سفیر اسبق کشورمان در نروژ در گفت‌وگو با «فرهیختگان» مطرح کرد
با توافق ایران و چین فضایی برای ایران به وجود آمده که تا حدی بتواند تحریم‌ها را دور زده و امتیاز کمتری به آمریکا بدهد، لذا آن استراتژی آمریکا که قرار بود از زمان اوباما با ایران به توافق برسد اما ترامپ آن را قطع کرد، ظاهرا به بن بست خورده است.
  • ۱۴۰۰-۰۱-۱۴ - ۰۹:۱۵
  • 30
سفیر اسبق کشورمان در نروژ در گفت‌وگو با «فرهیختگان» مطرح کرد
توافق چین سبب دور زدن تحریم‌های آمریکا شده
توافق چین سبب دور زدن تحریم‌های آمریکا شده

عبدالرضا فرجی‌راد، کارشناس مسائل بین‌الملل و سفیر اسبق کشورمان در نروژ در گفت‌وگو با «فرهیختگان» به تشریح مختصات توافق ایران و چین و نیاز این دو کشور به چنین توافقی در برهه کنونی و دلایل برخی مخالفت‌ها با آن پرداخت که مشروح این مصاحبه در ادامه آمده است.

با توجه به قرارداد الزام‌آور ایران و چین، تحلیل شما از این توافق چیست و اساسا ایران از لحاظ اقتصادی و بین‌المللی چه نیازی به این توافق داشت؟

درحال‌حاضر ایران در یک شرایط خاصی قرار گرفته که یک وجه آن اقتصادی و دیگری رویکردی استراتژیک است؛ با وجود تحریم‌هایی که در 15 سال گذشته علیه کشورمان تشدید شده و به‌ویژه در دو دولت اخیر، می‌توان گفت که کشور از نظر توسعه دچار عقب‌ماندگی شده است، طوری‌که اگر ما ۲۰ سال گذشته در ملاقات با یک خارجی، ایران را تشریح می‌کردیم در آن زمان ایران نسبت به همه همسایگان خود پیشرفته‌تر بود اما درحال‌حاضر مقایسه ایران با همسایگان نشان می‌دهد که ایران عقب ‌افتاده است.

  عقب‌ماندگی اقتصادی ایران از همسایگان ایجاب می‌کرد تحرکی در زمینه اقتصادی و توسعه برای کشور ایجاد شود

از سوی دیگر تکنولوژی‌های جدید سبب تحول بسیاری در جهان شده و بنابراین تحریم‌ها روی ما اثر منفی گذاشته است؛ چراکه از یک‌طرف تکنولوژی‌های روز دنیا، به توسعه جهشی همسایگان ایران کمک کرده اما ما در یک روال عادی بدون بودجه قابل‌توجه برای مسائل عمرانی و اقتصادی قرار گرفته‌ایم و در این حالت تورم، گرانی و نارضایتی عمومی بیداد می‌کند، لذا در چنین شرایطی لازم بود‌ تحرکی در زمینه اقتصادی و توسعه برای کشور ایجاد شود.

در این شرایط غرب و کشورهای اروپایی نیز با ما کار نمی‌کنند؛ اما نمی‌شود با اروپا کار نکرد، درباره آمریکا نیز نظام نمی‌خواهد، لذا این محدودیت‌ها باعث شده‌ فقط یک منطقه و آن هم شرق برای تعامل بیشتر برجسته شود، با توجه به اینکه بخشی از کشورهای شرق همچون کره، ژاپن و مالزی به‌دلیل سرمایه‌گذاری گسترده غربی در کشورشان مجبور به اطاعت از آمریکا هستند و تحت حاکمیت آمریکا قرار دارند.

  ایران در حوزه ریلی و هوایی نیاز به نوسازی دارد

در این میان فقط چین باقی می‌ماند که چین نیز با رشد سریع نزدیک به ۹درصد رو به توسعه قرار دارد و از تکنولوژی‌های بسیار جدیدی برخوردار است و ازاین‌رو می‌تواند در همه زمینه‌ها ازجمله نفت، گاز و مسائل کلان تا موضوعات خرد به ایران کمک کند؛ بنابراین به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی شرق را انتخاب کرده، چراکه ما نمی‌توانیم از توسعه عقب بمانیم و زیرساخت‌های ما درحال از بین رفتن و کارخانه‌های ما درحال ضعیف شدن است و سرعت آنها نیز پایین آمده، لذا باید در عرصه حمل‌ونقل، هواپیمایی، فرودگاه و مسائل ریلی به‌سوی نوسازی برویم؛ چین در زمینه قطارهای سریع‌السیر و خطوط ریلی حرف اول را می‌زند و همچنین از نظر شهرسازی، برق و گاز نیز پیشرو است.

 بنابراین ما باید با یک کشور این‌چنینی کار کنیم و به همین دلیل چین را انتخاب کرده‌ایم که هیچ اشکالی هم ندارد؛ بنابراین این بخش با رویکرد اقتصادی موردتوجه و قابل‌تحلیل است.

