتوانند نشریات خود را جهت استفاده در بخش گزیدهخوانی به ادمین کانال نیمکت خبر (@nimkat_khabar) ارسال کنند.
دختران در کشاکش دوقطبیها
نشریه «آیه» بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهرانشمال، در هفتهای که گذشت اولین شماره خود را منتشر کرد. نشریهای که گویا قرار است در حوزه زنان به فعالیتش ادامه دهد و به نشریات فعال این حوزه اضافه شود؛ نشریاتی که کمیت و تداومشان افزایش پیدا کرده و به مسائل گوناگون این حوزه از نگاههای مختلف میپردازند. تیتر اصلی این شماره از نشریه به مطلبی با عنوان «یهودیسم» اختصاص دارد که طبق توضیحاتی که در مقدمه آن آمده، قرار است در سلسله یادداشتهایی، با پرداختن به ادیان ابراهیمی و غیرابراهیمی جلوه زنان در آنها به نمایش گذاشته شود و در این شماره این موضوع در دین یهود مورد بررسی قرار گرفته است.
در بخشی از یادداشت دیگری با عنوان «دختران در کشاکش دوقطبیها» که به مساله مهم خانهداری و اشتغال پرداخته، میخوانیم: «قریب به دو، سه دهه است که متاسفانه زنان ما میان دوقطبی خانهداری و اشتغال نفسنفس میزنند، اما هیچ آب گوارایی برای التیام نفسهایشان پیدا نمیکنند. ما سالهاست که از دوران ابتدایی به دخترانمان آموختهایم که نهایت آمال و آرزوهایشان دکتر، مهندس شدن باشد؛ اما هیچ چیز از حضور موثر و وظایف خطیرشان در تشکیل هویت خانواده نگفتیم. نگفتیم که دکتر، مهندس شدن بسیار عالی است و زندگی را متحول ساخته و درهای بسته را به روی ما میگشاید، اما مادامی که در نقشهای اصلی خانواده دچار مشکل باشیم، هرقدر هم که کسب علم کنیم، توان جبران خلأهایمان را نداریم. به آنها آموختیم که تجدد تنها با خارج شدن از منزل و قبول شغلهای شایسته یا ناشایست محقق میشود و ادامه حضور در منزل، سنتهای دیرینه را بر زندگی شما چیره میسازد.
به دخترانمان نیاموختیم که اثرگذاری اجتماعی در زندگی، از هر چیز گرانبهاتر است، و زمانی شاغل هستید که در هر جایگاه و مقامی اثرگذار باشید؛ درغیر این صورت، با گرفتن ماهیانهای مشخص نمیتوانید خود را شاغل بنامید و تمامی افراد فاقد این شرایط را، بیکار!... شرایط امروز جامعه به ما نشان میدهد که باید با مشخص کردن هدف از فعالیت اجتماعی در قالبهای مختلف و تمایز بین حضور در اجتماع و اثرگذاری اجتماعی، به دخترانمان بیاموزیم که هیچگاه سعی بر تکبعدی بودن در یک زمینه را نداشته و به دنبال راهی برای بروز ابعاد وجودی خود باشید، اما اصول اولیه و الزامات یک خانواده را در رأس فعالیتها قرار دهید. همچنین باید برای رفع معضلات پیشآمده و پیشگیری از آسیبهای بعدی، تعریف مجددی، بدون نگاهی تبعیضآمیز از برخی واژگان داشته باشیم و در سطح جامعه گسترش دهیم و از آموزشهای خواسته یا ناخواسته غلط جلوگیری کنیم.»
از گاندوی دلچسب دولت روحانی تا قرارداد ایران و چین
شماره 27 نشریه «صراط» بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی همدان فضای سیاسی را با انتقاداتی تند و تیز در نشریه همراه و تیترهای خود را متوجه ماجراهای مجموعه تلویزیونی گاندو و سند همکاری ایران و چین کرده است. در یادداشت مربوط به سند همکاری ایران و چین که مروری مختصر بر آن داشته نوشته شده است: «سند جامع همکاری ۲۵ساله ایران و چین یک سند راهبردی است که شامل عرصههای همکاری در حوزههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی میشود که جنبه اقتصادی آن از دیگر جنبهها برجستهتر است.»
در روابط بینالمللی بین کشورها 6 الگو حاکم است: 1- الگوی تقابل؛2- الگوی رقابت؛ ۳-الگوی همکاری؛ ۴- الگوی مشارکت؛ ۵- الگوی ائتلاف؛ ۶- الگوی اتحاد. سند جامع ایران و چین سندی است مبتنیبر مشارکت جامع و راهبردی که یک تعهد بلندمدت برای هردو کشور ایجاد میکند.
