پای صحبت‌های شیوا مسعودی، کارگردان نمایش «مسئولیت شکستن سکوت مطلق»
فرهیختگان: تالار مولوی بیش از همه با نمایش‌های تجربی و دانشگاهی شناخته می‌‌شود. این روز‌ها نمایش «مسئولیت شکستن سکوت مطلق» به کارگردانی شیوا مسعودی و نویسندگی مونا احمدی و محمدحسین معارف در این مجموعه دانشگاهی روی صحنه رفته است. بازیگران این نمایش دانشجویان کلاس‌های مسعودی در دانشگاه تهران هستند. به همین مناسبت پای صحبت‌های «شیوا مسعودی» نشستیم.
  • ۱۳۹۶-۰۲-۱۱ - ۱۶:۴۳
  • 00
پای صحبت‌های شیوا مسعودی، کارگردان نمایش «مسئولیت شکستن سکوت مطلق»
مراسم‌هایی که عجیب و غریب شده‌اند
مراسم‌هایی که عجیب و غریب شده‌اند

 سید حسین رسولی
 خبرنگار گروه تماشا

ایده نمایش «مسئولیت شکستن سکوت مطلق» از کجا شکل گرفت. روند نگارش آن چگونه بود و چه مراحلی طی شد تا روی صحنه جان بگیرد؟
سر یکی از کلاس‌ها روی تم عروسی کار می‌کردیم. دیدم خیلی مایه‌های شکلی و بار تصویری دارد. از طرفی این مساله یکی از بزرگ‌ترین رویدادهای اجتماعی زندگی هر ایرانی به حساب می‌آید. با مونا احمدی و محمدحسین معارف صحبت کردم، این گفت‌وگوها خیلی طول کشید. بیشتر از یک سال درباره‌ این موضوع حرف زدیم و به تدریج فهمیدیم خود مراسم عروسی اصل مساله ماست که می‌تواند خیلی هم دراماتیک باشد. بنابراین آن را به سه اپیزود «پیش از عروسی»، «عروسی» و «پس از عروسی» تقسیم کردیم. این اپیزودها هم تعداد زیادی بخش و قسمت داشتند. روند این کارها دو سالی طول کشید. در فاصله‌های مختلف زمانی برای این کار حرف می‌زدیم. بالاخره متن نمایشی روی کاغذ آمد که درواقع با مونولوگ شروع می‌شد. در طول تمرینات متن را تغییر دادیم. توانستیم تصاویر و حرکات را به کار اضافه کنیم. نویسندگان کار هم سر تمرینات بودند. با دانشجویان دانشگاه تهران تمرین می‌کردیم. تمرینات هر اپیزود خیلی طول می‌کشید چون باید آن چیزی را که می‌خواستیم می‌ساختیم. بخش‌هایی از متن اولیه را کم و زیاد کردیم. فکر می‌کنم از مهر تا اسفند سال گذشته در‌گیر تمرین‌ها بودیم.

نام «مسئولیت شکستن سکوت مطلق» برای خیلی از تماشاگران سوال ایجاد کرده بود. به‌خصوص اینکه ربط مستقیمی بین وضعیت عروسی و این نام نمی‌توان پیدا کرد؟
کار ما فرمالیستی است. ما از شکل شروع کردیم. خیلی از دیالوگ‌های ما هم در خدمت شکل است. کار رگه‌های ابزورد هم دارد. اگر به بخش برق رفتن در مراسم عروسی نگاه کنید خیلی از دیالوگ‌ها شکل ابزورد دارند. بیشتر کار ما مونولوگ است. در صحنه‌ای که عروس‌ها روی صحنه هستند و روی صندلی‌های مختلف نشسته‌اند، قرار است که در عرض سه ثانیه جواب بله عروسی را بدهند. این سه ثانیه همان «مسئولیت شکستن سکوت مطلق» است. تصمیم خیلی بزرگی برای یک زن است که آینده خودش را مشخص کند. برای خانم‌ها خیلی لحظه سختی است. البته برای مردها را نمی‌دانم، چون خودم زن هستم. ولی یک عمر زندگی است. این جواب بله در یک لحظه است. قبلش یک سکوت است. سکوت خیلی مهمی است. خانم دکتر اعظم رادورد که جامعه‌شناس هستند در جلسه‌ای می‌گفتند که «مسئولیت شکستن سکوت مطلق» درباره نگاه جامعه ما به زن است که یک زن در نقش دختر، مادر یا همسر قرار می‌گیرد. انگار هیچ وقت یک زن نمی‌تواند به‌عنوان یک زن مطرح باشد. در واقع این نمایش شکستن این جایگاه است.

