![جدایی از صداوسیما، راه نجات سروش](https://farhikhtegandaily.com/images/news/52656/thumbs/52656.jpg?v=1615576000)
امیرمسعود شهرامنیا در فاصله سالهای 1379 تا 1383 مسئولیت معاونت فرهنگی انتشارات سروش را بهعهده داشته است. شهرامنیا درمورد اهمیت این انتشارات میگوید: «اهمیت انتشارات سروش در مقاطع مختلف متفاوت است. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، مدیران تلویزیون احساس میکردند به یک رسانه مکتوب احتیاج دارند که پازل رسانهایاش را تکمیل کند و برای همین این انتشارات متولد میشود. بعد از پیروزی انقلاب سروش نقشش پررنگتر شد، چون دسترسی به منابع داشت و همین به فعالیتهایش کمک میکرد و از همینجا سروش به یکی از جدیترین انتشاراتهایی که در حوزه فرهنگ و هنر فعالیت میکرد تبدیل شد. این اتفاق تا دهه 80 ادامه پیدا کرد و تقریبا میتوان گفت سروش رقیبی نداشت و بلامنازع یکی از ناشرانی بود که کارهای خوبی در این حوزه کرد.»
او ورود ناشران خصوصی را یکی از دلایل فعالیت کم سروش میداند و میگوید: «از زمانی که بخش خصوصی وارد حوزه نشر شد، فعالیتهای انتشارات سروش کم شد. برای همین بهنظرم باید از همان زمان سروش تخصصیتر کار میکرد، آنهم در حوزههایی که پیشرو بود؛ مثل ارتباطات و رسانه.»
شهرامنیا ادامه میدهد: «هرچه جلوتر آمدیم، تعداد رسانهها بیشتر شد، از آن طرف تعداد ناشران هم بیشتر شد، اما نکته مهم این است که اهمیت انتشارات سروش در این است که این انتشارات را مکمل جدی فعالیتهای رسانهای قرار داده بود. البته من از وضعیت فعلی این انتشارات خبر ندارم، اما یکی از ایرادهای انتشارات سروش که از ابتدا با آن درگیر بوده است و همین باعث میشود این انتشارات دوران افول فراوانی را تجربه کند و حتی در دوران اوج آنهم وجود داشته است، وابستگی بیشاز حدش به صداوسیما است. این وابستگی بهضرر این انتشارات تمام شده که به همه دوران مدیریت این انتشارات برمیگردد و فقط منحصربه یک زمان نیست.»
شهرامنیا معتقد است خودگردان نبودن انتشارات سروش یک مساله مهم است و میگوید: «سروش هیچ وقت خودگردان نبوده است. داشتن بودجه از سازمان، داشتن ساختمانی جداگانه بدون پرداخت اجارهبها، خرید کاغذ با نرخ ارزانتر و دولتی، همه اینها باعث میشود تا بخواهد به راحتی توسعه ایجاد کند. ببینید، اینکه یک ناشر به بخش دولتی وابسته باشد، هیچ ایرادی ندارد، اما زمانی میتواند ادعا داشته باشد که کارهای مختلف انجام داده باشد که در اولین قدم، پس از این همه سال فعالیت، حداقل خودگردان اداره شود. مهم است که این اتفاق بیفتد، وگرنه بیماری این انتشارات ادامه پیدا میکند، چون تعداد پرسنل بسیار زیاد است و درنتیجه هزینهها زیاد است و اینها وابسته به بودجه سازمان هستند.»
شهرامنیا با اشاره به راه خروج از رکود برای این انتشارات میگوید: «اگر بخواهم صریح و بدون تعارف صحبت کنم، باید بگویم راه خروج از رکود انتشارات این است که خصوصی شود. مثلا یکی از راههای خصوصی شدن میتواند این باشد که حتی سهامش را به پرسنلش واگذار کند. اگر نخواهیم اینقدر جسورانه صحبت کنیم، باید مدیران انتشارات بهدنبال راهی باشند که سروش بتواند خودش را اداره کند. ازلحاظ امکانات سروش اوضاع خوبی دارد و میتواند در خصوصی شدن خودش را اداره کند.»
