باید پذیرفت طرح جدید آمریکا بیش از همه به طالبان خدمت کرده و آنها را به خواسته اصلی‌شان یعنی فروپاشی نظام فعلی نزدیک ساخته است. شاید هم پای معامله پشت‌پرده‌ای در میان باشد که در ازای پذیرش فروپاشی نظام از سوی واشنگتن، طالبان نیز به تمدید حضور نیروهای خارجی پس از مهلت تعیین‌شده در توافق دوحه (ماه می ‌سال جاری میلادی) چراغ سبز نشان دهد.
  • ۱۳۹۹-۱۲-۲۰ - ۰۹:۳۲
  • 20
وقتی بایدن هم به نظام سیاسی افغانستان پشت‌پا می‌زند!

میراحمدرضا مشرف، روزنامه‌نگار:پیروزی بــایــدن در انتخـابــات ریاست‌جمهوری آمریکا، برخی امیدواری‌ها را در گوشه و کنار جهان نسبت به تغییر رویکرد واشنگتن در قبال تحولات بین‌المللی به وجود آورد؛ امیدهایی که اغلب دوام چندانی نیافت. دولتمردان افغانستان و در راس آنها اشرف غنی رئیس‌جمهور این کشور، در زمره همین افرادی قرار می‌گیرند که خوش‌بینی‌شان نسبت به جابه‌جایی دولت در کاخ سفید خیلی زودتر از حد انتظار به یأس و نوامیدی تبدیل شد. در شرایطی که تمدید ماموریت خلیل‌زاد نشان داد دولت بایدن تصمیم ندارد چرخش و تحولی مهم در سیاست خارجی آمریکا در افغانستان ایجاد کند؛ طرح جدید واشنگتن برای تشکیل یک «دولت انتقالی صلح» و به دنبال آن افشای نامه تند و تهدید‌آمیز وزیر خارجه آمریکا به رئیس‌جمهور افغانستان، این نکته را روشن ساخت که ایالات‌متحده برای خروج از این تنگنای نظامی و سیاسی حتی از قربانی و تحقیرکردن متحدان به‌واقع سابق خود نیز ابایی ندارد.  

 اگرچه مفاد دقیق طرح دولت انتقالی صلح یا همان دولت مشارکتی تاکنون به شکلی رسمی علنی نشده است، اما از آنچه تاکنون در رسانه‌ها انتشار یافته می‌توان اینگونه استنباط کرد که این طرح نیز از جنس کارهای انجام‌شده در دوران ترامپ و به‌ویژه توافق دوحه است. رویکرد تازه در قبال همکاری‌های بین‌المللی و برنامه‌ریزی برگزاری یک نشست زیرنظر سازمان ملل با مشارکت کشورهای درگیر در قضیه افغانستان (کشورهایی مثل ایران، روسیه، چین، هند، پاکستان و نماینده ویژه ایالات‌متحده) را شاید بتوان تنها نکته مثبت و درخور تامل این طرح به شمار آورد. اما آنچه در قالب ادامه مفاد این طرح انتشار یافته، اغلب مبهم و گاهی اوقات فاقدقابلیت اجرایی به نظر می‌رسد. درکنار هم قراردادن عناصر دولت و طالبان در چارچوب سه قوه ساده شده و شورای فقهی مملو از اختلاف‌نظر، تضمین حفظ آزادی‌های سیاسی و اجتماعی طی دوره انتقالی یعنی همان مباحثی که سال‌ها بر سر آن جدل فکری و عقیدتی وجود داشته و سرانجام بلاتکلیف رهاکردن مسائل مهمی چون ادغام نیروهای نظامی؛ تنها بخش‌هایی از این طرح ساده‌انگارانه و مبهم است.    

 در چنین موقعیتی اقدام اشرف غنی در رد قاطعانه این طرح اگرچه از بنیانی منطقی برخوردار است، اما شاید اندکی با شتابزدگی توام بوده چراکه طالبان هنوز در این مورد سکوت اختیار کرده‌اند و چه‌بسا با مخالفت آنها، بار روانی و سیاسی مخالفت با این طرح بر دوش آنان قرار می‌گرفت. اما در شرایط فعلی که اختلاف‌نظر کاخ سفید و دولت کابل جنبه علنی پیدا کرده است، دیگر سیاستمداران افغانستان به‌تدریج درحال فاصله گرفتن از دولت اشرف غنی و انجام رایزنی‌های دوجانبه و چندجانبه میان خود و همچنین با مقامات خارجی مستقر در کابل هستند. تنها جا مانده این قافله گلبدین حکمتیار است که چون کسی او را در این بازی به حساب نیاورده، به جلب‌توجه از طریق کارناوال و لشکرکشی خیابانی روی آورده است. درنهایت باید پذیرفت طرح جدید آمریکا بیش از همه به طالبان خدمت کرده و آنها را به خواسته اصلی‌شان یعنی فروپاشی نظام فعلی نزدیک ساخته است. شاید هم پای معامله پشت‌پرده‌ای در میان باشد که در ازای پذیرش فروپاشی نظام از سوی واشنگتن، طالبان نیز به تمدید حضور نیروهای خارجی پس از مهلت تعیین‌شده در توافق دوحه (ماه می ‌سال جاری میلادی) چراغ سبز نشان دهد.  

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