ابوالقاسم رحمانی، روزنامهنگار: نمیدانم رسانهها در ترکیه، در انگلستان، در کره و چین و... این روزها و در مواجهه با اخبار کرونا چه مینویسند؛ مثلا از تعداد زیاد واکسیناسیون انجامشده در کشورشان خبر میدهند یا مهار همهگیری و تحتکنترل درآوردن آن، اما این را میدانم کمتر کشوری در دنیاست که شبیه ما، بعد از تعطیلات نوروز باستانی، علیرغم تمام اطلاعات و پیشبینیهایی که داشتیم، اینطور درگیر موج چهارم کرونا شده و همه مردم و مسئولانشان آچمز شده باشند! بدتر از همه اینها هم این که از همان سوراخی برای بار چهارم گزیده شده باشیم که پیش از این سه بار دیگر هم گزیده شده بودیم. واقعا دوست داشتم اولین شماره روزنامه سال 1400، صفحه اجتماعی «فرهیختگان»، محتوایی خوب و اخباری پیرامون کنترل و مدیریت همهگیری کرونا و توزیع و تزریق گسترده واکسن را پوشش دهد، نه اینکه اول سالی، در شنبهای که خیلیها دوست نداشتند پایان تعطیلات و شروع ایام کاریشان باشد، خبر از آغاز و اوجگیری پیک چهارم کرونا بدهد. اما چه کنیم که همان چند روز پیش که روحانی، رئیسجمهور، خبر عبور از پیک کرونا را داد، میدانستم که فاجعهای در راه است و عنقریب مجبور به نوشتن در ارتباط با آن و دوباره تکرار تمام مکرراتی هستیم که یک سال و اندی است صفحهصفحه با آن پر کردهایم و کسی گوشش هم بدهکار نیست. با همه این غرهایی که زدم، فکر میکنم مشخص شده باشد که این نوشتنها هم از سر جبر و نه میل باطنی و درونی است. مجبورم دوباره از وضعیت فشل و نابسامان مدیریت کرونا در کشور بنویسم، از خوشخیالی و سهلانگاری مدیران، از بیخیالی مردم و نگاههای کارشناسیای که در تمام طول ایام کرونا، با آنها برخورد گزینشی شد و هرچه به سود بعضیها بود، شنیده و هرچه به سود همه بود، نادیده گرفته شد.
مردم دلخوش به سیاستهای مدیریت کرونا نباشند
اگر بخواهیم بخشی از بدیهیات مدیریت کرونا را با هم مرور کنیم، به اینجا میرسیم که ستاد ملی مقابله با کرونا به ریاست رئیسجمهور روحانی، مسئولیت سیاستگذاری و اتخاذ تصمیمات برای کنترل و جلوگیری از شیوع کرونا را در اختیار دارد. البته شاید همردیف و رده او بتوان از سعید نمکی، وزیر بهداشت هم نام برد که در سال گذشته و در میانه راه مدیریت کرونا در کشور، از سوی رهبری وظایف اصلی به او و مجموعه وزارت بهداشت محول شد. ستاد ملی مقابله با کرونا از کمیتههای مختلفی تشکیل شده که یکی از اصلیترین این کمیتهها، کمیته علمی متشکل از متخصصان و پزشکان و... است. پس و پیش از وقوع هر پیک کرونا، متناسب با وضعیت موجود و آمارهای بهدستآمده، معمولا اعضای این کمیته علمی، از وقوع پیک جدید خبر دادهاند و هشدارهای لازم داده شده است. منتها تصمیمات، در جایی در همین ستاد ملی مقابله با کرونا وتو شده و آنطور که جامعه علمی و کارشناسی توقع داشته، اجرایی نشده است. قبلتر در ارتباط با پیکهای قبلی کرونا، گزارشهای متعدد و مختلفی نوشتیم و گفتیم که چه شد که ما سه پیک مهلک و با تعداد موارد ابتلا و مرگومیر بالا را از سر گذراندیم. اینبار مشخصا بد نیست که در ارتباط با پیک چهارم که وزارت بهداشت اخیرا هم پیامکی وقوع و اوجگیری آن را اطلاعرسانی کرده است، مینویسیم و یک سیر از اطلاعرسانی، سیاستگذاری و اجرای سیاستها و درنهایت نتیجه حاصلشده را بررسی میکنیم تا هم خودمان به درک نهایی از مدل مواجهه ایران با ویروس کرونا برسیم و هم مردم بفهمند آن کسی که نگران سلامتی آنهاست، نه سیستم و دولت و ستاد ملی مقابله با کرونا و روحانی و نمکی و... بلکه خودشان هستند و اگر قرار باشد دل به این سیاستها ببندند و فکر کنند همهچیز مو به مو و دقیق و منطبق با اصول علمی پیش میرود، سخت در اشتباهند و عایدیشان جز بیماری و مرگ نیست.
