شکست دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری سوم نوامبر 2020، پیروزی دموکراتها در مجلس نمایندگان و چند هفته بعد کسب کرسی برابر (50) در سنای آمریکا و دست برتر دموکراتها با رای کامالا هریس، معاون رئیسجمهور و رئیس سنا، یک ترکیب رویایی برای کسانی بود که گمان میکردند جو بایدن پس از پیروزی در انتخابات 2020، با یک امضا برجام را احیا خواهد کرد. این تصور خیلی هم دور از ذهن نبود. جو بایدن در تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری به اشکال گوناگون به این موضوع اشاره کرده بود و طبیعی هم بود که چنین کاری هم بکند. اگرچه بایدن و تیم سیاست خارجی او، در کنار احیای برجام، مطالبات دیگری را نیز برای محکمترکردن توافق هستهای درنظر گرفته بودند، اما در طرف ایرانی تصور میشد همه این تاکیدات آمریکاییها جنبه داخلی برای ساکتکردن منتقدان دارد. دموکراتها هم دولت و هم مجالس قانونگذاری را در دست گرفته بودند و برایشان بازگشت به برجام آنقدرها پیچیده نبود. این خوشبینی البته نه از سوی پیمانکار گلکاری محوطه نهاد ریاستجمهوری و یا یک کارمند وزارت امور خارجه که در بالاترین سطح و در نهاد ریاستجمهوری و در اعماق وجود حسن روحانی، رئیسجمهور کشورمان نیز ریشه دوانده بود. برای او بازگشت به برجام بهقدری ساده و امکانپذیر بود که به طرف آمریکاییاش که هیچ اظهارنظری درباره برجام نکرده بود، پیشنهاد کرده بود که با یک امضا به برجام بازگردد!
پیشتر «فرهیختگان» در گزارشی با عنوان «پیچیدگی تیم بایدن در برابر سادهسازی دولت روحانی» که دوم دیماه 99 منتشر شد، به فقدان طراحی عمیق و کارشناسیشده در دولت برای مواجهه با شرایط جدید و تلاش برای سادهسازیکردن مسائل اشاره شده بود. شاید در آن برهه دولت نتوانسته بود به یک جمعبندی برسد و گمان میکرد با تکرار مساله، توجه طرف غربی را به توافق هستهای جلب کند و شرایط را برای احیای برجام فراهم کند، اما بیتوجهی طرف غربی به برنامه هستهای ایران و کمتر سخن گفتن از آن، نشان میداد که در تهران باید با یک برنامه متفاوت به مواجهه با آمریکا رفت؛ اما در دولت گوشی بدهکار نبود که بیتوجهی طرف غربی به برجام و عدماظهارنظر درباره آن، حامل چه پیامی است و به همین دلیل نیز پیش از طرف آمریکایی به مصوبه مجلس شورای اسلامی برای کاهش تعهدات برجامی تاختند و تاختند تا به طرف غربی این پالس را بدهند که در پرونده برجام، یک دودستگی شدید در حاکمیت ایران جریان دارد. به نمایش درآوردن این شکاف البته حاصلی برای دولت و کشور نداشت و طرف غربی در محاسبات خود تغییری ایجاد نکرد، اما با این حال بهنظر میرسد در دولت و در اتاقی کوچک، تصمیماتی گرفته میشود که با تصمیمات کلان کشور در تعارض است. درحالیکه جمهوری اسلامی بازگشت به برجام را منوط به بازگشت آمریکا به برجام و راستیآزمایی لغو تحریمها کرده است، اعضای این اتاق رویکرد و روش دیگری را در سیاست خارجی دنبال میکنند. اعضای این اتاق، یک وزارتخارجه موازی با وزارتخانهای که مسئولیت آن برعهده محمدجواد ظریف است، تشکیل دادهاند و تلاش میکنند با ارسال پالسهایی متفاوت از سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران -براساس تصوراتشان- آمریکا را به برجام بازگردانند.