در حوزه استراتژیک این توافق چگونه قابل‌تحلیل است؟

 در بحث استراتژیک باید گفت که آمریکایی‌ها از زمان ترامپ شروع به فشار روی چین کردند اما بایدن در استراتژی سیاست خارجی خود، چین را به‌عنوان محور برخورد قرار داده و همه‌جا نیز آن را می‌گوید و در این زمینه اروپا و استرالیا را نیز با خود متحد کرده و حتی به‌دنبال آن هستند که اعراب حامی خود در منطقه را نیز به‌تدریج در میان‌مدت و درازمدت در همین مسیر قرار دهند.

  توافق ایران و چین باید در آینده به ۲۰ یا ۳۰ قرارداد منجر شود

از سوی دیگر توافق ایران و چین ضمانت اجرایی ندارد اما مقدمه‌ای برای کاری بزرگ است و سیاست آمریکا را زیر سوال می‌برد؛ چراکه آمریکا از یک‌سو می‌خواهد چین را تحت‌فشار قرار داده و رشد آن را کوتاه کند، طوری‌که اجازه ندهد از آمریکا عبور کند و از سوی دیگر به ایران فشار می‌آورد و می‌خواهد با ایران در منطقه به توافق برسد و سپس سراغ چین برود اما چینی‌ها در این زمینه بدل زده‌اند و در منطقه ما یک توافق سنگین با ایران به عمل آوردند که البته باید در آینده به ۲۰ یا ۳۰ قرارداد منجر شود.

حضور چین در این منطقه و گسترش حضور آنها ‌پیامی را به آمریکا می‌دهد مبنی‌بر اینکه فعلا در این منطقه بمانید و مزاحم ما در شرق دور نشوید.

  توافق چین سبب دور زدن تحریم‌ها شده و ما امتیاز کمتری به آمریکا خواهیم داد

مجموع این مسائل سبب نگرانی آمریکایی‌ها شده و درعین‌حال فضایی برای ایران به وجود آمده که تا حدی بتواند تحریم‌ها را دور زده و امتیاز کمتری به آمریکا بدهد، لذا آن استراتژی آمریکا که قرار بود از زمان اوباما با ایران به توافق برسد اما ترامپ آن را قطع کرد، ظاهرا به بن‌بست خورده است.

  چین سیاست‌های آمریکا را در مقابل ایران تضعیف کرده است

درواقع چین به منطقه ما آمده و می‌خواهد چالشی برای آمریکا ایجاد نماید اما آمریکا نمی‌خواهد با حجم وسیع در این منطقه بماند، چراکه آنها نیز توان خاصی دارند و نمی‌توانند در دو منطقه بزرگ و حساس دنیا نیروی خود را پخش کنند، از سوی دیگر چین سیاست‌های آمریکا را در مقابل ایران تضعیف کرده است، بنابراین در این مقطع چینی‌ها که همیشه در مقابل آمریکا و به‌ویژه در رابطه با ایران محافظه‌کار بودند درحال‌حاضر یک سیاست تهاجمی را پیش گرفته‌اند و آمریکایی‌ها نیز نمی‌توانستند نگرانی خود را از این مساله پنهان کنند، البته اروپا نیز به دو دلیل از توافق ایران و چین نگران است.

به چه دلایلی؟

بازار ایران به‌نوعی بازار اروپایی بود و به همین دلیل اروپا نیز منتظر بود پس از تحریم‌ها مجدد به آن بازگردد و از طرف دیگر ایران با توجه به اینکه در یک موقعیت ژئوپلیتیک مهم قرار دارد، آنها به‌دنبال تعامل با ایران هستند اما وقتی ایران در قالب کار گسترده با چین قرار می‌گیرد، طبیعتا توجهش به اروپا کمتر می‌شود.

مخالفان حساب‌شده خط خود را از آمریکا و اروپا که از چین ضربه خورده‌اند، می‌گیرند

با توجه به اینکه مخالفت‌ها و هجمه‌های بسیاری به توافق ایران و چین صورت گرفت، تحلیل شما از دلایل مخالفت با توافق چیست و مخالفان واقعی این توافق چه کسانی هستند؟

مخالفان این توافق سه دسته هستند؛ ابتدا مخالفان حساب‌شده و برنامه‌ریزی‌شده هستند که خط خود را از آمریکا و اروپا که از چین ضربه خورده‌اند، می‌گیرند و خط اصلی آن را نیز برخی رسانه‌های مستقل در خارج برجسته می‌کنند که در این زمینه به مردم ایران فشار می‌آوردند تا ذهنیت آنها را تغییر دهند، لذا آنها به‌قدری در این مساله افراط می‌کنند که کاملا مشخص است این مخالفت واقعی نیست اما درعین‌حال این موضوع مردم را نیز تحریک می‌کند؛ چراکه مردم درباره این توافق آگاهی کافی ندارند.