این مدیر نشر درمورد نقطهضعف این انتشارات میگوید: «یکی از نقاط ضعف انتشارات سروش، استفاده نکردن از مدیران حرفهای است. معمولا برای این انتشارات حرفهای بودن مدیر لحاظ نشده است. همیشه سعی شده از چهرههای مختلف سیاسی یا فرهنگی استفاده شود. اگر مدیریت حرفهای که بنگاهداری در نشر را بلد باشد در این انتشارات فعال میشد، میتوانست بسیار کمککننده باشد. خیلی از ناشران خصوصی در این تبوتاب کرونا هم توانستند خودشان را نجات دهند و درآمدزایی داشته باشند. این خیلی موضوع مهمی است که یک مدیر حرفهای نشر در این انتشارات فعالیت کند. البته من با مدیران فعلی سروش آشنایی ندارم و قضاوتی درمورد الان نمیکنم. در برخی دورهها که مدیران را میشناختم، چهرههای فرهنگی یا سیاسیای بودند که در سازمان هم دورهای مشغول به خدمت بودند و این مساله نبودن مدیران حرفهای که به حوزه نشر آشنا باشند، بهشدت به سروش آسیب زده است.»
شهرامنیا سروش را دارای سرمایه هنگفتی در قالب محتوا میداند و میگوید: «یکی از مزیتهای این انتشارات همین مساله است و قالب مدیران این انتشارات از آن غافل هستند. مجموعه کتابهای سروش گنجینه گهرباری است که در کمتر انتشاراتی ما این متنهای قوی را داریم. یادم هست که در یکی از نمایشگاههای خارجی که در آن زمان شرکت میکردیم، برای سروش یک غرفه گرفته بودیم و من برخی از کتابهای قدیمی را برده بودم و واقعا بعضی از این کتابها برای مخاطبان برونمرزی بهتآور بود و تحسین میکردند، ولی باید ببینیم چقدر از این محتوا مورد بازبینی قرار گرفته است؛ کاری که در انتشارات امیرکبیر انجام گرفته است. از این کتابهای قدیمی در سروش زیاد وجود دارد و قابلیت این را دارد که در شکلها و سایزهای مختلف منتشر شود. درواقع بازانتشار صورت بگیرد. حتی درمورد مجلات سروش کودک که سالها است منتشر میشود یا سروش نوجوان که محتوای زیادی دارد، میتوان از آنها استفاده کرد، مثلا قیصر امینپور هم در این مجلات نوشته و این خودش گنجینهای است که با بازنشر دوباره میتوان از آنها استفاده و درآمدزایی کرد.»
او در پایان صحبتهایش گفت: «بهنظرم مشکل توزیع کتابهای سروش باوجود داشتن فروشگاه برای خودش همچنان وجود دارد و شما کمتر کتابهای این انتشارات را در کتابفروشیها یا حتی در فروش آنلاین میبینید و هیچوقت نتوانسته توزیع گسترده و خوبی داشته باشد. جا دارد این کار صورت بگیرد و با توزیع مناسب میتوان این مشکل را حل کرد. نقطهقوت و سرمایه عظیم و ارزشمند این انتشارات، نویسندگان آن هستند که البته پرداختها خوب انجام نشده و رفتار مناسبی با این نویسندگان صورت نگرفته و بهنظرم جا دارد این آدمها تکریم و دعوت بهکار شوند. در گذشته، یکسری نشستهای سالانه یا برنامههای مختلف و جشنها گذاشته میشد و این نویسندگان تکریم میشدند و خیلی از آنها افتخار این را داشتند که با سروش همکاری کنند و این انتشارات را پشت و پناه خود میدانستند. اما باوجود رفتارهای نامناسب، حالا از این انتشارات دلچرکین هستند و باید این مساله حل شود.»