تلخی ماجرا اینجاست که این افراد بدون هیچ تخصصی، در مهمترین برهه سرنوشتساز پرونده هستهای ایران، گمان میکنند میتوانند احیاگر برجام باشند و با اظهارنظر طرف غربی را به امضا پای توافق راضی کنند. مشکل اینجاست که واقعیت عرصه بینالملل را براساس تصورات و گمانهای برخی افراد در دولت حسن روحانی رقم نمیزنند. خطر این دیدگاههای سادهانگارانه باعث شد تا سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امورخارجه چند روز پس از مصاحبه حسامالدین آشنا، مشاور رئیسجمهور با روزنامه الاخبار بگوید: «نظرات مطرحشده در این مصاحبه شخصی است و با وزارت امورخارجه و یا محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه هماهنگی نشده است. موضع ایران درخصوص عدمپایبندی ایالاتمتحده به تعهدات قطعیاش ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت و مسیر بازگشت این کشور به برجام روشن است که بارها توسط وزیر خارجه بهدقت و روشنی بیان شده است.» این یک شوخی بچگانه است اما واقعیت دارد که مشاور رئیسجمهور که سابقا یک مقام امنیتی بوده و در سالهای گذشته وظیفه پروپاگاندا علیه منتقدان دولت را داشته، در گفتوگو با یک رسانه بینالمللی درباره پیچیدهترین پرونده بینالمللی کشور اظهارنظری برخلاف مبانی ترسیمشده میکند. حسامالدین آشنا به الاخبار گفته بود که «موضع ظریف نهایتِ آن چیزی است که ایران میتواند عرضه کند که بپذیرد بازگشت به تعهدات بهصورت همزمان باشد و راستیآزمایی توسط اتحادیه اروپا انجام شود.» در این گفتوگو که پایگاه اطلاعرسانی دولت، بخش در تعارض با راهبرد ایران در برجام را ترجمه و منتشر کرده بود، مشاور روحانی پیشنهاد کرده که «یک جدول زمانبندی شده و قابل راستیآزمایی. این حداکثر چیزی است که ایران میتواند انجام دهد. میانجیگری هم در کار نیست و اضافهکردن طرفهای دیگر یا موضوعات دیگر در برجام هم مورد تایید ایران نیست.» کمی سادهانگارانه است بپذیریم این موضع فردی آشناست؛ چراکه در هفتهها و ماههای گذشته که طرف غربی درحال ساماندهی یک ائتلاف گسترده علیه تهران در پرونده برجام، موشکی و منطقهای است، این فرد و همفکران او در نهاد ریاستجمهوری، به جای یک راهبرد منسجم درگیر فضای خودساخته و مقصر جلوه دادن برخی افراد در داخل هستند.
نمونه این را میتوان در اظهارات محمود واعظی، رئیسدفتر رئیسجمهور یافت. او روز جمعه در گفتوگو با خبرگزاری دولتی ایرنا مدعی شد: «برخی که قصد حضور در انتخابات را دارند، به هر دلیلی برداشتن تحریم را بهنفع خود نمیدانند و میخواهند همیشه بهانههایی برای حمله به دولت داشته باشند. برخی دیگر که مسئولیت دارند یا ندارند هم به شکل دیگری مانعتراشی میکنند، درحالیکه یکی از اهداف جدی دولت این است که این کار انجام شود.» او گفته «همه تلاش رئیسجمهوری این است تا دولت را بدون تحریم به دولت بعدی تحویل دهد و این برای ما بسیار مهم است.» او البته از دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی خواسته تا با رئیس این دبیرخانه یعنی حسن روحانی «خودش را هماهنگ کند.» این اظهارات بهخوبی نشان میدهد که بخشی از دولت که شاید تعدادشان از انگشتان یکدست تجاوز نکند، درحال پیشبرد سیاستی هستند که از دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی تا دستگاه سیاست خارجی با آن مخالفند، ولی این تیم بدونتوجه به این مخالفتها و تعارض سیاستشان با خطوط ترسیمشده سیاست خارجی ایران، همچنان مصر به اجرای آن هستند.
