سیدمهدی طالبی، روزنامهنگار: تهران دو روز بعد از ماجراجویی کشورهای غربی و رژیمصهیونیستی در تاسیسات نطنز، پاسخهای چندگانه خود را به طرف غربی اعلام کرد. سیدعباس عراقچی، معاون سیاسی وزارت امور خارجه و مذاکرهکننده ارشد هستهای جمهوری اسلامی ایران که برای شرکت در نشست کمیسیون مشترک برجام با حضور ایران و گروه ۱+۴ در وین حضور دارد، بعدازظهر دیروز از این پایتخت اروپایی خبر آغاز غنیسازی ۶۰ درصدی را به جهان مخابره کرد. عراقچی اعلام کرد ایران روز سهشنبه در نامهای به مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرده است که غنیسازی ۶۰ درصدی را آغاز میکند. غنیسازی 60 درصدی اما تنها بخش غیرمنتظره نامه نبوده است و در این نامه تهران قصد خود برای نصب هزار سانتریفیوژ جدید با توانایی چندبرابری نسبت به سانتریفیوژهای آسیبدیده در حادثه اخیر نطنز را نیز به اطلاع آژانس رسانده است. لازم به ذکر است، کاظم غریبآبادی، سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی بعد از خرابکاری اخیر در تاسیسات غنیسازی نطنز اعلام کرده بود که ماشینهای نسل جدید در نطنز نصب و چندین اقدام فنی دیگر نیز ظرف همین هفته اعلام خواهد شد. علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران نیز ضمن تاکید بر نصب سانتریفیوژهای پیشرفتهتر و جدید از جبران تمامی صدمات ایجادشده در حادثه نطنز تا هفته آینده خبر داده بود.
اهداف ایران از غنیسازی 60 درصدی
ایران برخلاف دوره انعقاد و اجرای برجام تصمیم گرفته است گامی محکم بردارد و وارد یک فرآیند نشود، زیرا میداند در طول این فرآیند است که خلفوعدههای غرب رخ خواهند داد. تهران اعلام کرده است تنها درصورتی به برجام بازمیگردد که تحریمها بهصورت جامع برداشته شده و توسط تهران راستیآزمایی شوند. در این مسیر دولت این اجازه را ندارد که فرآیند گامبهگام را آغاز کند، چراکه این فرآیند میتواند به شکلی نامتوازن ابزارهای موجود در دست ایران را خالی کند. تا پیش از طرح اقدام راهبردی مجلس شورای اسلامی برای لغو تحریمها، با وجود گذر حجم و شدت تحریمهای آمریکا از دوران تحریمهای شدید دوره اوباما، اما ایران بخشی از تعهدات برجامی خود را کاهش داده بود. درصورت ورود ایران به یک فرآیند گامبهگام در این شرایط «کاهش تعهدات برجامی» فریز میشدند و ایران از رسیدن به سقف پیش از برجام یعنی غنیسازی تا 10 تن و توان 10 هزار سو باز میماند. در مقابل اما آمریکا در مسیر گامبهگام کاهش تحریمها تنها بخشی از داراییهای ایران را آزاد میکرد و همچنان ابزاری قدرتمندتر از تحریمهای دوره اوباما را در دستانش حفظ میکرد.
تهران اما با آغاز غنیسازی 20 درصد، توقف اجرای پروتکل الحاقی و افزایش توان غنیسازی ایران به 16500 سو (در پیش از برجام 10 هزار سو) موفق شد برگهای موجود در دست خود را افزایش دهد. با این حال بهجز افزایش توان غنیسازی بر مبنای «سو» دیگر شاخصها از دوران پیش از برجام عبور نکردند. به همین دلیل طرف غربی همچنان امیدوار بود که بتواند تهران را تحت فشار مجبور به پذیرش فرآیند گامبهگام کند تا در این فرآیند کاهش تعهدات برجامی ایران فریز شده، اما ساختار قدرتمند تحریمهای یکجانبه آمریکا همچنان دست نخورده در اختیار واشنگتن باقی بماند.
رهبر انقلاب در راستای شکستن این تنگنا در اسفندماه سال گذشته اعلام کردند ایران درصورتی که آمریکا تحریمها را لغو نکند احتمال دارد بر مبنای نیاز خود غنیسازی 60 درصد را نیز آغاز کند. این بیان صریح و البته مناقشهبرانگیز در پرونده هستهای ایران به این دلیل صورت گرفت که به طرف مقابل بفهماند تهران تن به فرآیند گامبهگام که تضعیفکننده منافع ایران است، نخواهد داد و برای اقدامات متقابل آمادگی و عزمی راسخ دارد. آمریکاییها برای اجبار ایران جهت پذیرش فرآیند گامبهگام و قراردادن تهران در بنبست دست به طراحی انفجاری در نطنز زدند تا برگهای برنده موجود در دست ایران را تضعیف کنند و از عزمشان برای رویارویی متقابل با تهران خبر دهند. پاسخ متقابل تهران نیز یک اراده قوی برای آغاز غنیسازی 60 درصد بود.
ایران در اواسط دیماه 1399 غنیسازی 20 درصدی را آغاز کرد. دو ماه بعد در اسفند همین سال از آمادگیاش برای غنیسازی 60 درصدی خبر داد و ماه بعد در فروردین 1400 آن را آغاز کرد. تهران تنها در 4 ماه تمامی سطوح غنیسازی موجود در پرونده هستهای را جابهجا کرد و به طرف مقابل فهماند چقدر سریع میتواند مرزها و خطوط قرمز پرونده هستهای را جابهجا کند. ایران در مدت کمتر از 4 ماه 50 کیلوگرم اورانیوم 20 درصد را تولید کرده است، درحالی که طبق قانون مجلس که بر مبنای تولید سالانه 120 کیلوگرم اورانیوم 20 درصد است تنها میبایست 35 کیلو تولید میکرد. سازمان انرژی اتمی ضمن اعلام جلو بودن از قانون مجلس از افزایش سقف غنیسازی با نصب ماشینهای جدید خبر داده است و حالا نیز جدای از برنامه 20 درصد با نصب ماشینهای دیگری میخواهد ظرفیتی برای غنیسازی گسترده 60 درصد ایجاد کند.
در این شرایط جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا ناچار است نیت اصلی خود را افشا کند. تهران قصد ندارد وارد فرآیند شود و برای بیاعتمادیاش به واشنگتن خواهان اقدامی تقریبا همزمان از سوی دو کشور است. بایدن در این شرایط نمیتواند دیگر تهران را پای میز مذاکره با بهانههای مختلف بدواند. هرچه کاخسفید زمان را از دست بدهد تهران برگههای بازی بیشتری را رو خواهد کرد و در مقابل این تحریمهای آمریکا هستند که فریز خواهند شد. در معادله جدید، آمریکا بهدلیل استفاده حداکثری از توان خود برای اعمال تحریم دیگر ابزاری ندارد و در مقابل باید دستبسته نظارهگر پیشرویهای هستهای ایران باشد. فن بدل ایران پس از رد کردن فرآیند گامبهگام موجبشده تا بهجای تهران این واشنگتن باشد که در بنبست گیر کند.