شما هم به دنبال کار فرمالیستی بوده‌اید و هم نقد اجتماعی. برخی اعتقاد دارند کارهای فرمالیستی کمتر این امکان را دارند که وارد مساله نقد اجتماعی شوند. نظر شما در این باره چیست؟
 عروسی شکل اجرایی ماست. کمتر پیش می‌آید وقتی اسم عروسی را می‌شنوید کلمه یا خاطره‌ای غیرتصویری به ذهنتان بیاید. عروسی معادل شکل می‌شود. ما در این اجرا وارد گفتمان انتقادی می‌شویم ولی فقط سوال می‌کنیم. جوابی نمی‌دهیم. وضعیت عروسی را به این شکل نشان می‌دهیم. مثلا عروس آنقدر آرایش می‌کند که تبدیل به یک لب گنده می‌شود. یا در قسمتی که می‌خواهند عکس بگیرند آنقدر کارهای عجیب و غریب می‌کنند که یک فضای گروتسک شکل می‌گیرد. تماشاگر باید درست و غلط این وضعیت را بگوید. این مسئولیت هنر است. در واقع روش فاصله‌گذاری «برتولت برشت» هم همین کار را می‌کند. ما هم فاصله‌گذاری می‌کنیم. بین اپیزودها فاصله داریم. در بازی‌‌ها این فاصله‌گذاری را می‌بینید. بازیگران مونولوگ‌ها را شبیه گزارش می‌گویند. این نگاه انتقادی نتیجه برداشت‌های مستند ما از جامعه است. به همین خاطر در جایی تلخ و بدبینانه می‌شود. چون چیزی است که در واقعیت وجود دارد. یک روز یکی از بچه‌ها آمد و گفت که «جشن طلاق» شنیده‌اید؟ ما هم با تعجب گفتیم مگر چنین چیزی وجود دارد؟! اتفاقا این جشن طلاق خیلی گروتسک است. در همین شهر تهران خیلی زیاد شده است. بعضی‌ها هم می‌روند در ترکیه جشن طلاق می‌گیرند.

موافقید که در بیشتر اجراها به‌خصوص آثاری که در تئاتر‌های خصوصی اجرا می‌شود گفتمان سرگرمی جای گفتمان انتقادی را گرفته است؟ تئاترهای خصوصی را چگونه می‌بینید؟ این تغییر زیست جامعه تئاتری را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
به نظرم ما در ایران سه شاخه تئاتر داریم. تئاتر دولتی، خصوصی و تئاتر دانشگاهی که ممکن است این تئاتر دانشگاهی در بخش خصوصی هم اجرا شود. اما خودم فکر می‌کنم که وضعیت فعلی شاید خطرناک باشد. یکی از کارکردهای هنر و تئاتر، گفتمان انتقادی است. زنده‌یاد حمید سمندریان می‌گفت: «هنرمند باید چند گام از جامعه جلوتر باشد.» اگر با این دیدگاه نگاه کنیم شاید این خصوصی شدن در بعضی از مواقع به سود ما نباشد. البته در تئاتر خصوصی هم نمایش‌هایی داریم که وارد گفتمان انتقادی می‌شوند. ولی تئاتر دانشگاهی احتیاج به حمایت دارد. مخصوصا این شکل از تئاتر استاد و دانشجو! این نمایش‌ها مثل «آشپزخانه» حسین معجونی که افق‌های جدیدی باز می‌کنند. شاید بشود گفت که این‌ها می‌توانند کار‌های پیش‌رویی باشند. من در دانشگاه تئاتر عروسکی درس می‌دهم. در این اجرا از شیوه‌های تئاتر عروسکی استفاده کردم که شاید خیلی‌ها بگویند اینکه تئاتر عروسکی نیست! این شیوه اجرایی تماشاگر خاص‌‌تری دارد و شاید نتواند همه مخاطبان را جذب نکند. به همین خاطر چه از لحاظ بودجه و چه از نظر معنوی باید مورد حمایت قرار بگیرد.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