مزایای سند جامع شامل موارد زیر است : ۱- حمایت از مواضع ایران در جوامع بینالمللی؛ ۲- همکاری و سرمایهگذاری چین در حوزه نفت و... ؛ ۳- همکاری چینیها در ایجاد زیرساخت برای جادهها و بندرگاهها؛ ۴- توسعه مناطق آزاد؛ ۵- تقویت گردشگری؛ 6- همکاری بین دانشگاههای دو کشور. اما این سند دارای موانع و چالشهایی هم است، همانند: 1- وجود تحریمهای آمریکا؛ ۲- مشکلات انتقال پول و مشکلات بانکی؛
۳- کارشکنی صهیونیستها در بعد خارجی آن؛ ۴- جدید بودن این نوع قراردادها برای صاحبان صنایع و بازرگانان؛ ۵- کمتجربگی ما در انعقاد اینگونه قراردادها.
بحث دیگری که درباره این سند مطرح است انتشار بندها و موارد این قرارداد است که باید گفت این سند تحتعنوان مشارکت جامع و راهبردی است، بنابراین یک قرارداد و توافقنامه نیست که انتشار مفاد آن الزام قانونی داشته باشد بلکه نقشه راهی است که روابط بین دو کشور را در یک افق بلندمدت ترسیم میکند.»
و نیز در یادداشتی با عنوان «مسالهمحوری به زبان ساده» آمده است: «گاه نگاه ظاهری ما نسبت به مشکلات منتج به اتخاذ تصمیمات سطحی و گذرا برای دفع آنها میشود...باید اشاره کرد که ممکن است یک مشکل را مسالههای متعددی به وجود آورده باشند، اما هدف ما یافتن مساله اصلی و بزرگتر است. متاسفانه در کشور مشکلات متعددی در سطح کلان وجود دارد که بدون ریشهیابی و رویکرد مسالهمحوری، اقداماتی درصدد حل آن اتخاذ میشود که نهتنها مشکل را حل نمیکند، بلکه هزینههای هنگفتی را به بار میآورد. باید افزود که مسالهیابی درصدد یافت علل اصلی بروز مشکل است. درواقع ما با این رویکرد میخواهیم از پوسته ظاهری مشکلات عبور کرده و به کنه آنها پی ببریم که این مستلزم تفکر تحقیق و بارش فکری است که برای به ثمر نشستن بهتر است در قالب مباحثه صورت پذیرد.»
نگاهی به انتخابات ریاستجمهوری از زاویهای متفاوت
نشریه دیگری که به آن میپردازیم، نشریه «گیلدخت» بسیج دانشجویی «خواهران» دانشگاه آزاد اسلامی رشت؛ نشریه فعال دیگری در حوزه زنان. البته که فعالیت در حوزه زنان به معنای قلم نزدن در فضای سیاسی نیست؛ چراکه اساسا این دو از یکدیگر جداییناپذیرند. نکتهای که در نشریه جلبتوجه میکند، قرارگیری مطالب در بخشهایی با نامهای خاص و مشخص خود، جدا از تیترهایی است که دارند؛ بهعنوان مثال مطلبی که برای معرفی کتاب، و تیتر آن نام کتاب است، در بخشی یا بهتر است بگوییم در کادری به نام طاقچه قرار گرفته است. با عنایت به همان مسالهای که در باب سیاسینویسی ذکر شد، اشارهای میکنیم به دو یادداشت «به سبک موریانهها» با موضوع نفوذ و «خوب، بد، جلف» که پیرامون موضوع انتخابات ریاستجمهوری بر این باور است که: «انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ از زاویه رقابتی که در بیرون از صندوقهای رای ساختار انتخاباتی جمهوری اسلامی در جریان است، خاصترین انتخابات جمهوری اسلامی است. این خاص بودن در وهله نخست به رشد چشمگیر دیدگاه خواهان تغییر بنیادین ساخت قدرت و عبور گفتمانی و سیاسی از جمهوری اسلامی ایران در جامعه ایران ارتباط دارد و از سوی دیگر محصول افزایش ناامیدی و رویگردانی از رویکردهای انتخاباتی در چارچوب تحولات در درون بلوک قدرت و چینش اقدامات بسترساز در «گام دوم انقلاب» است. از اینرو بر تعداد کسانی که به صورت پیشدستانه تصمیم به تحریم فعال و هدفمند انتخابات ریاستجمهوری گرفتهاند، افزوده شده و مدافعان شرکت در انتخابات