تبعات یک وزارت خارجه مخفی
تضاد دیدگاهها امری طبیعی است، اما اینکه در دل یک دولت، تضاد دیدگاهها، منجر به تشکیل یک «وزارت خارجه مخفی» شود و از آن یک سیاست خارجی مجزا از دستگاه دیپلماسی کشور زاییده شود، غیرطبیعی است. صرفنظر از دستگاه شبهدیپلماتیک که در نهاد ریاستجمهوری پنهان است، میتوان به بررسی این موضوع پرداخت که راهبرد کدام دستگاه دیپلماسی درستتر است و منافع جمهوری اسلامی ایران را تامین میکند؟ برای پاسخ به این سوال بهتر است به آنسوی میز دیپلماسی هم نیمنگاهی داشته باشیم تا بدانیم در ایامی که در ایران، وزارت خارجه پنهان بر منتقدان دولت میتازد و آنها را خشنود از باقیماندن تحریمها میداند و فرمول معادله پایاپای را میپیچد، در آمریکا دولت و وزارت خارجه چه نگاهی به برجام و بازگشت به آن دارند؟
اگر از مواضع بایدن پیش از انتخابات ریاستجمهوری که در آن او از یک برنامه «سهمرحلهاى» سخن میگوید که در گام نخست آن باید ایران بازگردد و درنهایت نیز خود را برای یک محدودیت جامعتر در موضوعات هستهای، منطقهای و موشکی آماده کند، صرفنظر کنیم و حتی اگر مواضع آنتونی بلینکن، مشاور بایدن در کمپین ریاستجمهوری که در نشست مجازی کمیته یهودیان آمریکا گفته بود: «ایران باید مجددا به تعهدات خود در برجام بازگردد، درغیر این صورت واضح است که همه تحریمها به قوت خود باقی خواهند ماند.» را اظهارنظری با کارکرد داخلی بدانیم، مواضع هفتهها و روزهای گذشته مقامات آمریکایی را دیگر نمیتوان با این معیار بررسی کرد. آنها اکنون در رأس قدرت هستند و به وضوح درباره آنچه میاندیشند و در اندیشکدهها و اتاقهای فکرشان میگذرد، سخن میگویند.
اگرچه جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا سعی میکند کمتر درباره ایران و توافق هستهای سخن بگوید اما با توجه به فضاسازی لابیهای وابسته به رژیمصهیونیستی و کشورهای مرتجع منطقه، آنتونی بلینکن، وزیر امورخارجه آمریکا گاهی درباره توافق هستهای با ایران اظهارنظر میکند. او روز چهارشنبه به نشست کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان رفت تا به پرسشهای نمایندگان درباره سیاست خارجی دولت آمریکا پاسخ دهد. برخلاف ایران که بخشی از دولت تلاش میکند مساله هستهای را به یک دعوای سیاسی دوحزبی تنزل دهد، در آمریکا تلاش میشود تا یک سیاست واحد در مواجهه با ایران اتخاذ شود. در این نشست بلینکن در پاسخ به سوال نمایندگان گفت که «دولت بایدن قبل از لغو تحریمهای ایران با متحدان و شرکای خود در خاورمیانه و همچنین اعضای کنگره مشورت خواهد کرد.» آنتونی بلینکن با اشاره به اینکه دولت بایدن مصمم است در تمام مراحل پرونده هستهای ایران مشورت کند، گفت: «تاکنون هیچ تحرکی روی نداده است.» در این نشست «برد شرمن» عضو دموکرات کمیته پرسید آیا بلینکن میتواند به کنگره اطمینان دهد برای دستیابی به دیداری با ایرانیها امتیازی نخواهد داد؟ بلینکن پاسخ داد: «بله میتوانم.» در این نشست مایکل مککال، عضو ارشد کمیته امور خارجی با اشاره به اهرم فشار حداکثری که سیاست دولت پرزیدنت ترامپ بود، از وزیر خارجه دولت پرزیدنت بایدن پرسید: «آیا اطمینان میدهید که بهطور رسمی، قبل از برداشتن تحریمهای ایران، به کنگره خبر بدهید؟» و بلینکن گفت بله. بلینکن همچنین در پاسخ به این عضو ارشد جمهوریخواه درباره توافق با ایران گفت: «ما حتما با کنگره مشورت میکنیم. کنگره توقفگاه اول ماست. با متحدان و شرکایمان هم گفتوگو میکنیم چون امنیت و منافع آنها هم در گرو این مساله است.» وزیر خارجه آمریکا همچنین تایید کرد ایران باید گام نخست را برای پایبندی به برجام بردارد و گفت: «پیش از آن، تحریمها برداشته نخواهند شد.» او گفت پیشبینی دولت بایدن این است که ایران قبل از اقدام آمریکا در رفع تحریمها به برجام پایبند خواهد شد.»