چیزی که فکر میکردیم؛ خطرناکترین عامل در چرخش ویروس جهشیافته، سفر است
به نظرم بد نیست آنچه را که تا امروز و در جریان آغاز موج چهارم کرونا اتفاق افتاد، به سه بخش تقسیم کنیم. چیزی که فکر میکردیم، چیزی که فکر میکنیم، چیزی که شد! اولی پیشبینیهای ماست، دومی توهمات ما و سومی هم واقعیت موجود. در روزهای پایانی سال آینده، روزهای منتهی به نوروز و زمزمهها و سردرگمیهای عمومی در ارتباط با سفرهای نوروزی، یادمان و یادتان هست که متخصصان و کارشناسان چه میزان در ارتباط با سفرهای نوروزی و اثرگذاری انجام آن در افزایش موارد مرگومیر و ابتلا هشدار دادند و گفتند درصورت برقراری سفرهای نوروزی و مسافرت مردم به نقاط مختلف کشور پیک چهارم و خیز جدید کرونا و افزایش مرگومیرها، غیرقابل کتمان است. یکی از مشهورترین و پرتکرارترین این هشدارها هم همانی بود که سعید نمکی، وزیر بهداشت گفته بود. نمکی، 19 اسفندماه و در همایش تبیین برنامه نوروزی گفت: «این طوفان (کرونای انگلیسی) سهمگینتر از آنچه با ویروس ووهان تجربه کردیم، به ما خواهد تاخت. من بهعنوان وزیر بهداشت تقاضا کرده بودم همانطور که مقاممعظمرهبری فرمودند، بحث سفر را منتفی کرده و از مردم تقاضا کنیم که کمک و همراهی کنند. هرچه بتوانیم چرخه انتقال را به نفع کاهش سرعت این جایگزینی مدیریت کنیم، بازی را بردهایم. فردی که از یک نقطه با ویروس موتاسیونیافته به دیدن قومی در جای دیگر میرود و ویروس موتاسیونیافته را به جایی میبرد که ردپایی از آن نیست، سوغات بسیار مرگآوری است. ما التماس کردیم که سفر نباشد. وزیر بهداشت در جمهوری اسلامی ایران همیشه باید خواهش کند، تمنا کند، دست ببوسد و پا ببوسد تا بلکه بتواند یک قدم بردارد. درحالیکه در جاهای دیگر دنیا وقتی وزیر بهداشت بنویسد که فلانچیز آره یا خیر، دیگر تمام است. بههرحال ما با حمایتهای مقاممعظمرهبری و تعیینتکلیفی که ایشان فرمودند و با داشتن یک ستاد ملی از خیلی از جاهای دنیا جلو هستیم، اما انتظارمان این است که به برخی عرایضی که وزیر بهداشت بهعنوان دلسوزی و آیندهنگری بیماری میگوید، توجه بیشتری معطوف شود. اولین تقاضای ما این است که باز هم التماس و خواهش کنیم که سفر نروید و در خانه و محل خودتان بمانید. زیرا اگر بروید، ضرر میکنید و خدا نکند که در آن واحد چند خوزستان خلق کنیم. اگر خدایینکرده چند خوزستان دیگر شکل گرفت، آن زمان دیگر نمیتوانم روی تابآوری نظام سلامت قسم بخورم. تقاضا میکنم که حتی اگر همه دروازهها باز شد، حضرتعباسی سفر نروید. رفتن همانا و گرفتار شدن در این دام هم همان. نگذاریم خوزستانهای دیگری ایجاد شود. من التماس کردم که پروازها از منطقه آلوده به غیرآلوده را قطع کنیم، مگر در موارد ضروری که با تشخیص کمیته استانی با تستهای قبلی انجام شود. نمیشود که از یک کانون جدید آلوده هر روز چرخش این ویروس را به جاهای مختلف نظاره کنیم. سفر بهعنوان یکی از مولفههای بسیار موثر بر چرخش بیماری را باید جدی گرفت. خطرناکترین عامل در چرخش ویروس موتاسیونیافته سفر است. حتی اگر بلیت و هتل مجانی هم برایتان فرستادند، این را بدانید که دارند برایتان ویزای بیماری و مرگ میفرستند.»
