محمد زارع شیرینکندی، پژوهشگر فلسفه: کرونا بیماری «دهکده جهانی» در روزگار کنونی ماست. اما دهکده جهانی را کسی طراحی نکرد و بنیاد ننهاد جز فیلسوفان سده هفدهم و هجدهم مغربزمین. جد و نیای همه فیلسوفان جدید، رنه دکارت فرانسوی است و میتوان گفت که کرونا بیماری دهکده دکارتی است. کسی تردیدی ندارد که کرونا بیماری دنیای مدرن ما در این عصر تکنولوژیک است. این به آن معنا نیست که بیماریهای پیش از دوره مدرن دیگر وجود ندارند یا امکان بروز ندارند بلکه به این معناست که کووید-۱۹ نمیتوانست در دوره پیش از مدرن به این سرعت و صورت گسترده و جهانشمول وجود داشته باشد. این بیماری با زندگی تکنولوژیک کنونی عالم پیوندی تنگاتنگ دارد. انسانها در سراسر عالم همچون یک گله گرسنه بهسوی تولید و مصرف فزآینده هجوم میبرند و از صبح تا شب با ابزار و آلات تکنولوژیک با همدیگر سروکار دارند. ما در همه اوقات و احوال در سیطره تکنولوژی هستیم. با تکنولوژی از خواب بیدار میشویم و با تکنولوژی نیز به خواب میرویم. ویروسی در شهری در شرق دور جهش مییابد و کل عالم را گرفتار میکند. این بیماری تنفسی جهانگیر که با تکنولوژی جهانگیر ربطی وثیق دارد صرفا در یک «دهکده جهانی» میتواند همه اهالی را مریض کند. مصدر این بیماری، سرمایهداری تکنولوژیک تقلیدی و بیپایه است. منشأ آن، اقتصاد سرمایهداری مدرنِ بدون اصل و نسب علمی است، اقتصادی که میخواهد از همهچیز، همهچیز بسازد و به فروش رساند، اقتصاد بیماری که حتی نمیخواهد از هستی و حیات یک حیوان ظلمتزده و فلکزده نیز بگذرد. اکنون باید پرسید که این بیماری منحوس و ملعون چه ربطی به دکارت فرانسوی در قرن هفده و علم جدید و تکنیک دارد؟ دکارت دقیقا همان فیلسوفی است که آدم را از عالم جدا کرد و عالم را ابژه و آدم را سوژه پنداشت. عالم برابر ایستایِ آدمشناسنده خودبنیاد واقع گشت. آدم به عالم صورت میدهد و آن را موافق میلش میسازد. انسان سرور کائنات و مالک و صاحب طبیعت است. عصر، «عصر تصویر جهان» است. دکارت بود که گفت هرگونه استفادهای از هر حیوان مجاز است چراکه از نظرگاه او حیوانات جان ندارند، نفس ندارند و صرفا ماشین و ابزاری برای اهداف و مقاصد انسانها هستند. اما فیلسوف دیگری در قرن بیستم ظهور میکند که ضد همه اندیشههای دکارت شورش میکند و به عواقب و پیامدهای افکار و آرای دکارت هشدار میدهد. دقیقا برخلاف دکارت، هیدگر بر آن است که میان عالم و آدم هیچگونه تقابلی وجود ندارد. انسان در عالم انسان است و عالم با انسان عالم است. دازاین همچون در- عالم- بودن با جهان و جمله ذرات آن همبستگی و خویشاوندی دارد. برخلاف دکارت، هیدگر انسان را سرور و ارباب طبیعت نمیداند بلکه او را شبان و نگهبان هستی قلمداد میکند. هیدگر هشدار میدهد که اگر بنا به حکم پدر فلسفه جدید از طبیعت اینقدر بیرویه بهره بردارید و استفاده کنید، اگر این اندازه بیرحمانه شیرش را بدوشید، اگر اینقدر بیرحمانه به هر گوشه و کنارش، به حریمش، دستدرازی کنید، اگر این اندازه بیرحمانه همه منابع و ذخایرش را استخراج کنید، اگر اینقدر بیرحمانه حیات را از آن بگیرید و با تکنیک نفَسش را ببرید، روزی به همین نوع بیماریها گرفتار خواهید شد. مسلما بیماری عالمگیر کنونی با ضعف و بیرمقی طبیعت و با بدبختی و بیچارگی انسان مدرن پیوندی عمیق و مستحکم دارد. طبیعت دیگر جان و حیات و آیندهای ندارد و مانند گاوی است که شیرش را تمام و کمال دوشیده باشند.
در چنین وضعی وجود یک حیوان نگونبخت و دشمن روز و روشنی نیز موردتوجه و آزمایش قرار میگیرد. چهبسا این انسانِ بهظاهر مرفه و خوشبخت روزی درباره مصرف گوشت انسان توسط انسان نیز به آزمایشهایی دست بزند. هشدار هیدگر که بشر کنونی وجود و حقیقت را فراموش و معنا را گم کرده، هشداری است جدی که هنوز گوش شنوایی نیافته است. زیرا هیدگر بود که میگفت روزی زمین به دست بشر و با تکنیک نابود خواهد شد. چراکه تکنیک پای بشر را از خاک و زمین کنده و او را در فضای مجازی معلق کرده است. بشری که طبیعت و زمین را نابود میکند، درواقع بر سر شاخ نشسته و بن میبرد. تاکنون چه کسی به مقصود و منظور هیدگر پی برده است؟ بیماری کرونا دقیقا همان چیزی است که هیدگر میتوانسته است آن را پیشبینی کند. این مرض از ابتدا تا انتها و از مبدا تا مقصد بیماری جهان مدرنِ تکنولوژیک است. انسان متجددی که به ظلمانیترین موجود زنده این جهان چشم طمع دوخته است، باید در انتظار چنین بیماریهایی باشد. جهان ما تاکنون بر اصول و موازین دکارتی استوار بوده است. از اینرو، بیماریهای آن نیز ریشه در اندیشه دکارت میتواند داشته باشد، کسی که پایهگذار نگرش ریاضی به عالم و مبدع فلسفه عملگرا با محوریت تغییر و تصرف در طبیعت و موسس سرشناس فکر و فرهنگ جدید اروپاست. بیتردید، دکارت بینوا نمیتوانست موافق مرگ انسانها بر اثر بیماریهای عجیبوغریب روزگار ما باشد اما چه توان کرد که هر تفکر فلسفی پیامدهای ناخواسته یا خواسته دارد.