علیرضا فیروزی، روزنامهنگار: تنها یک روز پس از راهاندازی مجدد «مرکز مونتاژ سانتریفیوژهای پیشرفته» نطنز، اخبار بعضا متضادی درباره چگونگی حادثه در قسمتی از شبکه توزیع برق تاسیسات غنیسازی نطنز منتشر شد. بلافاصله سازمان انرژی اتمی رسما از وقوع این حادثه خبر داد که این حادثه صدمات انسانی و آلودگی بهدنبال نداشته و علل حادثه در دست بررسی است.
نیویورکتایمز در صفحه اول خود گزارشی از این حادثه منتشر کرد که طی آن ایران را در موقعیتی نشان میدهد که یا باید واکنشی به این خرابکاری رژیمصهیونیستی داشته باشد یا بهنوعی با سکوت خود به ادامه مذاکرات در وین برای احیای برجام و لغو تحریمها بپردازد. در حوادث اخیر و خرابکاریهای مشابه دیگر نیز اساسا چنین دوگانه اشتباهی در موضعگیری برخی مسئولان ایرانی نیز دیده شد؛ مبنیبر اینکه هرگونه پاسخ ممکن است در مسیر مذاکرات با غرب بر سر رفع تحریمها اخلال ایجاد کند.
برخلاف ادعای برخی از مسئولان و دستاندرکاران سیاست خارجی، بهنظر نمیرسد رژیمصهیونیستی نگرانی خاصی از مذاکرات ایران با غرب یا هراسی از برجام داشته باشد؛ چراکه در عالم واقع، هیچچیز به اندازه برجام ایران را در برنامههای هستهایاش -که مهمترین عامل وحشت رژیمصهیونیستی است- عقب نینداخت. پس از خروج آمریکا از برجام که نه گفتوگوها و نه وعدههای اروپا، هیچکدام نتوانست آمریکا را مجبور به بازگشت به برجام و جبران نقض عهد خود کند، تنها «کاهش تعهدات هستهای ازسوی ایران» بهعنوان یک اقدام عملی، غرب و حتی آمریکا را مجددا پای میز کشاند. آغاز بهکار نسل جدید سانتریفیوژها و نصب دو زنجیره ۳۴۸ تایی از سانتریفیوژهای IR2 در نطنز، این نیروگاه را به یک پایه مهم برای کاهش تعهدات هستهای (تعهدات برجامی) ایران و آغاز غنیسازی تبدیل کرد. لذا اقدام خرابکارانه رژیمصهیونیستی در آسیب رساندن به نیروگاه نطنز را میتوان در همین چارچوب و در راستای اخلال در فرآیند غنیسازی اورانیوم توسط ایران تحلیل کرد. همچنین همزمانی این حادثه با مذاکرات ایران و طرفین برجام در وین حاکی از آن است که رژیمصهیونیستی میکوشد دست ایران را از برگهای برنده در مواجهه با غرب خالی و موضع ایران را تضعیف کند تا مجبور شود به یک نتیجه حداقلی در وین بسنده کند؛ یعنی هم به تعهدات هستهای در برجام برگردد و هم تحریمی در واقعیت لغو نشود.
سادهلوحانه است اگر تصور کنیم آنچه در نطنز رخ داد، بدون هماهنگی کامل و تایید ایالات متحده و شخص بایدن برنامهریزی شده و سادهلوحانهتر اینکه تصور کنیم سکوت و عدم واکنش ما، به خودی خود، موضع ما را در مذاکرات تقویت خواهد کرد.
در عین حال، تنها واکنش بهموقع، دقیق و مقتدرانه ازسوی ایران به رژیمصهیونیستی است که میتواند این «سناریوی اسرائیلی-آمریکایی» را برهم بزند؛ واکنشی که علاوهبر تنبیه و عقب راندن رژیمصهیونیستی، اتفاقا دست ایران را در هرگونه مذاکره با غرب -ازجمله مذاکرات وین– بازتر و موضع ایران را در این مواجهه تقویت خواهد کرد. موضعی اصولی که «لغو همه تحریمها، راستیآزمایی آن و جبران خسارت ازسوی آمریکا» را در ازای بازگشت ایران به تعهدات برجامی مطالبه میکند.