این اظهارات را چندبار که بخوانیم، حتی حالا که تاریخ انقضایش هم تمام شده و تقریبا تمامش عملی نشده است، حتما به این نتیجه نباید برسیم که وزارت بهداشت و شخص وزیر بهداشت، خودش را مبرا از انتقادات کرده است و بار مسئولیتش را از دوش برداشته و نتیجه فعلی ماحصل تصمیمات او نیست، نتیجه خواندن چندباره این سخنان این است که وضعیت موجود، قابل پیشبینی بود، نه از سوی یک نفر، که تقریبا از سمت تمام متخصصان و مطلعان از وضعیت شیوع کرونا در کشور. منتها چیزی که رخ داد، همان همیشگی بود، سهلانگاری و سادهانگاری وضعیت موجود و بیتوجهی به واقعیت دردناکی که خیلی زود دامن ما را میگیرد و گرفت. مادامی هم که مشخص نشود دقیقا کجا و توسط چه کسی، تصمیمات کمیته علمی و توصیههای آنها، وتو میشود و محلی از اعراب ندارند، این گلایههای تکراری آقای وزیر، جدیت ندارند و نشان از استیصال و ناتوانی مدیریتی است. استیصالی که در ادامه و در شاهکار دیگری از مجموعه بهداشت و درمان کشور و ستاد عریض و طویل ملی مقابله با کرونا به آن اشاره خواهم کرد.
چیزی که فکر میکنیم؛ مدیریت کرونا با نظر شخصی!
بخش دوم این گزارش را اما بد نیست به اظهارات شاذ و عجیب رئیس ستاد ملی مقابله با کرونا معطوف کنیم. اظهاراتی که برای بار اول نیست و از همان سخنان معروف و ادعای پایان کرونا و بازگشت به روال عادی زندگی از شنبه که در ابتدای شیوع کرونا بیان شد، شروع شده است و تا همین چند روز پیش ادامه یافت. حسن روحانی، رئیسجمهور روز شنبه، 7 فروردینماه 1400، طی سخنانی عجیب و درست در ایامی که همه شواهد نشان از اوجگیری دوباره کرونا در کشور داشت، در ارتباط با این همهگیری در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا خاطرنشان کرد: «به نظر من پیک این بیماری تمام شده است. علیرغم همه حرفها، جهش و همه مشکلات، درمجموع در عالم یک پیکی داشته و این پیک آخرش است. با روند گسترش واکسیناسیون، این پیک آخرش است. این پیک پایین میآید. ممکن است جهشها و مشکلات دیگر داشته باشد، اما به نظرم مقابله با این بیماری، از آن روز اول یعنی ۱۴ ماه پیش تا حالا سهلتر و آسانتر شده است و انشاءالله این مقابله در کشور ما هم بهخوبی انجام میگیرد. امروز ایران در مقایسه با بسیاری از کشورهای جهان وضعیت مناسبتری در مقابله با ویروس خطرناک کرونا دارد. مردم انصافا و با وجود محدودیتهایی که ناگزیر برای کسبوکارها و معیشت آنها پیش آمد، در رعایت دستورالعملها سنگتمام گذاشتند