وحید شقاقیشهری، رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی در گفتوگو با «فرهیختگان» ضمن تحلیل آماری و ارقامی به نقد سخنان اخیر برخی دولتیها از جمله جهانگیری و آخوندی مبنیبر اینکه «اگر ما نبودیم ایران دچار قحطی میشد» پرداخت و نوع عملکرد مدیریت دولت روحانی را یکی از عوامل اصلی مشکلات اقتصادی کنونی برشمرد که مشروح این مصاحبه در ادامه آمده است.
با توجه به ادعاهای اخیر وزرا و چهرههای دولتی مبنیبر اینکه حضور آنها مانع از ایجاد قحطی شده است، تحلیل شما از وضعیت قبل و بعد از حضور این دولت چیست؟ اگر این دولت نبود واقعا قحطی میشد یا الان مردم در فشار اقتصادی هستند؟
ابتدا باید درمورد دهه 90 تحلیل ارائه دهم و سپس درباره این مساله صحبت کنیم، اقتصاد ایران در دهه 90 دوبار تحریم شد، یکبار تحریمهای دوران اوباما که تحتعنوان فشار تدریجی بر اقتصاد ایران بود و دفعه دوم نیز دوران ترامپ تحتعنوان استراتژی فشار حداکثری بر اقتصاد ایران این تحریم تحمیل شد و این تحریمها از نوع شدیدترین تحریمهایی بود که میتوانست بر یک اقتصاد وارد شود.
یک مساله دیگر این بود که اقتصاد ایران درکنار همه این تحریمها یک ظرفیتهای ویژه و بالقوه هم داشت که همین ظرفیت موجب شد اقتصاد ایران فرونپاشد؛ نکته نخست آنکه بدهی خارجی اقتصاد ایران اندک بود و اقتصاد ایران زیر 10میلیارد دلار بدهی خارجی داشت و سررسید این بدهیها نیز سالی یک تا دو میلیارد دلار بوده است و همین اندک بودن بدهی خارجی موجب شده حداقل دست ایران درمقابل دیگران یعنی دشمنان یا کشورهای خارجی دراز نباشد.
درواقع مشکلات اقتصاد ایران عمدتا مسائل داخلی بود، اما چون بدهی خارجی اندک بود، موجب شد استقامت کشور بالا برود. ظرفیت بالقوه دیگر این بود که ما از ظرفیت انسانی و سرزمینی خوبی برخوردار بودیم و توانستیم بسیاری از نیازهای راهبردی کشور را تهیه و ظرفیتهای سرزمینی بینظیری را مورد بهرهبرداری قرار دهیم، لذا حفظ زنجیرههای تولید موجب فروپاشیدن اقتصاد ایران نشد.
فضای کسبوکار و سیاست حوزه مسکن دوره آقای آخوندی هیچ نتایج مطلوبی نداشت
واقعیت این است که سیاستهای اقتصادی این دولت در برخی موارد دچار ایراد بود و واقعا اگر این سیاستهای اقتصادی به نحو خوبی مدیریت میشد قطعا میتوانست از شدت فشارها بکاهد.
بهصورت مصداقی چه سوءمدیریتی سبب افزایش فشار تحریم شد؟
چند مورد از سیاستهایی را که اجرا نشد یا بد اجرا شد، بیان میکنم، مثلا بهبود فضای کسبوکار بهعنوان راهبردی بود و آنگونه که باید و شاید به نتیجه نرسید یا درمورد سیاست بخش مسکن که آخوندی هم مسئول بود، شاهد دگرگونی یا بهبود شرایط و بهثمر رسیدن نتایج مطلوب نبودیم و حتی دچار بلاتکلیفی در راهبردهای بخش مسکن شدیم.