وی ادامه داد: «ما تقریبا در همه زمینهها با ایران اختلاف داریم؛ از برنامه موشکی گرفته تا ایجاد بیثباتی در منطقه. اما اگر ایران سلاح هستهای داشته باشد یا به داشتن آن نزدیک شود، با مصونیت بیشتری به کارهای خود ادامه خواهد داد.»
بلینکن گفت: «بنابراین بهترین و پایدارترین راه برای مهار ایران، دیپلماسی بهشدت واقعبینانه است.»
وزیر خارجه ایالات متحده همچنین افزود: «اتحادیه اروپا همه طرفها ازجمله ایالات متحده و ایران را دعوت کرده است که بنشینند و بررسی کنند که چه راهی برای اینکه ایران به اجرای تعهداتش بازگردد، وجود دارد.»
بلینکن در پاسخ به سوالی در مجلس نمایندگان آمریکا درباره پولهای ایران که به دلیل تحریمهای آمریکا، در کرهجنوبی مسدود شده است، گفت اگر ایران به تعهداتش در برجام بازگردد، آمریکا هم چنین خواهد کرد. خبرگزاری فرانسه از سخنان بلینکن بهعنوان مخالفت او با آزاد شدن میلیاردها دلار از منابع ایران در کرهجنوبی یاد کرده است.
اتحاد علیه ایران در کنگره و دولت
جدا از موضع مقامات دولت بایدن، در همین یک هفته گذشته دو نامه از کنگره خطاب به دولت آمریکا منتشر شده است. این دو نامه بهخوبی بیانگر دیدگاه قانونگذاران آمریکایی درباره برجام و چگونگی بازگشت آمریکا به آن هستند. در نخستین نامه که چهارشنبه به وقت ایران منتشر شد، 140 نماینده کنگره آمریکا (70 دموکرات و 70 جمهوریخواه) در نامهای فراحزبی از بایدن درخواست کردهاند که بهدنبال رسیدن به یک توافق فراگیر «فرابرجامی» با ایران باشد. آنها در ابتدای این نامه آوردهاند: «درحالیکه دولت بایدن مذاکره با ایران را در دست بررسی دارد، این نامه را مینویسیم تا نگرانیهای فراحزبی خود درباره توافق هستهای با ایران و دیدگاههای مشترک مبنیبر یک توافق یا مجموعهای از توافقات با ایران باید ماهیتی جامع داشته باشند و به طیف کاملی از تهدیدهای ایران در منطقه بپردازند.» در نامه نمایندگان آمریکا آمده است: «ایران از زمان آغاز اجرای برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) تاکنون همچنان به آزمایش فناوری موشکهای بالستیک که میتواند بهصورت بالقوه در توسعه موشکهای هستهای نیز بهکار رود و به تامین مالی و حمایت از تروریسم در خاورمیانه و مشارکت در حملات سایبری بهمنظور مختل کردن اقتصاد جهانی ادامه داده است.» مایکل والتز، نماینده جمهوریخواه فلوریدا در مجلس نمایندگان آمریکا که از نویسندگان این نامه است در این رابطه به ایبیسی نیوز گفت: «برخلاف آنچه به نظر میرسد، شاهد شکلگیری یک اجماع دوحزبی در واشنگتن هستیم، حتی اگر موضوع این اجماع مساله بحثبرانگیزی همچون توافق با ایران (برجام) باشد... ما خوشحالیم از اینکه توانستیم درباره این موضوع یک اجماع دوحزبی شکل دهیم... دولت (بایدن) را تشویق میکنیم که همه رفتارهای بدخیم ایران را مورد رسیدگی قرار دهد.»