و اگرچه در ایام عید بهطور طبیعی رعایت پروتکلها کاهش یافت، اما درمجموع کاهش قابلتوجه آمار سفرهای نوروزی نیز گواه آن است که مردم همچنان مراعات وضعیت را میکنند.» اما قبل از همه با توجه به تمام آنچه پیش از این و تمام وعدهها و اطلاعاتی که روحانی در ارتباط با آینده همهگیری کرونا در کشور داده بود، اینبار هم خیلی زود و در همان روز مشخص شد که پیک کرونا تمام نشده و اتفاقا ما وارد پیک چهارم کرونا شدهایم! اما به این سخنان از چند منظر میتوان نگاه و آن را تحلیل کرد. اولا اینکه خب ما هنوز تعداد قابلتوجهی واکسن به کشور وارد نکردهایم و کمافیالسابق رویه واردات واکسن به کشور، همان مدل قطرهچکانی و از شرکتها و کشورهای محدودی است. واکسن ایرانی هم که هنوز درحال گذران کارآزمایی و بعید است به این زودیها دستمان را بگیرد. نکته دوم اما با توجه به مدل سیاستورزی، بیماریابی فعالی که آنطور که انتظار میرفت، فعال نیست و نبود، همین کمبود واردات واکسن و عدم واکسینه کردن بسیاری از افرادی که حتی در اولویتهای برنامه ملی واکسیناسیون بودند، این را نشان میدهد که سناریوی مقابله ایران با بیماری کرونا، همان ایمنی جمعی یا گلهای است که از ابتدا بود و با رفتن و آمدن افرادی همچون ملکزاده که از او بهعنوان تئوریسین اصلی این مدل مواجهه نام برده میشد، تفاوتی در اصل این مدل ایجاد ایمنی به وجود نیامده است و احتمالا رئیسجمهور همچنان فکر میکند که چون خیلیها کرونا گرفتهاند، ما دیگر درگیر پیک جدید نخواهیم شد. فرضیهای که هم از نظر علمی و هم اخلاقی بارها و بارها رد شده است. اما نکته سومی که از این سخنان به ذهن متبادر میشود، بیاطلاعی نفر اول ستاد ملی مقابله با کرونا و رئیس دولت نسبت به واقعیتهای موجود است. روحانی درست در روزهایی که همه، حتی وزارت بهداشت در قالب پیامک، ورود به پیک چهارم را اطلاعرسانی میکند، خبر از پایان پیک کرونا آن هم با نظر شخصی میدهد. این یعنی هیچ اهتمامی نسبت به هشدارها و اطلاعات کمیته علمی و مجموعه وزارت بهداشت در رأس هرم مدیریت ویروس کرونا در کشور وجود ندارد و رئیسجمهور که از ابتدای شیوع این ویروس خود در یک قرنطینه صددرصدی به سر میبرد، ترجیح میدهد، مملکت را با نظر شخصی اداره کند نه نظر علمی! البته رویهای که از سوی متخصصان و کارشناسان مورد انتقاد واقع شد و مینو محرز با رد ادعای رئیسجمهور گفت: «باز هم با پیک کرونا مواجه خواهیم شد!»
چیزی که شد؛ ویروس مهاجم به همهجا پر گشود!
