یکی از مهمترین مطالبات اجتماعی دهه 90 مردم ایران بدون شک و درنگ، طرح مساله شفافیت بود. موضوعی که با اتفاقات مختلفی ازجمله اتفاقات نجومی گرفته تا ظهور برخی پروندههای بزرگ اقتصادی در دستگاه قضا که در این دهه اتفاق افتاد، رفتهرفته از یک مطالبه دانشجویی یا فعالان حوزههای مختلف به یک خواست اجتماعی بدل شده تا جایی که همین مطالبه در آخرین انتخابات مجلس شورای اسلامی این دهه به یک وعده مهم انتخاباتی تبدیل شد، هرچند در آستانه یکسالگی حضور منتخبان ملت در ساختمان سبزپوش بهارستان هنوز آنچنان مورد تحقق قرار نگرفته است.
شفافیت؛ مطالبهای بزرگ اما دستیافتنی
اهمیت و ضرورت شفافیت چه در سطوح بالای حاکمیتی و چه در بخشهای کوچک و نهادهای ریزودرشت اجتماعی در شرایط امروز کشور برای همه اظهر منالشمس است و صحبت از آن اطاله کلام؛ هرچند حالا پس از چند سال از طرح بحث شفافیت در محافل مختلف عمومی باید بپذیریم انتظار شیشهای شدن روندها و بسیاری از اطلاعات و حسابوکتابها در برخی ساختار آن هم توسط برخی مدیران کهنهکار و مقاوم در برابر این خواسته چندان عملیاتی نیست، مگر اینکه برنامهریزی گسترده و همهجانبهای برای پیادهسازی این خواسته مهم و تاثیرگذار اجرا شود. تصور کنید در دانشگاه آزاد اسلامی که تا همین چند وقت گذشته در حکم ملک شخصی و اتاق بسته برنامهریزی و عملیاتی کردن پروژههای ریز و درشت سیاسی بوده و با وجود جمعیت دانشجویی قابل توجه تا پرتگاه ورشکستگی پیش رفته صحبت از شفافیت امری محال و دور از انتظار بود. اتفاقی که پس از ورود رهبر انقلاب در تعیین رئیس هیاتموسس و تحولات بعد از آن، کمکم رنگ واقعیت به خود میگیرد.
دانشگاه آزاد اسلامی که روزی حیاطخلوت جریانی سیاسی و برخی فعالان سیاسی محسوب میشد و بسیاری از منافع آن در خدمت اهداف این قبیل افراد قرار میگرفت، قدمبهقدم به مجموعه شفاف نزدیک میشود. موضوعی که دکتر ولایتی رئیس هیاتموسس و دکتر طهرانچی رئیس دانشگاه آزاد بارها به بهانههای مختلف آن را طرح و دنبال کرده و این دغدغه را برای مجموعه دانشگاه بهعنوان یک مساله حیاتی از مدیران درخواست و مطالبه کرده بودند. بنابراین تاکید ویژه رئیس هیاتموسس و رئیس هیاتامنای دانشگاه آزاد اسلامی ایجاد شفافیت مالی و انضباط اداری در تمام حوزهها و برخورد قاطع با تخلفات مالی و صیانت از حقالناس و شهریههای دانشجویان بوده و هست. رئیس کنونی دانشگاه آزاد اسلامی نیز، چه آن زمان که عضوی از هیاتامنای دانشگاه آزاد اسلامی شد و چه در زمان مسئولیتش در دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران و چه در ماههای اخیر که سکاندار ریاست این مجموعه شده بر اهمیت مساله شفافیت تاکید کرده و آن را ضرورتی برای تحقق آرمان عدالت میداند.
او سال 98 در دیدار با دانشجویان این دانشگاه گفته بود: «شفافیت مالی یکی از دغدغههای جدی دکتر ولایتی و بنده در دانشگاه آزاد اسلامی است که بهشدت در سازمان مرکزی پیگیری میشود و همکاران ما برای تحقق این موضوع بهصورت شبانهروزی تلاش میکنند. در این راستا ردیفهای هزینه و درآمد را در سیستم مالی بهصورت دقیق تعریف کردهایم تا بتوانیم به شفافسازی مالی که یکی از مطالبات نسل جوان است، پاسخ دهیم. همچنین وظیفه خود میدانیم که ریالبهریال دانشگاه را شفاف کنیم و در این راستا با هیچ شخص و جریانی تعارف نداریم. با همه سختیها، تلاش و فشارها را تحمل میکنیم تا اطلاعات را از تاریکخانهها بیرون بیاوریم و شفافیت را در دانشگاه آزاد اسلامی حاکم کنیم.» موضوعی که حالا با راهاندازی سامانههای مختلف مانند پژوهشیار، آموزشیار و دانشجویار در راستای یکپارچهسازی و شبکهسازی دادهها و اطلاعات از یک دغدغه و بیان در قالب کلمات و جملات، بهعنوان یک اتفاق مهم در این دانشگاه محسوب و ارزیابی میشود، هرچند تا حصول نتیجه قطعی و کامل و چشیدن طعم شیرین شفافیت هنوز هم راه مانده است.