چه در قالب تداوم وضع موجود و چه تغییر محدود آن با چالش بزرگی جهت بالا بردن میزان مشارکت مواجهند. اصلاحطلبان و تحولخواهان در دهه ۹۰ خورشیدی برای اقناع مردم به شرکت در صندوقهای رای، از پارادایم «ترجیح بد به بدتر» استفاده میکردند و با توصیه به حداقلخواهی استدلال میکردند که گزینش بد به جای بدتر باعث میشود شرایط برای تغییرات مساعد شده و در مراحل بعدی امکان انتخاب «خوب» فرا میرسد. اما در عمل این توصیه نهتنها تاثیری در بهبود اوضاع نداشت، بلکه در مجموع شرایط در جامعه به سمت بدترشدن رفت. درواقع سیر تحولات به سمتی رفت که اوضاع اقتصادی، اجتماعی و بینالمللی به بدترینها تنزل یافته است؛ بدترینی که میزان خساراتش حتی از جنگهای جهانی نیز بیشتر بود. در این میان اما، همچنان برخی گروهها نان خود را در دوقطبیسازی میبینند؛ همان سم مهلکی که ملت ایران بارها به واسطه گرفتار شدن در آن خسران دیده و فرصتهای زیادی را از دست داده، اما متاسفانه عبرت نگرفته است. فضای دوقطبی بیشک معیارهای اصلی و عقلانی یک انتخاب صحیح همچون «کارآمدی، برنامهمحوری، مدیریت جهادی، پاکدستی، مردمی بودن، صداقت و شفافیت، عدالتطلبی و... » را به محاق برده و ذهن مردم را در لحظه تصمیم دچار هیجان و احساسات میکند.»
رابطه رسانه و دهکده جهانیشدن
یکی از نشریاتی که در کنار نشریات دیگر این هفته اما بیشتر، همانند غالب نشریات هفته گذشته، ضعف طراحی آن به چشم میآید، شماره 3 ماهنامه «هلال مهربانی» کانون دانشجویی هلالاحمر دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه است. نشریهای که البته از قالبهای بیشتری نسبت به اکثر نشریات برای تولید محتوا در نشریه استفاده کرده است؛ از یادداشت و گزارش گرفته تا سه مصاحبه و چند خبر، تا معرفی کتاب و جدول اعداد! صفحهای به زبان انگلیسی را هم نباید نادیده گرفت. مصاحبهها و اخبار همانطور که انتظار میرود به فضای کانون نزدیک است. در یادداشتی انتقادی با عنوان «سربازی اجباری یا ارتش حرفهای؟» به مساله مذکور پرداخته شده و یادداشت «از «قاف» تا «ه» قله» با مقایسه جریان ملی شدن صنعت نفت و شرایط صنعت هستهای کشور، فضای امیدوارانهای ترسیم میکند که این نوع نگاه قابلتقدیر است.
در نوشته «رابطه رسانه و دهکده جهانی شدن»، به اذعان نویسنده، وی با نگرشی متفاوت به مساله نقش رسانه در جهان امروز پرداخته است که البته این نگرش با کمک نظرات مک لوهان و نقلقولهایی از وی به میان آمده است. نویسنده در قسمتی از متن میگوید: «از نظر مک لوهان تنها رسانههای اطلاعاتی نیستند که رسانه محسوب میشوند، بلکه جادهها، هواپیما، لباس و هر امتدادی از ما رسانه محسوب میشود که پیامی دارد و بر ادراک ما تاثیر میگذارد. اما منظور از پیام صرفا محتوای خاص، برای مثال، یک پادکست یا تصویری خاص روی یک لباس نیست. همانطور که در زبان نوشتاری، پیامی که ارسال میشود از موضوع خاصی که در آن لحظه درباره آن صحبت میشود، فراتر میرود، درباره تلویزیون، پادکست، هواپیما و جاده نیز همین امر صادق است. مک لوهان در ابتدای درک رسانهها جمله معروف خود را مطرح میکند: «رسانه همان پیام است.» هنگامی که رسانهای وجود دارد، یعنی هر امتدادی از ما، پیامی که منتقل میشود بسیار بزرگتر از محتوای خاصی است که در آن لحظه دریافت میکنیم. مک لوهان بیشتر به تجربه و تاثیری که استفاده از یک رسانه بر جای میگذارد توجه دارد تا معنای خاص محتوای آن.»