جالب شد؛ داشتم اینها را امروز که سیزدهبهدر است و پایان تعطیلات و مینویسم، مینوشتم که شما امروز که 14 فروردین است و روز اول بعد از نوروز 1400 بخوانید، دوباره وزیر بهداشت قلمفرسایی کرد و در صفحه شخصی خود در اینستاگرام متنی نوشت و به گلایهگذاری از وضعیت موجود پرداخت! واقعا مگر همه اینها، وزیر بهداشت و رئیسجمهور و... برای یک دولت نیستند؟ چطور میشود که چند روز قبل رئیسجمهور خبر از پایان پیک کرونا میدهد و چند روز بعد وزیر بهداشت اینطور از وضعیت موجود و پیک جدید کرونا گلایه میکند؟ سعید نمکی، دیروز در صفحه شخصی خود نوشت: «ویروس سرکش انگلیسی از راه رسید، خوزستان را گرفتار کرد، شبانهروز تلاش نمودیم تا در آن استان که بیشتر از سه پیک کشوری قبلی گرفتارمان کرد، مهارش کنیم. عملا ضربشست ویروس موتاسیونیافته را چشیدیم، ویروس مهاجم از هوا و زمین به دلایلی که جای بحثش در این مقال نمیگنجد، به همهجا پر گشود. نوشتیم... گفتیم... التماس کردیم... قسم دادیم که دو تا سه هفته صبوری کنید. مهلت بدهید تا مثل سال قبل از فرصت تعطیلات سال نو استفاده کنیم و با تشدید بیماریابی در طرح شهید سلیمانی خانه به خانه شعلههای کوچک را شناسایی و مهار نماییم تا به هم نپیوندند و آتش دامن پهنه کشورمان را نگیرد. گفتیم سفر و جمعیت سیال نمیگذارد طرح اجرا شود و بیماری نیز از نقاط گرفتار به مراکز پاکتر منتقل میشود. گفتیم صفهای طولانی تهیه ارزاق شب عید ساعتها جمعیت سالمند تنیده در این صفها را گرفتار میکند. گفتیم میدانیم تابآوری مردم مهم است ولی تابآوری مدافعان خسته سلامت پس از ۱۴ ماه کار بیوقفه و جانفشانی برای مدیریت پیکهای پیوسته نیز مهم است. گفتیم اقتصاد گردشگری اهمیت دارد ولی سرمایه اجتماعی نظام سلامت و هزینههای شیوع مجدد بیماری و اثراتش بر اقتصاد خرد و کلان کشور نیز بیاهمیت نیست. گفتیم اگر به حرفهای کارشناسیمان گوش ندهند، بهار سختی در پیش است. شاید بدیندلیل باور نکردند که اولا وزن ویروس موتاسیونیافته را در محاسبات اپیدمیولوژیک ما نمیشناختند و ثانیا سه پیک سنگین قبلی را آرام، بیصدا و مظلومانه همکارانمان مدیریت کردند و گروهی فکر کردند که فراز و فرود منحنیها شاید به شیوه فتوشاپ است! در روزهای گذشته با روسای خسته و دلشکسته دانشگاههای علوم پزشکی تماس داشتم. بهشدت نگرانند، بیمارانشان درحال افزایش و تختهایشان درحال پر شدن است. ضمن آنکه میدانند در این خیز جدید اولا زنجیر مهار غول سرکش بیماری با ویروس جدید گستردهتر است و ثانیا خود و سربازان مدافعشان خستهتر. روزهای سختی در پیش است. خداوند یاریمان کند تا نمانیم، تا دستاورد افتخارآمیز روزهای سخت تحریم بهسادگی به باد نرود. تا شرمسار آنان که پایداری و همراهیمان کردند و شرمنده روح بلند مدافعان سلامت و خانوادههایشان نشویم، کمک کنند تا عزیزان ارجمند دیگری را از دست ندهیم.
