سمیه فراهانی،دندانپزشک_فعال جهادی:معضلات آینده شغلی دندانپزشکان جوان پرونده بزرگی است ولی به نظر طرح نیروی انسانی اجباری مهمترین معضل به حساب میآید. واحد دهان و دندان شبکهها توسط بیربطترین افراد ممکن اداره میشود، افرادی که اطلاعات و نگرش درستی از درمانهای دندانپزشکی ندارند و تنها توقع آمار بالا دارند. اصرار بیدلیل و غیرعلمی مسئولان دهان و دندان بر بالابودن آمار دندانپزشکی باعث فرسودگی دندانپزشک، بیکیفیت شدن درمانهای دندانپزشکی در شبکه بهداشت شهری و روستایی، فراموش شدن مبحث مهم آموزش بهداشت و پیشگیری میشود.
مقایسه غلط شیفتهای کاری پزشکان و دندانپزشکان، مسلما تعداد بیمارانی که یک پزشک در یک شیفت کاری ویزیت میکند با تعداد بیمارانی که یک دندانپزشک میتواند در همان شیفت کاری ویزیت و درمان کند قابلمقایسه نیست و بسیار بیشتر است، دندانپزشک نیازمند صرف زمان و انرژی بیشتری برای هر بیمار است، درصورتی که توقع مسئولان شبکه این است که مانند پزشکان در پایان شیفت تعداد بیماران زیادی ویزیت و درمان شده باشند. (آن هم بدون وجود دستیار و منشی)
کمبود نیروی دندانپزشک در مناطق محروم دیده میشود، مناطق بسیاریاند که نیازمند حضور چند دندانپزشک هستند اما یک دندانپزشک طرحی موظف میشود تمام جمعیت مدنظر را پوشش دهد و بازهم به خاطر کمبودن دقایق بازخواست شده و تهدید به عدمنیاز شود.
این درصورتی است که تعداد دندانپزشکان فارغالتحصیل ابدا کم نیست و راهحل این نیست که تعداد دانشکدههای دندانپزشکی و فارغالتحصیلان زیاد شود، بلکه باید مقدمات حضور فارغالتحصیلان در این مناطق را فراهم کرد تا شاهد این نباشیم که فارغالتحصیلان مدتها در صف انتظار شهرهای بزرگ بمانند اما حاضر نشوند در مناطق نیازمند طرح خود را بگذرانند (منظور از امکانات، امکانات حداقلی رفاهی برای زندگی در مناطق محروم است.)
متاسفانه دندانپزشکان فرزند ناتنی شبکههای بهداشتی هستند و همیشه در اولویت چندم قرار میگیرند، ازجمله اینکه در اولویت پانسیون و سرویس حملونقل نیستند، برای واکسیناسیون بعد از بهورز و ماما اولویت میگیرند، کارانهشان پرداخت نمیشود، منشی و دستیار ندارند و ... .
کف دقایق عملکرد دندانپزشک باید 6000 دقیقه باشد تا کارانه دریافت شود، عملا رسیدن به چنین دقایقی شدنی نیست، درصورتی که کسی با مشقت فراوان این مقدار را هم انجام دهد مبلغ کارانه از حقوق ثابت کسر میشود و نهایتا مبلغ ناچیزی سهم دندانپزشک خواهد بود.
امکانات و تجهیزاتی که شبکه دراختیار دندانپزشک میگذارد تنها کفاف انجام خدمات سطحی و کشیدن دندان را میدهد، درنتیجه تعداد زیادی از دندانهای قابل نگهداری محکوم به کشیدن میشوند، درصورتی که با صرف هزینه در جای درست میتوان شبکهها را تجهیز کرد.
عدموجود دستگاه رادیوگرافی (یک دستگاه پورتابل هم کافی است) و اجبار دندانپزشک به کشیدن دندانها بدون عکس، درصورت بروز مشکلات حقوقی هم شبکه از دندانپزشک حمایت نمیکند و دندانپزشک باید بهتنهایی پاسخگوی مراکز قانونی و حتی پرداخت دیه باشد. همانطور که پزشک برای تشخیص نیازمند اقدامات پاراکلینیکی است دندانپزشک نیز باید از این امکانات استفاده کند و توقع درمان بدون داشتن عکس رادیوگرافی کاملا غیرعلمی، غیرمسئولانه و غلط است.