نمایندگان دو حزب بر ضرورت گنجاندن برنامه موشکی ایران، تهدید امنیت ملی آمریکا، حمایت تهران از تروریسم و شبهنظامیان مسلح در لبنان، عراق، یمن و سوریه و همچنین رفتارهای مخرب و بیثباتکننده جمهوری اسلامی در خاورمیانه، در کنار برنامه هستهای در توافق جدید تاکید کردند. این دومین نامهای است که در ارتباط با مساله توافق هستهای با ایران از سوی نمایندگان کنگره به دولت جو بایدن ارسال میشود. پس از انتشار این نامه «ند پرایس» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، در نشست خبری روزانه خود، نامه 140 قانونگذار آمریکایی به «جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا درباره ایران را با رویکرد کاخ سفید سازگار دانست و گفت: «این نامه از بسیاری جهات با سیاستی که ما در قبال برجام ترسیم کردهایم، همخوانی دارد. ما در ابتدا بحث پایبندی در برابر پایبندی را مطرح کردهایم؛ اگر ایران به تعهداتش ذیل برجام پایبند شود، ایالات متحده نیز همین کار را خواهد کرد. پس از آن ما در پی تمدید و تقویت این توافق خواهیم بود.»
پیش از این نامه، در ماه دسامبر گذشته و پیش از انتقال قدرت در کاخ سفید هم 150 نماینده دموکرات کنگره آمریکا با ارسال نامهای به بایدن از او خواستند پس از استقرار در کاخ سفید سریعا به برجام بازگردد و ایران را نیز ملزم به رعایت تعهدات برجامی خود کند. درمقابل اما 120 نماینده جمهوریخواه هم با نوشتن نامهای از بایدن خواسته بودند بههیچوجه به برجام بازنگردد و تحریمها و فشار حداکثری علیه ایران را برندارد. این نمایندگان جمهوریخواه استدلال کرده بودند که کارزار فشار حداکثری ترامپ ایران را تضعیف کرده و بایدن باید از این فرصت برای گرفتن امتیازات بیشتر از ایران استفاده کند.
نامه دوم کمتر از یک هفته اخیر نیز روز جمعه منتشر شد و طی آن ۲۴ قانونگذار از هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات آمریکا با صدور یک نامه خطاب به «آنتونی بلینکن»، وزیر امور خارجه آمریکا از توافق برجام انتقاد کرده و خواستار توافقی جامع و بدون نقص با ایران و اعمال محدودیتهای شدید علیه برنامه هستهای این کشور شدند. جاش گاتیمر، عضو دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا درباره این نامهنگاری در حساب کاربریاش در توئیتر نوشت که او و همکارانش با وزیر امور خارجه آمریکا درخصوص رسیدن به توافقی «طولانیتر، قویتر و سختگیرانهتر» همنظرند. قانونگذاران نوشتهاند: «از شما میخواهیم برای مشخص کردن رئوس توافقی بهتر و جامع با ایران که مسیرش به سمت سلاح هستهای را میبندد و فعالیتهای مخربش در دنیا را متوقف میکند، با متحدان همکاری کرده و با هر دو حزب(دموکرات و جمهوریخواه) در دو شاخه قانونگذاری کنگره(مجلس نمایندگان و مجلس سنا) مشورت کنید.»
ترامپ دیپلمات
مقایسه دیدگاههای دو طرف این توافق بهخوبی نشان میدهد بین یک دیپلماسی واقعبینانه و یک نگاه رمانتیک و سادهانگارانه به سیاست خارجی چقدر فاصله است. در آمریکا، دولت حاضر نیست بدون هماهنگی با کنگره و بدون بازگشت ابتدایی ایران به برجام و بدون پذیرش گسترده شدن دامنه محدودیتها به سایر مسائل، به توافق هستهای بازگردد و در ایران، دولت بدون توجه به این پیششرطها و درک اینکه طرف غربی حاضر به کنار گذاشتن اهرم فشار برای مذاکرات گستردهتر نیست، پیشنهاد تعهدات پایاپای را میدهد! در آن سو یک اتحاد کامل شکل گرفته است و در اینجا نهتنها دولت سنگینترین اتهامات را روانه مجلس میکند بلکه یک وزارت خارجه مجزا از دستگاه دیپلماسی با حضور حسن روحانی، محمود واعظی، حسامالدین آشنا و کسانی که پیشتر در مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور داشتند، تشکیل داده و پنهانی در تلاش برای احیای برجام است. اینکه آیا روحانی و یاران محدودش موفق به احیای برجام میشوند موضوعی است که در گذشت زمان مشخص خواهد شد اما اینکه آیا میتوان با بایدن توافق کرد، موضوعی است که اکنون نیز میتوان به آن پرداخت. اگر تحلیل نشریه آمریکایی «نیوزویک» که سیاست خارجی بایدن را شبیه به سیاست خارجی ترامپ دانسته، مبنا بگیریم، بهطور حتم روحانی موفق به توافق نخواهد شد. این نشریه آمریکایی در تحلیل عملکرد یک ماهونیم دولت بایدن با اشاره به تغییر لحن و تمرکز بر چندجانبهگرایی نوشته «سیاست خارجی آمریکا در کل نسبتا ثابت باقی مانده است و به جز قطع حمایت نظامی آمریکا از ائتلاف سعودی در یمن و تمدید معاهده استارت نو با روسیه، سیاست خارجی بایدن بیشتر از آنچه که طرفداران وی حاضر به قبول آن هستند به ترامپ شبیه است. درواقع در برخی مسائل مثل ایران، ترقیخواهان بهطور فزایندهای درحال بیتاب شدن بهدلیل سرعت کند دیپلماسی بایدن هستند.»
