روزنامه «فرهیختگان» پیش از این، در ستونی تحتعنوان «تاریخ علم در اسلام و ایران» به تبیین مباحث علمی و دقیق تاریخ این مبحث مهم و مطرح در مجامع علمی روز میپرداخت. بنمایه این رشتهمقالات، اساسا مباحثی بود که دکتر علیاکبر ولایتی در برنامه تلویزیونی «ایران» از شبکه دوم سیما بیان کرده بودند و سپس، بنا به درخواستهای متعدد اساتید، پژوهشگران و دانشجویان، جهت تبیین دقیقتر مباحث و ارائه مستندات این مطالب، برای چاپ در روزنامه، تنظیم کرده بودند. روزنامه «فرهیختگان» در پاسخ به درخواستهای مکرر خوانندگان، مطابق گذشته به چاپ این مجموعه ادامه خواهد داد. البته بهجهت اتصال و پیوستگی مباحث، پیش از شروع مباحث جدید، نگاه و مروری خواهیم داشت به مباحث گذشته که در همین ستون منتشر خواهد شد.
مغولان تازه از راه رسیده و بعدا، ایلخانان مستقر و مقیم ایران، به همه موضوعات بیعلاقه نبودند؛ بلکه بنا به طبع بیابانگردی و بادیهنشینیشان، اصولا به چیزهایی علاقه نشان میدادند که «نتیجه عینی و ملموس و زمینی» داشته باشد. مثلا، از میان موضوعات ادبی و علوم انسانی، به تاریخنگاری علاقه داشتند که شرح زندگانی خود و یا پدران و نیاکانشان بود و برای اثبات مشروعیت حکومت و نیز گاه، کارکردهای سنتی و قبیلهای آن را لازم میدانستند. در علوم طبیعی و دقیقه نیز وضع به همین منوال بود. علاقه علمی فرمانروایان متوجه علومی بود که امید بهرهبرداری از آن را برای زندگی دنیوی خود داشتند؛ مثلا برای تاسیس رصدخانهها و تنظیم زیجها با گشادهدستی هزینه میکردند؛ زیرا باور داشتند که ستارگان در زندگی دنیوی انسانها موثرند.1
اشپولر، پژوهشگر تاریخ مغولان در ایران، نوشته است: «اینکه گفته میشود مُنگو، هولاکو و یا غازان به علوم علاقهمند بودهاند یا چاپلوسی است و یا آنکه گزارشدهندگانْ انگیزه واقعی رفتار این فرمانروایان را درنیافتهاند. این فضیلت را به قوبیلای و غازان، که روح بلندپرواز آنان برای پرداختن به مشغولیتهای ارزنده بیشتر آمادگی داشت، میتوان نسبت داد. اینکه جُغَتایْ تنها هنر تیراندازی ابویعقوب السّکاکیِ دانشمند را قابل تحسین میداند طرز تفکر چنگیزخان و پسران او را بر ما روشن میکند. علاقه مُنگو به ریاضیات و هولاکو به جبر و هیئت آشکارا متوجه نجوم است [که از دید مغولان علمی دنیوی و ملموس بود]. در سایه علاقه به نجوم بود که پس از آنکه کوشش جمالالدین در دوران مُنگو بینتیجه ماند، هولاکو و اَباقا با بنیانگذاری رصدخانه مراغه به دست نصیرالدین طوسی موافقت کردند و هولاکو مخارج هنگفت آن را پذیرفت. بدیهی است که ایلخانانِ دیگر نمیتوانستند مانع آن شوند که نصیرالدین به علم هیئت بپردازد».2
پینوشت:
1- اشپولر، برتولد (1386). تاریخ مغول در ایران، ترجمه محمود میرآفتاب، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ نهم، ص 437؛ قاسملو، همان، ص 900.
2- اشپولر، برتولد (1386). تاریخ مغول در ایران، ترجمه محمود میرآفتاب، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ نهم، صص 439-438.