 اما دسته دوم مخالفان در داخل کشور هستند که آگاهی لازم را ندارند و درعین‌حال ممکن است تحت‌تاثیر تبلیغات بیرونی قرار نگیرند اما گرایش کار با غرب را دارند؛ در این زمینه می‌توان به دانشجویانی اشاره کرد که برای تحصیل به آمریکا، اروپا و یا کانادا می‌روند و این خصلت از گذشته وجود داشته است که فکر می‌کنند درصورت ارتباط با غرب بیشتر می‌توانند منافع خود را تامین کنند و اکنون نیز احساس می‌کنند اگر کار گسترده با چین انجام شود ما دیگر نمی‌توانیم به هیچ‌وجه با غرب و اروپا کار کنیم؛ بنابراین من نیز معتقدم ایران درعین کار با چین باید کار با اروپا را هم جدی بگیرد.

اما مخالفان دسته سوم بخشی از مردم هستند که عامی‌تر بوده و خصلت‌های ملی‌گرایانه داشته و به‌طور ساده تحت‌تاثیر قرار می‌گیرند؛ به‌طور مثال آنها ادعاهایی همچون فروش جزیره یا واگذاری شهرهای ایران به چین را باور می‌کنند که این نشان می‌دهد اطلاعات آنها از موضوع چین بسیار ناچیز است و نمی‌دانند که چین با خرید پیچ و مهره تفاوت دارد.  درحال‌حاضر تکنولوژی چین در زمینه‌های مختلف بسیار پیشرفته است و بسیاری از این تکنولوژی‌ها حتی در غرب اروپا نیز دیده نمی‌شود، این امر یکی از گرفتاری‌های اروپاست؛ چراکه بسیاری از کشورهای اروپای شرقی روی به چین آورده‌اند و یک شکاف نیز در اروپا ایجاد شده است.

  سربازان چینی کارکرد کارگر و مهندس دارند

بنابراین مخالفان دسته سوم تحت‌تاثیر تبلیغات دسته اول احساس بدی نسبت به این توافق دارند اما اینکه مطرح می‌شود 5 هزار سرباز چینی با هدف نظامی به ایران می‌آیند، درست نیست؛ چراکه چین 4 میلیون سرباز دارد و در حالت جنگی از این سربازها برای کار نظامی استفاده می‌کند اما در حالت غیرجنگی از ظرفیت آنها برای نوسازی عمرانی و توسعه بهره می‌برد؛ یعنی اگر به‌طور مثال چین 5 هزار سرباز هم به ایران بیاورد، آنها مانند یک مهندس یا کارگر عمل می‌کنند و علت اینکه چین از آمریکا و غرب جلو افتاده، وجود همین سربازهای منظم و مطیع است که با دریافت حقوق ناچیز برای آنها سودآوری دارد و یک سرباز در قالب کارگر یا مهندس می‌تواند به اندازه چند کارگر معمولی کار کند.

با توجه به قراردادهای مختلف همسایگان ایران با چین و حتی قرارداد رژیم‌صهیونیستی با این کشور ارزیابی شما از ارتباط سایر کشورهای پیرامونی ایران با چین چیست؟

چین با کشورهای دیگر ازجمله عربستان، امارات، رژیم‌صهیونیستی و کویت در سال ۲۰۱۸ قراردادهایی داشته و بیشتر قراردادها نیز توسعه‌محور بوده است؛ به‌طور مثال رژیم‌صهیونیستی بندر حیفا را به‌منظور توسعه در‌اختیار چینی‌ها قرار داد یا عمان برخی بنادر خود را با سرمایه‌گذاری ۵ میلیارد دلاری در‌اختیار چینی‌ها قرار داد که البته آمریکایی‌ها نیز به این روند اعتراض کردند.
همچنین در امارات و عربستان ‌پروژه‌های مختلف عمرانی به‌ویژه در هوش مصنوعی و تکنولوژی‌های جدید با چین منعقد شد اما توافق ۲۵ ساله ایران و چین یک توافق جامع است که از مسائل امنیتی و نظامی تا اقتصادی در بخش‌های مختلف را شامل می‌شود.

اما چند عامل سبب نگرانی آمریکا، رژیم‌صهیونیستی و کشورهای عربی شده است؛ اول اینکه آنها تصور می‌کنند با این اقدام، ایران تحریم‌ها را دور می‌زند و مشکلات آن رفع می‌شود.

  آمریکا، عرب‌ها و رژیم‌صهیونیستی نگران پیشرفت ایران و افزایش درآمد کشورمان پس از توافق با چین هستند

نکته دوم اینکه رژیم‌صهیونیستی و عرب‌ها فکر می‌کنند با این توافق توان مالی ایران افزایش یافته و به گروه‌های نیابتی خود بیشتر کمک می‌کند و نکته سوم که مهم‌ترین بخش است اینکه آنها احساس می‌کنند توان نظامی و هسته‌ای ایران بالاتر می‌رود؛ چراکه آنها معتقدند بخش‌های اصلی توافق ایران و چین محرمانه مانده و پخش نشده و با همین مسائل نیز افکار عمومی داخلی ایران را تحریک می‌کنند؛ ازاین‌رو آنها از پیشرفت ایران در حوزه ابزارهای نظامی از تانک، ماشین‌های جنگی، دریایی و کشتی‌های جنگی و هواپیمایی نیز نگران پیشرفت ایران هستند، طوری‌که برنامه‌ها و اهداف آنها در رابطه با مهار ایران در منطقه از بین برود. 

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