به نوشته این نشریه آمریکایی «درخصوص ایران هم در دوران کارزارهای انتخاباتی، تیم سیاست خارجی بایدن بهشدت منتقد رویکرد فشار حداکثری دولت ترامپ در قبال ایران بود و البته دلیل خوبی هم داشت. ایرانیها که همیشه در مقابل دیکتههای خارجی مقاوم بودهاند، مقاومت درمقابل فشار آمریکا با اعمال فشار بر آن از طریق افزایش روشمند فعالیتهای هستهای خود را انتخاب کردند.»
به نوشته نیوزویک، بایدن درباره برگشت به میز مذاکره با ایرانیها بارها و بارها گفته که بسیار خوشحال خواهد شد که درصورت بازگشت ایران به تعهداتش ذیل برجام، به این توافق بازگردد. یک گروه حرفهای از مذاکرهکنندگان هم درحال تشکیل شدن برای کار روی این مساله هستند. با این حال همان فشار حداکثری ترامپ علیه ایران که بایدن آن را نکوهش میکرد، همچنان پابرجاست. هیچیک از تحریمهای دوره ترامپ برداشته نشده و وام پنج میلیارد دلاری که ایران از صندوق بینالمللی پول درخواست کرده همچنان به دلیل مسدود کردن این درخواست از سوی آمریکا، بدون پاسخ مانده است. جدا از آنچه این نشریه آمریکایی نوشته، باید به این سوال پاسخ داد که مگر دونالد ترامپ چیزی بیشتر از آنکه آنتونی بلینکن و مجلس نمایندگان آمریکا میگویند، از ایران مطالبه کرده بود؟ ترامپ از برجام خارج شد و تحریمها را علیه ایران فعال کرد تا تهران ناچار شود به پای میز مذاکره بیاید و ضمن پذیرش محدودیتهای هستهای بهصورت مادامالعمر، حاضر به مذاکره بر سر برنامه موشکی و قدرت منطقهایاش هم بشود. این دقیقا همان چیزی است که دولت بایدن آن را میگوید؛ منتها تیم بایدن برخلاف ترامپ که گمان میکرد با زورگویی میتواند طرف مقابل را بترساند، همان هدف را در زرورقی زیبا و در قالب کلمات دیپلماتیک به تهران عرضه میکنند. متاسفانه در شرایط فعلی، سیاست خارجی ابزار بازیهای سیاسی با نیمنگاهی به نتایج انتخابات سال 1400 شده است. دولت روحانی و تفکر همسو با آن به این جمعبندی رسیده است که تنها با یک توافق نصفهونیمه میتواند در خرداد 1400 پیروز انتخابات باشد. آنها این تقدیم امتیازات را در قالب آشنایی با «زبان دنیا» تقدیم طرف غربی میکنند و پس از اینکه آنها روزی از این توافقات بدون ضمانت اجرا و بدون سازوکاری برای شکایت، خارج شدند، خدا را شکر میکنند که «شر یک مزاحم از برجام» کم شده است. به نظر نمیرسد تهران بخواهد به یک تیم چندنفره در نهاد ریاستجمهوری فرصت این را بدهد که برای انتخابات، از منافع ملی ایران هزینه کند. صحنه آنقدر گویاست که حتی محمدجواد ظریف حاضر به همراهی با این تیم نشده است.