صحبت از صدور مدارک جعلی دانشگاهی یکی از آفتها و مسائل مهم آموزش عالی ما بوده و هست. سامانههای متفرق و گوناگون واحدهای دانشگاهی هم امکان نظارت دقیق را از مدیران ستادی سلب میکرد و هم دست سوءاستفادهگران و متخلفان را برای اقدامات خلاق قانون باز میگذاشت اما حالا راهاندازی سامانه آموزشیار امکان نظارت دقیق در فرآیندهای مختلف و متعدد آموزشی و مالی و... را در همه واحدها فراهم ساخته و کماکان هم درحال پیشرفت و تکامل خود است. روندی که هرچند دشواریهایی برای کارمندان و دانشجویان این دانشگاه فراهم آورد اما برای رسیدن به دانشگاهی شفاف لازم و ضروری بود.
بخش دیگری از جریان شفافیت در دانشگاه آزاد اسلامی را میتوان در حضور موسسه حسابرسی «مفید راهبر» و سایر موسسات حسابرسی یافت که از سال 96 پایشان به حسابوکتاب کلان دانشگاه آزاد اسلامی باز شد و برای اولین بار در تاریخ دانشگاه آزاد اسلامی، یک حسابرس مستقل شرایط عملکرد مالی 120 واحد دانشگاهی را ارزیابی کرد. اگرچه موضوع ارزیابی حسابهای مالی دانشگاه در طول سالهای اخیر هم دنبال شده تا یکی از دغدغههای جدی مدیران دانشگاه آزاد اسلامی یعنی انضباط مالی در دستگاهی عریضوطویل به وسعت یک کشور بهوجود آید.
شفافیت؛ نیازمند برنامهای جامع و فراگیر
کمی قبلتر اشاره شد که خروج از بنبست فعلی مطالبه شفافیت و پاسکاری این مهم در برخی قوای کشور نیازمند عزم جدیتر و برنامهریزی گسترده و همهجانبهای برای تحقق آن است. حال که فضای عمومی جامعه شفافیت را بهعنوان یک خواست و دغدغه مهم اجتماعی بروز میدهد، زمان مناسبی است تا با پاسخ مطمئن و قاطع گام مهمی در افزایش اعتماد عمومی مردم برداشت. امروز نهادهای مختلفی مانند دانشگاه آزاد اسلامی، خودخواسته و آزادانه روند شفافسازی را آغاز کردهاند اما بدون شک تکمیل و تحقق این مطالبه، بدون داشتن برنامهریزی و نگاه گسترده عملا نتیجهبخش نخواهد بود و در همین حد باقی خواهد ماند. ارزیابی اظهارات بینتیجه مسئولان و حواشی شکلگرفته و مطرحشده حول برخی ایدهها یا سرنوشت مصوبه سالهای اخیر مجلس لزوم توجه به این مهم را دوچندان کرده است. طبیعتا این سوال را به ذهن متبادر میکند که چرا به جای عملیاتهای پارتیزانی در مساله شفافیت که اهداف و پشتپرده آن هم مشخص نیست، در یک طرح جامع شفافیت را بهعنوان یک پروژه اصلی مطرح نمیکند تا بخشهای مختلف اجرایی کشور را پای کار آورده و این دغدغه را ایفای نقش کنند.
شفافیت و قصه پرغصه منع رطب!
طرح دغدغه شفافیت امروز برای بسیاری از فعالان عرصه سیاست به یک شعار لوکس و جذاب تبدیل شده است. واقعیت این است که برای جامعه امروز ما پذیرش شعارها و ایدههای شعارگونه دور از واقعیت به امری سخت بدل شده است. به بیانی سادهتر و برای مثال زمانی طرح دغدغه شفافیت از سوی برخی نمایندگان در خانه ملت مورد پذیرش قرار خواهد گرفت که گامهای اساسی برای شفافیت پارلمان برداشته شده باشد. وقتی تکلیف طرحی مانند شفافیت آرا که از وعدههای انتخاباتی نمایندگان بود اما در آستانه یکسالگی حضورشان در مجلس هنوز روشن نیست و زمانی که آحاد مردم از جزئیات حقوق و تسهیلات مختلف مثل حق مسکن و... کسانی که بهعنوان نماینده خود به قوه مقننه فرستادند بیاطلاعند و تلقی مثبتی از آن ندارند، صحبت از شفافیت چندان صادقانه و از سر نگرانی و مسئولیتپذیری به نظر نمیرسد.