ناصر ایمانی، کارشناس مسائل سیاسی در گفتوگو با «فرهیختگان» به تحلیل و بررسی اظهارنظرهای برخی شخصیتهای دولتی از جمله معاون اول و وزیر سابق مسکن که مدعی شدهاند «اگر این دولت نبود، مردم ایران دچار قحطی میشدند.» پرداخت و این گزارهها را توهین آشکار به مردم و یادآور نوع سخن گفتن حکومت شاهنشاهی دانست که مدعی بود «اگر ما نبودیم، ایران ایرانستان میشد»؛ مشروح این مصاحبه در ادامه آمده است.
آخوندی و جهانگیری در اظهاراتی عجیب مدعی شدهاند اگر ما نبودیم، قحطی ایران را فرامیگرفت. اگر بخواهید بهصورت گزیده به بازخوانی عملکرد سیاسی- اقتصادی این دولت بپردازید، نظر شما چیست؟ آیا این واقعیت دارد یا فشار اقتصادی ملموس کنونی؟
این دولت از سال 92 که مستقر شد، در ادامه این نشان دادن فضای سیاه و سفید به مردم، ادعاهای زیادی را مطرح کرد؛ یکی درمورد مسائل اقتصادی و قحطی و دیگری درمورد مساله جنگ بود که مدعی شدند اگر دولت ما نبود، به کشور حمله میشد.
اگر ما نبودیم چنین و چنان میشد یک ادعای کاملا پوچ است
مطلب دیگری که مرتبا عنوان کردند این بود که اگر دولت ما نبود ایران ذیل بند فلان منشور سازمان ملل متحد قرار میگرفت، درحالیکه تمام این مطالب یک ادعای کاملا پوچ است و تجربه بعدی نیز این موضوع را ثابت کرد، چراکه کشور در زمان همین دولت در شرایط اقتصادی قرار گرفت که قبل از این دولت اساسا چنین شرایطی برای آن نبود.
هیچ دولتی جز روحانی در آستانه درگیری نظامی و این حجم از تحریم خارجی قرار نگرفت
افزایش فشار بینالمللی؟
بله، در تحریمهای بینالمللی قرار گرفت که قبل از این دولت اساسا این مقدار تحریم نشده بود و ازلحاظ حملات خارجی نیز اتفاقا در زمان این دولت چندبار کشور در آستانه تعارض و جنگ نظامی قرار گرفت؛ چیزی که تا قبل از این دولت وجود نداشت. اگر دقت کنید، ترور سردار شهید حاجقاسم سلیمانی یک اقدام کاملا خصمانه بود که ازسوی آمریکا انجام شد و کشور را در آستانه درگیری نظامی قرار داد، درحالیکه قبل از این چنین تهدیدهایی نداشتیم.
شاه ملعون هم میگفت اگر من نبودم ایران ایرانستان میشد
بنابراین درحال حاضر این نوع حرف زدن با مردم، نوعی توهین به شعور افکار عمومی و مسلک دیکتاتورهاست، کمااینکه در زمان پیش از پیروزی انقلاب هم توسط شاه ملعون بیان میشد که اگر من نبودم، ایران ایرانستان میشد، لذا این سبک حرف زدن شاهنشاهی و بهمعنای هیچ گرفتن مردم و قدرت آنهاست و قطعا خوب نیست.
تجربه این چند سال و توهینهای آشکار به مردم باید چه اثری بر انتخاب آنها در انتخابات پیشرو داشته باشد؟
موضوعی که وجود دارد این است که ما تصور میکنیم حق انتخاب کردن حقی است که مردم ازجهت حفظ منافع خود و منافع کشور میتوانند هر فردی را انتخاب کنند، درحالیکه از لحاظ الهی، اخلاقی و وجدانی مردم باید در انتخاب افراد دقت بسیار داشته باشند.
مردم اخلاقا و شرعا نباید هر فردی را انتخاب کنند که کشور را دچار مشکلات عدیده کند
مردم درکنار اینکه این حق را دارند، اما از لحاظ تکالیف در نزد خداوند و پیشگاه تاریخ کشور و نسل آینده اخلاقا باید دقت کنند هر فردی را انتخاب نکنند که کشور و خود را دچار این مشکلات کنند.
انتخابات 1400 از این جهت انتخابات بسیار مهمی است و واقعا مردم عزیز باید دقت کنند که گزینه انتخابی آنها فردی باشد که به دور از مسائل احساساتی و هیجانی زمان انتخابات باشد و کشور را از این منجلابهایی که دچار آن است نجات دهد.