مگر قرار نبود بیمار کرونایی رها نشود؟! 15 هزار کرونایی چرا و چطور سفر کردند؟
میبینید؟ دوباره همان همیشگی، شکاف و اختلاف بین مسئولان و تصمیماتشان! بد نیست از آقای نمکی در ارتباط با چند مساله سوال کنیم. اینطور نمیشود که تا همهچیز نسبتا خوب پیش میرود، دستاورد سیاستهای ستاد ملی و وزارت بهداشت معرفی شود، وقتی همهچیز بد میشود، توپ در زمین مردم بیفتد و عایدی آنها هم به جای پاسخگویی مسئولان، درددل و گلایه وزیر بهداشت مملکت باشد. سوال اول این است که یکبار بالاغیرتا نامی، نشانی از شخص یا نهادی که مخالف اعمال محدودیتهاست، ببرند. ببینیم کجا و با چه استدلالی با جان مردم قمار میکنند. اما سوال بعدی ناظر به سخنان سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا و معاون بهداشت سعید نمکی، یعنی علیرضا رئیسی است. او دو روز پیش در اظهاراتی گفت: «بالا رفتن تعداد شهرهای قرمز و نارنجی شروعی برای افزایش تعداد بیماران مبتلا به کروناست و پیشبینی میشود که بعد از یک هفته افزایش شدیدتری نیز خواهیم داشت. 117 شهر نارنجی و قرمز داریم که نسبت به روزهای گذشته تعدادشان 2.5 برابر شده است و فکر میکنم در روزهای آتی شهرهای نارنجی و قرمز بیشتری خواهیم داشت. بیش از 15 هزار نفر کرونامثبت داشتهایم که با وجود اطلاع از مثبت بودن تست کرونایشان اقدام به مسافرت در ایام نوروز کردهاند و بیماری را در سراسر کشور منتشر کردهاند. سوش غالب کرونا در کشور درحال تبدیل به ویروس جهشیافته انگلیسی است که این ویروس، تعداد افراد بیشتری را مبتلا میکند. تا پنج یا 6 ماه دیگر با در دسترس قرار گرفتن واکسن کرونا و انجام واکسیناسیون، نسخه کرونا پیچیده میشود و باید مراقبت کنیم که در این مدت عزیزانمان را از دست ندهیم.» 15 هزار کرونایی، یعنی آنهایی که علائم داشتند، آنهایی که تست دادند و تستشان مثبت بود (منهای آمار تستهای منفی کاذب) و در سیستم بهداشت و درمان ثبت شدند، بدون هیچ محدودیتی به مسافرت رفتند! یعنی حداقل 15 هزار بیمار کرونایی (که حتما بیش از این تعداد هم بوده است) رها شدند، درحالیکه پیش از نوروز، سعید نمکی گفته بود: «ما خیلی حرف زدیم که میگیریم و جریمه میکنیم و... اما اینها همه تعارف است، ما باید مبتلای ویروس موتاسیونیافته را در اختیار داشته و در بند نظام سلامت کشیده باشیم، نمیتوانیم بمب ویروس را سرگردان در جامعه رها کنیم. این شیوه مدیریت نیست. از برادران بسیجیام تقاضا میکنم که این بخش از کار را با مسئولیتی که تقبل کردند، بهخوبی اداره کنند. من هم قول میدهم در همه زمینهها اعم از بودجه و... کمک کنم. درست است وقتی میخواهیم کاسبی را در جایی چند روز نگه داریم، غذا و امکانات میخواهد، باید اینها را کمک کنیم، اما همه این هزینهها کمتر از هزینهای است که بر اثر بیتوجهی به نظام جمهوری اسلامی تحمیل خواهد شد. خواهشم این است که این پدیده را دنبال کنند که ما بیمار شناساییشده را رها نکنیم. بیماری که مارک کووید و بهویژه موتاسیونیافته داشت، نباید رها شود. همه کمک کنند تا بعد از تشخیص، بیمار مثبت رهاشده نداشته باشیم و این بزرگترین قسمت مدیریت بیماری است که تاکنون از آن بهشدت لطمه خوردهایم و امیدوارم از این به بعد لطمه نخوریم. درعینحال لطمهای را که از ویروس ووهان خوردیم، ضربدر ۱۰ کنیم و آنوقت همان میزان از ویروس موتاسیونیافته ضربه خواهیم خورد.» گفته شد ضربه خواهیم خورد، اما برای اینکه ضربه نخوریم، کاری نکردیم. اینجا دقیقا همان جایی است که با گلایه و پست اینستاگرامی و مصاحبههای پرشور و پرگلایه نمیتوان از آن شانه خالی کرد. کادر درمان تابآوری ندارد، خیلی از آنها هنوز واکسن دریافت نکردهاند و حالا هم مجبور به مقابله با ویروس سرکشتری هستند. تمام اینها میگوید، ما در مدیریت کرونا شکست خوردهایم.