ما درحوزه تکمیل زنجیرههای تولید ضعفهایی داشتیم که میتوانستیم بهتر از این عمل کنیم، از سوی دیگر درحوزه نظام بازتوزیع ثروت و اصلاح نظام یارانهای شاهد ضعف مدیریت بودیم، درحالیکه قطعا میتوانستیم بهتر عمل کنیم تا این شکاف طبقاتی مهار و استقامت کشور افزایش یابد.
درحوزه سیاست اقتصاد مقاومتی که میتواند پایداری و استقامت کشور ما را افزایش دهد، ما میتوانستیم خیلی اثرگذار در کشور عمل کنیم و سیاستهای اقتصاد مقاومتی میتوانست، مقاومت کشور ما را بالا ببرد، اما در آنجا هم ضعفها مشهود بود.
با وجود این سوءمدیریتهای مشهود و فشار تحریمی چگونه کشور اداره شد؟
واقعیت این است که ما شرایط بینظیری در فرصتهای سرزمینی و منابع انسانی کشور داشتیم که موجب شد اقتصاد ایران مثل کشورهایی همچون ونزوئلا فرونپاشد و فرصتهای بینظیری بود که علیرغم تحریمهای شدیدی که بر کشور ما اعمال شد، در ایران وجود داشت، ولی ضعف سیاستها و مدیریت اجرایی در حوزههای مختلف مشهود بود که اگر این ضعفها کاسته میشد و مدیریت توانمند اقتصادی اعمال میشد، شرایط بهگونه دیگری بود. قطعا بخشی از فشار تحریمها کمرنگ میشد و میتوانستیم از این فرصت به نحو احسن استفاده کنیم.
سیاست حوزه مسکن با وجود ادعای آخوندی کاملا رها بوده است/ ما سالانه یک میلیون مسکن در کشور نیاز داریم
اشارهای به وضعیت مسکن داشتید، درحالیکه امروز نابسامانی بازار مسکن مشهود است و میانگین بازار مسکن با قیمت هر مترمربع 3.84 میلیون در سال 92 به حدود 31 میلیون در سال جاری رسیده و این درحالی است که آخوندی چنین ادعایی در این زمینه داشته که مدعی جلوگیری از افزایش نرخ فلاکت و قحطی شده است.
اینکه درحوزه مسکن درطول یکدهه سیاست روشنی نداشتیم، مشخص است، یعنی اقتصاد ایران در مسکن سیاست روشن و شفافی در یکدهه نداشته است، درحالیکه ما سالانه یک میلیون مسکن در کشور نیاز داریم که بیش از 350هزار مسکن ساخته نشد. ما میتوانستیم در برخی حوزههای اقتصادی عملکرد بهتری داشته باشیم، این ضعفهای سیاستی و اجرایی بهاذعان همگان ناشی از این است که در طول یکدهه در مسکن رها بودیم و سیاست منسجمی را نتوانستیم پیاده کنیم.
درواقع بهدلیل ظرفیتهای بالقوه اقتصاد ایران و ظرفیت سرزمینی و پیوندهایی که با برخی کشورهای همسایه مثل عراق و دیگر کشورها توانستیم برقرار کنیم و از سوی دیگر بهدلیل اندک بودن بدهی خارجی توانستیم از شدت و فشار تحریمها بکاهیم و اقتصاد ایران علیرغم دو تحریم سنگین فرونپاشید.
ما درحوزه مواد غذایی توانستیم فضا را مدیریت کنیم و با اینکه کرونا در بسیاری از کشورها موجب شد بسیاری از اقلام مواد غذایی یا بهداشتی کمیاب شود، اما کشور ما توانست سریع خود را بازیابی کند، ولی ضعفها مشروط و در بخشهای مختلف ضعف مدیریت اجرایی و مدیریت سیاستگذاری مشخص بود.
قطعا ما نباید این ضعفهای خود را پنهان کنیم، اما با مدیریت بهتر ضعفهای اجرایی و سیاستی میتوانستیم از فشار تحریمها بر مردم بکاهیم.